سخن سردبیر
دوره 21، شماره 83 ، خرداد 1391، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
فریدون رضایی؛ احمد دادستان
چکیده
نشستزمین، در محدوده شهرک طالقانی اشتهارد از نوع خطی و تدریجی است که بر روی نهشتههای آبرفتی بنا شده است. با تهیه نقشه زمینشناسی و نیمرخهای آن، زمینشناسی ساختمانی و با وضعیت و نوع آبخوان، اثر کاهش سطح ایستابی و هیدروشیمی آب زیرزمینی، وجود کانال قدیمی احتمالی به روش ژئوالکتریک مطالعه شد. از نظر ژئوتکنیک نهشتههای ریزدانه عهد ...
بیشتر
نشستزمین، در محدوده شهرک طالقانی اشتهارد از نوع خطی و تدریجی است که بر روی نهشتههای آبرفتی بنا شده است. با تهیه نقشه زمینشناسی و نیمرخهای آن، زمینشناسی ساختمانی و با وضعیت و نوع آبخوان، اثر کاهش سطح ایستابی و هیدروشیمی آب زیرزمینی، وجود کانال قدیمی احتمالی به روش ژئوالکتریک مطالعه شد. از نظر ژئوتکنیک نهشتههای ریزدانه عهد حاضر از نوع رس لاغر و چاق همراه با لای و ماسه در رده متوسط با تخلخل زیاد و نشست بیش از حد مجاز هستند. این خاکها با املاح معدنی زیاد در رده واگرا و نیمهواگرا قرار دارند که با ورود آب از شبکه آبرسانی شهری و چاههای جذبی خانگی، حرکت بسیار آهسته را آغاز کرده و سبب نشست تدریجی خطی در امتداد میلهها و کورههای قنات قدیمی شدهاند. بررسی وضعیت آب زیرزمینی آبخوان آبرفتی دشت اشتهارد نیز نشان داد که بیلان آن منفی است و بهرغم این که هیدروگراف چاههای محدوده شهرک افت جبران نشده دارند، اما در نشست خطی نقشی ندارند. خاکهای مستعد واگرایی با نفوذ آب از چاههای جذبی خانگی و شبکه آبرسانی شهری و وجود میلهها و کورههای قنات قدیمی و پنهان در ژرفای 15 متری در زیر شهرک طالقانی اشتهارد که سبب نشست تدریجی خطی شده است، نشان میدهد که گسترش شهر کهن اشتهارد و انتخاب ساختگاه جدید با مطالعات ژئوتکنیکی همراه نبوده است و زنگ خطری است که باید پیش از اجرای طرحهای عمرانی، بررسیهای ژئوتکنیکی را در محل ساختگاه انتخابی انجام داد.
مقاله پژوهشی
رامین الیاس زاده؛ محمد محجل؛ بهزاد فراهانی؛ سیده راضیه جعفری
چکیده
گسل البرز در منطقه شمال قم، راستای شمال باختری- جنوب خاوری دارد. مطالعه ساختاری، دو نوع سازوکار را برای گسل البرز نشان میدهد. تحلیل نوع جابهجایی بر اساس خش خطهای موجود دارای ریک میانگین (º 53-º 45) بر روی صفحه گسلی جوان در پهنه گسلی البرز، نشان میدهد که گسل البرز با هندسه N135/75SW سازوکار جوان معکوس با مؤلفه برشی چپبر دارد ...
بیشتر
گسل البرز در منطقه شمال قم، راستای شمال باختری- جنوب خاوری دارد. مطالعه ساختاری، دو نوع سازوکار را برای گسل البرز نشان میدهد. تحلیل نوع جابهجایی بر اساس خش خطهای موجود دارای ریک میانگین (º 53-º 45) بر روی صفحه گسلی جوان در پهنه گسلی البرز، نشان میدهد که گسل البرز با هندسه N135/75SW سازوکار جوان معکوس با مؤلفه برشی چپبر دارد در صورتی که این جابهجایی با سازوکار پیشین آن متفاوت است. با توجه به ساختارهای ایجاد شده در اثر فعالیت پیشتر این گسل مانند تاقدیس البرز، گسل خوردگیهای همسو و ناهمسو و درزهها مشخص میشود که گسل البرز دارای حرکت معکوس با مؤلفه راستبر بوده است، جابهجایی جوان چپبر در گسلهای راستالغز و مایللغز با راستای مشابه گسل البرز در البرز مرکزی - باختری (مانند گسلهای مشا و طالقان) و در گسلهای با راستای مشابه در جنوب البرز (مانند گسل ایپک و کوشک نصرت) گزارش شده است. در سالهای اخیر، علت وارونشدگی سازوکار در گسلهای راستالغز و مایللغز البرز مورد توجه محققان بوده و آنرا نتیجه تأثیر تنش پوسته اقیانوسی خزر جنوبی بر البرز معرفی کردهاند. تغییر سازوکار گسل البرز، از سازوکار معکوس با مؤلفه راستبر به سازوکار معکوس با مؤلفه چپبر، نشان میدهد که در اثر تأثیر تنش پوسته اقیانوسی خزر جنوبی وارونشدگی در گسلهای راستالغز و مایللغز البرز مرکزی- باختری و گسلهای همراستای موجود در فاصله البرز تا قم به گسل البرز در شمال قم رسیده است.
مقاله پژوهشی
علیرضا صالحی پور میلانی؛ کرامت نژاد افضلی؛ فاطمه بیاتانی
چکیده
رخداد توفان گونو، با توجه به گستردگی آن، خسارتهای بسیار زیادی بر سواحل استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد آورد. توفانهای حارهای به شکل گردبادهای غولپیکری چند صد کیلومتری هستند که هوای اطراف را به طرف خود میکشند. همین حرکت شتابناک هوا، به صورت باد شدید حس میشود و در تصویرهای ماهوارهای به شکل حرکت تودههای ...
بیشتر
رخداد توفان گونو، با توجه به گستردگی آن، خسارتهای بسیار زیادی بر سواحل استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد آورد. توفانهای حارهای به شکل گردبادهای غولپیکری چند صد کیلومتری هستند که هوای اطراف را به طرف خود میکشند. همین حرکت شتابناک هوا، به صورت باد شدید حس میشود و در تصویرهای ماهوارهای به شکل حرکت تودههای ابر (بخار آب) به سمت مرکز یا چشم توفان دیده میشود. توفان گونو با سرعتی برابر با 150 کیلومتر در ساعت و بارشی در حدود 200 میلیمتر در سواحل دریای مکران، افزون بر به بار آمدن خسارتهای فراوان، تغییرات ژئومورفولوژیکی فراوانی را در خطوط ساحلی به همراه داشته است. از این رو، با استفاده از دادههای ماهوارهای،ٍETM , TM , LISS III در دورههای پیش از توفان و همچنین دادههای ماهوارهایDigital Globe بعد از توفان گونو و مقایسه آنها با یکدیگر و تحولات ژئومورفولوژیکی رخ داده در این مناطق مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج اولیه به دست آمده از تصاویر ماهوارهای با بررسیهای میدانی انجام شده پس از رخداد توفان مطابقت داده شد. این بررسیها نشاندهندة تحولات و تغییرات شدید در دهانه خورهای مهمی مانند رود شور، سرگان، کهیر، بیرو بندینی است. همچنین تغییر مسیر رودخانهها در اثر مهاجرت رودپیچهای (مئاندرهای) رودخانهای و محدوده آبگرفتگی مناطق جلگهای تعیین شد. مقایسه تصاویر، نشاندهندة تخلیه حجم بسیار زیادی رسوبات به خلیجهایی مانند پزم و چابهار است که میتواند درآینده مشکلات زیادی را برای حمل ونقل دریایی وتأسیسات زیربنایی سواحل به وجود آورد.
