سخن سردبیر
سیدمسعود مسعودی؛ فاطمه فریدونی؛ علی اکبر متکان
چکیده
در این پژوهش برای نخستین بار پومیسهای پیرامون قله دماوند با استفاده از دادههای ماهوارهای IRS، Aster، ETM+ و مدل رقومی ارتفاع (DEM) مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تصحیحات اتمسفری، توپوگرافی و هندسی بر روی دادههای ماهوارهای انجام شد. پس از عملیات پیش پردازش (Preprocessing) روشهای تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تبدیل رنگ IHS، ترکیبات ...
بیشتر
در این پژوهش برای نخستین بار پومیسهای پیرامون قله دماوند با استفاده از دادههای ماهوارهای IRS، Aster، ETM+ و مدل رقومی ارتفاع (DEM) مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تصحیحات اتمسفری، توپوگرافی و هندسی بر روی دادههای ماهوارهای انجام شد. پس از عملیات پیش پردازش (Preprocessing) روشهای تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تبدیل رنگ IHS، ترکیبات رنگی دروغین (FCC)، عامل شاخص بهینه(OIF) و طبقهبندی نظارت شده (Supervised classification) به کارگرفته شد. ترکیب باندهای ETM+ در آشکارسازی معادن پومیس توانایی بالایی دارد. توانایی تصویر PAN در تشخیص جادهها و سینهکارهای معدنی و نیز در ترکیب دقت مکانی با محدوده مرئی و فراسرخ(مادون قرمز) نزدیک (VNIR) سنجنده Aster بهتر از سنجنده ETM+بوده است. روشهای IHS و PCA تقریبا" به طور یکسان نواحی پومیسی و تراکیآندزیتی را آشکارسازی مینماید. محدوده طیفی VNIR با توجه به شدت روشنایی بیشتر و تغییرات توپوگرافی و پوشش گیاهی، مناسب نبوده و باعث تداخل کلاسها میشوند. در مجموع، برای بیشتر سنگها محدوده طیفی فراسرخ متوسط ( SWIR ) بیشترین کارآیی را در مقایسه با محدوده طیفی VNIR دارد. استفاده از DEM برای جداسازی زمینهای کم شیب که محل انباشت پومیسهای ریزشی هستند، در مناطق شمالی و خاوری و برخی از نواحی جنوبی قله مؤثر بوده است. به علت محدود بودن تعداد پیکسلهای نمونهبرداری، الگوریتم مورداستفاده در طبقهبندی نظارت شده، روش زاویه طیفی(SAM) است. در نهایت، پراکنش پومیس در چارچوب نقشه پتانسیل پومیس ارائه شد. با محاسبه سطوح همپوشانی لایه سازند زمینشناسی مؤثر با محدودههای سینهکارهای معدنی استخراج شده از تصویر PAN مقدار این همپوشانی 93 در صد به دست آمد.
مقاله پژوهشی
رضا دیوسالار؛ محمدولی ولی زاده
چکیده
با توجه به نتایج بررسیهای صحرایی(شکل، ابعاد، توزیع مکانی و وضعیت انکلاوها و بیگانهسنگها در سنگ میزبان و در رخنمونهای قابل دسترس) و آزمایشگاهی(بررسیهای سنگنگاری، ریزساختاری انکلاوهای ماگمایی و بیگانهسنگهای متاپلیتی و شیمی سنگ کل انکلاوهای ماگمایی)، انکلاوهای ماگمایی از نوع مافیک و فلسیک و بیگانهسنگهای دگرگونی ...
بیشتر
با توجه به نتایج بررسیهای صحرایی(شکل، ابعاد، توزیع مکانی و وضعیت انکلاوها و بیگانهسنگها در سنگ میزبان و در رخنمونهای قابل دسترس) و آزمایشگاهی(بررسیهای سنگنگاری، ریزساختاری انکلاوهای ماگمایی و بیگانهسنگهای متاپلیتی و شیمی سنگ کل انکلاوهای ماگمایی)، انکلاوهای ماگمایی از نوع مافیک و فلسیک و بیگانهسنگهای دگرگونی از نوع هورنفلسی هستند. طویلشدگی انکلاوهای ماگمایی و بیگانهسنگهای هورنفلسی در امتداد محور طولی ظاهری خود در بخشهای حاشیهای توده نفوذی به عملکرد تنشهای زمینساختی در حالت مذاب یا نیمه جامد روی انکلاوها و حالت خمیری برای بیگانهسنگها و همچنین نیروی بالای جریان ماگمایی در منطقه تماس با سنگهای دگرگونی منطقه، نسبت داده شده و اشارهای است به اینکه منشأ این بیگانهسنگها، سنگهای دگرگونی مجاور توده نفوذی است. انکلاوهای مافیک موجود در میزبان جهت یافته، افزون بر شواهد تغییر شکل پلاستیک (در مقیاس میکروسکوپی)، ریزساختارهای جریانی هم نشان میدهند که این حالت را میتوان به تحمیل جریان حالت جامد(Solid-State Flow) بر جریان ماگمایی نسبت داد. اشکال کروی، بیضوی، دوکی انکلاوهای ماگمایی مافیک، به دلیل عدم مشاهده شواهد تغییر شکل پلاستیک حالت جامد، وجود معیارهای جریان ماگمایی و مرز مشخص با سنگ میزبان در مقیاس ماکروسکوپی و میکروسکوپی به حضور آنها به صورت گلبولها یا بستههای ماگمایی در ماگمای فلسیک میزباننسبت داده و با توجه به اختلاف ظاهری، نزدیکی کانیشناسی، بافتی و ژئوشیمیایی با سنگ میزبان، به منشأ متفاوت آنها و در واقع با وقوع آمیختگی ماگمایی مرتبط است. انکلاوهای ماگمایی فلسیک که به طور عمده شکل خاصی نداشته و قرابت کانیشناسی، ژئوشیمیایی آشکاری با میزبان نشان میدهند و در بخشهای حاشیهای و سقف توده دیده میشوند به گسیختگی حاشیهای در فازهای اولیه تزریق، در فشار ناشی از ضربانهای تزریق بعدی و جایگزینی ماگمای جدید نسبت داده شدهاند.
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
محمد فروزانفر؛ حمید ابریشمی مقدم؛ مریم دهقانی
چکیده
با وجود کاربرد مؤثر تصاویر SAR در استخراج خطوارهها و گسلها، تهیه مدل رقومی زمین و تعیین جابهجاییها و تغییر شکل زمین در اثر زلزله، این تصاویر به دلیل وجود نوفهای ضرب شونده به نام اسپکل (Speckle noise) از کیفیت رادیومتریک پایینی برخوردار هستند. بنابراین بهبود کیفیت این تصاویر به منظور استفاده بهینه از آنها در کاربردهای سنجش از دور، ...
بیشتر
با وجود کاربرد مؤثر تصاویر SAR در استخراج خطوارهها و گسلها، تهیه مدل رقومی زمین و تعیین جابهجاییها و تغییر شکل زمین در اثر زلزله، این تصاویر به دلیل وجود نوفهای ضرب شونده به نام اسپکل (Speckle noise) از کیفیت رادیومتریک پایینی برخوردار هستند. بنابراین بهبود کیفیت این تصاویر به منظور استفاده بهینه از آنها در کاربردهای سنجش از دور، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مقاله یک روش جدید و مؤثر به منظور بهبود کیفیت تصاویر SAR ارائه شده است. در این روش، ابتدا تصویر لگاریتمی SAR توسط تبدیل موجک (Wavelet) مختلط دو شاخه تجزیه میشود. آنگاه به منظور استخراج صحیح وابستگیهای بین مقیاسی، مؤلفه سیگنال ضرایب موجک در مقیاسهای مجاور به صورت مؤثری توسط توزیع دو بعدی همسانگرد (Isotropic)پایدار مدل میشود، در حالی که مؤلفه نوفه توسط یک توزیع گوسی دو بعدی همسانگرد تقریب زده خواهد شد. سپس یک تخمینگر دو متغیره بیز (Bivariate Bayesian estimator) برای جداسازی بهینه سیگنال از نوفه در فضای موجک طراحی میشود. مقایسههای کیفی و کمی روش پیشنهادی با چندین روش جدید کاهش نوفه اسپکل درتصاویر SAR، نشان از عملکرد بهینه این الگوریتم دارد.
