زمین ساخت
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز؛ آرا آواگیان
چکیده
رشته کوه البرز در شمال ایران بخشی از همگرایی بین ایران مرکزی و اوراسیا را در خود جای داده است. سازوکارکنونی آن شامل سازوکاری از تقسیمشدگی کرنش به همراه چرخش ساعتگرد حوضه خزر جنوبی است. گسلش راستالغز چپگرد و در امتداد کلی بخش داخلی البرز و گسلش معکوس مرزهای شمالی و جنوبی آن را تحت تأثیر قرار میدهد. پیش از این، پژوهشهایی چند به ...
بیشتر
رشته کوه البرز در شمال ایران بخشی از همگرایی بین ایران مرکزی و اوراسیا را در خود جای داده است. سازوکارکنونی آن شامل سازوکاری از تقسیمشدگی کرنش به همراه چرخش ساعتگرد حوضه خزر جنوبی است. گسلش راستالغز چپگرد و در امتداد کلی بخش داخلی البرز و گسلش معکوس مرزهای شمالی و جنوبی آن را تحت تأثیر قرار میدهد. پیش از این، پژوهشهایی چند به نرخ لغزش گسلهای فعال در قسمتهای داخلی و جنوبی پرداخته است. این پژوهش، دادههای جدیدی از چند و چون فعالیت این راندگی فعال و مهم را درجنوب کاسپین فراهم میکند. نشان میدهیم که گسل به طور کلی یک گسل پنهان است، که اغلب با ساختارهای چین و خم گسلی و گسلش پیشرونده همراه است. در قسمت مرکزی گسل درنزدیکی چمستان، سنسنجی رادیوکربن بر یک پادگانه قدیمی فراز یافته امکان تخمین کمینه لغزش عمودی 0.5 ±2.0 میلی متر در سال را فراهم میکند. با در نظر گرفتن شیب 34 درجهای برای گسل کمینه نرخ لغزش افقی 3 میلیمتر و حداقل نرخ لغزش در درازای صفحه گسلی تا 3.6 میلیمتر بر سال خواهد بود. این نتایج تأییدی است بر خطر لرزهای قابل توجه گسل خزر به عنوان یک ساختار گسلی سترگ و فعال در گسترهی البرز.
زمین ساخت
زهرا کمالی؛ حمید نظری؛ احدالله فاضلی اولادی؛ فرامرز اله وردی میگونی؛ محمدعلی شکری؛ فیروز جعفری؛ حسین ایرانشاهی
چکیده
گسل دورود به عنوان یکی از مهمترین قطعات لرزهزای گسل اصلی جوان زاگرس از نزدیکی منطقه ارجنگ در یک روند شمالباختری–جنوبخاوری تا بروجرد امتداد یافته است. برداشتهای ژئوفیزیکی به سه روش مقاومتویژه، مغناطیسسنجی(سزیم) و رادارنفوذی GPR در 5 نیمرخ 20-، 10-، 0، 10 و 20 انجام شد. پس از اتمام عملیات صحرایی و برداشت دادهها و پردازش نهایی ...
بیشتر
گسل دورود به عنوان یکی از مهمترین قطعات لرزهزای گسل اصلی جوان زاگرس از نزدیکی منطقه ارجنگ در یک روند شمالباختری–جنوبخاوری تا بروجرد امتداد یافته است. برداشتهای ژئوفیزیکی به سه روش مقاومتویژه، مغناطیسسنجی(سزیم) و رادارنفوذی GPR در 5 نیمرخ 20-، 10-، 0، 10 و 20 انجام شد. پس از اتمام عملیات صحرایی و برداشت دادهها و پردازش نهایی دادههای GPR در نرم افزار radexproler و دادههای مغناطیسسنجی در نرمافزار Geosoft و با تلفیق آنها در نرمافزاری Profile Analysis، تفسیر واضحتری از ساختارهای زیرسطحی به خصوص گسلش و ناپیوستگی مشاهده شد، نتایج نشان از وجود دو گسل داشت، که F1 بعنوان گسل اصلی و F2 شاخه گسلی منشعب شده از آن میباشد. براین اساس گسل دورود در این محدوده بشکل زون گسلی بوده که شاخههای گسلی منشعب شده از آن بسمت شمال خاور گسترش مییابند این زون گسلی در سطح دشت سیلاخور با ایجاد افرازی با طول چند ده کیلومتر و ارتفاع متغییر بین 50 سانتی متر تا 7 متر و با شیب تقریبی 60تا 75 درجه بسمت شمالخاور است، همگی این شاخههای گسلی دارای سازوکار مشابه بوده و با توجه به مولفه شیبلغزی نرمالشان باعث ایجاد زون کششی در سطح دشت شدهاند.
بهنام پاشازاده؛ داود جهانی؛ راضیه لک؛ حمید نظری؛ مسعود زمانی پدرام
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی واحد های کواترنری و تعیین مجیط رسوبی اطراف شهر یزد در ایران مرکزی است. منشاء رسوبات کواترنری به طور عمده مربوط به فرسایش واحدهای سنگی دوره های تریاس،کرتاسه و پالئوژن است. بر اساس نتایج مطالعات رسوب شناسی، 6 نوع رخساره به نام های گل، سیلت، سیلت ماسه ای، ماسه سیلتی، ماسه گلی و گل ماسه ای شناسایی گردید. نتایج مطالعات ...
بیشتر
هدف از این پژوهش شناسایی واحد های کواترنری و تعیین مجیط رسوبی اطراف شهر یزد در ایران مرکزی است. منشاء رسوبات کواترنری به طور عمده مربوط به فرسایش واحدهای سنگی دوره های تریاس،کرتاسه و پالئوژن است. بر اساس نتایج مطالعات رسوب شناسی، 6 نوع رخساره به نام های گل، سیلت، سیلت ماسه ای، ماسه سیلتی، ماسه گلی و گل ماسه ای شناسایی گردید. نتایج مطالعات کانی شناسی به روش پراش اشعه ایکس(XRD) نمونه ها نشان می دهد که این نمونه ها به طور عمده از کانی های کوارتز، کلسیت، دولومیت، فلدسپار، مسکویت و کانی های رسی تشکیل شده است. در بررسی های فسیل شناسی دو گونه مهم استراکد به نام های Ilyocypris sp. که مربوط به آبهای شیرین و .sp Candona که مربوط به آبهایی با شوری مختلف می باشد شناسایی شد. با توجه به تنوع رخساره ها و فسیل های موجود در آن ها حدود تقریبی گسترش دریاچه در ناحیه مورد مطالعه تعیین گردید. ویژگی های رخساره ای، نوع کانی های تشکیل دهنده آن و فسیل های شناسایی شده در رسوبات نشان دهنده رسوبگذاری این رخساره ها در یک محیط رسوبی دریاچه ای است که برای اولین بار در ناحیه مورد مطالعه شناسایی شده است.
فرامرز اله وردی میگونی؛ مهدی محمدیویژه؛ علیرضا فرخ نیا؛ الهام بوستان؛ حمید نظری
چکیده
بدون شک یکی از شواهد فعالیتهای زمینساختی در هر منطقه پدیده زمینلرزه است که نقش اصلی را در تلفات جانی و خسارات مالی به خود اختصاص میدهد . زمینلرزه معمولاً با ایجاد گسلهایی همراه است که گاهی تا عمق پوسته زمین ادامه مییابد. در مواردی که هیچ گونه نشانه یا عارضهای از این گسلها در سطح زمین دیده نمیشود لازم است تا ...