مقاله پژوهشی
ابوالقاسم کامکار روحانی؛ محمود ذاکری
چکیده
برای به دست آوردن نتایج دقیقتر از به کارگیری روش شبکههای عصبی مصنوعی، به جای انتخاب نتایج بهترین شبکه حاصل از فرایند سعی و خطا، نتایج چندین شبکه به روشی مناسب با هم ترکیب شده است تا شاید سامانه چندشبکهای حاصل، که از آن با عنوان ماشین کمیتهای تعبیر میشود، خطا را کاهش و درنتیجه، دقت را افزایش دهد. در این پژوهش، برای برآورد ...
بیشتر
برای به دست آوردن نتایج دقیقتر از به کارگیری روش شبکههای عصبی مصنوعی، به جای انتخاب نتایج بهترین شبکه حاصل از فرایند سعی و خطا، نتایج چندین شبکه به روشی مناسب با هم ترکیب شده است تا شاید سامانه چندشبکهای حاصل، که از آن با عنوان ماشین کمیتهای تعبیر میشود، خطا را کاهش و درنتیجه، دقت را افزایش دهد. در این پژوهش، برای برآورد تخلخل مؤثر سنگ مخزن گازی کنگان در میدان عظیم هیدروکربنی پارس جنوبی، از ترکیب آنسامبلی شبکههای عصبی مصنوعی که نوعی ماشین کمیتهای با ساختار موازی است، استفاده شده است. به این منظور، دادههای نگارهای صوتی، چگالی، پرتو گاما و تخلخل نوترونی به عنوان ورودی شبکهها و تخلخل مؤثر به عنوان خروجی شبکهها از 4 چاه این میدان در بازۀ عمقی سازند کنگان انتخاب شدند. شبکههای عصبی پسانتشار خطا با ساختارهای متفاوت به روش مرتبسازی آموزش داده شد و توان تعمیم آنها ارزیابی شد. آنگاه شبکههایی که بهترین نتایج، یعنی کمترین میانگین مربعات خطای برآورد در مرحله آزمون را داشتند، برای ساخت ترکیبهای آنسامبلی انتخاب شدند. برای تعیین ضرایب شبکههای جزء ترکیبهای آنسامبلی خطی، سه روش میانگینگیری ساده، روش ترکیب خطی بهینه هاشم و روش غیرتحلیلی ترکیب خطی بهینه با استفاده از الگوریتم ژنتیک به کار برده شده و نتایج آنها با هم مقایسه شد. از مقایسه نتایج ترکیبها با بهترین شبکه عصبی مصنوعی منفرد حاصل، مشخص شد که بهترین ترکیب آنسامبلی حاصل، ترکیبی چهارشبکهای است که ضرایب شبکههای جزءِ آن با استفاده از الگوریتم ژنتیک تعیین شده است. این ترکیب توانسته میانگین مربعات خطای برآورد الگوهای آموزش و آزمون را به ترتیب 6/3 درصد و 2/11 درصد نسبت به بهترین شبکه عصبی منفرد کاهش دهد.
مقاله پژوهشی
احمد عباس نژاد
چکیده
زمینلغزه عظیم و پیش از تاریخ جیرفت با مساحت حدود 53 کیلومتر مربع، در فاصله 35 کیلومتری شمال باختر شهر جیرفت و مجاور سد جیرفت، در محدودهای با مختصات َ45 و°28 تا َ53 وْ°28 عرض شمالی وَ20 و°57 تا َ30 و°57 طول خاوری قرار دارد. این زمینلغزه که بر اثر حرکت تودهای از سنگ آهکهای ریفی بخش بالایی سازند قم با شیب °6، حجم 8 کیلومتر ...
بیشتر
زمینلغزه عظیم و پیش از تاریخ جیرفت با مساحت حدود 53 کیلومتر مربع، در فاصله 35 کیلومتری شمال باختر شهر جیرفت و مجاور سد جیرفت، در محدودهای با مختصات َ45 و°28 تا َ53 وْ°28 عرض شمالی وَ20 و°57 تا َ30 و°57 طول خاوری قرار دارد. این زمینلغزه که بر اثر حرکت تودهای از سنگ آهکهای ریفی بخش بالایی سازند قم با شیب °6، حجم 8 کیلومتر مکعب و ستبرای حدود 300 متر روی مارنهای زیرین این سازند رخ داده است، با سنگهای خرد و متلاشی شده، بیهنجاری در مسیر هلیلرود و وجود قطعه سنگهای آذرین گرد شده در توده متلاشی شده قابل تشخیص است. بر اثر رخداد این زمینلغزه، مسیر هلیل رود کاملاً مسدود گردید ویک دریاچه موقتی شکل گرفت. سپس این دریاچه در محل دیگری که گودترین رخنه در دیواره آن قرار داشت (محل فعلی سد جیرفت) سرریز کرد و هلیلرود پس از طی حدود 5/2 کیلومتر از محل سرریز دوباره در پاییندست زمینلغزه وارد مسیر قبلی خود شد. بر اثر این تغییر مسیر، مخروط افکنه توسط رود بریده شد و درة باریک و عمیقی در محدوده محل سرریز شدن تا محل اتصال به مسیر قبلی آن تشکیل شد و موجب بریده شدن مخروط افکنههای کوچکی در مسیر گردید. وجود گسلهای فعال متعدد و کمشیب بودن توده لغزنده حاکی از این است که این زمینلغزه احتمالاً در اثر زمینلرزه رخ داده است و مهمترین ویژگیهای آن شامل شیب بسیار کم (6ْ )، اندازه (وسعت 53 کیلومتر مربع و مسافت حرکت تا حدود 7 کیلومتر)، چهار بخش بودن، سازوکار حرکت خاص (مشابه با سایر استورستورمها) و زمان ایجاد آن (احتمالاً 60000 تا 100000 هزار سال قبل) است و بسته به نوع دستهبندی زمینلغزهها میتوان آن را زمینلغزه بسیار سریع، سنگ لغزه، استورستورم، بهمن سنگی و بهمن خرده سنگ نامید.
مقاله پژوهشی
سارا یوسفی فر؛ احمد خاکزاد؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمدرضا جعفری؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کانسار مس– طلای پورفیری دالی از نظر زمینشناسی در برخورد نوار ماگمایی ارومیه- دختر و زون سنندج- سیرجان قرار گرفته است و برای نخستینبار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. در این تحقیق، بخش شمالی کانسار دالی برای تلفیق لایههای اکتشافی و به منظور تعیین مناطق پتانسیلدار مس و طلا، مورد بررسی ...
بیشتر
کانسار مس– طلای پورفیری دالی از نظر زمینشناسی در برخورد نوار ماگمایی ارومیه- دختر و زون سنندج- سیرجان قرار گرفته است و برای نخستینبار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. در این تحقیق، بخش شمالی کانسار دالی برای تلفیق لایههای اکتشافی و به منظور تعیین مناطق پتانسیلدار مس و طلا، مورد بررسی قرار گرفته است. لایههای اکتشافی شامل: سنگشناسی، دگرسانی، ژئوفیزیک، ژئوشیمی، زمینساخت و کانهزایی مس است. از آنجا که تصمیم صحیح میتواند تأثیر بسزایی در طرحهای اکتشافی داشته باشد، در این پژوهش سعی شد تا از روش نوین تلفیقی استفاده شود که شامل روشهای شاخص همپوشانی، منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. این سه روش تأیید کننده و مکمل هم هستند و مناطق پرپتانسیل کانیسازی مس و طلا پورفیری را نمایان کرده است. از بین روشهای مورد استفاده، فرایند تحلیل سلسله مراتبی مناسبترین روش برای تلفیق لایههای اکتشافی در این محدوده است. بررسیهای اکتشافی انجام گرفته از جمله شواهد صحرایی رخنمونها، کانهزاییها و نیز نمونهبرداری از 6 ترانشه در محدوده مورد مطالعه، مؤید این موضوع است. بر اساس نتایج حاصل، در آینده چشمانداز زمینشناسی در بخش مرکزی محدوده مورد مطالعه برای ادامه عملیات اکتشافی بخصوص اکتشاف عمقی مناسب است.