مقاله پژوهشی
زهرا کریمی مصدق؛ محمد حسین آدابی؛ عباس صادقی
چکیده
مطالعات ژئوشیمی سازند آسماری در دو برش چینهشناسی از سازند آسماری واقع در تنگ سپو در حوالی شهر دهدشت (استان کهگیلویه و بویراحمد) و تنگ بن نزدیک به شهر بهبهان (استان خوزستان) به ترتیب با ستبراهای 260 و 214 متر، به همراه بخشهایی از رأس سازند پابده بررسی شد. در منطقه مورد مطالعه، نهشتههای کربناتی سازند آسماری با سن الیگوسن بالایی Oligocene ...
بیشتر
مطالعات ژئوشیمی سازند آسماری در دو برش چینهشناسی از سازند آسماری واقع در تنگ سپو در حوالی شهر دهدشت (استان کهگیلویه و بویراحمد) و تنگ بن نزدیک به شهر بهبهان (استان خوزستان) به ترتیب با ستبراهای 260 و 214 متر، به همراه بخشهایی از رأس سازند پابده بررسی شد. در منطقه مورد مطالعه، نهشتههای کربناتی سازند آسماری با سن الیگوسن بالایی Oligocene ) (Late و میوسن زیرین Miocene) (Early ، بین سازند پابده در زیر و سازند گچساران در بالا نهشته شده است. بر اساس مطالعات ایزوتوپی اکسیژن و کربن و تجزیه عنصری (عناصر فرعی و اصلی)، سازند آسماری بیشتر، تحت تأثیر دیاژنز جوی (meteoric) قرار گرفته است و روند J وارون (inverted-J trend) حاکی از تأثیر این نوع دیاژنز است. همچنین سامانه دیاژنتیکی از نوع بسته تا نیمه بسته، برآورد شده است. مطالعات ژئوشیمیائی حاکی از این است که ترکیب کانیشناسی اولیه سازند آسماری آراگونیتی است. بر اساس این تغییرات، مرز بین سازند پابده و سازند آسماری بر اساس مطالعات ایزوتوپ اکسیژن و کربن قابل تشخیص است. مقادیر ایزوتوپ اکسیژن و کربن برای سازند پابده، بیشتر منفی و برای سازند آسماری مثبت تا منفی است. افزون بر این، مقادیر عنصرSr در سازند پابده بیشتر از سازند آسماری است. تغییرات ایزوتوپی و عنصری بین شاتین (Chattian) و آکویتانین و بین آکویتانین (Aquitanian) و بوردیگالین (Burdigalian) بهنسبت روشن و مشخص است.
مقاله پژوهشی
محمد علی صالحی؛ محمد حسین آدابی؛ هرمز قلاوند؛ مینا خطیبی مهر
چکیده
در این نوشتار، سازند کربناتی فهلیان با سن کرتاسه پیشین (بریازین-هوتروین) به منظور شناسایی ریزرخسارهها، دیاژنز و بررسی کانیشناسی اولیه رسوبات در برش نمونه واقع در تاقدیس فهلیان و برش زیرسطحی(تحت الارضی) چاه 55 میدان نفتی گچساران مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای سنگنگاری منجر به شناسایی ده ریزرخساره شد که در 4 کمربند رخسارهای ...
بیشتر
در این نوشتار، سازند کربناتی فهلیان با سن کرتاسه پیشین (بریازین-هوتروین) به منظور شناسایی ریزرخسارهها، دیاژنز و بررسی کانیشناسی اولیه رسوبات در برش نمونه واقع در تاقدیس فهلیان و برش زیرسطحی(تحت الارضی) چاه 55 میدان نفتی گچساران مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای سنگنگاری منجر به شناسایی ده ریزرخساره شد که در 4 کمربند رخسارهای پهنه کشندی، لاگون، سد و دریای باز نهشته شدهاند. با توجه به ریزرخسارههای شناسایی شده، این توالی کربناتی بر روی یک سکوی کربناتی از نوع حاشیهدار(شلف) نهشته شده است. شناسایی سیمانهای مختلف نشان دهنده این است که سازند فهلیان به طور عمده تحت تأثیر دیاژنز هوازی قرار گرفته است. پراکندگی عناصر اصلی و فرعی و گستره ایزوتوپی اکسیژن 18 و کربن 13 آهکهای سازند فهلیان نشان دهنده ترکیب کانیشناسی اولیه آراگونیتی و همچنین تأثیر دیاژنز هوازی بر روی این نهشتهها در یک سیستم بسته و با نسبت آب به سنگ پایین است.
مقاله پژوهشی
جهانبخش دانشیان؛ مصطفی شهرابی؛ معصومه اخلاقی
چکیده
در این مطالعه 75 نمونه از نهشتههای سازند قم در برش چینهشناسی اندآباد در شمال خاور ماهنشان از نظر روزنداران موجود مورد بررسی قرار گرفتند. سازند قم در برش یادشده با ستبرای 301 متر شامل سنگآهک و مارن بوده و مرز آن با نهشتههای سازند سرخ فوقانی در بالا و سازند سرخ زیرین در پایین به صورت ناپیوستگی هم شیب است. در این بررسی به طور کلی ...
بیشتر
در این مطالعه 75 نمونه از نهشتههای سازند قم در برش چینهشناسی اندآباد در شمال خاور ماهنشان از نظر روزنداران موجود مورد بررسی قرار گرفتند. سازند قم در برش یادشده با ستبرای 301 متر شامل سنگآهک و مارن بوده و مرز آن با نهشتههای سازند سرخ فوقانی در بالا و سازند سرخ زیرین در پایین به صورت ناپیوستگی هم شیب است. در این بررسی به طور کلی 39 جنس و 65 گونه از روزنداران کفزی و 3 جنس و 5 گونه از روزنداران پلانکتون تشخیص داده شد که 37 جنس و 57 گونه از روزنداران از این ناحیه برای نخستین بار گزارش میشوند. از میان میکروفسیلهای موجود، روزنداران کفزی با توجه به تنوع و فراوانی اهمیت بیشتری داشته و مبنای بررسی زیستچینهنگاری قرار گرفتند. به علت شباهت مجموعه روزنداران کفزی سازند قم و سازند آسماری و نبود یک زونبندی زیستی رسمی برای سازند قم، از زونبندی زیستی Adams & Bourgeois (1967) که برای سازند آسماری ارائه شده در بررسیهای زیستچینهنگاری و تعیین سن نسبی نهشتههای سازند قم در برش چینهشناسی اندآباد استفاده شد. بر همین اساس و با توجه به گونههای شاخص معرفی شده در زونبندی زیستی یادشده برش چینهشناسی اندآباد با زیستزونهای شماره 1 و2 قابل تطبیق و مقایسه است. بر پایه حضور، تجمع و گسترش چینهشناسی روزنداران سن نهشتههای سازند قم در برش اندآباد اکیتانین پسین تا بوردیگالین تعیین شد. تجمع، فراوانی و تنوع گونهای روزنداران در نمونههای برش اندآباد تغییر شرایط محیطی را نشان میدهد و در طول برش تنوع روزنداران به طور متناوب کاهش و افزایش مییابد. این در حالی است که بیشترین تنوع روزنداران تا 16 گونه میرسد. نهشتههای سازند قم در برش اندآباد بر مبنای تغییرات تنوع گونهای به 9 تجمع (assemblage) A تا I تقسیمبندی شد. بر پایه فراوانی روزنداران در هر تجمع نهشتههای سازند قم مربوط به محیط دریایی و سکوی قارهای درونی ( (inner shelf بوده و با تغییرات ژرفا همراه بوده است.