بیشتر
بدون شک یکی از شواهد فعالیتهای زمینساختی در هر منطقه پدیده زمینلرزه است که نقش اصلی را در تلفات جانی و خسارات مالی به خود اختصاص میدهد . زمینلرزه معمولاً با ایجاد گسلهایی همراه است که گاهی تا عمق پوسته زمین ادامه مییابد. در مواردی که هیچ گونه نشانه یا عارضهای از این گسلها در سطح زمین دیده نمیشود لازم است تا با تلفیق دانش زمینشناسی و همچنین ابزارهای دورسنجی و ژئوفیزیکی شناخت دقیقتری از این گسلها و شاخههای فرعی آن به دست آورد. گسل خزر در منطقه مورد مطالعه گسلی بنیادی و جنباست که حداقل 6 رخداد زمینلرز تاریخی به آن نسبت داده شده است. با توجه به فعالیتهای کواترنری این گسل شناخت آن در منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است به همین سبب جهت آشکارسازی بخشهای پنهان آن مطالعات زمینشناسی و ژئوفیزیکی در سایت تاریخی گوهرتپه از شهرستان بهشهر صورت گرفت. روشهای مقاومت ویژه با آرایش دوقطبی- دوقطبی در فواصل 10 و 20 متری به منظور تهیه مقاطع و نقشهها استفاده شد و با بررسی آنها و با توجه به موقعیت و عمق بیهنجاریهای به دست آمده در مراحل بعدی پروفیلها و شبکههای جدیدی طراحی شد. به منظور دستیابی به نتایج دقیقتر، پیمایش مغناطیسسنجی سزیم بر روی 4 پروفیل صورت گرفت. دادههای به دست آمده از عملیات صحرایی و برداشت دادهها و همچنین پردازش نهایی دادهها در نرمافزارهای تخصصی تلفیق شده است. بر این اساس تفسیر روشنی از ساختارهای زیر سطحی به خصوص گسلش و ناپیوستگیها در منطقه مورد مطالعه به دست آمد که حاکی از انطباق چشمگیر بیهنجاریهای به دست آمده با شواهد صحرایی است.
زینب بختیاری زاده؛ حمید نظری؛ محمدعلی شکری؛ علی ماهفروزی؛ آمنه کاوه فیروز
چکیده
به عقیده باستانشناسان انسانهایی که در غارهای باستانی مازندران همچون غار کمیشان، غار هوتو و غار کمربند زندگی میکردند، پس از خروج از غار به مرور وارد دوره روستانشینی شده و سپس در نهایت در عصر مفرغ و آهن باعث شکلگیری و پیدایش گوهرتپه شدند. مطالعات باستانشناسی اشاره به قدمت 14 هزار ساله این منطقه دارد و یافتههایی از آغاز ...
بیشتر
به عقیده باستانشناسان انسانهایی که در غارهای باستانی مازندران همچون غار کمیشان، غار هوتو و غار کمربند زندگی میکردند، پس از خروج از غار به مرور وارد دوره روستانشینی شده و سپس در نهایت در عصر مفرغ و آهن باعث شکلگیری و پیدایش گوهرتپه شدند. مطالعات باستانشناسی اشاره به قدمت 14 هزار ساله این منطقه دارد و یافتههایی از آغاز دوره فراپارینهسنگی تا عصر آهن را آشکار میسازد. در این پژوهش بررسیهای لرزهشناسی باستانی با تکیه بر دانش پارینهلرزهشناسی بر روی سامانه گسلی خزر در سایت پیش از تاریخ گوهرتپه در ناحیه بهشهر استان مازندران انجام گرفته است. بررسیهای پارینهلرزهشناسی به روش میدانی در ترانشه باستانشناسی سایت گوهرتپه انجام شده و دادههای ژئوفیزیکی (GPR و ژئوالکتریک) از محدوده در مقیاس مناسب مورد بررسی قرار گرفته است. بر پایه انجام پژوهشهای پارینهلرزهشناسی 5 رویداد زمینلرزهای در بازه زمانی 3500 تا 5000 سال گذشته، با بزرگای 2/6 تا 0/7 در مقیاس بزرگای گشتاوری (Mw) شناسایی شده است. همچنین بیشینه جابه جایی قائم شناسایی شده در مشاهدات پارینهلرزهشناسی توسط برداشتهای ژئوفیزیکی و دادههای GPR نیز تأیید شده است. همچنین دوره بازگشت میانگین رخدادهای زمینلرزهای در حدود 375 سال برآورد شده است. بر اساس بررسیهای لرزهشناسی باستانی انجام گرفته در منطقه، مشخص شده است که وقوع رخدادهای زمینلرزهای در منطقه سبب از بین رفتن و یا کوچ و مهاجرت مردمان پیش از تاریخ گوهرتپه در محدوده زمانی چند صد سال شده است.
زمین ساخت
زهرا کمالی؛ محمودرضا هیهات؛ حمید نظری؛ محمدمهدی خطیب
چکیده
گسل دورود به عنوان یکی از مهمترین قطعات لرزهزای گسل جوان اصلی زاگرس از نزدیکی منطقه ارجنگ در یک روند شمالباختری - جنوبخاوری تا بروجرد امتداد یافته است. بهمنظور تعیین ناهمسانی جنبشی گسل، از تحلیل فرکتالی شکستگیها، روکانونزمینلرزهها و آبراههها از روش مربع شمار استفاده شد. بدین منظور محدوده مورد بررسی براساس اختلاف ...
بیشتر
گسل دورود به عنوان یکی از مهمترین قطعات لرزهزای گسل جوان اصلی زاگرس از نزدیکی منطقه ارجنگ در یک روند شمالباختری - جنوبخاوری تا بروجرد امتداد یافته است. بهمنظور تعیین ناهمسانی جنبشی گسل، از تحلیل فرکتالی شکستگیها، روکانونزمینلرزهها و آبراههها از روش مربع شمار استفاده شد. بدین منظور محدوده مورد بررسی براساس اختلاف در توزیع شکستگیها و روکانونزمینلرزهها به دو بخش تقسیم گردید. ابعاد فرکتالی شکستگیها، آبراههها و روکانونزمینلرزهها محاسبه و سپس با یکدیگر مقایسه شده است. از روش توزیع چگالی کرنل با بررسی روکانونزمینلرزهها و آبراههها در طول گسل بهمیزان عملکرد ناهمسان آن، همچنین در خاتمه با تحلیل شواهد ریختزمینساختیها تعیین مقدار جابجاییهای تجمعی افقی، قائم و خالص پرداخته شد. نتایج فرکتال شکستگیها، آبراههها و زمینلرزه نشانگر بودن که بخش شمالی به عنوان پویاترین بخش گستره شناسایی شد. تحلیل فرکتالی نشان داد که بخش شمالی به عنوان پویاترین بخش گستره شناسایی شد، همچنین نتایج تحلیل کرنل و شواهد ریختزمینساخت بیانگر اینست گسل با عبور از واحدها با سنهای مختلف رفتار گوناگونی نشان میدهد و مقادیر زوایه ریک بدست آمده در طول گسل متفاوت بوده بر این اساس گسل طبق نتایج حاصل سه قطعه با طولهای مختلف قابل تقسیمبندی است، چنانچه مقدار ریک قطعات 1و2 به ترتیب °16/°126و°22/°124و طول قطعات به ترتیب 18 و 49 کیلومتراست، با توجه به بالا بودن مقادیر ریک (بیشتر از °10) مولفه شیبلغز تاثیر غالبتری نسبت به راستالغزی در این دو بخش داشته و مقدار زوایه ریک °4/°131در قطعه 3 با طول قطعه 44 کیلومتر است.
شیرین چیذری؛ حمید نظری؛ علیرضا کریمی باوندپور؛ مسعود فتوت؛ مهتاب ملک محمودی
چکیده
دشت صحنه- بیستون با روند عمومی شمال باختری- جنوب خاوری، در شمال خاوری استان کرمانشاه جای دارد و کموبیش با روند اصلی پهنه ساختاری زاگرس همراستاست. همجواری این گستره با گسل اصلی جوان زاگرس (Main Recent Fault) اهمیت مطالعه آن را افزایش میدهد. در این پژوهش، ضمن بازخوانی و شناساندن گسلهای تأثیرگذار در دشت صحنه-بیستون، چگونگی شکلگیری ساختار ...