مقاله پژوهشی
هادی امین رسولی؛ یعقوب لاسمی؛ مصطفی قماشی؛ شرمین ظاهری
چکیده
در برش کوه آسماری، نهشتههای بالایی سازند پابده دربردارنده رخسارههای میکروبی (توفا و استروماتولیت) وابسته به محیطهای دریاچهای است. مرز بالایی نهشتههای یاد شده ناپیوسته است و با افقیاز خاک قدیمی مشخص شده است. بر روی این افق، انیدریت پایه و نهشتههای ژرف زون تدریجی سازندهای پابده و آسماری جای دارند. همارز زون تدریجی، نهشتههای ...
بیشتر
در برش کوه آسماری، نهشتههای بالایی سازند پابده دربردارنده رخسارههای میکروبی (توفا و استروماتولیت) وابسته به محیطهای دریاچهای است. مرز بالایی نهشتههای یاد شده ناپیوسته است و با افقیاز خاک قدیمی مشخص شده است. بر روی این افق، انیدریت پایه و نهشتههای ژرف زون تدریجی سازندهای پابده و آسماری جای دارند. همارز زون تدریجی، نهشتههای بخش پایینی سازند آسماری در برشهای کوه میش، شاهزاده عبدالله، تنگ سرخ و رگ سفید و چاههای گچساران 31 و آغاجاری 61 هستند که بر روی مرز ناپیوسته یا پیوستگیهمارز جای دارند. بنابراین، انیدریت پایه و نهشتههای زون تدریجی، به سازند آسماری وابسته هستند. تغییرات بارز رخسارهها در نزدیک مرز سازندهای آسماری-پابده به رخداد بارگذاری راندگی، تغییرات آب و هوا و نوسانات سطح نسبی دریاها در مرز روپلین-شاتین وابسته است.
مقاله پژوهشی
سید جواد مقدسی؛ یلدا نگهبان
چکیده
کانسار منگنز رباطکریم در 7 کیلومتری شمالباخترشهرستان رباطکریم(جنوبباختر تهران) و در حاشیه شمالخاوری کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار گرفته است. از نظر زمینشناسی ناحیهای، این منطقه در مجموعه آتشفشانی ائوسن شمال ساوه، با ترکیب سنگشناسی ریولیت، تراکیت، آندزیت و بازالت قرار گرفته است. کانیسازی به شکل رگهای ...
بیشتر
کانسار منگنز رباطکریم در 7 کیلومتری شمالباخترشهرستان رباطکریم(جنوبباختر تهران) و در حاشیه شمالخاوری کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار گرفته است. از نظر زمینشناسی ناحیهای، این منطقه در مجموعه آتشفشانی ائوسن شمال ساوه، با ترکیب سنگشناسی ریولیت، تراکیت، آندزیت و بازالت قرار گرفته است. کانیسازی به شکل رگهای و درون گسلها، درزهها و شکستگیهای سنگهای آتشفشانی صورت گرفته است. بر اساس مطالعات کانیشناسی، این رگهها از کانیهای پیرولوزیت، پسیلوملان، رامزدلیت و هلندیت به همراه کانیهای کلسیت و کوارتز تشکیل شده است. در همرشدی اکسیدهای منگنز با کانیهای کوارتز و کلسیت و وجود بافتهای متنوع پرشدگی فضای باز حاکی از فعالیت سیال گرمابی از نوع اپیترمال است. ژئوشیمی عناصر اصلی و جزئی نمونههای کانسنگ منگنز رباطکریم، بیهنجاری منفی عنصر سریم و همچنین تشابه الگوی بهنجار شده عناصر خاکی کمیاب کانسنگ منگنز رباطکریم با سنگهای میزبان آتشفشانی و دیگر کانسارهای گرمابی منگنز جهان نشاندهندة منشأ اپیترمال این کانسار است. آبهای جوی و یا ماگمایی میتوانند منشأ سیال سازنده کانسنگهای منطقه باشند که ضمن چرخش در سنگهای آتشفشانی ائوسن، منگنز و دیگر فلزها را شسته و حین بالاآمدن از مسیرهای مناسب مانند گسلها و شکستگیهای عمده، کانیسازی کردهاند. فشار زیاد سیال کانیساز موجب شده است که در برخی مناطق سنگهای تراکیتی به سنگهای شبهبرشی تبدیل شوند.
مقاله پژوهشی
فرزین قائمی؛ فرّخ قائمی
چکیده
ناحیه خراسان شمالی یکی از مناطق فعال زمینساختی ایران به شمار میآید. بیشتر گسلهای مهم در این ناحیه، از نوع راستالغز با مؤلفههای چپبر و راستبر است و گسلهای راندگی در درجه دوم اهمیت قرار دارند. بخشی از گسلهای راندگی، قدیمیتر از گسلهای راستالغز و بخشی دیگر جوانتر از آنها هستند و گسل فعال به شمار میآیند. این ...
بیشتر
ناحیه خراسان شمالی یکی از مناطق فعال زمینساختی ایران به شمار میآید. بیشتر گسلهای مهم در این ناحیه، از نوع راستالغز با مؤلفههای چپبر و راستبر است و گسلهای راندگی در درجه دوم اهمیت قرار دارند. بخشی از گسلهای راندگی، قدیمیتر از گسلهای راستالغز و بخشی دیگر جوانتر از آنها هستند و گسل فعال به شمار میآیند. این گسلها، نتیجه ایجاد انحنا درگسلهای راستالغز و تبدیل آنها به گسلهای معکوس هستند. گسلهای کواترنری، با توجه به نشانههای فعالیت، در ناحیه شناسایی شدهاند. چهار دسته درزه در ناحیه بررسی شده که دو دسته آنها کششی و دو دسته دیگر برشی هستند. مختصات تنشهای اصلی ایجاد کننده آنها عبارت است از: ()- ()- (). مجموعه گسلهای راستالغز جوان به صورت گسلهای همراه بر روی یکدیگر تأثیرگذار هستند. نمونه آن در زمینلرزه سال 1375 بر روی گسل یکه شاخ دیده میشود که حرکات کوچکی را در گسلهای بابا امان و قارلق ایجاد کرده است.
مقاله پژوهشی
گلاویژ ملکی؛ عبدالله سعیدی؛ محمدهاشم امامی؛ منیره خیرخواه
چکیده
در پهنه سنندج- سیرجان بسیاری از سنگهای آتشفشانی بازی که گاه به صورت تختگاههایی سنگهای کهنتر از کواترنری را پوشاندهاند، با شکل و ریخت گوناگون رخنمون یافتهاند. بر اساس تاریخچه ژئودینامیکی کوهزاد زاگرس، سنگهای مورد مطالعه، سنگهای پس از برخورد هستند که در امتداد راستای سامانههای کششی در سطح آشکار شدهاند. رخنمون این سنگها ...
بیشتر
در پهنه سنندج- سیرجان بسیاری از سنگهای آتشفشانی بازی که گاه به صورت تختگاههایی سنگهای کهنتر از کواترنری را پوشاندهاند، با شکل و ریخت گوناگون رخنمون یافتهاند. بر اساس تاریخچه ژئودینامیکی کوهزاد زاگرس، سنگهای مورد مطالعه، سنگهای پس از برخورد هستند که در امتداد راستای سامانههای کششی در سطح آشکار شدهاند. رخنمون این سنگها در سطح از روند شمال باختری- جنوب خاوری پیروی میکند. بهویژه مجموعههای بررسی شده در چارچوب این مقاله با نامهای ندری، طهمورث و احمدآباد این روند را نشان میدهند. از این نگاه در سه جایگاه نامبرده، برداشتهای صحرایی بر روی سامانههای شکستگی انجام شد که نتایج زیر حاصل شده است. گسلهای برداشت شده از سه جایگاه سنگهای بازالتی، ویژگیهای گوناگونی از نگاه روند جایگاه جریانهای بازالتی و نیز سن آنها دارند. این گسلها که همگی از نوع گسلهای کششی (عادی) هستند یا سنی پس از شکلگیری بازالتها دارند (جوانترین گسلها)، یا همزمان با برونریزی بازالتها هستند که همزمان با آخرین مرحله رسوبگذاری مارنهای میوسن پسین است و کهنترین این گسلها دارای سن میوسن پسین و پیش از برونریزی بازالت هستند.
