فاطمه رستمی؛ وحید احمدی
چکیده
در این پژوهش دو برش چینهشناسی از رسوبات ژوراسیک بالایی - کرتاسه زیرین (سازندهای سورمه و فهلیان در زاگرس چینخورده) انتخاب شده است، براساس مطالعه ریزرخساره (400 مقطع نازک میکروسکوپی) سه گونه از ایکنوفسیلهای میکروکوپرولیتسهای سختپوستان شناسایی شدهاند که عبارتنداز : Palaxius decaochetaris , Helicerina siciliana , palaxius tetraochetarius . با توجه به ایکنوتاکسونهای ...
بیشتر
در این پژوهش دو برش چینهشناسی از رسوبات ژوراسیک بالایی - کرتاسه زیرین (سازندهای سورمه و فهلیان در زاگرس چینخورده) انتخاب شده است، براساس مطالعه ریزرخساره (400 مقطع نازک میکروسکوپی) سه گونه از ایکنوفسیلهای میکروکوپرولیتسهای سختپوستان شناسایی شدهاند که عبارتنداز : Palaxius decaochetaris , Helicerina siciliana , palaxius tetraochetarius . با توجه به ایکنوتاکسونهای مطالعه شده، دو زون تجمعی برای میکروکوپرولیتسهای سختپوستان شناسایی و معرفی شد. زون تجمعی شماره 1 مربوط به زمان تیتونین تا بریازین است. این زون تجمعی بیشتر شامل دامنه گسترش ایکنوتاکسون isp. palaxius است. زون تجمعی شماره 2 که مربوط به اشکوب والانژینین است شامل گسترش ایکنوتاکسون Helicerina است.
محمد بومری
چکیده
کانسار مگنتیت-آپاتیت اسفوردی در 35 کیلومتری شمال خاور شهر بافق واقع شده است. ناحیه معدنی بافق که در برگیرنده بیش از 45 کانسار و بیهنجاری آهن و تعدادی کانسار و بیهنجاری روی و سرب سولفیدی، منگنز و اورانیم است، در حدفاصل بین دو گسل کوهبنان در خاور و بافق- پشت بادام در باختر قرار گرفته است. کانسنگها در یک مجموعه آتشفشانی- رسوبی ...
بیشتر
کانسار مگنتیت-آپاتیت اسفوردی در 35 کیلومتری شمال خاور شهر بافق واقع شده است. ناحیه معدنی بافق که در برگیرنده بیش از 45 کانسار و بیهنجاری آهن و تعدادی کانسار و بیهنجاری روی و سرب سولفیدی، منگنز و اورانیم است، در حدفاصل بین دو گسل کوهبنان در خاور و بافق- پشت بادام در باختر قرار گرفته است. کانسنگها در یک مجموعه آتشفشانی- رسوبی متعلق به پرکامبرین بالایی-کامبرین تشکیل شدهاند. این مجموعه که به وسیله تودههای نفوذی اسیدی و دایکهای بازی قطع شده شامل توفهای اسیدی، کربناتها، شیل و ماسهسنگ میشود و تحت تأثیر دگرگونی ناحیهای و مجاورتی و دگرسانی گرمابی قرار گرفتهاند. کانسنگ مگنتیت - آپاتیت اسفوردی برروی توفهای اسیدی و نزدیک به افق کربناتی تشکیل شده است. این کانسار نسبت به دیگر کانسارهای آهن در ناحیه بافق دارای بیشترین مقدار فسفر و عناصر خاکی کمیاب است. کانیهای رایج در اسفوردی عمدتاً شامل اکسیدهای آهن، آپاتیت، اکتینولیت، دیوپسید، تالک، آندرادیت، فلدسپارها، کوارتز و کربناتها میشود.کانیهای خاکی کمیاب ارتباط نزدیکی با آپاتیت دارند و معمولاً در حاشیه دانههای آپاتیت، در رگهها و رگچهها تشکیل شدهاند. این مقاله ضمن شناسایی و تعیین ترکیب شیمیایی کانیهای کمیاب، اطلاعات مقدماتی از ترکیب کانیها و زمینشناسی کانسار را ارائه میدهد. کانیهای دارای REE در کانسار اسفوردی متعلق به گروههای فسفات، سیلیکات و فلوئوروکربنات هستند. کانیهای خاکی کمیاب، به شدت از Ce, La, Nd و Pr غنی هستند. با این که مقدار REE در آپاتیت ناچیز است اما به دلیل فراوانی زیاد آپاتیت، بخش اعظم REE همراه با آپاتیت است و افقهای غنی از آپاتیت دارای عیار بالایی از REEهستند. مجموعه کانیهای متاسوماتیک، بلورهای یکسر آپاتیت و انواع رگچهها و رگههای کانیسازی شده نشان میدهند که محلولهای گرمابی دستکم در مراحل پایانی در کانسار اسفوردی فعال بودهاند.
ویدا خاکی؛ زین العابدین پور ابریشمی؛ احمد زواره ای؛ خسرو خسرو تهرانی
چکیده
زیای فسیلی مهرهداران میوسن پسین مراغه با انواع پستانداران در گل سنگهای توالی آذرآواری حاصل از فعالیت سهند در دامنه جنوبی این کوه آتشفشانی گزارش شده است. در این مطالعه، فسیل Gazella capricornis که نمونة به نسبت کاملی از جمجمه و فک بالایی به همراه دندانها است، بررسی میشود. از آنجا که از این گونه تاکنون در حد شاخهای منفرد یا مزدوج با قطعات ...
بیشتر
زیای فسیلی مهرهداران میوسن پسین مراغه با انواع پستانداران در گل سنگهای توالی آذرآواری حاصل از فعالیت سهند در دامنه جنوبی این کوه آتشفشانی گزارش شده است. در این مطالعه، فسیل Gazella capricornis که نمونة به نسبت کاملی از جمجمه و فک بالایی به همراه دندانها است، بررسی میشود. از آنجا که از این گونه تاکنون در حد شاخهای منفرد یا مزدوج با قطعات شکسته از جمجمه به دست آمده، این نمونه میتواند به عنوان تکمیلکنندة مشخصات نمونههای تیپ، پیشنهاد شود. گونة یادشده نه تنها در مراغه بلکه در ساموس و پیکرمی یونان، آکاشداغی ترکیه، بلغارستان دیگر نقاط در خاور اروپا و باختر آسیا نیز یافت شده که از این نظر میتوان گفت بین این مناطق از نظر فسیلی، جغرافیای دیرینه، سن نسبی رسوبات آذرآواری و دیرینهبومشناسی در میوسن پسین- پلیوسن پیشین تشابه وجود دارد.
محمدرضا اسمعیل بیگ
چکیده
مطالعه روزنداران پلانکتون سازندگورپی در کوه خانهکت (خاور شیراز) منجر به یافتن زیستزونهایی از سانتونین پیشین تا کامپانین میانی شد. دراین بررسی چهــار زیستزون تعیین شــد که زیستزون 1 (Dicarinella asymetrica zone) و 2 (Rosita fornicata zone) به سانتونین پیشین و پسین و زیستزون 3 (Globotruncanita stuartiformis zone) و 4 (Globotruncana ventricosa zone) بهترتیب متعلق به کامپانین ...
بیشتر
مطالعه روزنداران پلانکتون سازندگورپی در کوه خانهکت (خاور شیراز) منجر به یافتن زیستزونهایی از سانتونین پیشین تا کامپانین میانی شد. دراین بررسی چهــار زیستزون تعیین شــد که زیستزون 1 (Dicarinella asymetrica zone) و 2 (Rosita fornicata zone) به سانتونین پیشین و پسین و زیستزون 3 (Globotruncanita stuartiformis zone) و 4 (Globotruncana ventricosa zone) بهترتیب متعلق به کامپانین پیشین و میانی هستند. به دلیل کاهش ژرفای آب، زیست زون Globotruncanita calcarata متعلق به بخشهای پسین کامپانین و زیستزونهای پلاژیک متعلق به ماستریشتین در این منطقه مشاهده نمیشوند. سازند گورپی در این برش220 متر ستبرا دارد، از شیل و سنگآهک رسی تشکیل شده، سازند زیرین آن سازند سروک است و بر روی آن در ابتدا ماسهسنگ و سپس سنگآهکهای رودیستدار سازند تاربور قرار میگیرند.
