سخن سردبیر
دوره 19، شماره 73 ، آذر 1388، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
محسن شیرخانی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ رامین محمدی نیایی
چکیده
کانسار چندفلزی(Poly metallic) آیقلعهسی در 30 کیلومتری جنوبخاوری تکاب و در زون ساختاری ارومیه- دختر قرار گرفته است. برای انجام تجزیه Enzyme LeachSM در این کانسار، 723 نمونه از افق B خاک برداشت و بر پایه نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، شش ناهنجاری اکسیداسیونی A-F مشخص شد. پنج محدوده ناهنجاری بهعنوان اهداف حفاری مشخص شدهاند، در صورتیکه ...
بیشتر
کانسار چندفلزی(Poly metallic) آیقلعهسی در 30 کیلومتری جنوبخاوری تکاب و در زون ساختاری ارومیه- دختر قرار گرفته است. برای انجام تجزیه Enzyme LeachSM در این کانسار، 723 نمونه از افق B خاک برداشت و بر پایه نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، شش ناهنجاری اکسیداسیونی A-F مشخص شد. پنج محدوده ناهنجاری بهعنوان اهداف حفاری مشخص شدهاند، در صورتیکه ناهنجاری C برای حفاری مناسب نبوده، زیرا تودهای مدفون بدون غنیشدگی روی است. ناهنجاریهای B، D و E دارای مقادیر بالای روی هستند. علت بالابودن روی در ناهنجاری D، برونزدهای کانیسازی روی و وجود باطلههای معدنی در سطح است. به نظر میرسد ناهنجاریهای B و E بر روی مناطق کانیسازیشده مدفون (در ژرفای کم) قرار گرفتهاند. ناهنجاریهای A، C و F دارای مقدار بسیار کمی روی هستند. ناهنجاری A ممکن است بر روی یک زون پنهان کانیسازی روی قرار گرفته باشد که در ژرفای زیادی مدفون شده است، به همین دلیل یکی از اولویتهای حفاری است. ناهنجاری F برای حفاری مناسب نیست، زیرا به نظر میرسد که این زون کانیسازی بسیار باریک باشد.
مقاله پژوهشی
فریبرز مسعودی؛ محمد محجل؛ فرزانه شاکر اردکانی
چکیده
منطقه زرین در شمال اردکان واقع و بخشی از پهنه ایران مرکزی است. بخشهای همگن و یکنواختی از توده گرانیتی زرین در پهنه برشی قرار گرفته و میلونیتها و اولترامیلونیتها تشکیل شدهاند. شواهد ریزساختاری و بررسی دگرشکلی نشان میدهد که تغییرات شیمیایی و ساختاری به موازات پیشرفت دگرشکلی در میلونیتها ایجاد شده است. بیشترین تغییرات شیمیایی ...