مقاله پژوهشی
صمد علیپور؛ رامین نیک روز
چکیده
محدوده معدنی شهرستن در پیرانشهر، بیشترین تولید کننده سنگهای نمای نوع گرانیتی در ایران است. در این محدوده حدود 25 معدن فعال وجود دارد. جنس بیشتر سنگهای نفوذی از نوع سینیت، مونزونیت، گابرو و گرانیت است، که در منطقه وسیعی رخنمون دارند. از نظر ترکیب شیمیایی، سنگ اصلی منطقه، آلکالی سینیت است. تنوع بافتی و ترکیب سنگها، همراه با تغییرات ...
بیشتر
محدوده معدنی شهرستن در پیرانشهر، بیشترین تولید کننده سنگهای نمای نوع گرانیتی در ایران است. در این محدوده حدود 25 معدن فعال وجود دارد. جنس بیشتر سنگهای نفوذی از نوع سینیت، مونزونیت، گابرو و گرانیت است، که در منطقه وسیعی رخنمون دارند. از نظر ترکیب شیمیایی، سنگ اصلی منطقه، آلکالی سینیت است. تنوع بافتی و ترکیب سنگها، همراه با تغییرات شدید رنگ در فواصل اندک، همراه درزهها، گسلها و روراندگی در پیرامون این سنگها که تا حد زیادی نیز دگرگون و تکتونیزه شدهاند، مشکلات فراوانی را در مرحله بهرهبرداری فراهم میآورند. بررسی نمودارهای گلسرخی با سیستمهای درزه آماری در معادن سنگهای تزئینی این منطقه با هدف کاهش هزینهها و انتخاب روش بهینه استخراج، در این معادن انجام گرفته است. نتیجه بررسی نشان میدهد که با توجه به روند کلی چینخوردگیها در امتداد شمالباختر- جنوب خاور، برای کاهش ضایعات و افزایش راندمان کار باید سینه کارهای بخش مرکزی (حوالی شهرستن، حجران و قلات) در راستای شمالی- جنوبی و در بخش شمال باختری (قلات، سیوگده و کانی نبتیان) در امتداد شمال باختری- جنوب خاوری و در منطقه پانه سر و خاور شهرستن در راستای شمال خاوری- جنوب باختری باشند.
مقاله پژوهشی
حمیده امینی؛ مرتضی فتاحی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
گسل درونه، یک گسل راستالغز چپبر و فعال در شمال خاور ایران است که اثر سطحی آن حدود 700کیلومتر درازا دارد. این گسل در طول مسیر خود نهشتههای ترشیری و کواترنری را قطع میکند. در چند بخش از آن میتوان نهشتههایی وابسته به دورههای پالئوژن، نئوژن و مخروطافکنههای کواترنری را شناسایی کرد که در آنها جابهجاییهای ناشی از گسلش ...
بیشتر
گسل درونه، یک گسل راستالغز چپبر و فعال در شمال خاور ایران است که اثر سطحی آن حدود 700کیلومتر درازا دارد. این گسل در طول مسیر خود نهشتههای ترشیری و کواترنری را قطع میکند. در چند بخش از آن میتوان نهشتههایی وابسته به دورههای پالئوژن، نئوژن و مخروطافکنههای کواترنری را شناسایی کرد که در آنها جابهجاییهای ناشی از گسلش دیده میشود؛ از خاور بیرق تا خاور خلیلآباد، در نهشتههای نئوژن میتوان جابهجاییهایی بین 91- 457 متر را در تصاویر لندست مشاهده کرد. در آبراهههایی که بر روی این واحدها جریان دارند نیز جابهجاییهایی قابل مشاهده است. در این نوشتار، تلاش شده است تا تاریخچه اخیر گسلش، با استفاده از جابهجاییهای بهدست آمده و نرخلغزش گسل، محاسبه شود. مطابق انتظار، سن آغاز جابهجایی واحدهای زمینشناسی بسیار کمتر از سن واحدها در نقشههای زمینشناسی و سن آبراهههایی که بر روی این واحدها جریان دارند کمتر از سن واحدها بهدست آمده است و از آنجا که در چندین هزار سال گذشته جابهجا شدهاند، تأییدی بر فعال بودن گسل درونه در زمان حال هستند.
مقاله پژوهشی
محبوبه حسینی برزی؛ نجمه اعتمادسعید
چکیده
به منظور شناخت محیط رسوبی و بررسی تغییرات سطح آب، سازند لالون به سن کامبرین پیشین در برش باهمو به ستبرای 550 متر واقع در بلوک پشت بادام، مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات صحرایی، برداشت 110 دادة جریان دیرینه و بررسی سنگشناسی، بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی و تجزیه پراش اشعه ایکس نمونههای شیلی، منجر به تحلیل رخسارهای، تعیین جهت جریان ...
بیشتر
به منظور شناخت محیط رسوبی و بررسی تغییرات سطح آب، سازند لالون به سن کامبرین پیشین در برش باهمو به ستبرای 550 متر واقع در بلوک پشت بادام، مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات صحرایی، برداشت 110 دادة جریان دیرینه و بررسی سنگشناسی، بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی و تجزیه پراش اشعه ایکس نمونههای شیلی، منجر به تحلیل رخسارهای، تعیین جهت جریان دیرینه و تفسیر محیط رسوبی دیرینه در این سازند شد. تحلیل رخسارههای سنگی حاکی از وجود 5 رخسارة سنگی سیلیسی آواری دانه درشت (Gm)، دانه متوسط (Sp, St, Sh) و دانه ریز (Fl) و یک رخسارة کربناتی (دولومیتی) در این نهشتهها میباشد. رخسارههای به دست آمده به همراه الگوی بایمدال دو قطبی و شواهد سنگشناسی مانند وجود ماسهسنگهای گلوکونیتدار با بلوغ بافتی و ترکیبی بالا، نشان دهندة رسوبگذاری این نهشتهها در محیط پهنه کشندی است. بررسی تغییرات نسبی سطح آب دریا در برش مورد مطالعه، حاکی از وجود دو توالی متمایز میباشد که با ناپیوستگی نوع اول (SB1) محصور شدهاند.
مقاله پژوهشی
یوسف شرقی؛ فیروز علی نیا؛ حمیدرضا سیاهکوهی
چکیده
توموگرافی از زمان اولین رسید برای ارایه تصویری از ساختار سرعتی زیر زمین از امواج لرزهای استفاده میکند. این روش بهطور وسیع در علومزمین و زمینشناسی مهندسی بهکار میرود. زمان سیر امواج حاصل از چشمه لرزهای که توسط گیرندهها دریافت میشوند، برای مطالعه محدوده بین چشمه و گیرندهها بهکار میرود. این نوشتار، برداشتهای توموگرافی ...