امین حسین مرشدی؛ حسین معماریان
چکیده
پهنهبندی، یکی از مباحث مهم، در علومزمین به شمار میآید. در پهنهبندی، یک محدوده به چند بخش یا پهنه مجزا تقسیم و در نهایت از ترکیب نتایج پهنههای مختلف، یک مدل واحد حاصل میشود. در این مطالعه، از روشهای خوشهبندی برای پهنهبندی سد سمیلان استفاده شده است. تعداد بهینه خوشهها براساس متغیر ژئوتکنیکی (لوژون و شاخص کیفی سنگ) ...
بیشتر
پهنهبندی، یکی از مباحث مهم، در علومزمین به شمار میآید. در پهنهبندی، یک محدوده به چند بخش یا پهنه مجزا تقسیم و در نهایت از ترکیب نتایج پهنههای مختلف، یک مدل واحد حاصل میشود. در این مطالعه، از روشهای خوشهبندی برای پهنهبندی سد سمیلان استفاده شده است. تعداد بهینه خوشهها براساس متغیر ژئوتکنیکی (لوژون و شاخص کیفی سنگ) و مقادیر شاخصگذاری شده سنگشناسی و درجه اهمیت ساختگاه سد سمیلان تعیین شده است. براساس رتبهبندی 7 شاخص اعتبارسنجی خوشهبندی، تعداد بهینه خوشهها برابر با 4 بهدست آمد. در این مقاله، از روش خوشهبندی براساس شبکه عصبی خودسازمانده، بههمراه نحوه قرارگیری گسلها، برای پهنهبندی استفاده شده است. در حالت اول، براساس گسلها، پهنه به 4 بخش تقسیم شد که نوعی پهنهبندی دوبعدی است که این پهنهبندی در ژرفاهای مختلف، یکسان و مستقل از بعد سوم (ژرفا) بوده و هر گمانه بهیک پهنه اختصاص داده شد. در حالت دوم، از روش نقشه خودسازمانده (SOM) که نوعی شبکه عصبی با قابلیت خوشهبندی است، استفاده شد. دادههای ورودی این شبکه، شامل3 متغیر جهتی (X,Y,Z)، متغیر ژئوتکنیکی (لوژون و شاخص کیفی سنگ)، مقادیر شاخصگذاریسنگشناسی و درجه اهمیت ساختگاه سد سمیلان است. در مرحله بعد، 7 متغیر ورودی بهصورت بهنجارشده (در دامنه 0 تا 1) برای آموزش وارد شبکه شده و خروجی شبکه براساس شاخصهای اعتبارسنجی خوشهها، دادهها بهچهار پهنه (خوشه) مجزا اختصاص داده شد. سپس برای تعیین توزیع فضایی شاخص کیفی سنگ، اطلاعات مرتبط به واریوگرافی و ناهمسانگردی در هر چهار پهنه برای دو حالت محاسبه شد. مبنای خوشهبندی صحیح، بیشترین تفاوت بینخوشهای و بیشترین تشابه درونخوشهای است. برای بررسی و اعتبارسنجی دو حالت خوشهبندی، از شاخص کیفیت خوشهبندی استفاده شد. شاخص کیفیت خوشهبندی بهصورت مجموع اختلاف میانگین بین هر دو خوشه تقسیم بر مجموع انحراف معیار خوشهها تعریف شد که مقادیر بیشینه این شاخص، معرف کیفیت بهتر خوشهبندی است. در این بررسی مشخص شد که خوشهبندی با استفاده از شبکه عصبی خودسازمانده، کیفیت بالاتری نسبت بهخوشهبندی بر اساس گسلها دارد.
کاظم سیدامامی؛ ندا بهفر؛ محمودرضا مجیدیفرد؛ امیر بهفر
چکیده
ردیفهای مناسبی از سنگهای ژوراسیک میانی - بالایی در شمالخاوری دامغان (محدوده ساختاری البرز خاوری) رخنمون دارد. سازند دلیچای در منطقه مورد بررسی، در مجموع از تناوب مارن و سنگآهک مارنی به رنگ خاکستری متمایل به سبز تشکیل شده است. چینهشناسی این سازند با 156 متر ستبرا در برش طالو مورد بررسی قرار گرفته و در 4 بخش تقسیم و توصیف شده است. ...
بیشتر
ردیفهای مناسبی از سنگهای ژوراسیک میانی - بالایی در شمالخاوری دامغان (محدوده ساختاری البرز خاوری) رخنمون دارد. سازند دلیچای در منطقه مورد بررسی، در مجموع از تناوب مارن و سنگآهک مارنی به رنگ خاکستری متمایل به سبز تشکیل شده است. چینهشناسی این سازند با 156 متر ستبرا در برش طالو مورد بررسی قرار گرفته و در 4 بخش تقسیم و توصیف شده است. سازند دلیچای در برش مورد بررسی، در مرز زیرین خود بهطور ناهمساز بر روی سازند شمشک قرار دارد و در مرز بالایی بهطور همشیب و گذر تدریجی توسط سنگآهکهای ستبرلایه سازند لار پوشیده میشود. از برش مورد بررسی، در مجموع 1750 نمونه فسیلی جمعآوری شد که 1491 نمونه آمونیتی و 259 نمونه از تاکسونهای جانوری دیگر (بلمنیت، شکم پایان، دوکفهایها، بازوپایان، خارپوستان و اسفنج) بوده است. با بررسیهای انجام شده، 27 جنس، 33 گونه، 6 زیست زون آمونیتی (Parkinsoni Zone, Zigzag-Aurigerus zones, Subcontractus Zone, Bullatus-Gracilis zones, Anceps-Coronatum zones, Athleta Zone) ، 17 جنس، 8 گونه و 2 زیست زون از روزن داران بنتیک و پلاژیک شناسایی و معرفی شد. محتوای فسیلی بهطور عمده در متراژ کمی از سنگآهکهای سرخ رنگ ندولار، در بخش بالایی برش متمرکز شده است. بر اساس مجموعه فسیلی شناسایی شده، برای سازند دلیچای در منطقه شمال خاوری دامغان سن باژوسین پسین - آکسفوردین را میتوان در نظر گرفت. زیای آمونیتی ژوراسیک میانی- بالایی شمالخاوری دامغان بهطور عمده ارتباط نزدیکی را با زیای آمونیتی اروپای شمالباختری و مناطق حاشیهای مدیترانه نشان میدهند.
محمد تاتار؛ افسانه نصر آبادی؛ ایوب کاویانی
چکیده
ساختمان پوسته فلات ایران واقع میان دو صفحه همگرای عربی و اوراسیا بهکمک برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج ریلی مورد مطالعه قرار گرفت. زمینلرزههای دور ثبت شده توسط ایستگاههای باند پهن شبکه لرزهنگاری ملی ایران (INSN) برای محاسبه توابع گیرنده مورد استفاده قرار گرفتند. منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج رایلی ...