بیشتر
دشت صحنه- بیستون با روند عمومی شمال باختری- جنوب خاوری، در شمال خاوری استان کرمانشاه جای دارد و کموبیش با روند اصلی پهنه ساختاری زاگرس همراستاست. همجواری این گستره با گسل اصلی جوان زاگرس (Main Recent Fault) اهمیت مطالعه آن را افزایش میدهد. در این پژوهش، ضمن بازخوانی و شناساندن گسلهای تأثیرگذار در دشت صحنه-بیستون، چگونگی شکلگیری ساختار دشت با توجه به عملکرد گسلهای جنبای پیرامونی بررسی شده است. نتایج کلی نشان میدهد که ریختشناسی این دشت، بر آمده از کارکرد دو گسل نهان و جنبای بدربان (Badrban) و برناج (Barnaj) بوده است؛ بدین گونه که به سبب حرکت عادی گسل برناج در خاور کوهستان بیستون- تاق بستان و سازوکار راندگی گسل بدربان، حوضه صحنه- بیستون تشکیل شده است. الگوی ساختاری آبخوان دشت هرسین- بیستون، با توجه به آهنگ و همسنجی ساختار گسلهای جنبای پیرامونی به عنوان گسلهای کنترل کننده حوضه کواترنری با استفاده از دادههای کمی ژئوالکتریکی و تحلیل کیفی رفتار آبخوان تعیین شد. ستبرای آبخوان دشت، در بخشهای گوناگون آن مشخص شد؛ به گونهای که ستبرترین بخش آبرفت آبخوان در بخش مرکزی دشت قرار دارد و به سوی شمال باختری یا جنوب خاوری و با نزدیک شدن به واحدهای سنگی پیرامونی، از ستبرای آن کاسته میشود.
ناصر نعیمی قصابیان؛ محمد مهدی خطیب؛ طاهره قاسمی رزوه؛ حمید نظری؛ محمودرضا هیهات
چکیده
پهنه برشی بوشاد(BSZ) بادرازایی حدود 45 کیلومتر،پهنای 2/9 کیلومتروروندی تقریبا خاوری-باختری( N90E)در جنوب بیرجند قرار دارد. این پهنه برشی بخش هایی از افیولیت ملانژ دگرگون شده جنوب بیرجند را زیر تاثیر قرار داده است. اولین مرحله دگرریختی بصورت دگرشکلی چند فازی همزمان با دگرگونی در شرایط دگرریختی شکل پذیر، به هنگام بسته شدن ریفت خاور ایران ...
بیشتر
پهنه برشی بوشاد(BSZ) بادرازایی حدود 45 کیلومتر،پهنای 2/9 کیلومتروروندی تقریبا خاوری-باختری( N90E)در جنوب بیرجند قرار دارد. این پهنه برشی بخش هایی از افیولیت ملانژ دگرگون شده جنوب بیرجند را زیر تاثیر قرار داده است. اولین مرحله دگرریختی بصورت دگرشکلی چند فازی همزمان با دگرگونی در شرایط دگرریختی شکل پذیر، به هنگام بسته شدن ریفت خاور ایران وجایگیری افیولیت ملانژبیرجنداتفاق افتاده است. فازهای دگرریختی D2- D1مربوط به اولین مرحله دگرشکلی می باشد. فاز دگرریختی D3بعد از یک دوره رسوبگذاری و فرسایش در شرایط شکل پذیر-شکنا، همزمان با تشکیل رگههای کششی نردبانی می باشد. گسل های راستالغز، راندگی و چین های مرتبط با گسل در شرایط دگرریختی شکنا وابسته به وقایع زمین ساختی D4، در اثر جدید ترین فاز تنشN055 در منطقه شکل گرفته است. درجه همگرایی این پهنه برشی3/0R=است که نشان از شکل گیری آن در یک دستگاه ترافشاری چپ گرد از نوع همگرای مایل لغز(Slightly oblique-convergent)می باشد.
پویا صادقی فرشباف؛ محمدمهدی خطیب؛ حمید نظری
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی لغزش ناشی از انگیزش گسل در نتیجه آشفتگی تنش توسط شکست هیدرولیکی است. ضرورت این بحث، مشاهده آثار مخرب ساخت سد در مکانهای همسایه با گسلهای سطحی است. برای این منظور، از برنامهنویسی Matlab و سامانه نگاشت SimDesigner بهره گرفته میشود. پس از تعریف گرهها برای سطوح شکستگی، تنشهای نقطهای اعمال میشوند. با تعیین گسل، ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی لغزش ناشی از انگیزش گسل در نتیجه آشفتگی تنش توسط شکست هیدرولیکی است. ضرورت این بحث، مشاهده آثار مخرب ساخت سد در مکانهای همسایه با گسلهای سطحی است. برای این منظور، از برنامهنویسی Matlab و سامانه نگاشت SimDesigner بهره گرفته میشود. پس از تعریف گرهها برای سطوح شکستگی، تنشهای نقطهای اعمال میشوند. با تعیین گسل، تحلیلها در مسیر تعدیل تنش برای رسیدن به یک حالت موازنه حرکت میکنند. با تعریف نیروهای واکنشی در شرایط مرزی امکان قیاس تغییر مکان گرهی فراهم میشود. تنش اولیه عمودی بر پایه قرارگیری لایه بالایی سنگی و تنش افقی با پیروی از معیار شکست کولمب به دست میآید. آشفتگی تنش توسط یک شکستگی کششی و بر پایه تئوری مدل تنش انتهای درزی به دست آمد. با ترکیب تنش شکستگی و تنش منطقه، شرایط اولیه بررسی لغزش و بزرگای زمینلرزه مرتبط مشخص میشود. نتیجه این محاسبات مقدار برابر با 2 متر برای لغزش تجمعی بیشینه در طول گسل مجاور با شکست هیدرولیکی است. این مقدار لغزش در طول گسل بر پایه محاسبات بزرگای زمینلرزه لحظهای، معادل با یک زمینلرزه به بزرگای حدود 8/3 به دست میآید. این کار در آینده نیازمند افزایش دقت لغزش گرهی و بهینهسازی اجزای محدود برای بالا بردن نتایج پژؤهش است.
امیر برزگری؛ منوچهری قرشی؛ حمید نظری؛ محمد علی شکری؛ محسن پورکرمانی
چکیده
سامانه گسلی آستارا با روند تقریبی شمالی- جنوبی در مرز خاوری کوههای تالش با دریای کاسپین قرار گرفته است و فعالیت لرزهای احتمالی آن اثر سترگی بر گستره شمالی استان گیلان وارد خواهد کرد. این سامانه گسلی یکی از گسلهای پی سنگی ایران است که نقش بسیار مهمی در کوههای تالش و فرونشست حوضه کاسپین جنوبی دارد. به نظر میرسد که این سامانه گسلی ...
بیشتر
سامانه گسلی آستارا با روند تقریبی شمالی- جنوبی در مرز خاوری کوههای تالش با دریای کاسپین قرار گرفته است و فعالیت لرزهای احتمالی آن اثر سترگی بر گستره شمالی استان گیلان وارد خواهد کرد. این سامانه گسلی یکی از گسلهای پی سنگی ایران است که نقش بسیار مهمی در کوههای تالش و فرونشست حوضه کاسپین جنوبی دارد. به نظر میرسد که این سامانه گسلی مسبب زمینلرزههای دستگاهی با بزرگای متوسط تا بالا شده است، که میتوان به زمینلرزه 16 آپریل 1913 با بزرگای 1/5، 11 ژوئیه 1970 با بزرگای امواج حجمی 2/5 و 4 نوامبر 1978 با بزرگای امواج سطحی 6 اشاره کرد. در ارتباط با زمینلرزههای تاریخی این سامانه گسلی اطلاعات چندانی در دسترس نیست ولی میتوان زمینلرزههای تاریخی در سالهای 1709 و 1713 رشت را مرتبط با فعالیت این سامانه گسلی دانست. وجود زمینلرزههای منتسب به فعالیت لرزهایی این سامانه از یک سو و نبود دادههای لرزهای مهم مانند دوره بازگشت زمینلرزه، نرخ فعالیت و نرخ لغزش از سوی دیگر، فعالیت لرزهای آینده این گسل را با ابهام همراه ساخته است. هدف از این پژوهش ارزیابی دوره بازگشت زمینلرزه در سامانه گسلی آستارا است. به این منظور از دو رابطه مقدماتی گوتنبرگ- ریشتر و توزیع پایانی کیکو- سلوول استفاده شده است. نتایج حاصل از روش گوتنبرگ- ریشتر نشاندهنده رخداد لرزهای با بزرگای امواج سطحی بیش از 8 در سه بازه زمانی 500، 1000 و 2000 سال است. این در حالی است که بزرگای لرزهای حاصل از روش کیکو- سلوول برای بازهای زمانی بیان شده به ترتیب برابر با 3/7، 7/7 و 9/7 است.