بیشتر
توموگرافی از زمان اولین رسید برای ارایه تصویری از ساختار سرعتی زیر زمین از امواج لرزهای استفاده میکند. این روش بهطور وسیع در علومزمین و زمینشناسی مهندسی بهکار میرود. زمان سیر امواج حاصل از چشمه لرزهای که توسط گیرندهها دریافت میشوند، برای مطالعه محدوده بین چشمه و گیرندهها بهکار میرود. این نوشتار، برداشتهای توموگرافی انجام یافته در ساختگاه سد بختیاری را مورد بررسی قرار میدهد. هدف این بررسی، پیدا کردن زونهای کمسرعتی است که منطبق با بخشهای درزهدار با پتانسیل نشت در جناحین ساختگاه است. برای تجزیه و تحلیل دادههای برداشت شده در سد بختیاری، تحلیل توموگرافی سه بعدی انجام شده است. توانایی تحلیل سه بعدی برای مقابله با مسئله عدم یکتایی جواب در دادههای توموگرافی، یک برتری بسیار بالا بهشمار میرود برای ردیابی پرتو و محاسبه زمان رسید در هر تکرار، از روش ارائه شده توسط Um & Thurber (1987)استفاده شده و عملیات وارون با استفاده از تکنیک SIRT صورت گرفته است. در این مطالعه، میانگین سرعت در بیشتر مقاطعی که برداشت توموگرافی در آنها انجام شده در حدود km/s 3 بهدست آمده است. با استناد به رابطهBarton (2006) میتوان گفت که نفوذپذیری تکیهگاههای سد، در مجموع پایین است. در جناح راست و در افقهای بالاتر از 690 متری، یک زون کمسرعت دیده میشود که نشاندهنده گسترش زونهای ضعیف موجود در سطح تا این ژرفا است. با وجود حضور زونهای ضعیف در برخی از توموگرامها، کیفت توده سنگ ساختگاه در مجموع خوب است و با طراحی پرده آببند مناسب میتوان از نشت آب از این زونها جلوگیری کرد.
مقاله پژوهشی
حسین مصدق؛ محمد لنگرانی
چکیده
رخسارههای کربناتی پرمین در البرز مرکزی، دارای جلبکهای آهکی فراوانی هستند. بررسی این رخسارهها منجر به شناسایی گونههای مختلفی از سیانوباکتریها, جلبکهای سبز داسیکلاداسه و ژیمنوکودیاسه و جلبکهای فیلویید شده است. در این نهشتهها، جلبکهای فیلویید در رخسارههای آهکی مرتبط با پشتههای کربناتی شناسایی شدهاند. سیانوباکتریها ...
بیشتر
رخسارههای کربناتی پرمین در البرز مرکزی، دارای جلبکهای آهکی فراوانی هستند. بررسی این رخسارهها منجر به شناسایی گونههای مختلفی از سیانوباکتریها, جلبکهای سبز داسیکلاداسه و ژیمنوکودیاسه و جلبکهای فیلویید شده است. در این نهشتهها، جلبکهای فیلویید در رخسارههای آهکی مرتبط با پشتههای کربناتی شناسایی شدهاند. سیانوباکتریها کم و بیش به صورت قشرساز در رخسارههای کشندی تا لاگونی رمپ درونی گسترش داشته و جلبکهای سبز داسیکلاداسه و ژیمنوکودیاسه به طور عمده در رخسارههای کمژرفای رمپ درونی یافت شدهاند. جلبکهای ژیمنوکودیاسه نسبت به داسیکلاداسهها تا ژرفای بیشتری گسترش داشتهاند. حضور سیانوباکتریها در توالیهای رسوبی منطبق بر مرز سکانسی نوع اول بوده است. جلبکهای فیلویید در رخسارههای مرتبط با سطح پیشروی سکانس حضور داشته و بیشترین فراوانی جلبکهای سبز داسیکلاداسه و ژیمنوکودیاسه در پیرامون بیشترین سطح غرقابی و سیستمتراکت تراز بالا ثبت شده است. فراوانی جلبکهای سبز آهکی از قاعده به رأس پاراسکانسهای کربناتی افزایش نشان میدهد. فراوان شدن جلبکهای سبز آهکی ارتباط نزدیکی با گرمشدگی اقلیمی و گذر از شرایط سردخانهای به گلخانهای در پرمین البرز نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
زهرا بدرزاده؛ مسیب سبزهئی؛ ابراهیم راستاد؛ محمد هاشم امامی؛ دومینگو خیمنو
چکیده
کانسار سولفید تودهای سرگز، در شهرستان جیرفت (جنوب خاور استان کرمان) در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی واقع است. بازالتهای بالشی با سن احتمالی تریاس بالایی- ژوراسیک زیرین و با گسترش حدود 2 کیلومتر مربع، سنگ میزبان کانسار سولفید تودهای سرگز هستند. رخداد کانهزایی در درون سنگهای بازالتی تا آندزی بازالتی، وجود افق ژاسپیلیت و لایههای ...
بیشتر
کانسار سولفید تودهای سرگز، در شهرستان جیرفت (جنوب خاور استان کرمان) در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی واقع است. بازالتهای بالشی با سن احتمالی تریاس بالایی- ژوراسیک زیرین و با گسترش حدود 2 کیلومتر مربع، سنگ میزبان کانسار سولفید تودهای سرگز هستند. رخداد کانهزایی در درون سنگهای بازالتی تا آندزی بازالتی، وجود افق ژاسپیلیت و لایههای آهن- منگنز در بخشهای جانبی کانسار، تشکیل منطقه کانیسازی رشتهای (Stringer Zone) بهطور ناهمشیب با توده معدنی، وجود پیریت به عنوان کانی سولفیدی اصلی، وجود ساخت و بافت برشی و وجود منطقهبندی کانیایی در توده معدنی، همگی حاکی از این است که کانسار سرگز از نوع کانسارهای سولفید تودهای آتشفشانزاد است. کانیشناسی این کانسار، ساده و بهطور عمده شامل کانیهای پیریت، کالکوپیریت و اسفالریت است. وجود نسلهای مختلف کانیها در توده معدنی، تفاوت در شکل، اندازه، رابطه متقابل بین کانیها، تأخر و تقدم در رشد کانیها، بافتهای جایگزینی، تشکیل بافتهای برشی گسترده و منطقهبندی کانیایی آن نشاندهنده تاریخچه تکامل پیچیده کانسار و حاکی از فرایندهای همزمان و پس از نهشت کانسنگ است. براساس مطالعات کانیشناسی و ساخت و بافت، چهار مرحله اصلی کانهزایی تشخیص داده شد. مرحله اول عمدتاً همراه با تشکیل کانیهای سولفیدی به صورت پیریتهای غنی از As و مقادیر فرعی اسفالریت، کوارتز و باریت است. پیریت فرامبوییدال و پیریت و اسفالریت کولوفرم در این مرحله تشکیل شدهاند. در این مرحله همچنین، ریزش دودکش سولفیدی، احتمالاً به واسطه انحلال زمینه انیدریتی، موجب تشکیل انباشتهایی از برشهای سولفیدی شده است. مرحله دوم با تشکیل کانیهای پیریت، اسفالریت، تنانتیت- تتراهدریت وگالن به صورت وجهدار و دانهدرشت دنبال شده است که کانی پیریت نسبت به پیریتهای مرحله اول دارای میزان کبالت بالاتری است. در مرحله سوم، سولفیدهای مرحله اول و دوم تحت تأثیر فرایند پالایش زونی (Zone Refining) و جایگزینی توسط کالکوپیریت قرار گرفتهاند. در این مرحله، زون غنی از کالکوپیریت در بخش زیرین و زون غنی از اسفالریت، تنانتیت- تتراهدریت و مقدار کم گالن در بخش بالایی کانسار طی فرایند پالایش زونی تشکیل شده است. در مرحله چهارم، کالکوپیریت تهنشست یافته در بخش زیرین کانسار، تحت تأثیر فرایند یادشده بازیافت(Over Refining) ، شسته شده و همراه با کربنات جایگزینکننده باریت، زون غنی از اسفالریت و کالکوپیریت را در بخش بالایی کانسار تشکیل داده و زون غنی از پیریت را در بخش زیرین بر جای گذاشته است.