مقاله پژوهشی
سجاد طبیبی؛ مسعود مشهدی حسینعلی؛ یحیی جمور
چکیده
شناخت پدیدة زمینلرزه، مستلزم دستیابی هر چه دقیقتر به مدلهای دینامیکی و سینماتیکی برای توضیح چگونگی گسیختگی در گسل است. تحلیل حرکات زمین به صورت دقیق و در گسترة وسیعی از بسامدها و دامنهها یکی از راهکارهای موجود در این زمینه به شمار میرود. سامانه تعیین موقعیت جهانی، امروزه به ابزار نیرومندی برای این منظور تبدیل شده است. ...
بیشتر
شناخت پدیدة زمینلرزه، مستلزم دستیابی هر چه دقیقتر به مدلهای دینامیکی و سینماتیکی برای توضیح چگونگی گسیختگی در گسل است. تحلیل حرکات زمین به صورت دقیق و در گسترة وسیعی از بسامدها و دامنهها یکی از راهکارهای موجود در این زمینه به شمار میرود. سامانه تعیین موقعیت جهانی، امروزه به ابزار نیرومندی برای این منظور تبدیل شده است. تعداد روز افزونی از ایستگاههای دائمی که با هدف انجام مطالعات ژئوفیزیکی و لرزهشناسی نصب و راهاندازی شدهاند، اکنون در بسامدهای لرزهای مانند یک هرتز عمل میکنند. یک گیرندة GPS میتواند به گونهای دقیق حرکات زمین را در مقیاسهای زمانی زمینشناسی (مثال: 1mm/yr) و لرزهای (مثال: 500 mm/yr) اندازهگیری کند. در این پژوهش شکلموجهای لرزهای حاصل از 13 ایستگاه GPS در فاصلة کانونی 36 تا 74 کیلومتر از زمینلرزه سنسیمون 2003 واقع در ایالت کالیفرنیای جنوبی (ایالات متحده) تعیین شده است. در این مقاله قابلیتهای روش نسبی تعیین موقعیت با بهرهگیری از دادههای با آهنگ بالا (1 ثانیه) بررسی و جابهجاییهای لرزهای با جابهجاییهای حاصل از انتگرالگیری رکوردهای لرزهنگاری مقایسه و درست آزمایی شده است.
مقاله پژوهشی
مهدی کیانپور؛ محمد سیاری؛ علی ارومیه ای
چکیده
مقاومت تراکمی تکمحوری و مدول تغییر شکلپذیری از مشخصههای بسیار مهم سنگ بکر در مهندسی سنگ و زمینشناسی مهندسی است. بهدلیل مشکلات اندازهگیری مستقیم این مشخصههاو لزوم وجود امکانات آزمایشگاهی، در برآورد این دو مشخصه، اغلب از روشهای غیرمستقیم استفاده میشود. در این تحقیق، مدلهایی برای برآورد مقاومت تراکمی ...
بیشتر
مقاومت تراکمی تکمحوری و مدول تغییر شکلپذیری از مشخصههای بسیار مهم سنگ بکر در مهندسی سنگ و زمینشناسی مهندسی است. بهدلیل مشکلات اندازهگیری مستقیم این مشخصههاو لزوم وجود امکانات آزمایشگاهی، در برآورد این دو مشخصه، اغلب از روشهای غیرمستقیم استفاده میشود. در این تحقیق، مدلهایی برای برآورد مقاومت تراکمی تکمحوری و مدول تغییر شکلپذیری شیلهای سازند شمشک در منطقة سیاهبیشه با استفاده از روشهای آماری و منطق فازی ارائه شده است. برای این منظور از خواص چگالی، تخلخل و شاخص بار نقطهای که به سادگی قابل اندازهگیری هستند، استفاده شده است. هر دو روش رگرسیون آماری چندمتغیره و منطق فازی، کارایی خوبی در برآورد مقاومت تراکمی تکمحوری و مدول تغییر شکلپذیری این سنگها نشان میدهند. تغییرات ضریب رگرسیون (R2)، شاخصهای عملکرد (VAF) و جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) به دست آمده برای مقاومت تراکمی تکمحوری و مدول تغییر شکلپذیری برآورد شده از روش رگرسیون چندمتغیره و روش منطق فازی، نشاندهندة کارایی بهتر و دقت بیشتر مدل منطق فازی ارائه شده نسبت به روش رگسیون چندمتغیره در برآورد هر دو ویژگی مقاومت تراکمی تکمحوری و مدول تغییر شکلپذیری شیلهای مورد مطالعهاست.
مقاله پژوهشی
ندا رنجکش مهربان؛ بهاء الدین حمدی
چکیده
سازند مبارک در برش ولیآباد در کنار جاده کرج - چالوس رخنمون دارد. ستبرای این سازند 5/347 متر است. مرز زیرین این سازند با سازند لالون از نوع ناپیوستگی فرسایشی بوده و مرز زبرین آن با رسوبات منتسب به سازند دزدبند، تدریجی به نظر میرسد. سازند مبارک در برش مورد مطالعه بر اساس ویژگیهای سنگی به 11 واحد تقسیم شده است. بخش زیرین آن از سنگ آهک ...
بیشتر
سازند مبارک در برش ولیآباد در کنار جاده کرج - چالوس رخنمون دارد. ستبرای این سازند 5/347 متر است. مرز زیرین این سازند با سازند لالون از نوع ناپیوستگی فرسایشی بوده و مرز زبرین آن با رسوبات منتسب به سازند دزدبند، تدریجی به نظر میرسد. سازند مبارک در برش مورد مطالعه بر اساس ویژگیهای سنگی به 11 واحد تقسیم شده است. بخش زیرین آن از سنگ آهک ستبر لایه خاکستری تیره و همچنین سنگ آهک مارنی، تشکیل شده است در حالی که بخش بالایی آن عمدتا˝ از سنگ آهک ماسهدار در تناوب با لایههای مارنی، سامان یافته است. بهگونهای که بخش مارنی آن نسبت به لایههای آهکی چیرگی دارد. 14 جنس و گونه کنودونت در قالب دو زیست زون تشخیص داده شدهاند. این زیستزونها مطابق با زیستزونهای استاندارد جهانی هستند که عبارتند از:
Neopriniodus peracutus - Polygnathus longiposticusAssemblage- Zone
Hibbardella roundya-Gnathodus girtyi Assemblage- Zone
این زیست زونها به ترتیب سن تورینزین پیشین – ویزین میانی ((Early Tournaisian - Mid.Visean را نشان میدهند.
پنج گونه از اسکلریتهای هلوتورین نیز شناسایی شده است. افزون بر این، 6 جنس و 72 گونه از روزنداران نیز شناسایی شدند که منجر به معرفی 5 زیستزون زیر گردید:
Eotuberitina retligener - Endothyra spirilloformis Assemblage- Zone
Archaediscus permodiscus – Archaediscus (Paraarchaediscus) mixtus Assemblage- Zone
Endostaffella parva - Brunsina pulchera Assemblage- Zone
Tuberitina bulbacea - Kammaena sp. Barren Interval Zone
Lipinella notata - Archaediscus planoarchaediscus Assemblage- Zone
با توجه به زیستزونهای کنودونتی و همچنین روزنداران تشخیص داده شده در این برش، سن تورینزین پیشین تا ویزین میانی برای سازند مبارک در این برش پیشنهاد میشود، در ضمن بر اساس مطالعه روزن داران، برای رسوبات منتسب به سازند دزدبند (دزدبن)، سن نامورین پیشنهاد میشود. در این مطالعات، شاخص تغییر رنگ عناصر کنودونت یا CAI، 4 تعیین شد که بیانگر دمای 190 تا 300 درجه است، که نشان دهندة مرحله گاز خشک یا خالی از هر گونه مواد هیدروکربنی در برش مورد مطالعه است.