حسام یزدانپناه؛ محمد مهدی خطیب؛ حمید نظری؛ ابراهیم غلامی
چکیده
سازوکار راستالغزی خاور ایران در طی 5 میلیون سال گذشته موجب ایجاد گسلهای راستالغز فعال در پیرامون و درون بلوک لوت شده است. مقدار نرخ لغزش در طی کواترنر سامانه گسلی نهبندان شامل نه خاوری و باختری در خاور پهنه لوت حدود mm/year5 و روی سامانه گسلی نایبند در باختر پهنه لوت حدود mm/year3/0 ±7/1 اندازهگیری شده است. بر این اساس میزان نرخ لغزش از ...
بیشتر
سازوکار راستالغزی خاور ایران در طی 5 میلیون سال گذشته موجب ایجاد گسلهای راستالغز فعال در پیرامون و درون بلوک لوت شده است. مقدار نرخ لغزش در طی کواترنر سامانه گسلی نهبندان شامل نه خاوری و باختری در خاور پهنه لوت حدود mm/year5 و روی سامانه گسلی نایبند در باختر پهنه لوت حدود mm/year3/0 ±7/1 اندازهگیری شده است. بر این اساس میزان نرخ لغزش از باختر به خاور پهنه لوت نسبت افزایشی قابل توجهی دارد. شرایط جنبشی بالا موجب ایجاد یک سامانه برشی راستبر با نرخ لغزش ناهمسان روی پهنه لوت شده است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهوارهای، مشاهدات صحرایی، تغییرات بیهنجاری مغناطیسی و مدلسازی آزمایشگاهی، چگونگی توزیع کرنش سنوزوییک و تغییرات نرخ لغزش در پهنه لوت بررسی شده است. نتایج بیانگر ارتباط مستقیم توزیع دگرریختیها با تغییرات نرخ لغزش در دو سوی پهنه لوت است.
خلیل بهارفیروزی؛ احمد خاکزاد؛ حمید نظری؛ محمدهاشم امامی
چکیده
فلات آذربایجان دارای تنوع ریختشناسی و انواع کانیسازیهاست که هر دو آنها تحت تأثیر رژیم ساختاری حاکم بر منطقه هستند. این رژیم از زمان برخورد صفحه عربی با اورازیا شروع شده و تا زمان حاضر ادامه دارد. گسلهای راستالغز مهمترین عامل تغییرات ساختاری و شکلدهنده پهنههای مختلف کششی و فشارشی و مظاهر مختلف این پهنهها در آذربایجان ...
بیشتر
فلات آذربایجان دارای تنوع ریختشناسی و انواع کانیسازیهاست که هر دو آنها تحت تأثیر رژیم ساختاری حاکم بر منطقه هستند. این رژیم از زمان برخورد صفحه عربی با اورازیا شروع شده و تا زمان حاضر ادامه دارد. گسلهای راستالغز مهمترین عامل تغییرات ساختاری و شکلدهنده پهنههای مختلف کششی و فشارشی و مظاهر مختلف این پهنهها در آذربایجان هستند. گسلهای چیره دارای روند شمال باختری- جنوب خاوری و بیشتر دارای سازکار راستالغز راستبر هستند؛ در حالیکه گسلهای دیگر با روند شمال خاوری- جنوب باختری بیشتر سازوکار چپبر دارند. وضعیت بردار حرکتی در دو سوی گسلها، در محل برخورد، تعیین کننده رژیم زمینساختی حاکم است و در نتیجه ریختشناسی، نفوذ دایکهاو رگهها را تحت کنترل دارند. محل خمش گسلهای راستالغز و محل پیوستن قطعات مختلف یک گسل نیز از مناطقی هستند که رژیم زمینساختی حاکم بر آنها سبب جایگیری استوکهای نفوذی گرانیتی مستعد برای کانیسازی ویا شکلگیری رگههای متعدد سیلیسی طلادار شده است. در منطقه جنوب باختری سبلان به دلیل خمش در راستای گسل اهر- سراب، رژیم زمینساختی کششی حاکم و منجر به نفوذ رگههای متعدد سیلیسی شده است که برخی از آنها طلادار هستند.
بابک طاهرخانی؛ حمید نظری؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
چکیده
گسل شمال قزوین با روند خاوری- باختری از 11 کیلومتری شمال قزوین میگذرد و در راستای آن سازند ائوسن کرج بر روی نهشتههای آبرفتی هزاردره (A) و سازند آبرفتی (B) رانده شده است. زمینلرزه تاریخی 1119 میلادی با بزرگای نسبی 5/6 منسوب به جنبش این گسل دانسته شده است. گسل شمال قزوین از دیدگاه لرزهزمینساختی فعال بوده و از این رو میتواند یک عامل تهدید ...
بیشتر
گسل شمال قزوین با روند خاوری- باختری از 11 کیلومتری شمال قزوین میگذرد و در راستای آن سازند ائوسن کرج بر روی نهشتههای آبرفتی هزاردره (A) و سازند آبرفتی (B) رانده شده است. زمینلرزه تاریخی 1119 میلادی با بزرگای نسبی 5/6 منسوب به جنبش این گسل دانسته شده است. گسل شمال قزوین از دیدگاه لرزهزمینساختی فعال بوده و از این رو میتواند یک عامل تهدید زمینلرزهای برای استان قزوین به عنوان یکی از مراکز صنعتی کشور بهشمار آید. بررسیهای ریختزمینساختی و بررسیهای دقیق و بزرگ مقیاس میدانی در راستای بخش میانی این گسل امکان اندازهگیری جابهجاییهای افقی و قائم در اثر عملکرد جوان آن را فراهم کرد. میزان بیشینه وکمینه جابهجایی افقی و قائم اندازهگیری شده در این بخش از گسل به ترتیب برابر با 1± 5 و 1 ± 5/4 متر است. ویژگیهای هندسی گسل شمال قزوین (راستای گسل، شیب و زاویه افت) در این بخش از گسل به ترتیب برابر با 090، 45 و 51 درجه برآورد شد. بر پایه پژوهشهای انجام شده گسل موسوم به گسل شمال قزوین گسلی است فشاری با شیب به سوی شمال که به همراه دیگر گسلهای پیرامون چون گسل نجمآباد به صورت سامانه گسلی پیشرونده با سازوکار چپگرد در دامنه جنوبی بخش باختری البرز مرکزی قابل مشاهده است.
فریدون رضایی؛ حمید نظری؛ سحر رحمانیان؛ علیرضا شهیدی
چکیده
با توسعه روز افزون شهری و ساخت و گسترش سازههای سطحی و زیر سطحی چون خطوط بسیار مترو درسطح کشور، نیاز به انجام مطالعات ژئوتکنیک پیرامون این سازهها بیش از پیش مورد تأکید قرار میگیرد. تهران بزرگ، که در دامنه جنوبی بلندیهای البرز مرکزی روی مجموعه نهشتههای آبرفتی کواترنری با گسلهای جنبای لرزهزایی چون سامانه شمالی در سوی شمال ...
بیشتر
با توسعه روز افزون شهری و ساخت و گسترش سازههای سطحی و زیر سطحی چون خطوط بسیار مترو درسطح کشور، نیاز به انجام مطالعات ژئوتکنیک پیرامون این سازهها بیش از پیش مورد تأکید قرار میگیرد. تهران بزرگ، که در دامنه جنوبی بلندیهای البرز مرکزی روی مجموعه نهشتههای آبرفتی کواترنری با گسلهای جنبای لرزهزایی چون سامانه شمالی در سوی شمال و گسلهای پارچین و پیشوا در سوی جنوب در بر گرفته شده است، نیاز انجام پژوهشهایی با هدف برآورد ارتباط دو سویه توان لرزهخیزی گسلهای پیرامون و ویژگیهای ژئوتکنیکی نهشتههای گستره مورد مطالعه را آشکار میسازد. در این پژوهش با استفاده از دادههای صحرایی و آزمایشگاهی به بررسی ویژگیهای ژئوتکنیکی نهشتههای مسیر، جنس لایههای خاک و پارامترهای مختلف هر لایه بهکمک نرم افزارهای تهیه شده، چون مقادیر ظرفیت باربری و نشست و پتانسیل روانگرایی در درازای 27 کیلومتری از مسیر تونل خط 7 مترو تهران پرداخته شده است. بر پایه این پژوهش، نهشتههای آبرفتی واحدهای Cو Dمجموعههای آبرفتی تهران، از مقاومت بهنسبت بالایی برخوردار بوده و مقدار نشست سطح زمین در تمامی نقاط اندازهگیری شده، در حد مجاز (<2.5cm) است. بررسی ارزیابی پتانسیل روانگرایی بر پایه دادههای SPT، نشان از نبود احتمال رخداد روانگرایی در لایههای ماسهدار در گستره خاوری- مرکزی تهران، در هنگام یک جنبش لرزهای احتمالی دارد.