مقاله پژوهشی
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز؛ ریچارد واکر؛ رضا سلامتی؛ عباس قاسمی؛ علیرضا شافعی
چکیده
گسل فیروزکوه در بیشتر بخش خود در لبه جنوبی دره فیروزکوه در باختر البرز مرکزی قرار دارد. گسل فیروزکوه با درازای 70 کیلومتر و راستای جنوب باختری- شمال خاوری و سازوکار کار چپگرد- کششی از جمله ساختارهای گسله و مهم در ناحیه البرز مرکزی است. از این گسل در گذشته به عنوان گسل فشاری با شیب به سوی جنوب یاد شده است. پژوهشهای پارینه لرزهشناسی ...
بیشتر
گسل فیروزکوه در بیشتر بخش خود در لبه جنوبی دره فیروزکوه در باختر البرز مرکزی قرار دارد. گسل فیروزکوه با درازای 70 کیلومتر و راستای جنوب باختری- شمال خاوری و سازوکار کار چپگرد- کششی از جمله ساختارهای گسله و مهم در ناحیه البرز مرکزی است. از این گسل در گذشته به عنوان گسل فشاری با شیب به سوی جنوب یاد شده است. پژوهشهای پارینه لرزهشناسی و سن سنجی رادیوکربن در راستای گسل راستالغز – چپگرد فیروزکوه نشانگر رخداد زمینلرزههای بزرگ در البرز مرکزی در طی هولوسن است. در این نوشتار دادههای به دست آمده از یکی از دو ترانشه حفر شده با درازای 40 متر، پهنای 2 متر و ژرفای 4 متر واقع در خاور فیروزکوه ارائه میشود. در محلی که اثرات به جای مانده از آخرین زمینلرزه رخداده بر اثر جنبش گسل فیروزکوه در دومین ترانشه (F2) یافت شده است. رخداد آخرین زمینلرزه با اثرات به جای مانده از گسلخوردگی جوان بر روی نهشتههای سطحی که خود به طور چینهای پوشاننده آبرفتهای دارای قطعاتی از استخوانهای انسانی است، قابل رهگیری است. سن بهدست آمده برای این قطعات استخوانی که در ژرفای70-60 سانتیمتری ترانشه یافت شده است بر اساس روش کربن 14 برابر28 ± 1159سال (پیش از 1950 میلادی، BP) برآورد میشود. با توجه به نرخ لغزش برآورد شده در هر رخداد لرزهای که از بررسی نگاشت (لوگ) پارینه لرزهشناسی دیواره خاوری ترانشه (F1) به دست آمده است، بزرگای برآورد شده برای هر لرزه کهن نزدیک به 7 است.
مقاله پژوهشی
محسن رضایی؛ امین سرگزی
چکیده
برداشت بیش از حد مجاز از آبخوان آبرفتی دشت گوهرکوه در جنوب باختر زاهدان، منجر به کاهش تراز آب زیرزمینی شده است. به منظور شناخت کاملتر آبخوان و بررسی اثرات احتمالی اجرای طرح تغذیه مصنوعی، جریان آب زیرزمینی این دشت، با مدل ریاضی شبیهسازی شده است. در این مطالعه از نگاشت(لاگ)های حفاری، آماربرداری از منابع آبی، دادههای پیزومتری و ...
بیشتر
برداشت بیش از حد مجاز از آبخوان آبرفتی دشت گوهرکوه در جنوب باختر زاهدان، منجر به کاهش تراز آب زیرزمینی شده است. به منظور شناخت کاملتر آبخوان و بررسی اثرات احتمالی اجرای طرح تغذیه مصنوعی، جریان آب زیرزمینی این دشت، با مدل ریاضی شبیهسازی شده است. در این مطالعه از نگاشت(لاگ)های حفاری، آماربرداری از منابع آبی، دادههای پیزومتری و آزمایشهای پمپاژ، استفاده شده است. مدل عددی جریان برای پیشبینی تغییرات سطح آب در آینده، مورد استفاده قرار گرفته است. به علت نوسانات کمتر در تراز آب زیرزمینی، بهمنماه 1381 به عنوان شرایط پایدار مورد واسنجی قرار گرفت. سپس از اسفند 1381 تا اسفند 1382 واسنجی برای شرایط ناپایدار انجام شد. در انتها نیز تحلیل حساسیت و صحتسنجی(برای اسفند 1382 تا اسفند 1383) بر روی مدل اعمال شد. پس از اتمام ساخت مدل برای آبخوان دشت گوهرکوه، به بررسی اثرات اجرای طرح تغذیه مصنوعی بر روی آبخوان دشت گوهرکوه پرداخته شد که بر اساس شرایط موجود، بهترین محل برای اعمال تغذیه مصنوعی بخشهای شمالی آبخوان (مجاور چاه مشاهدهای P9) است. واکنش آبخوان در برابر اعمال تغذیه مصنوعی مثبت است و تغذیه مصنوعی اثر مخربی روی آبخوان ندارد.
مقاله پژوهشی
محمدحسین بصیری؛ سیما سیدسلماسی
چکیده
سنگهای قیمتی یکی از منابع درآمدزا و اشتغالزا در دنیا به شمار میروند که پتانسیل ایجاد ارزش افزوده قابل توجهی را در خود نگاه داشتهاند. به طوریکه امروزه استخراج، فرآوری و صادرات سنگهای قیمتی بخش مهمی از اقتصاد کشورهایی چون آفریقای جنوبی، برمه، تایلند، چین، هند، ایالات متحده و بسیاری از کشورها را تشکیل میدهد و تصور حذف این ...
بیشتر
سنگهای قیمتی یکی از منابع درآمدزا و اشتغالزا در دنیا به شمار میروند که پتانسیل ایجاد ارزش افزوده قابل توجهی را در خود نگاه داشتهاند. به طوریکه امروزه استخراج، فرآوری و صادرات سنگهای قیمتی بخش مهمی از اقتصاد کشورهایی چون آفریقای جنوبی، برمه، تایلند، چین، هند، ایالات متحده و بسیاری از کشورها را تشکیل میدهد و تصور حذف این صنعت برای تعدادی از این کشورها حکم حذف صنعت نفت در کشور ما را دارد. در کشور ما برخلاف منابع قابل توجهی از سنگهای قیمتی، تاکنون عملیات اکتشافی سیستماتیک و اقدامات چشمگیری برای استخراج و فرآوری صورت نگرفته است و تنها اندکی به صورت خام مورد بهرهبرداری غیراقتصادی قرار گرفته است. از مزیتهای نسبی توسعه این صنعت در ایران میتوان به وجود ذخایر قابل توجهی از سنگهای قیمتی در کشور، زمینه مذهبی مصرف مصنوعات سنگی و نیز ذوق و هنر ایرانی اشاره کرد. در این تحقیق بازار جهانی سنگهای قیمتی، ارزش افزوده و اشتغالزایی بالای این صنعت مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش SWOT جایگاه این صنعت در کشور و نیز نکات مثبت و منفی آن مورد بحث و تحلیل قرار گرفته و استراتژی و راهبردهای توسعه این صنعت پیشنهاد شده است.
مقاله پژوهشی
منیره خیرخواه؛ محمدهاشم امامی
چکیده
در منتهیالیه شمال باختری ایران، در منطقه آذربایجان غربی سنگهای آتشفشانی بازیک در طی کواترنری گسترش وسیعی یافتهاند. این منطقه در بخش میانی کوهزاد آلپ- هیمالیا و در فلات مرتفع ایران -ترکیه در آناتولی خاوری واقع شده است. گدازههای بازیک کواترنری با طیف ترکیبی متنوعی از بازالت قلیایی، بازالت آندزیتی، تراکی بازالت آندزیتی تا ...