بیشتر
ساختمان پوسته فلات ایران واقع میان دو صفحه همگرای عربی و اوراسیا بهکمک برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج ریلی مورد مطالعه قرار گرفت. زمینلرزههای دور ثبت شده توسط ایستگاههای باند پهن شبکه لرزهنگاری ملی ایران (INSN) برای محاسبه توابع گیرنده مورد استفاده قرار گرفتند. منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج رایلی به روش دو ایستگاهی میان جفت ایستگاههای شبکه لرزهنگاری یاد شده، محاسبه و تعیین شد. برای بهکمترین میزان رساندن خطای موجود در برآورد ساختار پوسته در صورت استفاده از روش تحلیل توابع گیرنده و یا برگردان منحنی سرعت فاز امواج رایلی به تنهایی، از روش بهینه برگردان همزمان تابع انتقال گیرنده و منحنی پاشندگی امواج رایلی استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که ستبرای پوسته در ایران از 2± 40 کیلومتر درجنوب خاور کشور )ایستگاه ZHSF) تا حداکثر 2±56 کیلومتر در زیر زون سنندج- سیرجان (SNGE) متغیر است. مطالعه جامع صورت گرفته نشان داد که ستبرای پوسته در بخشهای مرکزی زاگرس (GHIR)مشابه با کارهای پیشین انجام گرفته 2± 47 کیلومتر است در حالی که در انتهاییترین بخش خاوری آن BNDS))ستبرای به2± 52کیلومتر و در بخش باختری SHGR)) به 2± 47 کیلومتر میرسد. ژرفای ناپیوستگی موهو برای ایران مرکزی (KRBR) 2± 48 کیلومتر برآورد شد. این در حالی است که ژرفای این ناپیوستگی در بخش جنوبی زون البرز مرکزی DAMV , THKV))به حدود 2±54 کیلومتر میرسد. ژرفای محاسبه شده برای موهو در شمالباختر ایران ((MAKU و باختر حوضه دریای خزر GRMI)) بر یک پوسته با ستبرای 2±43 کیلومتر دلالت دارد.
امین اله کمالی؛ محسن مؤید؛ مهدی جهانبخش گنجه؛ هادی پیروج؛ محمود جوکار؛ علی عامری
چکیده
منطقه مورد مطالعه در جنوب خاور میانه، و در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. صعنت گردشگری، بویژه زمینگردشگری به عنوان رویکرد جدیدی برای توسعه همزیستی انسان و طبیعت، به منظور بهره برداری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق، جایگاه چشمگیری یافته است. با تعیین ظرفیتهای طبیعی مناطق، جهتگیری و برنامهریزی و توسعه فیزیکی در راستای ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در جنوب خاور میانه، و در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. صعنت گردشگری، بویژه زمینگردشگری به عنوان رویکرد جدیدی برای توسعه همزیستی انسان و طبیعت، به منظور بهره برداری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق، جایگاه چشمگیری یافته است. با تعیین ظرفیتهای طبیعی مناطق، جهتگیری و برنامهریزی و توسعه فیزیکی در راستای صنعت گردشگری و جذب جهانگردان بویژه در زمینه ملی و فرا ملی، میتوان زمینه اشتغال را در سطح منطقهای گسترش داد. این پژوهش، با بررسی نمونه کوچکی از توانهای زمینگردشگری کشور و رویکرد نوین، به گسترش و بهبود فضاهای طبیعی در کشور کمک مینماید. بدین منظور در پژوهش حاضر برای بررسی و ارزیابی توانهای زمین گردشگری محدوده مطالعاتی از تابع هدف و همچنین از بررسی پیمایشی عوارض پیکرشناسی و زمین شناختی منطقه استفاده شده است. در این مدل با استفاده از ظریب امتیاز d i,j میتوان توانهای گردشگری را برای اولویت دادن به مکانهای گردشگری و گردشگری سنجید و مکانهایی که بیشترین تابع هدف را دارند به عنوان بهترین مکان گردشگری معرفی نمود. این پژوهش نمونه موردی استفاده از تابع هدف برای ارزیابی توانهای طبیعی و جاذبههای گردشگری قافلانکوه میانه، واقع در استان آذربایجان شرقی است. این منطقه دارای جاذبههای تاریخی و طبیعی بکر و بینظیری است که میتواند توجه هر طبیعتگردی را به خود جلب نماید. سنگهای متنوع در منطقه (آندزیتها، بازالتها، ریولیت ، ایگنمبریت، فیشر دایکها، انواع عقیقها، پرلیت، گسلهها، آگلومرا، برش آتشفشانی، بمب آتشفشانی و...) مناظری دیدنی را برای هر پژوهشگری در زمینه جغرافیا و علوم زمین به وجود آورده است. از جاذبههای دیگر منطقه، بعد تاریخی- فرهنگی آن است که میتوان به قلعهدختر و پلدختر اشاره کرد. نتایج یاد شده این پژوهش، منطقه را به عنوان زمین پارکی علمی و همچنین یک موزه تاریخ طبیعی معرفی مینماید.
کرامت نژاد افضلی؛ راضیه لک؛ محمدرضا ثروتی؛ فاطمه بیاتانی
چکیده
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولا به صورت یک سیمای گنبدیشکل و در بعضی مواقع به صورت حوضچهای یافت میشوند. این گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند و کاربردهای زیادی از جمله جاذبه گردشگری، گل درمانی، تأمین عناصر کمیاب بدن و استفاده در کوزهگری دارند. این شکلها در بیشتر نقاط دنیا بهویژه در کمربند آلپ و هیمالیا ...
بیشتر
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولا به صورت یک سیمای گنبدیشکل و در بعضی مواقع به صورت حوضچهای یافت میشوند. این گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند و کاربردهای زیادی از جمله جاذبه گردشگری، گل درمانی، تأمین عناصر کمیاب بدن و استفاده در کوزهگری دارند. این شکلها در بیشتر نقاط دنیا بهویژه در کمربند آلپ و هیمالیا قابل مشاهده است و در ایران، بیشتر در جلگههای ساحلی دریای خزر و دریای عمان دیده میشوند. در استان هرمزگان قبلا فقط یک یا دو گلفشان بین جاسک و میناب شناسایی شده بود. این پدیدههای زیبا و منحصر به فرد، نیازمند توجه بیشتر در صنعت گردشگری هستند باید آنرا مهمترین پدیده زمین گردشگری سواحل شمالی دریای عمان معرفی کرد. در این پژوهش، پس از گردآوری اطلاعات و دادههای دفتری شامل نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، دادههای ماهوارهای IRS و عکسهای هوایی، بررسیهای دورسنجی انجام شد و سپس با مطالعات صحرایی و کنترل زمینی، شناسایی گلفشانها کامل شد. در عملیات صحرایی از هر گلفشان یک نمونه رسوب برداشت و تجریه عناصر اصلی، فرعی و جزئی توسط دستگاه ICP-OES بر روی آن انجام شد. نزدیک به 30 گلفشان بزرگ و کوچک فعال در خاور تنگه هرمز در محدوده کوه گوک و 6 گلفشان در محدوده روستاهای گتان و توجک شناسایی و بررسی شد، که پیش از این معرفی نشده بودند. بزرگترین گلفشان، دارای مخروطی با ارتفاع 73 متر از سطح زمینهای اطراف در محدوده روستاهای گتان و کوچکترین آن دارای مخروطی با ارتفاع کمتر از یک متر در محدوده گوک است. همچنین مطالعات ژئوشیمی یا تعیین مقدار عناصر موجود در رسوبات برای کلیه گلفشانها انجام شد.از آنجا که وجود این پدیده ژئومرفولوژیکی در هر منطقه نشانه فعالیت زمینساخت آن منطقه است، بنابراین احتمال رخداد زمینلرزه خفیف و گسلخوردگی وجود دارد که این امر باید در احداث ساختمانها و سازههای ثابت، مانند پلها لحاظ شود. همچنین گلهای خارج شده از آنها میتواند تا حدی مشخصکنندة وضعیت درونی زمین باشد. گلفشانها بهعنوان شاخص میدانهای گازی و نفتی شناخته شدهاند و از آنها برای پیشبینی وجود میدانهای نفتی و گازی در اعماق زمین استفاده میشود.
رحیم شعبانیان
چکیده
توالی پرمین در برشهای چینهشناسی آرو و بیبی شهربانو، شامل سازندهای دورود، روته و نسن است و تعیین سن دقیق این سازندها بر اساس تجزیه و تحلیل انباشتهای روزنبران کوچک و فوزولینیدها انجام گرفته است. سازند آواری دورود به سن آسیلین- ساکمارین، آهکهای سکویی سازند روته به سن کوبرگندین- مورگابین، افقهای بوکسیتی و لاتریتی در هر دو برش ...