مقاله پژوهشی
سینا ادهم خیابانی؛ محمدرضا مباشری؛ محمدجواد ولدان زوج؛ مریم دهقانی
چکیده
تداخلسنجی راداری از روشهای شناخته شده سنجش از دور است که کاربردهای آشکاری در مطالعه جابهجاییهای سطحی زمین دارد. جو، بر خلاف دیگر عوامل تأثیرگذار بر روی اندازهگیریهای تداخلسنجی راداری, رفتاری غیرقابل پیشبینی و نسبتاً پیچیده دارد که بسته به شرایط مختلف زمانهای تصویربرداری، نتایج را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق ...
بیشتر
تداخلسنجی راداری از روشهای شناخته شده سنجش از دور است که کاربردهای آشکاری در مطالعه جابهجاییهای سطحی زمین دارد. جو، بر خلاف دیگر عوامل تأثیرگذار بر روی اندازهگیریهای تداخلسنجی راداری, رفتاری غیرقابل پیشبینی و نسبتاً پیچیده دارد که بسته به شرایط مختلف زمانهای تصویربرداری، نتایج را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق مدلی با توجه به جنس خطا برای کاهش اثر جو، برای فرونشست زمین در استان خراسان مطالعه شده است. در این مدل، از دادههای تمامتفکیک (FR) سنجنده MERIS برای برآورد اثر بخار آب و دادههای سینوپتیک هواشناسی برای کاهش اثر فشار استفاد شده است. همچنین اثر قطرات آب و ابر نیز در این مدل در نظر گرفته شده است. برای تداخلنمای مورد استفاده میزان خطای حاصل از انتشار خطاها برای مدل، برابر ٦/٧ میلیمتر برآورد شده است. از سوی دیگر، مقایسه نتایج حاصل از تداخلسنجی و دادههای نقطهای GPS، تغییر میزان RMSE از مقدار بیش از 9 میلیمتر پیش از تصحیح به حدود ٢ میلیمتر پس از تصحیح را نشان داده است.
مقاله پژوهشی
رضا دیوسالار؛ محمدولی ولی زاده؛ وحید احدنژاد
چکیده
گرانیتهای مجموعه پلوتونیک ملایر دارای میانبارهای (انکلاو) ماگمایی با تنوع اندازه، شکل ظاهری، کانیشناسی و ترکیب شیمیایی است. تفسیر نمودارهای دومتغیره ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب با توجه به محتوای بالاتر برخی از اکسیدها مانندMnO ، TiO2،MgO ، CaOو FeOt در نمونههایی از میانبارها نسبت به سنگ میزبان و همین طور روندهای خطی مشاهده ...
بیشتر
گرانیتهای مجموعه پلوتونیک ملایر دارای میانبارهای (انکلاو) ماگمایی با تنوع اندازه، شکل ظاهری، کانیشناسی و ترکیب شیمیایی است. تفسیر نمودارهای دومتغیره ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب با توجه به محتوای بالاتر برخی از اکسیدها مانندMnO ، TiO2،MgO ، CaOو FeOt در نمونههایی از میانبارها نسبت به سنگ میزبان و همین طور روندهای خطی مشاهده شده از این اکسیدها و برخی از عناصر کمیاب همچون Cr، Ni، V نشاندهندة ماهیت متفاوت و در واقع منشأ مافیکتر این دسته از میانبارها (نوع مافیک) نسبت به سنگ میزبان و دیگر میانبارهای فلسیک است. مطالعه ترکیب شیمیایی میانبارها در مقایسه با سنگ میزبان، بهرهگیری از روشهای آماری دو و چندمتغیره (رگرسیون دومتغیره، ضرایب همبستگی، تحلیل خوشهای و تحلیل مؤلفههای اصلی) بیانگر تباین مشخص ترکیب شیمیایی بین میانبارهای مافیک با فلسیک و سنگ میزبان و از طرفی شباهت بین میانبارهای فلسیک و سنگ میزبان است. این ویژگی به صورت پراکندگی مشخص بیشتر اکسیدها نسبت به خط رگرسیون و ضریب R2 پایین در رگرسیون دومتغیره، ضریب همبستگی ناچیز اکسیدهای عناصراصلی و اغلب عناصر کمیاب میانبارهای مافیک در برابر سنگ میزبان، قرارگیری نمونهها در دو گروه متفاوت و مجزا در الگوی شاخه درختی و جهتگیری بردار متغیرها و نمونهها در نمودار دومتغیره تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)قابل مشاهده است و تأییدکننده روندهای ژئوشیمیایی متفاوت مشاهده شده برای عناصر مختلف در میانبار و سنگ میزبان در نمودارهای دومتغیره ژئوشیمیایی (هارکر) است.
مقاله پژوهشی
حسینعلی تاج الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل
چکیده
کانسار باریکا، اولین و تنها کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) گزارششده در ایران است که در 18 کیلومتری خاور شهر سردشت در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج– سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشانی-رسوبی زیردریایی دگرگون شده با سن کرتاسه پیشین، شامل سنگهای آندزیت- ...
بیشتر
کانسار باریکا، اولین و تنها کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) گزارششده در ایران است که در 18 کیلومتری خاور شهر سردشت در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج– سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشانی-رسوبی زیردریایی دگرگون شده با سن کرتاسه پیشین، شامل سنگهای آندزیت- تراکی آندزیتی، متاتوفیت، فیلیت، اسلیت و کربنات هستند. سنگهای آتشفشانی دگرگون شده آندزیتی KMv1، سنگ میزبان کانسار است و هر دو بخش چینهسان و زون استرینگر کانسار را در بردارد. کانسار باریکا و سنگ میزبان آن، پس از تشکیل، متحمل دگرگونی ضعیف (در حد رخساره شیست سبز) و دگرشکلی شدید (میلونیتی شدن) شده است. بخش چینهسان کانسار از نظر کانیشناسی تنوع زیادی داشته و از پیریت، اسفالریت، گالن، استیبنیت، مجموعهای از سولفوسالتها و الکتروم تشکیل شده است. کانیشناسی رگههای سیلیسی زون استرینگر ساده بوده و شامل پیریت، گالن، اسفالریت، تتراهدریت و مقادیر کمی کالکوپیریت است. عیار میانگین طلا و نقره در بخش چینهسان کانسار بهترتیب 2/4 و 260 گرم در تن و در رگههای سیلیسی زون استرینگر به ترتیب 7/0 و 32 گرم در تن اندازهگیری شده است. مجموع عیار فلزات پایه در کانسار باریکا همواره کمتر از 1 درصد است. مطالعات سنگ- زمینساختی و بررسی نمودارهای عنکبوتی عناصر کمیاب و عناصر خاکی کمیاب و نمودار نسبتهای Ce/Pb و Nb/U مربوط به سنگهای آتشفشانی دگرگون شده منطقه باریکا، نشان میدهد که واحدهای آتشفشانی منطقه که سنگ میزبان کانسار را نیز شامل میشود، از یک گوشته غنی شده (نسبت به مورب) در بالای یک زون فرورانش منشأ گرفته و در قلمرو کمان قارهای حاصل از فرورانش قرار دارند. مطالعات ژئوشیمیایی کانسار باریکا، حاکی از آن است که الگوی پراکندگی و همبستگی ژئوشیمیایی عناصر کانهساز در بخشهای مختلف کانسنگ چینهسان و رگههای سیلیسی زون استرینگر، با الگوی ژئوشیمیایی و کانیشناسی یک کانسار سولفید تودهای دگرشکل نشده، همخوانی دارد. شواهد ژئوشیمیایی حاکی از آن است که بهرغم عملکرد دگرگونی ضعیف و دگرشکلی شدید بر روی کانسار باریکا، الگوی پراکندگی عناصر و نسبتهای فلزی کانسار آتشفشانزاد اولیه تا حد زیادی حفظ شده است، به گونهای که ویژگیهای ژئوشیمیایی کانسار باریکا، به مقدار زیادی با ویژگیهای ژئوشیمیایی یک کانسار سولفید تودهای آتشفشان زاد غنی از طلای دگرشکل نشده مطابقت دارد. شواهد بافتی آشکاری برای تحرک دوباره کانیهای Ag, Pb, Bi و Sb همراه با طلا در محدوده کانسنگهای سولفیدی و باریتی باریکا وجود دارد، اما به نظر میرسد که فلزات تحرک دوباره یافته، فراتر از محدوده کانهدار اولیه حرکت نکردهاند.