عاتکه اصلانی؛ حبیب علیمحمدیان؛ جلیل قلمقاش؛ حمید نظری
چکیده
منطقه مورد مطالعه با گسترش 120 کیلومتر مربع در جنوب و جنوب باختری همدان جای گرفته است. از دید سنگشناسی بیشترین حجم این توده در منطقه مورد مطالعه گرانیت پورفیروییدی است. در مطالعات سنگنگاری گرانیتوییدهای این منطقه به گرانیتها (مونزوگرانیتها، سینوگرانیتها و آلکالی فلدسپاتگرانیتها) و گرانودیوریتها تقسیمبندی شدهاند. ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه با گسترش 120 کیلومتر مربع در جنوب و جنوب باختری همدان جای گرفته است. از دید سنگشناسی بیشترین حجم این توده در منطقه مورد مطالعه گرانیت پورفیروییدی است. در مطالعات سنگنگاری گرانیتوییدهای این منطقه به گرانیتها (مونزوگرانیتها، سینوگرانیتها و آلکالی فلدسپاتگرانیتها) و گرانودیوریتها تقسیمبندی شدهاند. از دید ریزساختاری بیشتر منطقه دارای فابریک ماگمایی- نیمهماگمایی است و تعداد کمی از نمونهها دگرشکلی حالت جامد دما بالا با حضور کوارتزهای صفحه شطرنجی، بیوتیتهای دارای حالت کینک و خمیدگی و ریزشدگی کانیها را نشان میدهند. در منطقه مورد مطالعه، از 107 ایستگاه، 403 مغزه جهتدار برای مطالعات ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی تهیه شد. مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی بهطور متوسط برای کل نمونهها بین 314-114SI µ و میانگین مقدار حساسیت مغناطیسی (Km)، برای گرانودیوریتها (SIµ) 5/457 و دامنه تغییرات آنها از 282 تا 633 (SIµ) است که نسبت به گرانیتها Km بالاتری دارند و این به دلیل حضور مگنتیت در این سنگها است که بهوسیله آزمایش کانی مغناطیسی و آزمایش کانی سنگین اثبات شد و مقدار آن در این سنگها حدود 01/0تا 025/0 درصد برآورد شده است. مقدار پذیرفتاری مغناطیسی میانگین(Km) که بیشتر بین 14 تا 514 µSI است نشاندهنده گرانیت پارامغناطیس است. مقدار P در گرانیتوییدهای منطقه میان 72/0 تا 4/7 درصد متغیر است. مقدار متغیر شکل در بیشتر نمونهها دارای مقدارهای مثبت و شکل کلوچهای است و احتمال ساختار سیل یا مانند آن را در این بخشهای توده تأیید میکند. با مشاهده برگوارگیهای مغناطیسی و خطوارگیهای مغناطیسی با شیب زیاد در بخش مرکزی توده که با دور شدن از این بخش شیب آنها کم میشود میتوان محل اصلی تزریق توده را در این بخش دانست که حجم زیادی از ماگما با شیب زیاد از این بخش بالا آمده است. البته افزون بر بخش مرکزی، برگوارگیو خطوارگیهای مغناطیسی با شیب بهنسبت زیاد در دو منطقه دیگر از توده نیز دیده میشود که این دو بخش میتواند محلهای فرعی تغذیه توده باشد. بر پایه همه شواهد مغناطیسی که تاکنون در منطقه گفته شد و رژیم زمینساختی ترافشارشی حاکم بر این منطقه میتوان بالاآمدگی ماگما را در یک فضای کششی با راستای کشش NW-SE تصور کرد که گروهی از خطوارگیها در این روند قرار گرفتهاند ولی گروهی دیگر روند NE-SW دارند که احتمالاً ماگما در هنگام نفوذ و جایگیر شدن بهعلت چرخشی که در اثر نیروی زمینساختی حاکم بر منطقه و سیال بودن ماگما داشته، این گروه از خطوارگیهارا ایجاد کرده است. البته باید شکافهای محلی دیگر که میتوانند محلهای تغذیه فرعی در منطقه باشند را نیز در نظر گرفت.
حمید نظری
چکیده
تاکنون پژوهشهای بسیاری با هدف به نقشه کشیدن سامانههای گسلی فعال پیرامون تهران با رویکرد برآورد خطر زمینلرزه احتمالی در آینده این کلان شهر به انجام رسیده است. اگرچه باتوجه به نبود شناخت کافی از ژرفا و ماهیت لایه لرزهزا و همین طور فراهم نبودن دادههای عددی از نرخ دگرشکلی پوسته، پیشینه و ویژگیهای لرزهای سرچشمههای ...
بیشتر
تاکنون پژوهشهای بسیاری با هدف به نقشه کشیدن سامانههای گسلی فعال پیرامون تهران با رویکرد برآورد خطر زمینلرزه احتمالی در آینده این کلان شهر به انجام رسیده است. اگرچه باتوجه به نبود شناخت کافی از ژرفا و ماهیت لایه لرزهزا و همین طور فراهم نبودن دادههای عددی از نرخ دگرشکلی پوسته، پیشینه و ویژگیهای لرزهای سرچشمههای لرزهزا همچون مکان احتمالی گسلش زمینلرزهای، بزرگا و زمان رخداد در این پهنه لرزهزمینساختی، انجام این مهم تاکنون به شایستگی مهیا نبوده است. با توجه به پژوهشهای به سامان رسیده دهه گذشته در زمینه لرزهشناسی، ژئودینامیک و پارینهلرزهشناسی، در این پژوهش تلاش بر ارائه تحلیل و همسنجی آماری برآمده از نتایج حاصل از پژوهشهای پارینهلرزهشناسی در گستره البرز مرکزی است که روی گسلهای بنیادین و پویای پیرامون تهران - گسلهای آستانه، فیروزکوه، مشا، طالقان، شمال تهران، پیشوا و افرازهای شمال ری و کهریزک- به سرانجام رسیده است. گسلهایی که جنبش احتمالی هر یک از آنها را با توجه به هندسه، سازوکار و گستره مهلرزهای اثر و تخریب احتمالی میتوان زمینلرزه تهران نامید. از تلفیق و همسنجی نتایج بهدست آمده از پژوهشهای پارینهلرزهشناسی در گستره البرز مرکزی بیراه نخواهد بود اگر رخداد احتمالی زمینلرزه تهران را در وضعیت هشدار رخدادی با بزرگای احتمالی 5/6-2/7 در بازه زمانی 50 سال برآورد کرد.
اصغر قهرمانی زکریا؛ حمید نظری؛ محسن پورکرمانی
چکیده
پژوهش پیش رو با هدف بررسیهای ریختزمینساختی در پهنه گسلی صوفیان - شبستر در پهنه البرز باختری - آذربایجان (شمال باختری ایران) به انجام رسیده است. این پهنه گسلی، در دامنه جنوبی بلندیهای میشو، واحدهای زمینشناختی نئوژن و کواترنری را بریده است. بر پایه مطالعه دادههای حاصل از تلفیق داده رقومی توپوگرافی با مقیاس۲۵۰۰۰/۱، عکسهای ...