بیشتر
توالی پرمین در برشهای چینهشناسی آرو و بیبی شهربانو، شامل سازندهای دورود، روته و نسن است و تعیین سن دقیق این سازندها بر اساس تجزیه و تحلیل انباشتهای روزنبران کوچک و فوزولینیدها انجام گرفته است. سازند آواری دورود به سن آسیلین- ساکمارین، آهکهای سکویی سازند روته به سن کوبرگندین- مورگابین، افقهای بوکسیتی و لاتریتی در هر دو برش چینهشناسی مورد بررسی سن میدین و سنگآهکهای مارنی، شیل و سنگآهکهای نازک لایه سازند نسن در برش بیبی شهربانو به سن جلفین پیشین بر مبنای تقسیمبندی اشکوبهای پرمین برای قلمرو تتیس هستند. سنگآهکهای با بایوژنتیک سازند روته با ناپیوستگی همشیب، اما با نبود چینهای که شامل اشکوبهای یاختاشین (آرتتینسکین) و بلورین است، بر روی سازند دورود سنگآهکهای نازک لایه، ائولیتیک و ورمیکوله از سازند الیکا با سن تریاس پیشین و میانی با نبود چینهشناسی و دگرشیبی فرسایشی بر روی ردیفهای پرمین قرار گرفتهاند. نبود چینهشناسی میان ردیفهای دریایی پرمین و تریاس در برش آرو شامل اشکوبهای جلفین و دوراشامین و در برش بیبی شهربانو شامل جلفین پسین و اشکوب دوراشامین است. در این پژوهش40 جنس و حدود 45 گونه وابسته به خانوادههای فوزولینیدها، روزنبران کوچک و جلبکهای آهکی شناسایی شدهاند.
محمد خسروشاهی؛ فرج اله محمودی؛ محمدتقی کاشکی
چکیده
در این نوشتار، بیابانهای ایران از نظر عوامل(سازندهای) زمینشناختی مؤثر در تشکیل و گسترش آنها مورد بررسی قرار گرفته و محدوده آنها تعیین شده است. برای این کار ابتدا با استفاده از نقشههای زمینشناسی 1:250000 ، 1:100000 سازمان زمینشناسی کشور و شرکت ملی نفت ایران، سازندهای زمینشناسی شور و تبخیری در محدوده استانهای مورد مطالعه شناسایی ...
بیشتر
در این نوشتار، بیابانهای ایران از نظر عوامل(سازندهای) زمینشناختی مؤثر در تشکیل و گسترش آنها مورد بررسی قرار گرفته و محدوده آنها تعیین شده است. برای این کار ابتدا با استفاده از نقشههای زمینشناسی 1:250000 ، 1:100000 سازمان زمینشناسی کشور و شرکت ملی نفت ایران، سازندهای زمینشناسی شور و تبخیری در محدوده استانهای مورد مطالعه شناسایی شده و در محیط GIS رقومی شده و با عنوان بیابانهای اولیه معرفی شدهاند. با رسم شبکه زهکشی حوضههای آبخیز رودخانههایی که حاوی سازندهای تبخیری بوده و سپس تعیین مناطق پایین دست سازندهای تبخیری که از طریق جریانهای سطحی به گچ و نمک آلوده شدهاند، بیابانهای ثانویه تعیین شده است. از تلفیق دو لایه یاد شده به صورت استانی و سپس جانمایی آنها در نقشه سراسری ایران، نقشه محدوده بیابانهای ایران تهیه شده است. نتایج حاصل نشان داد 208041 کیلومتر مربع از مساحت ایران را بیابانهای حاصل از سازندهای شور و تبخیری در برگرفته است.
احمد کاظمی مهرنیا؛ ایرج رسا؛ سعید علیرضایی؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ جلال کرمی
چکیده
چکیده
ذخیره مس پورفیری سریدون در 3 کیلومتری شمال خاور معدن سرچشمه قرار دارد. شناسایی دگرسانیهای منطقه، با استفاده از تجزیه 145 نمونه با دستگاه PIMA و پردازش تصاویر ماهوارهای ASTER صورت گرفت و نتایج با تجزیه 22 نمونه بهروش XRD، مطالعات سنگنگاری و مشاهدات صحرایی کنترل شد. بر اساس مطالعات PIMA در این منطقه، لیتوکپ با مجموعه کانیهای ...
بیشتر
چکیده
ذخیره مس پورفیری سریدون در 3 کیلومتری شمال خاور معدن سرچشمه قرار دارد. شناسایی دگرسانیهای منطقه، با استفاده از تجزیه 145 نمونه با دستگاه PIMA و پردازش تصاویر ماهوارهای ASTER صورت گرفت و نتایج با تجزیه 22 نمونه بهروش XRD، مطالعات سنگنگاری و مشاهدات صحرایی کنترل شد. بر اساس مطالعات PIMA در این منطقه، لیتوکپ با مجموعه کانیهای دگرسانی آرژیلیک پیشرفته مشخص میشود. این دگرسانی در ترازهای مکاننگاری بالا و حاشیه نقاط ارتفاعی دیده میشود. با وجود گسترش چشمگیر، شدت دگرسانی متغیر و نشانگر توسعه لکهای و بهاحتمال، فرسایش بخشی از آن است. ویژگیهای طیفی پیروفیلیت بهعنوان مقیاس شدت این دگرسانی مورد استفاده قرار گرفت. دگرسانی فیلیک بیشتر در بخش مرکزی ناحیه دیده میشود. مجموعه کانیهای این دگرسانی در تمام سطوح مکاننگاری حضور دارد و در برخی مناطق تحت تأثیر دگرسانی آرژیلیک پیشرفته قرار گرفته است. گسترش دگرسانی آرژیلیک متوسط در حاشیه دگرسانیهای فیلیک و آرژیلیک پیشرفته است. چنین مجموعهای میتواند مربوط به فرایندهای برونزاد یا سیالهای گرمابی دما پایین باشد. تعیین محدوده دگرسانی پروپیلیتیک با استفاده از تصاویر ماهوارهای و سنگنگاری انجام شد. بررسی نتایج تجزیه نمونههای سنگی PIMA به روش ICP-MS و مقایسه آن با چند سیستم پورفیری (شامل ذخایر دره زار، آبدر و چاه فیروزه) در منطقه شمال باختری کمربند کانسارهای پورفیری کرمان نشان میدهد که گسترش دگرسانی آرژیلیک پیشرفته در سطح، میتواند به این مفهوم باشد که در سیستم پورفیری سریدون فرسایش سنگهای روپوش نسبت به دیگر سیستمهای پورفیری، کمتر بوده است. این مطالعات لزوم بررسی سیستمهای دگرسانی با مقادیر کم مس و مولیبدن و با مجموعه کانیهای دگرسانی آرژیلیک پیشرفته را محرز میکند.
مهری محمدیان؛ محمد بومری؛ علی احمدی؛ علی اصغر مریدی فریمانی؛ هال داگلاس؛ مهدی جمالی
چکیده
کانسار مس پورفیری سونگون در130 کیلومتری شمال خاور تبریز، شمال باختر ایران واقع شده است. این کانسار حاوی 796 میلیون تن کانسنگ با عیار متوسط 61/0 درصد وزنی مس، 01/0 درصد مولیبدن، 016/0 گرم در تن طلا، 21/2 گرم در تن نقره، 57/9 گرم در تن بیسموت و رنیم (09/0درصد وزنی مولیبدنیت) است. این پژوهش بهمنظور مطالعه محیط فیزیکوشیمیایی با استفاده از ویژگیهای ...