مقاله پژوهشی
جهانبخش دانشیان؛ داریوش باغبانی؛ سید علی آقانباتی؛ نوشا نوروزی
چکیده
نهشتههای الیگوسن- میوسن زیرین در برش چینهشناسی نره در جنوب باختر جهرم، از سنگ آهک و سنگ آهک رسدار به همراه مارن ورسوبات تبخیری تشکیل شده و روزنبران پلانکتون و کفزی فراوانی هستند. در بخش زیرین، نهشتههای سازند پابده از 115 متر شیل و مارن با میان لایههای سنگ آهک رسدار تشکیل شدهاند که به طور همشیب و پیوسته، از ائوسن پسین ...
بیشتر
نهشتههای الیگوسن- میوسن زیرین در برش چینهشناسی نره در جنوب باختر جهرم، از سنگ آهک و سنگ آهک رسدار به همراه مارن ورسوبات تبخیری تشکیل شده و روزنبران پلانکتون و کفزی فراوانی هستند. در بخش زیرین، نهشتههای سازند پابده از 115 متر شیل و مارن با میان لایههای سنگ آهک رسدار تشکیل شدهاند که به طور همشیب و پیوسته، از ائوسن پسین تا الیگوسن ادامه داشته است. مرز بالایی سازند پابده، به طورهمشیب و پیوسته با سازند آسماری است. سازند آسماری در این برش از 250 متر سنگ آهک وسنگ آهک رسدار تشکیل شده است که 210 متر آن متعلق به آسماری زیرین و40 متر آن متعلق به آسماری میانی است. این در حالی است که نهشتههای عموماً تبخیری- مارنی و سنگ آهک رسدار سازند گچساران، به طور ناپیوسته روی نهشتههای کربناتی سازند آسماری قرار گرفتهاند. سازند گچساران با ستبرای510 متر، از سه بخش چهل، چمپه و مول تشکیل شده است. سنگ آهکهای خالص و ستبر لایه قاعده سازند میشان (عضو گوری) با 302 متر ستبرا نیز، به طور تدریجی روی نهشتههای سازند گچساران قرار گرفته است. سرانجام کنگلومراهای سازند بختیاری با ناپیوستگی در این ناحیه بر روی کربناتهای سازند میشان (عضو گوری) قرار گرفته است. سنگشناسی واحدهای سنگی مطالعهشده در این برش متنوع است و همین امر باعث به وجود آمدن محیطهای رسوبی مختلف و تنوع رخسارهها و حضور فسیلهای پلانکتون و کفزی فراوان شده است. با بررسی 203 نمونه، شامل 193 نمونه مقطع سخت و 10 نمونه نرم در برش مورد مطالعه، 34 جنس و 47 گونه از روزنبران کفزی و 8 جنس و 13 گونه روزنبران پلانکتون و قطعات جلبک، بریوزوا و ماکروفسیلهای مختلف شناسایی شدند. بر اساس تجمع روزنبران، سن بخش زیرین سازند پابده در برش مورد مطالعه ائوسن پسین (پریابونین) و بخش بالایی متعلق به الیگوسن پیشین است. سازند آسماری نیز الیگوسن (روپلین پسین- شاتین) تا میوسن پیشین (آکیتانین) است. همچنین نهشتههای سازند گچساران که شامل بخشهای چهل ، چمپه و مول، است مربوط به میوسن پیشین (اکیتانین- بوردیگالین) است. سازند میشان (عضو آهک گوری) نیز در این برش به میوسن پیشین (بوردیگالین) تعلق دارد و تا انتها شواهد فسیلی که سن بالاتری را تأیید نماید، یافت نشده است. بر پایه حضور روزنبران شاخص، برش چینهشناسی نره قابل انطباق با زیستزونهای یک الی چهار Adams and Bourgeois (1967) و با زیستزونهای شماره 54 ، 57 ، 59 ، 62 ،63 و 64 Wynd (1965) است.
مقاله پژوهشی
محمد علی اولادزاد عباسآبادی؛ بهرام موحد
چکیده
امروزه، ارزیابی توان هیدروکربنزایی سازندها با استفاده از روش ∆logR (روشی براساس جدایی بین نمودارهای درونچاهی تخلخل(DT / CNL / RHOB) ) و نمودار درونچاهی مقاومت ویژه (RT)بهعنوان روشی مناسب در بسیاری از چاههای هیدروکربنی در جهان به کار برده میشود. آغاز این روشها که در سالهای 1980 مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت براساس تأثیرات ...
بیشتر
امروزه، ارزیابی توان هیدروکربنزایی سازندها با استفاده از روش ∆logR (روشی براساس جدایی بین نمودارهای درونچاهی تخلخل(DT / CNL / RHOB) ) و نمودار درونچاهی مقاومت ویژه (RT)بهعنوان روشی مناسب در بسیاری از چاههای هیدروکربنی در جهان به کار برده میشود. آغاز این روشها که در سالهای 1980 مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت براساس تأثیرات لایههای دارای مواد آلی برروی نمودارهای درونچاهی بود. Passey et al. (1990) روشی را برای پیشبینی غنیشدگی ماده آلی در سنگهای مادر ارائه کردند که دارای دقت بالا و قابلیت بررسی محدوده وسیعی از درجه بلوغ بود. اساس این روش از برهمنهی نمودارهای درونچاهی تخلخل(صوتی، نوترون، چگالی) مقیاسبندی شده برروی نمودار درونچاهی مقاومت ویژه و تعیین مقدار جدایی بین این دو نمودار و محاسبه مقدار کل کربن آلی TOC و S2 است. با استفاده از این روش میتوان در مراحل اکتشاف و تولید، ارزیابی نسبی مناسبی از سازندها را بدون تهیه نمونه بهدست آورد. در این مطالعه، مناطق دارای غنیشدگی ماده آلی سازند گدوان در چاه SP-A واقع در ناحیه پارس جنوبی با استفاده از روش ∆LogR تعیین شده است و برای چاه SP-A نتایج حاصل از این بررسی با دادههای مربوط به تجزیه پیرولیز راکاول نمونههای مغزه مقایسه شدهاند که ارتباط خوبی نشان میدهند.
مقاله پژوهشی
هادی خلیل زاده؛ علی اصغر کلاگری؛ علی عابدینی؛ حسین رحیمپور بناب
چکیده
افق بازماندی بوکت، در 15 کیلومتری شمال خاور عجبشیر در استان آذربایجانشرقی واقع است. این افق به شکل عدسیهای چینهسان در طول مرز بین سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین میانی- بالایی) و الیکا (تریاس) توسعه یافته است. کانسنگهای درون این افق بافتهای پلیتومرفیک، ریزدانه، میکروائوییدی، شبهپورفیری، ائوییدی، پیزوییدی، ...