بیشتر
پژوهش پیش رو با هدف بررسیهای ریختزمینساختی در پهنه گسلی صوفیان - شبستر در پهنه البرز باختری - آذربایجان (شمال باختری ایران) به انجام رسیده است. این پهنه گسلی، در دامنه جنوبی بلندیهای میشو، واحدهای زمینشناختی نئوژن و کواترنری را بریده است. بر پایه مطالعه دادههای حاصل از تلفیق داده رقومی توپوگرافی با مقیاس۲۵۰۰۰/۱، عکسهای هوایی در مقیاس ۲۰۰۰۰/۱، تصاویر ماهوارهای لندست با دقت مکانی٣٠ متر و اندازهگیریهای میدانی، بیشینه جابهجایی افقی و شاقولی تجمعی در طول پهنه گسلی صوفیان- شبستر بهترتیب ۲٠۰±۲۵۰۰ متر (در رودخانه مشنق) و٤±۶۶ متر (در مخروطافکنه خاور روستای بنیس) برآورد شد. کمینه جابهجایی افقی و شاقولی تجمعی (در بخش باختری پهنه گسلی) به ترتیب ٥/٠± ٩ متر (در آبراهه جابهجا شده در شمال شرفخانه) و٤± ۶ متر (در آبراهه شمال کوزهکنان) دیده شد. میزان جابهجایی افقی و شاقولی بهترتیب ۲٠± ۱۳۵ مترو ٤±۱۹ متر (در رودخانه شمال باختری کوزهکنان)، امکان محاسبه زاویه ریک صفحه گسل را با استفاده از محاسبات هندسی در بخش باختری این پهنه گسلی فراهم میآورد. بر پایه این محاسبه، زاویه افت لغزش روی صفحه بخش گسلی شبستر برابر با ٤±۱۱ درجه به سوی باختر است. بر پایه زاویه ریک محاسبهشده برای صفحه گسل و شواهد ریختزمینساختی پهنه گسل، پهنه گسلی صوفیان- شبستر دارای راستای N81E با زاویه ریک ۴ تا ۱۱ درجه به سوی باختر و سازوکار امتدادلغز راستگرد به همراه مؤلفهای فشاری با شیب به سوی شمال معرفی شده است. از این رو، پهنه گسلی صوفیان- شبستر (شامل پارهگسلهای صوفیان، شبستر، F1، شرفخانه (F2) و (F3) از دیدگاه نوزمینساخت، پهنهای جنبا بهشمار میآید.
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری ...
بیشتر
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری شده است. گواههای زمینریختشناختی نشان از جنبایی این سامانه گسلی در کواترنری پایانی دارد و بررسیهای پارینهلرزهشناختی گواهی بر جنبش لرزهای پارهگسل مروست در بازه زمانی پلیستوسن پایانی و هولوسن دارد. برای شناخت هرچه بیشتر پیشینه لرزهای این پارهگسل در بازه زمانی میانمدت (103 تا 105 سال) با توجه به ویژگیهای ریختزمینساختی و رسوبی- چینهای، 3 ساختگاه در فاصله 35 کیلومتری از یکدیگر در درازای پارهگسل مروست با هدف انجام بررسیهای پارینهلرزهشناختی برگزیده شده است. رخنمون برآمده از حفر ترانشهای عمود بر راستای گسل در جنوبیترین ساختگاه (هرابرجان)، پدیدارکننده شاخههای گسلی پرشیب با راستای °10±140N بههمراه خشلغزهایی با ریک نزدیک به افقی و سازوکار چیره راستالغز راستبر است. در ساختگاه شمال مروست نیز ترانشه حفرشده در گستره پارهگسل مروست دربرگیرنده نهشتههای آبرفتی و کوهرفتی پلیستوسن پایانی- هولوسن است که با انجام سنسنجی نهشتههای سست غنی از کوارتز به روش لومینسانس نوری (OSL) تا Ka 72 سنیابی شدهاند. بررسیهای پارینهلرزهشناختی در این ساختگاه نشان از ماندگاری گواههای بهجای مانده از جنبش شدید لرزهای همراه با گسیختگی سطحی برای بخشی از پارهگسل مروست دارد، به گونهای که همترازی زمانی میان زمینلرزههای پارینه با بزرگای 7Mw > ≈ بیانگر دستکم رخداد 7 زمینلرزه در گذر 43 هزار سال گذشته و با میانگین دوره بازگشت 150±3650 سال است. رخداد جوانترین زمینلرزه (Event I) با جا بهجایی راستبر میان 2 تا 4 متر و با درازای گسیختگی سطحی بیش از 40 کیلومتر روی پارهگسل مروست بر پایه سنسنجی به روش OSL به 2200~ سال پیش نسبت داده میشود. سن جوانترین رخداد لرزهای سازگار با نبود نشانههای ویرانی در سازه تاریخی مروست با پیشینه نزدیک به 1300 سال در فاصله کمتر از 10 کیلومتری خاور پارهگسل مروست است. الگوی جنبشی روی پارهگسل مروست را میتوان در خوشه زمانی و در 2بازه دگرشکلی 1) همراه با جنبش لرزهای و 2) به همراه جنبش لرزهای کم یا بیلرزه جای داد. با پنداشت پیوستگی چنین الگوی دگرشکلی تا چرخه لرزهای آتی، پارهگسل مروست امروزه در بازه همراه با جنبش لرزهای به سر میبرد که با لحاظ کمترین فاصله زمانی میان دو رخداد لرزهای پیاپی نزدیک به 2000 سال، تولید زمینلرزهای ویرانگر با بزرگای بیش از 7 در سنجه Mw در آینده نزدیک دور از انتظار نیست.
آرمان هروی؛ حمید نظری؛ علیرضا شهیدی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
گسـل گرمسـار با درازایی نزدیک به 75 کیـلومتـر بـا راسـتـای تقریبی خـاوری - بـاختری در شمال گرمسار و در دامنه جنوبی بخش خاوری البرز مرکزی با شیب رو به شـمال، در ادامه خـاوری گسـل ایـوانکـی دیده میشود. برپایه مطالعات ریختزمینساختی انجام شده در این پژوهش سـامانه گسـلی گرمـسار به 5 قطعه ساختاری قابل تقسیم است که از خاور (روستای ...
بیشتر
گسـل گرمسـار با درازایی نزدیک به 75 کیـلومتـر بـا راسـتـای تقریبی خـاوری - بـاختری در شمال گرمسار و در دامنه جنوبی بخش خاوری البرز مرکزی با شیب رو به شـمال، در ادامه خـاوری گسـل ایـوانکـی دیده میشود. برپایه مطالعات ریختزمینساختی انجام شده در این پژوهش سـامانه گسـلی گرمـسار به 5 قطعه ساختاری قابل تقسیم است که از خاور (روستای دهنمک) به باختر (ایوانکی) گسترش مییابد و با توجه به این قطـعهبندی میتوان پاره گسل کوه سرخ در بخش باختری گرمسار در تاقدیس کوهسرخ را به عنوان گسلی مستقل با شیب به سوی شمال و سازوکار فشاری همراه با مؤلفه کوچک برشی چپگرد در نظر گرفت. بر پایه مشاهدات و اندازهگیری تنش دیرین در گستره گسل گرمسار، در ایستگاه بنکوه و در بخش خاوری گسل گرمسار میتوان چنین انگاشت که سوی تنش دیرین در محدوده زمانی نئوژن شمالی - جنوبی با مؤلفه فشاری بوده است. در حالیکه بر پایه دادههای بهدست آمده از مطالعات ریختزمینساخت سازوکار جوان و چیره گسل گرمسار در پاره خاوری (پارهگسلی 1) چپ بر همراه با مؤلفه فشاری است. از سوی دیگر در تاقدیس کوهسرخ در بخش باختری گستره مورد پژوهش، سوی تنش را میتوان در دوره کواترنری خاوری- باختری و تحتتأثیر گسل راندگی با مؤلفه چپگرد در نظر گرفت. بر پایه این پژوهش از دیدگاه هندسی گسل گرمسار گسلی با شیب به سوی شمال و قابل قطعهبندی به 5 پارهگسلی است که با توجه به راستا و هندسه هر پارهگسلی، سازوکار آن از چپبر با مؤلفه فشاری تا کششی قابل تقسیمبندی است و گسل گرمسار در ردیف گسلهای فعال در بازه زمانی کواترنری بهشمار میرود. بیشینه و کمینه جابهجایی افقی چپبر اندازهگیری شده بر روی این گسل برابر 220 متر و 4 متر بر روی پارهگسلهای 1 و 3 از سامانه گسلی گرمسار بر روی آبراهههای جابهجا شده قابل مشاهده است.