بیشتر
کانسار مس پورفیری سونگون در130 کیلومتری شمال خاور تبریز، شمال باختر ایران واقع شده است. این کانسار حاوی 796 میلیون تن کانسنگ با عیار متوسط 61/0 درصد وزنی مس، 01/0 درصد مولیبدن، 016/0 گرم در تن طلا، 21/2 گرم در تن نقره، 57/9 گرم در تن بیسموت و رنیم (09/0درصد وزنی مولیبدنیت) است. این پژوهش بهمنظور مطالعه محیط فیزیکوشیمیایی با استفاده از ویژگیهای کانیهای این کانسار انجام شده است. تشکیل این کانسار به فعالیتهای گرمابی مرتبط با یک استوک گرانودیوریتی و چندین دایک دیوریتی-گرانودیوریتی نسبت داده می شود که در گستره زمانی اولیگوسن تا میوسن در سنگهای رسوبی و آتشفشانی کرتاسه و ائوسن نفوذ کردهاند. دگرسانیهای اصلی مشاهده شده در این تودهها از طرف توده به سمت خارج، پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک بودهاند که شاخص کانسارهای مس پورفیری نوع حاشیه قارهای هستند. همزمان با تشکیل زون برونزاد بسیار ضعیف، یک کلاهک آهنی متشکل از اکسیدها و هیدرواکسیدهای آهن، اکسید مس، مس خالص، سولفاتها، کربناتها و فسفاتهای مس در بالاترین بخش کانسار و در امتداد شکستگیها تشکیل شده است. با توجه به نتایج کانیشناسی، در دمای 450 درجه سانتیگراد و فشار 5/0 کیلوبار (شرایط برآوردی تشکیل کانسنگ در زون پتاسیک)، log¦S2از 18- تا 24- و pH میان 5/2 تا 5/7 است. در دمای 350 درجه سانتیگراد و فشار 5/0 کیلوبار (شرایط برآوردی تشکیل کانسنگ در زون فیلیک)، log¦O2 میان 20- تا 33- و log¦S2 میان 6- تا 15- است.
سید حسن حجازی؛ محمد حسین آدابی؛ سید رضا موسوی حرمی
چکیده
ماسهسنگهای ژیوتین- فرازنین کوه تیزی (واقع در 25 کیلومتری شمال خاور کرمان) بهطور ناپیوسته بر روی سنگهای کامبرین بالایی سازند کوهبنان قرار گرفتهاند و خود توسط نهشتههای کربنیفر زیرین سازند هوتک (با یک ناپیوستگی فرسایشی) پوشیده میشوند. در این ماسهسنگها که از نوع کوارتزآرنایت هستند، بیشتر دانهها کوارتز متوسط تا بسیار ...
بیشتر
ماسهسنگهای ژیوتین- فرازنین کوه تیزی (واقع در 25 کیلومتری شمال خاور کرمان) بهطور ناپیوسته بر روی سنگهای کامبرین بالایی سازند کوهبنان قرار گرفتهاند و خود توسط نهشتههای کربنیفر زیرین سازند هوتک (با یک ناپیوستگی فرسایشی) پوشیده میشوند. در این ماسهسنگها که از نوع کوارتزآرنایت هستند، بیشتر دانهها کوارتز متوسط تا بسیار ریزدانه (بههمراه مقادیر بسیار کم فلدسپار، خردهسنگ و کانی سنگین) نیمهزاویهدار تا گرد شده هستند و جورشدگی خوبی دارند. مهمترین فرایندهای دیاژنتیکی، تراکم فیزیکی و شیمیایی شدید (مرز دانهها بهصورت مستقیم، محدب- مقعر و مضرسی و آثار انحلال ناشی از فشار)، کاهش بسیار زیاد تخلخل میاندانهای بهدلیل آرایش دوباره دانهها و تشکیل سیمان سیلیسی است. دادههای سنگنگاری، منشأ نفوذی درون کراتونی را نشان میدهد و تجزیه عناصر فرعی و نسبتهایشان (Th/Sc & La/Sc)، مشابهت این سنگها با رسوبات حاصل از هوازدگی سنگهای فلسیک را تأیید میکند. میانگین شاخص CIA و PIA برای این سنگها بهترتیب 96/69 و 8/75 (بیش از 60) و گویای هوازدگی متوسط تا زیاد برای سنگ منشأ یا در هنگام حمل و نقل رسوبات (پیش از نهشت پایانی) است. نتایج حاصل از رسم اکسیدهای اصلی و عناصر فرعی این نمونهها بر روی نمودارهای مختلف، نهشت در یک محیط رسوبی وابسته به حوضه حاشیه قارهای غیرفعال را نشان میدهد.
احمد زمانی؛ صدیقه فراحی قصر ابونصر
چکیده
وجود گسلهای فعال، آتشفشانها، رخداد زمینلرزههای ویرانگر و پستی و بلندیهای فراوان در ایران، بررسی زمینساختی و لرزهزمینساختی این سرزمین را از اهمیت فراوان برخوردارکرده است. در گذشته پهنهبندیهای زمینساختی و لرزهزمینساختی این کشور با استفاده از معدودی دادههای سطحی شامل: مشاهدات صحرایی، عکسهای هوایی، تصاویر ...
بیشتر
وجود گسلهای فعال، آتشفشانها، رخداد زمینلرزههای ویرانگر و پستی و بلندیهای فراوان در ایران، بررسی زمینساختی و لرزهزمینساختی این سرزمین را از اهمیت فراوان برخوردارکرده است. در گذشته پهنهبندیهای زمینساختی و لرزهزمینساختی این کشور با استفاده از معدودی دادههای سطحی شامل: مشاهدات صحرایی، عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و ... انجام شده است. افزایش حجم دادهها، و لزوم پهنهبندی دقیق و به دور از قضاوتهای شخصی باعث شده که در سالهای اخیر با استفاده از طیف وسیعی از دادههای سطحی و زیر سطحی و کاربرد روشهای آماری چند متغیره، اقدام به تهیه نقشههای رقومی خود سامانده شود. در این مقاله، ابتدا مجموعه گستردهای از اطلاعات زمینشناسی، ژئوفیزیکی و زمینریختشناسی ایران گردآوری و سپس با استفاده از مدلهای آماری، نقشههای رقومی خود سامانده تهیه شده است. بر اساس نتایج حاصل سرزمین ایران به 7 زون زمینساختی تقسیم شده است. چنانچه نقش و اهمیت هر یک از پارامترهای مورد استفاده در پهنهبندی مشخص شود، شاید بتوان به منظور سهولت و تسریع در کار پهنهبندی فقط پارامترهای مهم را مورد استفاده قرار داد. از این رو تعیین نقش و اهمیت هر یک از پارامترهای مورد استفاده در انجام پهنهبندی زمینساختی از اهمیت فراوان برخوردار است. در این راستا با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس، نقش پارامترها در پهنهبندی مشخص شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که از بین پارامترهای مورد استفاده شاخصهای زلزلهخیزی، رخنمون سنگهای سنوزوزییک و ناهنجاریهای ثقلی به ترتیب بیشترین نقش را در این پهنهبندی ایفا نمودهاند. در ادامه با کاربرد روشهای کاهش ابعاد، پارامترهای مورد استفاده در پهنهبندی بر اساس ارتباط درونی و میزان همبستگی در 12 گروه تفکیک شدهاند. در اینجا نکته حائز اهمیت این است که برخلاف استفاده فراوان از مقادیر b , a رابطه گوتنبرگ - ریشتر در تهیه نقشههای زلزلهخیزی و لرزهزمینساختی، این پارامترها نه تنها نقش مهمی در پهنهبندی نداشته، بلکه از همبستگی ضعیفی با دیگر پارامترهای مؤثر در زونبندی برخوردار هستند. بنابراین به نظر میرسد برآوردها و نقشههای تهیه شده با استفاده از این مقادیر ثابت از اعتبار علمی لازم برخوردار نیستند.