بیشتر
در منتهیالیه شمال باختری ایران، در منطقه آذربایجان غربی سنگهای آتشفشانی بازیک در طی کواترنری گسترش وسیعی یافتهاند. این منطقه در بخش میانی کوهزاد آلپ- هیمالیا و در فلات مرتفع ایران -ترکیه در آناتولی خاوری واقع شده است. گدازههای بازیک کواترنری با طیف ترکیبی متنوعی از بازالت قلیایی، بازالت آندزیتی، تراکی بازالت آندزیتی تا تراکیت و با گستره وسیع بر روی نهشتههای رسوبی قرار گرفتهاند. این سنگها که از مراکز آتشفشانی، شکستگیهای ژرف، گسلهای امتدادلغز در حوضههای فراکششی برون ریزی داشتهاند، از ویژگی های ساختاری، سنگشناختی متفاوتی برخوردارند. در راستای پژوهش بر روند تکامل و منشأ ماگماهای بازالتی منطقه و بر اساس بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و سنگشناسی، ده نمونه از منطقه برای بررسیهای ایزوتوپی نسبتهای 143Nd/144Nd , 87Sr/86Sr انتخاب شد که حاصل آن مقایسه با دادههای ایزوتوپی سنگهای بازالتی مشابه در ترکیه است. تفسیر بررسیهای ایزوتوپی بر روی نمونههای بازیک آذربایجان گویای آن است که منشأ ماگماهای بازالتی در شمال باختری آذربایجان، گوشتهای و در محدوده ترکیب کلی زمین (Bulk Earth) واقع شدهاند. ترکیب سنگهای بازالتی شمال منطقه گوشته تا حدودی تهی شده (depleted mantle) که در مناطق جنوبی همراه با آلایش پوستهای میباشند.
مقاله پژوهشی
نسرین خانمحمدی؛ احمد خاکزاد؛ جواد ایزدیار
چکیده
کانسارآهن ذاکر(شمال خاور زنجان) در نوار ولکانوپلوتونیک طارم در زون ساختاری البرز باختری- آذربایجان واقع شده است. واحدهای سنگشناسی در محدوده کانسار، سنگهای آتشفشانی - آذرآواری با ترکیب توف برشی- لاپیلی توف و گدازههای آندزیتی- بازالتی بخش آمند تشکیلات کرج هستند که طاقدیسی را تشکیل دادهاند و تودههای نفوذی با ترکیب کوارتزمونزودیوریت، ...
بیشتر
کانسارآهن ذاکر(شمال خاور زنجان) در نوار ولکانوپلوتونیک طارم در زون ساختاری البرز باختری- آذربایجان واقع شده است. واحدهای سنگشناسی در محدوده کانسار، سنگهای آتشفشانی - آذرآواری با ترکیب توف برشی- لاپیلی توف و گدازههای آندزیتی- بازالتی بخش آمند تشکیلات کرج هستند که طاقدیسی را تشکیل دادهاند و تودههای نفوذی با ترکیب کوارتزمونزودیوریت، کوارتز مونزونیت و کوارتز سینیت(با سن الیگوسن) در امتداد محور طاقدیس موجود در این واحدها جایگیری کردهاند. کانهزایی آهن در حدفاصل توده نفوذی و سنگهای آتشفشانی روی داده است. کانه اصلی کانسنگ، مگنتیت- آپاتیت همراه با مقادیرکمی کوارتز و کلسیت است. افزون بر کانیسازی آهن- آپاتیت، کانیهای سولفیدی پیریت همراه با مقادیرکمی کالکوپیریت به صورت رگچهای پس از کانسنگ اصلی در منطقه تشکیل شدهاند. کانیسازی در 5 شکل رگچههای استوکورک مگنتیت، مگنتیت- آپاتیت تودهای، مگنتیت - آپاتیت نواری (باندی)، مگنتیت-آپاتیت رگهای و رگچههای سولفیدی در محدوده دیده میشود. نفوذ توده معدنی در سنگهای آتشفشانی میزبان موجب متاسوماتیسم اسکارنی و تشکیل کانیهای اکتینولیت، تالک، کلریت، فلوگوپیت، کوارتز، کلسیت و اپیدوت شده است. بر اساس بررسیهای ژئوترموبارومتری بخش اسکارنی، واکنشهای دگرگونی در حضور سیالی با ترکیب XCO2=0.9، دمای500- 400 درجه سانتیگراد و فشار حدود 2 کیلو بار انجام گرفته است. بررسیهای بافتی و ساختی در ناحیه نشان میدهد که ماده معدنی از توده گرانیتوییدی ذاکر منشأ گرفته و در سنگهای آتشفشانی میزبان نفوذ کرده است. شواهد کانهنگاری از منشأ ماگمایی نوع کایرونای این کانسار حمایت میکند.
مقاله پژوهشی
علیرضا رجبی هرسینی
چکیده
شیلهای سیلورین (سازند سرچاهان) با حجم بالای مواد آلی، اصلیترین سنگ منشأ مخازن گروه دهرم (سازندهای کنگان و دالان) در میدان گازی پارس جنوبی (واقع در آبهای خلیجفارس) هستند. در بررسی روی مغزههای حفاری تهیه شده از دو چاه، در بخشهایی از سازند کنگان در میدان یاد شده، آثار هیدروکربوری (بقایای نفت مرده و بیتومن) دیده شد. در پارهای از ...
بیشتر
شیلهای سیلورین (سازند سرچاهان) با حجم بالای مواد آلی، اصلیترین سنگ منشأ مخازن گروه دهرم (سازندهای کنگان و دالان) در میدان گازی پارس جنوبی (واقع در آبهای خلیجفارس) هستند. در بررسی روی مغزههای حفاری تهیه شده از دو چاه، در بخشهایی از سازند کنگان در میدان یاد شده، آثار هیدروکربوری (بقایای نفت مرده و بیتومن) دیده شد. در پارهای از گزارشهای قدیمی، به سنگ منشأ بودن رسوبات تریاس زیرین (سازند کنگان) اشاره شده است؛ به عبارتی، گفته میشد که سازند کنگان در تولید محتویات مخزنی (گازها و کاندنسیتها) نقش داشته است. مطالعه اخیر در قالب شناخت و بررسی ویژگیهای ژئوشیمیایی آثار هیدروکربوری (قیر و مواد آسفالتنی) موجود در سازند کنگان (نه محتویات مخزنی) نشان میدهد، هیدروکربورهای یاد شده از میانلایههایی با ترکیب شیلی و شیلی- آهکی در بخشهایی از سازند کنگان تولید شدهاند، اما چون فاقد مقدار مواد آلی لازم برای تولید در حجم عظیم هیدروکربور بوده و در ضمن از نظر بلوغ، نمونههای بررسی شده در اواخر دیاژنز- اوایل کاتاژنز (شروع پنجره تولید نفت) هستند، به نظر میرسد که ارتباطی با هیدروکربورهای تولیدی از شیلهای سیلورین ندارند.
مقاله پژوهشی
علی اکبر بهاری فر
چکیده
کلریتویید، به عنوان یکی از کانیهای دگرگونی متاپلیتها در درجات پایین تا متوسط دگرگونی، در متاپلیتهای منطقه همدان یافت نمیشود. مقایسه نتایج تجزیه شیمیایی نمونههای همدان با معیارهای ژئوشیمیایی سنگهای کلریتوییددار، نشان میدهد که نمونههای همدان دارای ترکیب شیمیایی مساعد بودهاند. از آن جا که دما و فشار نیز در بسیاری ...