مجتبی بصیری؛ حمید نظری؛ محمد فروتن؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ محمد علی شکری؛ مرتضی طالبیان؛ منوچهر قرشی؛ محمدجواد بلورچی؛ علی رشیدی
چکیده
گستره گلباف در استان کرمان (جنوب خاوری ایران) در سالهای1360 تا 1376خورشیدی شاهد رویداد پنج زمینلرزه با بزرگای میان Mw 5.4-7.1 بوده است. رویداد این زمینلرزهها در بازه
زمانی هفده سال نشانگر الگوی خوشهای رخداد زمینلرزهها روی سامانه گسلی گلباف (گوک) است. در این بخش با بهرهگیری از رهیافتهای موجود در دانشهای ریختزمینساخت ...
بیشتر
گستره گلباف در استان کرمان (جنوب خاوری ایران) در سالهای1360 تا 1376خورشیدی شاهد رویداد پنج زمینلرزه با بزرگای میان Mw 5.4-7.1 بوده است. رویداد این زمینلرزهها در بازه
زمانی هفده سال نشانگر الگوی خوشهای رخداد زمینلرزهها روی سامانه گسلی گلباف (گوک) است. در این بخش با بهرهگیری از رهیافتهای موجود در دانشهای ریختزمینساخت و پارینهلرزهشناسی نشان داده شده که در گذشته نیز رفتار لرزهای این گسل در برخی از بازههای زمانی الگوی خوشهای داشته است. بدین منظور ابتدا بررسیهای دقیق ریختزمینساختی به روش نزدیک میدان انجام گرفت و با انجام پیمایش به روش RTK توسط دستگاه GPS کینماتیک، مدل ارتفاعی رقومی و نقشه توپوگرافی رقومی با دقت بالا از سطح گسیختگیهای ایجادشده در زمینلرزههای پیشین تهیه شد. با انجام بررسیهای دقیق روی این مدلها، زاویه ریک گسل گلباف نزدیک به 10 درجه برآورد شد که این نشاندهنده چیرگی سازوکار راستالغزی آن است و با نتایج به دست آمده از روشهای لرزهشناسی و مشاهدات خطوط خشلغز شکل گرفته بر روی سطح گسیختگیها نیز همخوانی دارد. بر پایه انجام پژوهشهای پارینهلرزهشناسی با حفر ترانشه عمود بر راستای گسل گلباف، چهار زمینلرزه پارینه با بزرگای بیش از Mw 6.6 شناسایی شد. با استفاده از برخی روابط تجربی موجود، بیشینه بزرگای کهنترین زمینلرزه پارینه تا Mw 8.2 به دست آمد که این به دور از انتظار است و نشان میدهد همانگونه که امروزه در بازه زمانی کوتاهی پنج زمینلرزه روی این گسل رخ داده، در گذشته نیز رخداد زمینلرزهها در برخی از بازههای زمانی الگوی خوشهای داشته و در مدت زمانی کوتاه چندین زمینلرزه بزرگ روی داده به گونهایکه فرصت کافی برای نهشتهگذاری و ثبت جداگانه شواهد آنها وجود نداشته است.
آرام فتحیان بانه؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ حمید نظری؛ منوچهر قرشی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
شهر تبریز به عنوان یک مرکز مهم جمعیتی در شمال باختر ایران، در نزدیکی گسل شمال تبریز با درازای نزدیک به 150 کیلومتر، قرار دارد. این گسل راستالغز راستگرد، متشکل از دو قطعة گسلی اصلی است که این دو، با الگوی راستپله نسبت به هم آرایش یافتهاند. در پهنة همپوشانی شکل گرفته در میان دو قطعة گسلی یاد شده، جنبشهای راستگرد جوان مسبب پدیداری ...
بیشتر
شهر تبریز به عنوان یک مرکز مهم جمعیتی در شمال باختر ایران، در نزدیکی گسل شمال تبریز با درازای نزدیک به 150 کیلومتر، قرار دارد. این گسل راستالغز راستگرد، متشکل از دو قطعة گسلی اصلی است که این دو، با الگوی راستپله نسبت به هم آرایش یافتهاند. در پهنة همپوشانی شکل گرفته در میان دو قطعة گسلی یاد شده، جنبشهای راستگرد جوان مسبب پدیداری حوضهای کششی شدهاند.کرانههای این حوضه، با افشانهها و شاخههای گسلی به هم پیونددهنده این دو قطعة گسلی انطباق یافتهاند. رخداد زمینلرزههای تاریخی شدید در گسترة تبریز شاهدی بر جنبایی گسل شمال تبریز از نظر لرزهای است. از این میان دستکم دو زمینلرزة ویرانگر سالهای 1721 (Ms 7.3) و 1780 (Ms 7.4) میلادی را به گسل شمال تبریز نسبت میدهند. پس از زمینلرزة 1780 میلادی، این گسل تا به امروز هیچ رویداد لرزهای بزرگی را تجربه نکرده است. در طی دهههای اخیر، با بهرهگیری از بررسیهای پارینهلرزهشناختی سعی بر شناسایی شمار بیشتری از زمینلرزههای کهن شدهاست. از آنجا که مطالعات پارینهلرزهشناختی صورتگرفته در گسترة تبریز تاکنون بر روی قطعات شمال باختری و جنوب خاوری گسل شمال تبریز متمرکز بوده، در این پژوهش تلاش بر آن است تا پهنه همپوشانی قطعات گسلی یاد شده را مورد مطالعات پارینهلرزهشناختی قرار دهیم. از این رو با مطالعة عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و بررسیهای صحرایی، ساختگاه مناسبی برای حفر ترانشه پارینهلرزهشناختی در 6 کیلومتری شمال باختر تبریز (بر روی یکی از شاخههای جوان گسلی پهنة همپوشانی قطعات شمال باختری و جنوب خاوری گسل شمال تبریز)، مکانیابی شد. در ادامه، با حفر ترانشهای عمود بر راستای افراز گسلی و تمرکز بررسیهای پارینهلرزهشناختی در آن، آثار دستکم دو رویداد مهلرزهای شناسایی شد.
یحیی جمور؛ مسعود مشهدی حسینعلی؛ یعقوب حاتم چوری؛ پیتر ونیچک؛ حمید نظری؛ معصومه آمیغ پی؛ سیاوش عربی
چکیده
از آنجا که انجام مشاهدات ترازیابی دقیق به عنوان با ارزشترین منبع اطلاعات در زمینه تغییرشکل ارتفاعی پوسته زمین فرایندی زمانبر و پرهزینه است، برای استفاده مؤثر از آن در بررسی ژئودینامیک ارتفاعی با دقت و به صورت کنجکاوانه برنامهریزی صورت گیرد. به عبارت دیگر در طراحی و انجام مشاهدات باید ویژگیهای تغییرشکل ارتفاعی در منطقه مورد ...
بیشتر
از آنجا که انجام مشاهدات ترازیابی دقیق به عنوان با ارزشترین منبع اطلاعات در زمینه تغییرشکل ارتفاعی پوسته زمین فرایندی زمانبر و پرهزینه است، برای استفاده مؤثر از آن در بررسی ژئودینامیک ارتفاعی با دقت و به صورت کنجکاوانه برنامهریزی صورت گیرد. به عبارت دیگر در طراحی و انجام مشاهدات باید ویژگیهای تغییرشکل ارتفاعی در منطقه مورد مطالعه را مد نظر داشت، بهویژه اگر منطقه مورد مطالعه وسیع و تغییرشکل در آن کم و بسیار ناهمگون باشد. هدف اصلی این پژوهش مطالعه ویژگیهای تغییرشکل ارتفاعی در ایران برای اندازهگیریهای ترازیابی دقیق است. نتایج حاصل از این بررسی کمک میکند تا اندازهگیریهای ترازیابی دقیق در مناطقی متمرکز شوند که بیشتر در معرض تغییرشکل ارتفاعی بوده است و یا آگاهی و بررسی تغییرشکل ارتفاعی در این مناطق برتری دارد. برای این منظور، دادههای مختلف زمینشناختی، ژئوفیزیکی، لرزهنگاری، ژئودزی و توزیع جمعیتی کشور در کنار هم قرار گرفته و ارزیابی شدهاند. نتیجه این ارزیابی پیشنهاد یک راهبرد جدید برای ترازیابی دقیق در کشور است که در قالب یک طرح پژوهشی با حمایت سازمان نقشهبرداری کشور و به منظور انجام مطالعات ژئودینامیک ارتفاعی تهیه شده است.