کمال الدین بازرگانی گیلانی؛ محمد پرچکانی
چکیده
کانسار سرب و روی (مس) باریک آب در 2 کیلومتری شمال خاور روستای باریک آب در شمال شهرستان ابهر، در 75 کیلومتری جنوبخاور استان زنجان واقع شده است. از نظر تقسیمبندی زمینشناسی ایران، ناحیه مورد بررسی در کوههای طارم، زون البرز-آذربایجان و یا باختر البرز مرکزی با روند شمالباختر- جنوبخاور، بر روی نوار ماگمایی کرتاسه بالایی- سنوزوییک ...
بیشتر
کانسار سرب و روی (مس) باریک آب در 2 کیلومتری شمال خاور روستای باریک آب در شمال شهرستان ابهر، در 75 کیلومتری جنوبخاور استان زنجان واقع شده است. از نظر تقسیمبندی زمینشناسی ایران، ناحیه مورد بررسی در کوههای طارم، زون البرز-آذربایجان و یا باختر البرز مرکزی با روند شمالباختر- جنوبخاور، بر روی نوار ماگمایی کرتاسه بالایی- سنوزوییک قرار گرفته است. در کوههای طارم به طور عمده سنگهای آذرآواری و آتشفشانی رخنمون دارند که سازند کرج معرفی شده و به عضو زیرین با نام کردکند (2400 متر) و عضو بالایی با نام آمند (1400 متر) تقسیم شدهاند. عضو اخیر به 6 بخش Ea1 , Ea2 , Ea3 , Ea4 , Ea5 , Ea6تقسیم شده است، در باریک آب بخشهای Ea4 ، Ea5 و Ea6رخنمون داشته و کانسار باریک آب در بخش Ea4 جای گرفته است و به طور کلی این بخشها شامل گدازههای آندزیت، داسیت، ریوداسیت، ریولیت، توف برشی، توف و ایگنمبریت است. کانیزایی کانسار سرب و روی (مس) باریک آب به دو نوع هیپوژن شامل اسفالریت، گالن، کالکوپیریت،پیریت و بورنیت و غنیسازی سوپرژن شامل مالاکیت، آزوریت، کوولیت، هماتیت، لیمونیت و گوتیت است. با توجه به بالا بودن مقدار Cdو پایین بودن نسبتZn/Cd در اسفالریت و نیز بالا بودن مقدار Ag وSb، پایین بودن نسبت Se/S*10-4 در گالن، مقایسه با دیگر تیپهای کانهزایی سرب و روی، وجود کانیزایی با بافت رگچهای، رگهای، پرکننده شکافها و گسلها، دگرسانیهای سیلیسی و سریسیتی و نیز تمرکز در گسلهای کششی نشاندهنده کانیزایی پس از ائوسن و در اثر فعالیت سیالهای گرمابی درجه حرارت متوسط است.
صبا خدرزاده؛ عباس بحرودی
چکیده
مدلهای جعبه ماسه به منظور پژوهش و بررسی چگونگی ایجاد دگرشکلی در خلال کوهزایی است. جسم سخت پیشرونده، به عنوان پوسته قارهای غیر شکلپذیر در نظرگرفته میشود که از یک طرف به سمت فرادیواره ماسه، که نشانگر پوسته ضعیفتر و شکلپذیر است، حرکت میکند. ستبرای اولیه ماسه و نیز زاویه سطح گوه سخت (rigid indenter) قابل تغییر است. در همه مدلها ...
بیشتر
مدلهای جعبه ماسه به منظور پژوهش و بررسی چگونگی ایجاد دگرشکلی در خلال کوهزایی است. جسم سخت پیشرونده، به عنوان پوسته قارهای غیر شکلپذیر در نظرگرفته میشود که از یک طرف به سمت فرادیواره ماسه، که نشانگر پوسته ضعیفتر و شکلپذیر است، حرکت میکند. ستبرای اولیه ماسه و نیز زاویه سطح گوه سخت (rigid indenter) قابل تغییر است. در همه مدلها در دو طرف سطح گوه بین پیش شکنجها و پس شکنجها و در بالای لبه پیشرو گوه پیشرونده، ماسه بالا رانده میشود. سرعت شکلگیری چینهای شکنجی وابسته به ستبرای فرادیواره ماسهای، شکل گوه فرورونده و نرخ ریزش سطحی پشت شیبی است. تغییر ستبرای اولیه فرادیواره ماسهای، کنترل کننده فاصله و سرعت به وجود آمدن چینهای شکنجی است. هدف از انجام این کار آزمایشگاهی، بررسی و پژوهش در مورد کمربندهای رورانده، گوههای پیشرونده و نیز بررسی اثر شیب در زونهای برخوردی و ایجاد راندگیها و چینهای مرتبط با آنها است و نیز مقایسه مدل آزمایشگاهی با مدلهای طبیعی است.
ایرج مغفوری مقدم
چکیده
رودیستهای سازند تاربور در km7 جنوب باختری سمیرم و km 10 شمال خرمآباد مورد مطالعه قرار گرفتهاند. دادههای دیرینهشناسی نشان میدهد که سن سازند تاربور در هر دو برش ماستریشتین بوده و شامل مجموعه فراوانی از رودیستها متعلق به گونههایی از تیره رادیولیتیده، هیپوریتیده و کاپرینیده است. این مجموعه فسیلی شباهت زیادی به مجموعههای ...
بیشتر
رودیستهای سازند تاربور در km7 جنوب باختری سمیرم و km 10 شمال خرمآباد مورد مطالعه قرار گرفتهاند. دادههای دیرینهشناسی نشان میدهد که سن سازند تاربور در هر دو برش ماستریشتین بوده و شامل مجموعه فراوانی از رودیستها متعلق به گونههایی از تیره رادیولیتیده، هیپوریتیده و کاپرینیده است. این مجموعه فسیلی شباهت زیادی به مجموعههای گزارش شده از جنوب ترکیه، مدیترانه خاوری، عربستان و عمان دارد.
رحیم شعبانیان؛ مهناز پروانه نژادشیرازی؛ فاطمه جوادی نیا
چکیده
به منظور مطالعه توالیهای پرمین در برش چینهشناسی هرزند، توالی از سنگهای رسوبی پرمین به ستبرای 448 متر مورد نمونهبرداری و بررسی دقیق سنگشناسی و چینهشناسی قرار گرفته است،که82 متر قاعده آن شامل سازند دورود، 258 متر شامل سازند سورمق و 108 متر شامل سازند جلفا است. سنگشناسی عمده شامل ماسهسنگهای سفید تا سرخ رنگ، سنگ آهک ...
بیشتر
به منظور مطالعه توالیهای پرمین در برش چینهشناسی هرزند، توالی از سنگهای رسوبی پرمین به ستبرای 448 متر مورد نمونهبرداری و بررسی دقیق سنگشناسی و چینهشناسی قرار گرفته است،که82 متر قاعده آن شامل سازند دورود، 258 متر شامل سازند سورمق و 108 متر شامل سازند جلفا است. سنگشناسی عمده شامل ماسهسنگهای سفید تا سرخ رنگ، سنگ آهک زیستی تیره تا خاکستری رنگ، آهک مارنی تا آهکهای نازک لایه است. مرز زیرین توالی به طور ناپیوستگی آذرینپی، بر روی مجموعهای از سنگهای خروجی قرار گرفته و مرز بالای آن با ناپیوستگی فرسایشی توسط نهشتههای سرخ رنگ میوسن پوشیده میشود. در این مطالعه 52 گونه از 37جنس روزنبران و 8 گونه از 9 جنس جلبک مورد شناسایی قرار گرفته است. بر اساس محتوای فسیلی سن سازند سورمق کوبرگندین تا مورگابین و سازند جلفا میدین تا جلفین پیشین تشخیص داده شده است. بر مبنای پراکندگی روزنبران، چهار زیستزون تجمعی در سازندهای سورمق و جلفا تشخیص داده شده است.