بیشتر
افق بازماندی بوکت، در 15 کیلومتری شمال خاور عجبشیر در استان آذربایجانشرقی واقع است. این افق به شکل عدسیهای چینهسان در طول مرز بین سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین میانی- بالایی) و الیکا (تریاس) توسعه یافته است. کانسنگهای درون این افق بافتهای پلیتومرفیک، ریزدانه، میکروائوییدی، شبهپورفیری، ائوییدی، پیزوییدی، شبهبرشی و گرهکی نشان میدهند. براساس دادههای زمینشیمیایی، کانسنگهای این افق به 5 نوع، 1) لاتریت فریتی، 2) لاتریت بوکسیتی، 3) لاتریت کائولینیتی، 4) کائولینیت فریتی و 5) لاتریت تفکیک شدند. مقایسه الگوی توزیع عناصر در یک نیمرخ انتخابی دلالت بر نقش مؤثر Al و Ti در توزیع و تمرکز Zr، Ga، Nb، Th، V و HREEs در کانسنگها دارد. تلفیق دادههای حاصل از مطالعات سنگنگاری و زمینشیمیایی نشان میدهد که کانسنگها منشأ برجازاد دارند. افزون بر این، عواملی مانند تغییرات شیمی محلولهای درگیر در هوازدگی، تثبیت در فازهای نوریخت (نئومورف)، حضور در فازهای کانیایی مقاوم، ناهمگنی سنگ آغازین(پروتولیت)، اختلاف در میزان شدت هوازدگی، و فرایندهای جذب سطحی همراه با زهکشی ضعیف، دیاژنز، فشارهای دینامیکی و نوسان سطح سفره آبهای زیرزمینی نقش مهمی در توزیع عناصر و توسعه کانسنگها در این افق داشتهاند. بارزترین ویژگی زمینشیمیایی کانسنگها (بهاستثنای لاتریت کائولینیتی) تحرک بیشتر LREEs نسبت به HREEs در طی فرایندهای هوازدگی است. این رفتار غیر عادی در این افق، میتواند با عواملی مانند اختلاف در پایداری کانیهای اولیه حامل REEs، تغییر pH ( از7/6 تا 8/7) محلولهای هوازده کننده و درجه متوسط تکاملی نیمرخ مرتبط باشد.
مقاله پژوهشی
ئارام بایت گل؛ نصرالله عباسی؛ اسداله محبوبی؛ رضا موسوی حرمی؛ هادی امین رسولی
چکیده
در این مطالعه بخش شیلی سازند لالون، بخش پنج سازند میلا و سازندهای شیرگشت و جیرود در زیر پهنههای ایران مرکزی و البرز از پهنه ایران میانی، برای تفکیک دو اثرجنس پالئوفیکوس و پلانولیتس بررسی شدند. هر کدام از این واحدها، حاوی مجموعه اثر فسیلهای متنوعی است که دو اثرجنس پالئوفیکوس و پلانولیتس از فراوانترین آنهاست. در مطالعه حاضر، ضمن ...
بیشتر
در این مطالعه بخش شیلی سازند لالون، بخش پنج سازند میلا و سازندهای شیرگشت و جیرود در زیر پهنههای ایران مرکزی و البرز از پهنه ایران میانی، برای تفکیک دو اثرجنس پالئوفیکوس و پلانولیتس بررسی شدند. هر کدام از این واحدها، حاوی مجموعه اثر فسیلهای متنوعی است که دو اثرجنس پالئوفیکوس و پلانولیتس از فراوانترین آنهاست. در مطالعه حاضر، ضمن بحث ایکنوتاکسونومی اثرجنسهای پلانولیتس و پالئوفیکوس، تلاش شد تا معیارهای شناسایی این دو اثرجنس بیان شده و مشکلات احتمالی موجود در تشخیص آنها ارزیابی شوند. نتیجه این مطالعه نشان میدهد که ویژگیهای ساختاری پالئوفیکوس دلالت بر پرشدگی غیرفعال یک سیستم حفرهای باز ساخته شده توسط جانداران شکارچی یا معلقخوار است، درحالیکه ویژگیهای پلانولیتس نشاندهنده پسریزی رسوب در یک حفره موقتی ساخته شده بهوسیله جانداران متحرک تغذیهکننده از رسوب است. پلانولیتس، حفاری بدون آستر است که پرشدگی حفرهها، با ویژگیهای متفاوت بافتی با رسوب سنگ میزبان است؛ در حالیکه پالئوفیکوس حفرههای آستردار پرشده با رسوبات همسان با رسوب اطراف است. همچنین، مجموعه پالئوفیکوس نشاندهنده گسترش مجموعه جانداران فرصت طلب با استراتژی انتخابی r ((r-selected در شرایط محیطی ناپایدار است؛ در حالیکه مجموعه پلانولیتس دلالت بر گستـرش مجموعه جانــداران کفزی (بنتیک) با استراتژی انتخابی k (K-selected) در شرایط پایدار و آرام محیطی میباشد. اثرگونههای تشخیص داده شده پلانولیتس شامل P. montanus ، P. terraenovae ، P. annularis و beverleyensis P. و اثرگونههای پالئوفیکوس شامل P. heberti، P. tubularis، P. striatus و P. sulcatus هستند.
مقاله پژوهشی
امیر حسین رحیمی نژاد؛ مهدی یزدی؛ علیرضا عاشوری
چکیده
رسوباتدریایی کم ژرفایی که به تازگی در توالی بختیاری در ناحیه شلمزار شناسایی شدهاند، از نظر مجموعه فسیلی شکمپایان(گاستروپودها) مورد بررسی قرار گرفتهاند. در طی مطالعات انجام شده، رژیمهای تغذیهای شکمپایان و بومشناسی آنها تعیین و تفسیر شدند. بر اساس بررسیهای سامانمند (سیستماتیک)، 21 جنس و 9 گونه از شکمپایان متعلق به 20خانواده، ...
بیشتر
رسوباتدریایی کم ژرفایی که به تازگی در توالی بختیاری در ناحیه شلمزار شناسایی شدهاند، از نظر مجموعه فسیلی شکمپایان(گاستروپودها) مورد بررسی قرار گرفتهاند. در طی مطالعات انجام شده، رژیمهای تغذیهای شکمپایان و بومشناسی آنها تعیین و تفسیر شدند. بر اساس بررسیهای سامانمند (سیستماتیک)، 21 جنس و 9 گونه از شکمپایان متعلق به 20خانواده، در برش مورد مطالعه شناسایی و معرفی شدند که در بین مجموع رخسارههای واحد دریایی توالی بختیاری، در 7 تجمع و رخساره تجمع یافتهاند. خانوادههای تعیینشده از شکمپایان عبارتند از: Turritellidae، Conidae، Muricidae، Cerithiidae، Volutidae، Ranellidae، Strombidae، Olividae، Naticidae، (?) Mitridae، Triforidae،Aclididae ، Plesiotrochidae، Trochidae، Melongenidae، Sorbeoconcha، Turbinidae، Cypredae، Cancellariidaeو .Buccinidae? Indet فراوانترین شکمپایان به خانوادههایCerithiidae، Strombidae، Turritellidaeو Turbinidae تعلق دارند. از نظر رژیمهای تغذیهای، شکمپایان شناساییشده در چهار گروه: 1) معلقخواران با قابلیت جابهجایی، 2) جوندگان همهچیزخوار ، 3) گوشتخواران و 4) علفخواران جای گرفتهاند که در این بین با توجه به تجمع بقایای گیاهی و عدسیهای زغالسنگ در بیشتر رخسارههای رسوبات دریایی، انواع علفخوار گسترش و پراکندگی بیشتری دارد. بر اساس نوع عادتهای غذایی شکمپایان، پراکندگی آنها تحت کنترل تغییرات انرژی و آشفتگی آب، میزان مواد معلق آب، میزان رسوبگذاری و مقدار نفوذ خردههای گیاهی به درون حوضه بوده و نشاندهندة بخشهای پرانرژیتر میانکشندی (اینترتایدال) تا نواحی میانی، کمانرژیتر و ژرفتر منطقه کمنور (الیگوفوتیک) در یک رمپ میانی با ژرفایی حدود 40 متر هستند. همچنین، لازم به بیان است که با فراوانی مواد غذایی در محیط و همچنین افزایش ژرفا، اندازه صدف شکمپایان تحلیل یافته است که بر این اساس، شکمپایان شناساییشده، به دو دسته ریزشکمپایان و درشتشکمپایان تقسیمبندی میشوند. نزدیکی تاکسونهای کشف شده در رسوبات دریایی توالی بختیاری با نمونههای گزارش شده از تتیس مدیترانهای و به ندرت اقیانوس هند و دریای کاراییب، گویای این واقعیت است که ناوة (تراف) زاگرس در زمان زندگی گروههای جانوری شناسایی شده، بیشترین ارتباط را با حوضههای مدیترانهای و پاراتتیس داشته است.