بیشتر
کلریتویید، به عنوان یکی از کانیهای دگرگونی متاپلیتها در درجات پایین تا متوسط دگرگونی، در متاپلیتهای منطقه همدان یافت نمیشود. مقایسه نتایج تجزیه شیمیایی نمونههای همدان با معیارهای ژئوشیمیایی سنگهای کلریتوییددار، نشان میدهد که نمونههای همدان دارای ترکیب شیمیایی مساعد بودهاند. از آن جا که دما و فشار نیز در بسیاری از سنگها در محدوده پایداری کلریتویید است؛ ترکیب سیال، به عنوان تنها عامل مؤثر احتمالی، مد نظر قرار گرفت. بررسیها نشان میدهد که به علت وجود گرافیت در متاپلیتهای منطقه همدان، ترکیب سیال H2O در این منطقه خالص نبوده و بیشترین مقدار مجاز آب در سیالهای منطقه همدان، با توجه به دامنه تغییرات دما و فشار، در حدود 9/0 بوده است. به این ترتیب به نظر میرسد برای پیدایش کلریتویید، مقدارXH2O سیالها در زمان دگرگونی باید بیش از 9/0 باشد. احتمال دارد با اعمال محدودیت یادشده از نظر سیال، بسیاری از محدودیتهای ژئوشیمیایی اعلام شده پیشین، منتفی شده و تناقضهای موجود در معیارهای ژئوشیمیایی پیشین، برطرف شود.
مقاله پژوهشی
میرحسن میریعقوبزاده؛ محمدرضا قنبرپور
چکیده
سطح تحت پوشش برف یکی از پارامترهای مهم و دخیل در میزان جریان رواناب حاصل از ذوب برف بوده و با توجه به مشکل بودن پایش و اندازهگیری میزان سطح تحت پوشش برف در حوزههای آبخیز کوهستانی تصاویر ماهوارهای به عنوان جایگزین پایشها و عملیاتهای زمینی تهیه نقشه سطح تحت پوشش برف در حوزههای آبخیز مطرح شدهاند. سطح تحت پوشش برف حاصل از پردازش ...
بیشتر
سطح تحت پوشش برف یکی از پارامترهای مهم و دخیل در میزان جریان رواناب حاصل از ذوب برف بوده و با توجه به مشکل بودن پایش و اندازهگیری میزان سطح تحت پوشش برف در حوزههای آبخیز کوهستانی تصاویر ماهوارهای به عنوان جایگزین پایشها و عملیاتهای زمینی تهیه نقشه سطح تحت پوشش برف در حوزههای آبخیز مطرح شدهاند. سطح تحت پوشش برف حاصل از پردازش تصاویر ماهوارهای را میتوان به عنوان یکی از مهمترین دادههای ورودی در شبیهسازی رواناب حاصل از ذوب برف تلقی نمود. در این نوشتار، از تصاویر ماهوارهای MODIS برای تهیه نقشه سطح تحت پوشش برف در حوزه آبخیز سد کرج استفاده شده است. به منظور بررسی میزان اختلاف در بازتابش باندهای مختلف در تصاویر، نیمرخبرداری انجام و بدین شکل قابلیت کاربرد شاخص پوشش برفی در تصاویر ماهوارهای MODIS مورد تأیید قرار گرفت. در انتها، شبیهسازی رواناب ذوب برف در حوزه آبخیز سد کرج به عنوان یکی از کاربردهای اساسی پردازش تصاویر ماهوارهای و استخراج سطح پوشش برف ارائه شده است. نتایج نشان میدهد شاخص پوشش برفی همراه با آستانهگذاری طیفی بر روی باند 2 و 4 رابطهای پایدار در استخراج نقشه پوشش برفی را ارائه مینماید. همچنین جریان شبیهسازی شدهدر سال آبی 81-80 با ضریب تبیین 4678/0 و تفاضل حجم 1292/0 متر مکعب بر ثانیه نشان از دقت دادههای حاصل از نقشههای پوشش برفی به دست آمده از تصاویرMODIS دارد.
مقاله پژوهشی
امیرحسین صدر؛ محمد محجل؛ علی یساقی
چکیده
در پهنه برخوردی کوهزاد زاگرس سبک ساختاری از بخش درونی (پهنه سنندج - سیرجان) به سمت بخش بیرونی (زاگرس) به ترتیب از سبک ستبر پوسته به سبک نازک پوسته تغییر مینماید. در این پهنه، گسلهای راندگی با روند شمال باختر - جنوب خاور و شیب به سمت شمال خاوری، قدیمیترین واحدهای ترادف رسوبی را به سطح رساندهاند. بر اساس الگوی دگرشکلی، پهنه برخوردی ...
بیشتر
در پهنه برخوردی کوهزاد زاگرس سبک ساختاری از بخش درونی (پهنه سنندج - سیرجان) به سمت بخش بیرونی (زاگرس) به ترتیب از سبک ستبر پوسته به سبک نازک پوسته تغییر مینماید. در این پهنه، گسلهای راندگی با روند شمال باختر - جنوب خاور و شیب به سمت شمال خاوری، قدیمیترین واحدهای ترادف رسوبی را به سطح رساندهاند. بر اساس الگوی دگرشکلی، پهنه برخوردی کوهزاد زاگرس را میتوان به دو محدوده مشخص که توسط راندگی اصلی زاگرس از یکدیگر جدا شدهاند، تفکیک نمود، بخش بیرونی به طور عمده ساختار راندگی فلسی نازک پوسته دارد، اما بخش درونی دارای کوتاهشدگی بیشتر، دگرشکلی پیسنگ و ساختار دوپلکسی است. در بخش درونی سفرههای راندگی متعددی که از سنگهای دگرگونی منشأ گرفتهاند و تا پیشانی راندگی اصلی زاگرس پیشروی نمودهاند، گسترش یافته است. سازوکار حرکتی این سفرههای راندگی، گرانشی و زمینساختی بوده و تا مسافتهایی از 2 تا 20 کیلومتر جابهجا شدهاند. افزون بر گسلهای پیسنگی موازی روند زاگرس (گسل اصلی جوان زاگرس)، گسلهای پیسنگی عمود بر روند زاگرس (در اینجا به نام گسل پیسنگی ازنا معرفی میشود) نیز دگر شکلی منطقه را تحتتأثیر قرار دادهاند که سبب تغییر سبک دگرریختی در طول پهنه برخوردی شدهاند.
مقاله پژوهشی
رضا کهنسال؛ صدیقه ذوالفقاری؛ مهرداد قهرایی پور
چکیده
این منطقه بخش کوچکی از ناحیه ساختاری سبزوار است که در بین استانهای سمنان و خراسان رضوی جای دارد. در این ناحیه سن کهنترین سنگهای رسوبی، ژوراسیک میانی است و همراه با آنها افقهایی از گدازههای ریولیتی - ریوداسیتی با گرایش کلسیمی- قلیایی وجود دارند. پیدایش نخستین گدازههای بازالتی با گرایش قلیایی همراه با دایکهای دیابازیک ...