زهرا بدرزاده؛ مسیب سبزهئی؛ ابراهیم راستاد؛ محمد هاشم امامی؛ دومینگو خیمنو
چکیده
کانسار سولفید تودهای سرگز، در شهرستان جیرفت (جنوب خاور استان کرمان) در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی واقع است. بازالتهای بالشی با سن احتمالی تریاس بالایی- ژوراسیک زیرین و با گسترش حدود 2 کیلومتر مربع، سنگ میزبان کانسار سولفید تودهای سرگز هستند. رخداد کانهزایی در درون سنگهای بازالتی تا آندزی بازالتی، وجود افق ژاسپیلیت و لایههای ...
بیشتر
کانسار سولفید تودهای سرگز، در شهرستان جیرفت (جنوب خاور استان کرمان) در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی واقع است. بازالتهای بالشی با سن احتمالی تریاس بالایی- ژوراسیک زیرین و با گسترش حدود 2 کیلومتر مربع، سنگ میزبان کانسار سولفید تودهای سرگز هستند. رخداد کانهزایی در درون سنگهای بازالتی تا آندزی بازالتی، وجود افق ژاسپیلیت و لایههای آهن- منگنز در بخشهای جانبی کانسار، تشکیل منطقه کانیسازی رشتهای (Stringer Zone) بهطور ناهمشیب با توده معدنی، وجود پیریت به عنوان کانی سولفیدی اصلی، وجود ساخت و بافت برشی و وجود منطقهبندی کانیایی در توده معدنی، همگی حاکی از این است که کانسار سرگز از نوع کانسارهای سولفید تودهای آتشفشانزاد است. کانیشناسی این کانسار، ساده و بهطور عمده شامل کانیهای پیریت، کالکوپیریت و اسفالریت است. وجود نسلهای مختلف کانیها در توده معدنی، تفاوت در شکل، اندازه، رابطه متقابل بین کانیها، تأخر و تقدم در رشد کانیها، بافتهای جایگزینی، تشکیل بافتهای برشی گسترده و منطقهبندی کانیایی آن نشاندهنده تاریخچه تکامل پیچیده کانسار و حاکی از فرایندهای همزمان و پس از نهشت کانسنگ است. براساس مطالعات کانیشناسی و ساخت و بافت، چهار مرحله اصلی کانهزایی تشخیص داده شد. مرحله اول عمدتاً همراه با تشکیل کانیهای سولفیدی به صورت پیریتهای غنی از As و مقادیر فرعی اسفالریت، کوارتز و باریت است. پیریت فرامبوییدال و پیریت و اسفالریت کولوفرم در این مرحله تشکیل شدهاند. در این مرحله همچنین، ریزش دودکش سولفیدی، احتمالاً به واسطه انحلال زمینه انیدریتی، موجب تشکیل انباشتهایی از برشهای سولفیدی شده است. مرحله دوم با تشکیل کانیهای پیریت، اسفالریت، تنانتیت- تتراهدریت وگالن به صورت وجهدار و دانهدرشت دنبال شده است که کانی پیریت نسبت به پیریتهای مرحله اول دارای میزان کبالت بالاتری است. در مرحله سوم، سولفیدهای مرحله اول و دوم تحت تأثیر فرایند پالایش زونی (Zone Refining) و جایگزینی توسط کالکوپیریت قرار گرفتهاند. در این مرحله، زون غنی از کالکوپیریت در بخش زیرین و زون غنی از اسفالریت، تنانتیت- تتراهدریت و مقدار کم گالن در بخش بالایی کانسار طی فرایند پالایش زونی تشکیل شده است. در مرحله چهارم، کالکوپیریت تهنشست یافته در بخش زیرین کانسار، تحت تأثیر فرایند یادشده بازیافت(Over Refining) ، شسته شده و همراه با کربنات جایگزینکننده باریت، زون غنی از اسفالریت و کالکوپیریت را در بخش بالایی کانسار تشکیل داده و زون غنی از پیریت را در بخش زیرین بر جای گذاشته است.
علی ارزانی؛ سید احمد علوی؛ محمود پولاد زاده؛ علی رضا گلالزاده؛ ضرغام مهدیپور
چکیده
محدوده مطالعه شده، بین دو رژیم ساختمانی زاگرسی و عربی واقع شده و مطالعه لرزهای سه بعدی جامعی بر روی آن انجام شد. بخشی از این مطالعه، استخراج نشانگرهای لرزهای ساختمانی (Structural Seismic Attributes) از جمله First & Second Derivative Maps، Azimuth Maps، Variance Cube و Inversion است. در نهایت، استفاده از این نشانگــرها، پــدیــدههای ساختــمانـی تداخــلی همچـون Superimposed ...
بیشتر
محدوده مطالعه شده، بین دو رژیم ساختمانی زاگرسی و عربی واقع شده و مطالعه لرزهای سه بعدی جامعی بر روی آن انجام شد. بخشی از این مطالعه، استخراج نشانگرهای لرزهای ساختمانی (Structural Seismic Attributes) از جمله First & Second Derivative Maps، Azimuth Maps، Variance Cube و Inversion است. در نهایت، استفاده از این نشانگــرها، پــدیــدههای ساختــمانـی تداخــلی همچـون Superimposed Folding و حـــوضه ســاخــتمـانی (Structural Basin) را در پایانه شمــال باختــری چینخـوردگی (Folding NW Termination) نمایان ساخته است. بنابراین به نظر میرسد در محدوده مورد مطالعه ساختمانهای عربی و زاگرسی تداخل کرده و یک پهنه دوباره چینخورده (Refolding Belt) ملایم را تشکیل دادهاند. مطالعات تکمیلی ژئوفیزیک مخزن پتانسیل مخزنی نسبی خوبی را در موقعیت ساختمانی جدید نشان میدهند.
مرتضی طالبیان؛ سعید هاشمی طباطبایی؛ مرتضی فتاحی؛ منوچهر قرشی؛ علی بیت الهی؛ عباس قلندر زاده؛ محمد علی ریاحی
چکیده
فلات ایران با قرارگیری بین دو صفحه عربی و اروپا-آسیا، سالانه حدود 22 میلیمتر کوتاهشدگی در راستای شمال- جنوب دارد. حدود 9 میلیمتر از این کوتاهشدگی سبب چینخوردگی و گسلخوردگی در زاگرس میشود و باقیمانده آن بهطور عمده در البرز و کپه داغ جای میگیرد. بلوک مرکزی ایران تغییر شکل اندکی دارد بنابراین، متناسب با میزان کوتاهشدگی ...
بیشتر
فلات ایران با قرارگیری بین دو صفحه عربی و اروپا-آسیا، سالانه حدود 22 میلیمتر کوتاهشدگی در راستای شمال- جنوب دارد. حدود 9 میلیمتر از این کوتاهشدگی سبب چینخوردگی و گسلخوردگی در زاگرس میشود و باقیمانده آن بهطور عمده در البرز و کپه داغ جای میگیرد. بلوک مرکزی ایران تغییر شکل اندکی دارد بنابراین، متناسب با میزان کوتاهشدگی در البرز و کپه داغ، با سرعت حدود 13 میلیمتر در سال به سوی شمال حرکت مینماید. در خاور ایران، بلوک صلب و پایدار افغانستان قرار دارد که حرکت چندانی نسبت به اوراسیا ندارد بنابراین حرکت به سوی شمال ایران مرکزی نسبت به بلوک افغانستان تنش برشی راستگردی را در خاور ایران ایجاد مینماید که به ترتیب حدود 8 و 5 میلیمتر در سال آن در راستای گسلهای خاور و باختر دشت لوت جای میگیرند. یکی از مشکلات برآورد خطر زمینلرزه در خاور ایران کمبود دادههای زمینلرزهای، ژئودتیک و ناشناخته بودن نرخ لغزش گسلها است. از این رو در این پژوهش سعی شده است تا به کمک دادههای موجود زمینشناسی و سنیابی مطلق شیوه توزیع حرکت راستالغز بر روی گسلهای این ناحیه تا حدودی برآورد شود. در ادامه با توجه به اهمیت گسل بم- براوات و گسل زمینلرزهای جنوب بم در برآورد خطر زمینلرزه در شهر بم این گسل به طور خاص مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونهگیری از آبرفتهای برخاسته در اثر جنبش گسل بم- براوات در انتهای جنوبی این گسل، و تعیین سن مطلق آنها به روش لومینسانس نوری، نرخ برخاستگی حدود 5/0 میلیمتر در سال را برای این گسل مشخص مینماید. از آن جا که جنبش این گسل از نظر هندسی با گسل جنوب بم در ارتباط است، بنابراین به کمک این سنیابی نرخ لغزش راستالغز راستگرد گسل جنوب بم نیز حدود 2 میلیمتر در سال بر آورد میشود .