آمنه کاوه فیروز؛ حمید نظری؛ مهران آرین؛ علیرضا شافعی؛ طاهره مجیدی؛ محمدعلی شکری
چکیده
گسل شمال تهران با درازایی نزدیک به 110 کیلومتر در شمال تهران از بخش جنوبی البرز مرکزی، با راستای خاوری- باختری (N25˚E) و شیب (30˚NE) در ادامه باختری گسل مشاء قرار دارد. شاخه چیتگر مانند گسلهای میلاد و وردآورد در قالب سامانه گسلی افزایشی (Propagation Fault) به سوی جنوب پیشرونده است. مطالعات پیشین ریختزمینساختی در راستای گسل شمال ...
بیشتر
گسل شمال تهران با درازایی نزدیک به 110 کیلومتر در شمال تهران از بخش جنوبی البرز مرکزی، با راستای خاوری- باختری (N25˚E) و شیب (30˚NE) در ادامه باختری گسل مشاء قرار دارد. شاخه چیتگر مانند گسلهای میلاد و وردآورد در قالب سامانه گسلی افزایشی (Propagation Fault) به سوی جنوب پیشرونده است. مطالعات پیشین ریختزمینساختی در راستای گسل شمال تهران، نشاندهنده برش رسوبات کواترنری و سازوکار فشاری با مؤلفه چپگرد است. تعیین پارامترهای لرزهای و رفتار لرزهای حاصل از جنبش این سامانه گسل، نیازمند انجام پژوهشهای پارینه لرزهشناسی است. در این نوشتار با بهرهگیری از روش تطابق چینهای، برآورد آهنگ رسوبگذاری mm/yr16/0 ، لوگبرداری با نسبت و روش عکسبرداری اورتو، 3 تا 6 رخداد لرزهای کهن با بزرگای4/7-4/6 با دوره بازگشتی معادل 3650 سال برروی پهنه گسل شمال تهران (ترانشه چیتگر) مشخص شد.
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
برآورد توان لرزهای گسل دهشیر با درازای حدود 550 کیلومتر (با لحاظ پایانههای شمالی و جنوبی) در شرایطی که جمعیت ساکن با فاصله چند ده کیلومتری گسل به بیش از 5/3 میلیون نفر میرسد، از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل نبود دادههای زمینلرزه دستگاهی و تاریخی بزرگ بر روی گسلهای جنبای اصلی در گسترة ایران مرکزی، دستیابی به توان ...
بیشتر
برآورد توان لرزهای گسل دهشیر با درازای حدود 550 کیلومتر (با لحاظ پایانههای شمالی و جنوبی) در شرایطی که جمعیت ساکن با فاصله چند ده کیلومتری گسل به بیش از 5/3 میلیون نفر میرسد، از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل نبود دادههای زمینلرزه دستگاهی و تاریخی بزرگ بر روی گسلهای جنبای اصلی در گسترة ایران مرکزی، دستیابی به توان لرزهای این گسلها بر اساس بررسی کاتالوگ زمینلرزهای ناممکن مینماید. تا به امروز زمینلرزه دستگاهی با بزرگای بیش از 7/4mb در پیرامون گسل دهشیر ثبت نشده است. از سوی دیگر، بررسی دادههای تاریخی نشانی از زمینلرزه تاریخی بزرگی در نزدیکی گسل دهشیر بهدست نمیدهد. نبود نشانههای ویرانی در قلعه تاریخی مروست با قدمت دوره اسلامی (در حدود 1250-700 میلادی) که در فاصله کمتر از 10 کیلومتری گسل دهشیر جای دارد نیز گواهی در تایید نبود جنبش لرزهای بزرگ تا 1300-750 سال گذشته است. با این وجود، گواههای ریختزمینساختی بسیاری از جمله جابهجایی سامانهای (systematic) آبراهههای کوچک و بزرگ، رودخانهها و بادبزنهای آبرفتی، همگی گویای جنبایی گسل دهشیر در بازه زمانی کواترنری پایانی است. گواههای ریختزمینساختی ارائهشده در گستره جغرافیایی مروست و هرابرجان نشان از حرکت اصلی گسل دهشیر در بازه زمانی پلیستوسن پایانی- هولوسن بهصورت راستالغز راستبر، به همراه مؤلفه فرعی شیبلغز دارد. به منظور دستیابی به آهنگ لغزش سالانه افقی و شاقولی بر روی گسل دهشیر، ریک (rake) حرکتی گسل دربازه زمانی مورد اشاره در ساختگاه (site) شمال مروست در حدود 10 درجه و برای کرانه سمت راست رودخانه مروست با جابهجایی افقی و شاقولی به ترتیب برابر با 13 و 5/1 متر، نزدیک به 7 درجه لحاظ شده است. با توجه به جابهجاییهای تجمعی اندازهگیری شده در درازای پارهگسل (fault segment) مروست و در نظر گرفتن نتایج سنسنجی به روش لومینسانس نوری، آهنگ لغزش سالانه مؤلفه افقی گسل در بازه زمانی مورد بررسی برابر با 1- mmyr3/0±1 و برای مؤلفه شاقولی در حدود 1- mmyr1/0 قابل برآورد است. با توجه به شماره آهنگ لغزش حاصل و در نظر گرفتن مقدار کمینه جابهجایی راستبر یافتشده در این پژوهش (به میزان 2 متر در باختر دهستان هرابرجان) و در درازای پارهگسل مروست از سامانه گسل دهشیر میتوان رخداد آخرین زمینلرزه بزرگ دیرینه را با بزرگای Mw~ 7 به حدود 2000 سال گذشته نسبت داد.
طاهره مجیدی نیری؛ حمید نظری؛ منوچهر قرشی؛ مرتضی طالبیان؛ آمنه کاوه فیروز
چکیده
گسل پیشوا با درازای حدود 35 کیلومتر در جنوبخاوری ورامین قرار گرفته است. این گسل در جنوبیترین مرز میان ایالتهای ساختاری البرز و ایران مرکزی واقع شده و روند کلی آن شمالباختری– جنوبخاوری (N38W, 33NE) و دارای سازوکار وارون با مؤلفه چپبر همراه با گسلهای ناهمسوی (Antithetic) عادی است. بررسیهای ریختزمینساختی انجام شده در راستای ...
بیشتر
گسل پیشوا با درازای حدود 35 کیلومتر در جنوبخاوری ورامین قرار گرفته است. این گسل در جنوبیترین مرز میان ایالتهای ساختاری البرز و ایران مرکزی واقع شده و روند کلی آن شمالباختری– جنوبخاوری (N38W, 33NE) و دارای سازوکار وارون با مؤلفه چپبر همراه با گسلهای ناهمسوی (Antithetic) عادی است. بررسیهای ریختزمینساختی انجام شده در راستای گسل پیشوا، نشان از فعال بودن آن دارد. بر پایه بررسیهای انجام شده در ساختگاههای T1 و T2 ترانشه پارینه لرزهشناسی گسل پیشوا، تعداد 3 تا 5 رخداد لرزهای با دوره بازگشت 3265 سال برای این گسل شناسایی شد که جوانترین و کهنترین رخدادها بهترتیب سن87/0 ، 29 هزار سالدارند. برپایه میزان جابهجایی در مدت هر رویداد مه لرزهای و با بهرهگیری از روابط Wells & Coppersmith (1994) بزرگترین و کوچکترین زمینلرزه شناسایی شده بهترتیب دارای بزرگای 08/7 و 9/5 هستند. از آن جاییکه سن جوانترین رویداد شناسایی شده در حدود 870 سال به دست آمد، بنابراین احتمالاً بتوان زمینلرزهAD 1384 (میلادی)شهرری را به این گسل منتسب دانست.