مقاله پژوهشی
یحیی جمور؛ سعید هاشمی طباطبایی؛ مرتضی صدیقی؛ حمید رضا نانکلی
چکیده
هر چند در دهههای گذشته استفاده از مشاهدات سنتی نقشهبرداری مانند طولها و زوایا در اندازهگیریهای جابهجاییهای سطحی زمین و مطالعات زمینساخت به صورت محدود و محلی رایج بوده است، بنابراین با ورود سامانههای ماهوارهای تعیین موقعیت در دهه اخیر و دقت بالای آن انقلابی جدید در بهکارگیری مشاهدات ژئودزی(Geodetic Observations)، بویژه مشاهدات ...
بیشتر
هر چند در دهههای گذشته استفاده از مشاهدات سنتی نقشهبرداری مانند طولها و زوایا در اندازهگیریهای جابهجاییهای سطحی زمین و مطالعات زمینساخت به صورت محدود و محلی رایج بوده است، بنابراین با ورود سامانههای ماهوارهای تعیین موقعیت در دهه اخیر و دقت بالای آن انقلابی جدید در بهکارگیری مشاهدات ژئودزی(Geodetic Observations)، بویژه مشاهدات GPS (Global Positioning System) در مطالعات حرکات پوستهای زمین و لرزهزمینساخت بهوجود آمده است. در واقع با بررسی تغییرات زمانی مقادیر دگرشکلی سطحی زمین حاصل از مشاهدات ژئودزی میتوان به رفتارسنجی پوسته زمین پرداخت و در مورد ویژگیهای لرزهزمینساخت منطقة مورد مطالعه، اظهارنظر کرد. با انجام اندازهگیریهای ژئودزی به صورت تکراری و تحلیل نتایج به دست آمده، میتوان به الگوی دگرشکلی روز مناطق مورد مطالعه دست یافت. از آنجا که همواره شناخت دقیقتر لرزهخیزی و لرزهزمینساخت منطقه تهران به دلایل مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است، در این مقاله از مشاهدات GPS چندسال اخیر که در این منطقه انجام شدهاند، استفاده شده است. در این تحقیق از 35 ایستگاه GPS برای پوشش تهران و نوار شمالی آن که در برگیرندة گسل شمال تهران است، استفاده شده است. برخی از این ایستگاهها تنها در دو نوبت (Epoch) سالانه اندازهگیری شدهاند و برخی دیگر بیش از 4 نوبت در سال های مختلف مورد اندازهگیری قرار گرفتهاند. اندازهگیریهای یادشده پس از پالایش و پیش پردازشهای لازم، مورد پردازش روزانه قرار گرفتند و سپس جوابهای روزانه با یکدیگر ترکیب و میدان آهنگ جابهجایی یا همان میدان سرعت سالانه محاسبه شد. تحلیل میدان تغییرشکل ژئودتیک به دست آمده در این تحقیق، حاکی از آهنگ جابهجایی زمینساخت بسیار ضعیف در حدود 5/0 الی 2 میلیمتر در سال برای مؤلفه راستالغز چپگرد از باختر به خاور و کوتاهشدگی در نوار شمالی تهران است که میتواند به گسل شمال تهران و گسل مشا برگردد. البته آهنگ جابهجایی یادشده با حرکت بر روی نوار شمالی تهران اندکی متغیر است و به نظر میرسد بخش خاوری نوار شمالی تهران از بخش باختری آن اندکی فعالتر باشد که با نتایج مطالعات زمینشناسی هم همخوانی دارد.
مقاله پژوهشی
علی شکاریفرد؛ فرانسوا بودن؛ کاظم سیدامامی؛ یوهان اشنیدر؛ حسین رحیمپوربناب
چکیده
ویژگیهای ژئوشیمی (پیرولیز راک- اوال و تجزیه عنصری کروژن)، پالینوفاسیس و سنگنگاری آلی (با استفاده از میکروسکوپ نور عبوری، بازتابی و فرابنفش) شیل سیاه قاعدهای گروه شمشک (تریاس بالایی- ژوراسیک میانی) در برش طزره (البرز خاوری) بررسی شده است. شیل سیاه قاعدهای غنی از ماده آلی بیشکل بههمراه مقدار کمتری ذرات پراکنده ویترینیت است ...
بیشتر
ویژگیهای ژئوشیمی (پیرولیز راک- اوال و تجزیه عنصری کروژن)، پالینوفاسیس و سنگنگاری آلی (با استفاده از میکروسکوپ نور عبوری، بازتابی و فرابنفش) شیل سیاه قاعدهای گروه شمشک (تریاس بالایی- ژوراسیک میانی) در برش طزره (البرز خاوری) بررسی شده است. شیل سیاه قاعدهای غنی از ماده آلی بیشکل بههمراه مقدار کمتری ذرات پراکنده ویترینیت است که در شرایط احیا تا نیمه احیا در محیط دریاچهای رسوب کرده است. بر اساس مقادیر بازتاب ویترینیت (mean VRr=2.1%) ماده آلی در شیل سیاه قاعدهای بلوغ حرارتی زیادی را طی تدفین ژرف تجربه کرده است. در نمونههای مورد مطالعه میانگین کربن آلی باقیمانده1 درصد است. نتایج مدلسازی حرارتی با استفاده از نرمافزار یک بعدی Genex4 نشان میدهد که شیل سیاه قاعدهای گروه شمشک در محدوده زمانی ژوراسیک میانی- کرتاسه آغازین بالغ شده و هیدروکربن تولید کرده است. در حال حاضر این رخساره در برش طزره، واجد ماده آلی فوقبالغ و فقیر از هیدروژن است که در پنجره تولید گاز خشک قرار دارد. این رسوبات در حال حاضر بهعنوان منابع گاز شیل (Shale Gas) قابل توجه هستند.
مقاله پژوهشی
فاطمه واعظ جوادی
چکیده
منطقه تیار، جنوب شهر آمل واقع در البرز مرکزی دربردارنده یک افق گیاهی شامل 9 گونه ماکروفسیل گیاهی از راسته اکوئیستالها، فیلیکالها، بنتیتالها، سیکادالها، گینکگوآلها و کنیفرالها است. با توجه به گونههای شاخص Equisetites beaniiو Elatidesthomasiiسن آالنین- باژوسین برای این مجموعه ماکروفسیل گیاهی خاطر نشان میشود. این مجموعه قابل تطابق ...
بیشتر
منطقه تیار، جنوب شهر آمل واقع در البرز مرکزی دربردارنده یک افق گیاهی شامل 9 گونه ماکروفسیل گیاهی از راسته اکوئیستالها، فیلیکالها، بنتیتالها، سیکادالها، گینکگوآلها و کنیفرالها است. با توجه به گونههای شاخص Equisetites beaniiو Elatidesthomasiiسن آالنین- باژوسین برای این مجموعه ماکروفسیل گیاهی خاطر نشان میشود. این مجموعه قابل تطابق با مجموعههای گیاهی منطقه ایوا (جاده بلده، هراز)، رودبارک (شمال خاور سمنان) در البرز مرکزی، گلمکان (بینالود، کپه داغ) و پابدانا و هشونی (حوزه کرمان) است.