بیشتر
این منطقه بخش کوچکی از ناحیه ساختاری سبزوار است که در بین استانهای سمنان و خراسان رضوی جای دارد. در این ناحیه سن کهنترین سنگهای رسوبی، ژوراسیک میانی است و همراه با آنها افقهایی از گدازههای ریولیتی - ریوداسیتی با گرایش کلسیمی- قلیایی وجود دارند. پیدایش نخستین گدازههای بازالتی با گرایش قلیایی همراه با دایکهای دیابازیک در کنار افقهایی از سنگآهکهای کرتاسه پایین بوده است. از طرفی، حجم بسیار زیادی ازگدازهها و دایکهای اسیدی با ترکیب ریوداسیتی- داسیتی، گدازهها و دایکهای میانه با ترکیب تراکیآندزیتی، و دایکهای بازیک با ترکیب بازالتی با گرایش کلسیمی- قلیایی در کنار انبوهی از سنگآهکهای پلاژیک کرم رنگ مایل به صورتی در پایان کرتاسه بالا نمایان شده است. مجموعه سنگهای یاد شده با رخنمونهایی از سنگهای رسوبی پالئوسن پوشیده شدهاند. بررسی نمودارهای تغییرات عنصری هارکر بیانگر تأثیر فرایند آلایش ماگمایی در کنار تفریق ماگمای بازیک از گوشتهای تهی شده است، که توسط نمودارهای عنکبوتی تأیید میشود. جایگاه زمینساختی سنگهای آتشفشانی ژوراسیک میانی و کرتاسه بالایی بیانگر سنگهای آتشفشانی کمان آتشفشانی و همزمان با برخوردی است که به ترتیب بر اثر سازوکار جنبشهای زمینساختی سیمرین میانی و لارامید ایجاد شده است. با این حال پیامد فاز کوهزایی اتریشین در منطقه مری به تشکیل سنگهای آتشفشانی بازیک کرتاسه پایین با جایگاه درون صفحه قارهای منجر شده است که در نمودارهای عناصرکمیاب نمایان شده است. در گامههای پایانی کرتاسه و آغاز سنوزوییک جنبش کوهزایی لارامید در چهره یک فاز فشارشی سبب بسته شدن حوضه رسوبی مورد سخن، چینخوردگی و خروج آن از آب شده است. تنها در ناحیه مری نبود بخشهای نفوذی مربوط به یک پیکره افیولیتی بالغ، وجود سنگهای آتشفشانی و رسوبی در بالاترین بخشهای این پیکره، و از طرف دیگر حضور گسلهای فشاری و راستالغز با سازوکارهای مهم و همسان با گسل درونه نشانگر زمیندرزهای کهن و بسته شدن زود هنگام این بخش از ناوه درونه – کاشمر و تشکیل آمیزه رنگین در این ناحیه بوده است.
مقاله پژوهشی
حمید آقاجانی؛ علی مرادزاده؛ هوالین زنگ
چکیده
برآورد موقعیت افقی و ژرفای اجسام بیهنجار نقش مهمی در انتخاب بهینه محل حفر گمانههای اکتشافی دارد. روشهای زیادی برای برآورد ژرفا وجود دارد و بیشتر آنها از فیلترهای بالاگذر بهره میبرند. روش گرادیان کل بهنجارشده از جمله این روشها است که با بهکارگیری سری فوریه معایب فیلتر گسترش به سمت پایین را در عبور از مرکز جسم بیهنجار ...
بیشتر
برآورد موقعیت افقی و ژرفای اجسام بیهنجار نقش مهمی در انتخاب بهینه محل حفر گمانههای اکتشافی دارد. روشهای زیادی برای برآورد ژرفا وجود دارد و بیشتر آنها از فیلترهای بالاگذر بهره میبرند. روش گرادیان کل بهنجارشده از جمله این روشها است که با بهکارگیری سری فوریه معایب فیلتر گسترش به سمت پایین را در عبور از مرکز جسم بیهنجار بر طرف مینماید. در این مقاله هدف اصلی محاسبه مقدار گرادیان کل بهنجارشده و ارائه روشی برای تعیین تعداد بهینه جملات سری فوریه همراه با استفاده آنها برای یک سری دادههای مدل مصنوعی و دادههای صحرایی دو و سه بعدی است. نتایج بهکارگیری روش یادشده روی دادههای مدل مصنوعی موقعیت و ژرفای مدل را با خطای کمتر از 5/2 درصد ارائه میدهد. همچنین از روش یادشده برای برآورد ژرفا و موقعیت افقی دو مورد از دادههای صحرایی گرانی ناشی از گنبد نمکی هومبل (امریکا) و توده معدنی مسیوسولفاید موبرون (کانادا) استفاده و ژرفای گنبد نمکی 8/4 کیلومتر و ژرفای سطح بالایی توده معدنی 17 متر برآورد شد و تداوم گسترش توده معدنی تا ژرفای بیش از 70 متر نیز تأیید شد که نتایج حاصل در مقایسه با دیگر دادههای مستقل موجود مانند اطلاعات حفاری و نتایج ژئوفیزیکی همخوانی خوبی نشان میدهند. افزون بر این، با انتخاب تعداد جملات متفاوت سری فوریه ژرفای میانی کانسار (حدود 95 متری) و ژرفای زیرین آن (در حدود 175 متری) تعیین شد. موارد یادشده گویای کارآیی بسیار خوب روش گرادیان کل بهنجارشده در تعیین موقعیت و برآورد ژرفای اجسام بیهنجار است.
مقاله پژوهشی
سیدرضا شادی زاده؛ منصور زویداویان پور
چکیده
پالایشگاه آبادان بین دو رودخانه اروندرود و بهمنشیر واقع شده است. این رودخانهها آب شهری، صنعتی و کشاورزی شهر آبادان را تأمین میکنند. نشت مواد نفتی و فرآوردههای آن از لولهها و مخازن روزمینی در طول جنگ تحمیلی و فرسودگی سامانههای ذخیره، انتقال و پالایش نفت به دلیل قدمت این واحد، ضرورت بررسی و انجام مطالعات برای شناسایی گسترش ...
بیشتر
پالایشگاه آبادان بین دو رودخانه اروندرود و بهمنشیر واقع شده است. این رودخانهها آب شهری، صنعتی و کشاورزی شهر آبادان را تأمین میکنند. نشت مواد نفتی و فرآوردههای آن از لولهها و مخازن روزمینی در طول جنگ تحمیلی و فرسودگی سامانههای ذخیره، انتقال و پالایش نفت به دلیل قدمت این واحد، ضرورت بررسی و انجام مطالعات برای شناسایی گسترش و حدود آلودگی نفتی را صد چندان مینماید. کاربرد رس به عنوان یک مانع طبیعی زمینشناسی در کاربردهای زیست محیطی از جمله کنترل آلودگی به اثبات رسیده است. منطقه آبادان از رسوبات دلتایی عهد حاضر تشکیل شده است و این آبرفتهای رودخانهای دارای تنوع در جنس و اندازه ذرات هستند. بنابراین در صورت چیره بودن وجود رس در منطقه مورد مطالعه، فرضیه کنترل آلودگی نفتی را به اثبات میرساند. در همین راستا موارد ذیل در این نوشتار بررسی شد: 1) جنس لایههای زیرزمینی پالایشگاه آبادان، 2) وجود آلودگی نفتی در این لایههای زیرسطحی و تعیین درصد اشباع به مواد نفتی و 3) وجود آلودگی نفتی در آبهای زیرزمینی از طریق نمونهگیری از آبهای زیرزمینی در طول مدت یک سال. روش مطالعه به این صورت بود که در ابتدا موقعیتسنجی حفر 20 حلقه چاه آبی مشاهدهای، از نظر نشت مواد نفتی در زمان جنگ و بعد از آن انجام شد. در هنگام عملیات حفاری از لایههای زیرسطحی مغزهگیری به عمل آمد، درصد اشباع نفت در این مغزهها نیز اندازهگیری شد و نیز ژرفای آلودگی به نفت و فرآوردههای نفتی در لایههای زیرسطحی پالایشگاه آبادان مشخص شد. طی دوره یک ساله، گسترش و ستبرای نفت شناور بر روی آبهای زیرزمینی همراه با تغییرات سطح ایستایی آب با توجه به جزر و مد ارزیابی شد. نتایج نشان میدهند که جنس رسوبات زیرسطحی عامل مهمی در نگهداری مواد نفتی پخش شده است، به طوری که مواد نفتی در بیشتر چاههای حفاری شده دیده شد. از طرف دیگر مواد نفتی شناور بر روی آبهای زیرزمینی فقط در دو حلقه چاه دیده شدکه آن هم ناشی از فعالیتهای اخیر پالایشگاه بوده است. نتایج، نشان دهنده جذب بیشتر مواد نفتی پخش شده در زمان جنگ و پس از آن به رس موجود در لایههای زیرسطحی است.