محمود قاسمی؛ مرتضی مؤمنزاده؛ عبدالمجید یعقوبپور؛ امیرعباس میرشکرایی
چکیده
کانسار رویـ سرب مهدیآباد یکی از کانسارهای معروف سرب و روی در ایران است که در 110 کیلومتری جنوب خاوری یزد، ناحیه ایران مرکزی قرار میگیرد. سنگ میزبان کانسار، سنگهای کربناتی کرتاسهزیرین، شامل سه سازند سنگستان، تفت و آبکوه میباشد. سازند سنگستان به طور عمده از شیل و سیلتستون با میان لایههای کالک آرنایت تشکیل شده است. ...
بیشتر
کانسار رویـ سرب مهدیآباد یکی از کانسارهای معروف سرب و روی در ایران است که در 110 کیلومتری جنوب خاوری یزد، ناحیه ایران مرکزی قرار میگیرد. سنگ میزبان کانسار، سنگهای کربناتی کرتاسهزیرین، شامل سه سازند سنگستان، تفت و آبکوه میباشد. سازند سنگستان به طور عمده از شیل و سیلتستون با میان لایههای کالک آرنایت تشکیل شده است. سازند سنگستان توسط دولومیت و سنگ آهک دولومیتی و آنکریتی سازند تفت پوشیده میشود. سازند آبکوه از نظر سنگشناسی شامل سنگ آهک چرتی و سنگآهک رسی به همراه سنگآهک ریفی تودهای میباشد که بر روی سازند تفت قرار میگیرد. ساختار کانسار مهدیآباد به صورت ناودیس بزرگی با راستای شمالیـ جنوبی است و توسط گسلهای متعدد دستخوش تغییرات فراوانی شده است. از مهمترین این گسلها، گسل نرمال تپهسیاه میباشد که به احتمال زیاد، همزمان و بعد از رسوبگذاری فعال بوده است. اسفالریت و گالن کانیهای اصلی و باریت، پیریت و کالکوپیریت، کانیهای فرعی در بخش سولفیدی است. کانیهای سروزیت (PbCO3)، اسمیت زونیت (ZnCO3)، همیمورفیت (Zn4(Si2O7)(OH)2.H2O) و هیدروزنسیت (Zn5(CO3)2(OH)6) کانیهای اصلی بخش اکسیده کانسار میباشند. شکل توده معدنی در این کانسار لایهای و عدسی و همشیب با سنگهای میزبان است. همچنین کانیسازی به صورت تمرکزهای متقاطع به شکل پرشدگی شکستگیها، حفرههای کارستی، کلوفرم، افشان و خوشه انگوری در کانسار قابل مشاهده است. از نظر کمی نسبت حجم تودههای لایهای و عدسی همساز با سنگهای میزبان، به مراتب بیشتر از بخش پرشدگی شکستگیها و کارستها است.
سید ناصر هاشمی
چکیده
در این مقاله تغییرات مکانی پارامتر لرزهخیزی b در گستره ایران از رابطه گوتنبرگ- ریشتر مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور، بر اساس مطالعات به عمل آمده به وسیله محققان پیشین برای پهنهبندی زمینساختی و لرزهزمینساختی ایران، این گستره فعال و لرزهخیز به 5 پهنه ساختاری اصلی به نامهای پهنه البرز-کپه داغ، پهنه آذربایجان، پهنه ...
بیشتر
در این مقاله تغییرات مکانی پارامتر لرزهخیزی b در گستره ایران از رابطه گوتنبرگ- ریشتر مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور، بر اساس مطالعات به عمل آمده به وسیله محققان پیشین برای پهنهبندی زمینساختی و لرزهزمینساختی ایران، این گستره فعال و لرزهخیز به 5 پهنه ساختاری اصلی به نامهای پهنه البرز-کپه داغ، پهنه آذربایجان، پهنه خاور- مرکز ایران، پهنه مکران، و پهنه زاگرس تقسیم شده است. سپس پارامتر لرزهخیزی b برای این 5 پهنه محاسبه شده و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که در بین 5 زون یاد شده، بیشترین مقدار پارامتر لرزه خیزی b به پهنه زاگرس (28/1) و کمترین مقدار این پارامتر نیز به پهنه خاور- مرکز ایران (84/0) تعلق دارد. افزون بر این، در این مقاله نقشه پربندی معرف تغییرات پارامتر b در ایران نیز ارائه شده است. با توجه به این نقشه میتوان چنین گفت که بخشهایی از ایران همچون نواحی خاوری و مرکزی ایران نقش بلوکهای پایدار لرزهای را ایفا میکنند. به طور خلاصه میتوان گفت نتایج این تحقیق گویای این واقعیت است که مطالعه تغییرات مکانی توزیع فراوانی- بزرگی زلزلهها میتواند در شناخت الگوی لرزهخیزی و همچنین ساختار زمینساختی نواحی مختلف بسیار مفید واقع شود.
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز
چکیده
گسل طالقان در کرانه جنوبی دره طالقان در فاصله 50 کیلومتری از تهران بزرگ قرار دارد. از این گسل بهطور معمول بهعنوان یک گسل فشارشی با شیب بهسوی جنوب یاد میشود. گسل طالقان یکی از بزرگترین عوامل تهدید لرزهای برای شهرهای گستره تهران و کرج با جمعیتی نزدیک به12 میلیون نفر است که میتواند عامل بسیاری از زمینلرزههای کهن و ویرانگر ...
بیشتر
گسل طالقان در کرانه جنوبی دره طالقان در فاصله 50 کیلومتری از تهران بزرگ قرار دارد. از این گسل بهطور معمول بهعنوان یک گسل فشارشی با شیب بهسوی جنوب یاد میشود. گسل طالقان یکی از بزرگترین عوامل تهدید لرزهای برای شهرهای گستره تهران و کرج با جمعیتی نزدیک به12 میلیون نفر است که میتواند عامل بسیاری از زمینلرزههای کهن و ویرانگر چون زمینلرزه 958 میلادی با بزرگای نسبی 7/7 در این ناحیه بهشمار رود. در راستای بررسیهای ریختزمینساخت و جنبش جوان بر روی این گسل، تلفیقی از دادههای حاصل از تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی و مدل رقومی زمین بهکار گرفته شد. از جمله دستاوردهای این پژوهش برای نخستین بار معرفی شاخهای جنبا از گسل طالقان است که در گذشته در قالب گسلی ناجنبا و کهن به نقشه در آمده بود. بررسیهای دقیق و بزرگ مقیاس میدانی در راستای این پاره از گسل طالقان امکان اندازهگیری جابهجایی قائم و افقی را بر روی این گسل فراهم آورد که نشانگر تغییر در سازوکار فشاری به برشی-کششی در راستای این گسل است. نسبت جابهجایی تجمعی افقی به قائم اندازهگیری شده از ستیغی در میانه گسل، متناسب با سازوکار چپگرد و نرمال برابر 0/5 – 5/2 است. مقادیر برآورد شده از ویژگیهای هندسی گسل طالقان چون راستای گسل، شیب و زاویه افت آن در بخش خاوری برابر 105، 60 و 40 درجه است که نشانگر وجود گسلی با سازوکار و لغزش راستالغز چپگرد و نرمال در این بخش از البرز مرکزی است.