بیشتر
منطقه زرین در شمال اردکان واقع و بخشی از پهنه ایران مرکزی است. بخشهای همگن و یکنواختی از توده گرانیتی زرین در پهنه برشی قرار گرفته و میلونیتها و اولترامیلونیتها تشکیل شدهاند. شواهد ریزساختاری و بررسی دگرشکلی نشان میدهد که تغییرات شیمیایی و ساختاری به موازات پیشرفت دگرشکلی در میلونیتها ایجاد شده است. بیشترین تغییرات شیمیایی متعلق به کاهش قابل توجه مقادیر Fe , Mg , Ti و P از میلونیتها به اولترامیلونیتها است. سیلیس همزمان با افزایش کوارتز مدال، یک افزایش کند در پهنه میلونیتی نشان میدهد؛ ولی میزان Al2O3 در طول میلونیتی شدن، کم و بیش ثابت است. مقدار K2O در میلونیتها نسبت به پروتومیلونیتها به علت کاهش پورفیروکلاستهای فلدسپار و فلدسپار قلیایی زمینه کاهش مییابد. اما با افزایش نسبی پلاژیوکلاز، فلدسپار قلیایی و اپیدوت در زمینه، مقادیرNa ,Ca و K در اولترامیلونیتها افزایش مییابد. در اثر تغییرات ساختاری، دانههای کوارتز در دگرشکلی ضعیف در پروتولیت و پروتومیلونیتها تبلور مجدد و Sub grain و با پیشرفت دگرشکلی در میلونیتها و اولترامیلونیتها پدیده مهاجرت مرز دانهای در تبلور مجدد را نشان میدهند. در طی دگرشکلی پیشرونده، در فلدسپارهای قلیایی شکستگی و پرتیتی شدن ظاهر میشود و ماکلهای پلاژیوکلاز خمش نشان می دهند. با پیشرفت دگرشکلی پدیده تبلور مجدد در مرز دانههای فلدسپار قلیایی و دوقلویی در دانههای پلاژیوکلاز شکل میگیرند. با توجه به شواهد ساختاری، حرارت دگرشکلی در منطقه زرین به طور پیوسته از حدود ºC 400 در پروتولیت گرانیت و پروتومیلونیتها تا ºC 500 یا بیشتر در میلونیتها و اولترامیلونیتها در شرایط مشابه رخساره شیست سبز افزایش مییابد.
مقاله پژوهشی
احمد لشگری؛ محمد رضا قاسمی؛ منوچهر قرشی
چکیده
گسل کاسپین(خزر) به عنوان مرز جلگه کاسپین و کوههای البرز یک عارضه زمینساختی مهم است که میتوان آن را گسل پیشانی شمالی رشته کوه البرز در نظر گرفت. فرو نشست گودال کاسپین در شمال و برپایی کوههای البرز و راندگی آن بر روی جنوب حوضه کاسپین جنوبی در راستای این گسل صورت میگیرد. در این مقاله بخشی از گسل کاسپین بین طولهای جغرافیایی´30 ...
بیشتر
گسل کاسپین(خزر) به عنوان مرز جلگه کاسپین و کوههای البرز یک عارضه زمینساختی مهم است که میتوان آن را گسل پیشانی شمالی رشته کوه البرز در نظر گرفت. فرو نشست گودال کاسپین در شمال و برپایی کوههای البرز و راندگی آن بر روی جنوب حوضه کاسپین جنوبی در راستای این گسل صورت میگیرد. در این مقاله بخشی از گسل کاسپین بین طولهای جغرافیایی´30 °52 تا ´00 °53 ، که در نیمه شمالی نقشه زمینشناسیقائم شهر واقع شده است، به صورت قطعهای در نظر گرفته میشود که بر روی زمین رخنمون ندارد و هنوز به سطح نرسیده است اما تأثیر عملکرد آن به صورت ساختارهایی از جمله تاقدیسهای در حال رشد نمایان شده است. این مقاله با معرفی ویژگیهای کلی ریختزمینساختی منطقه به توصیف طاقدیسهای فعال (در حال رشد) و تأثیرات ریختزمین ساختی- از جمله تأثیر بر روی رودخانههای منطقه، از خاور تا باختر منطقه مورد بررسی، میپردازد
مقاله پژوهشی
پرویز گرایی؛ کریم سلیمانی؛ سید رمضان موسوی؛ عطا اله کاویان
چکیده
در حوزههای شمالی ایران ترکیب عوامل طبیعی و انسانی باعث تشدید پدیده زمینلغزش و خسارات زیاد ناشی از آن شده است. لزوم بررسی و تحقیق در خصوص این پدیده، عوامل مؤثر در وقوع آن و همچنین شناسایی مناطق حساس برای پیشگیری یا اجتناب از خسارات ناشی از آن به خوبی احساس میشود. در مراحل اولیه این تحقیق، پس از بررسیهای میدانی، مرور مطالعات انجام ...
بیشتر
در حوزههای شمالی ایران ترکیب عوامل طبیعی و انسانی باعث تشدید پدیده زمینلغزش و خسارات زیاد ناشی از آن شده است. لزوم بررسی و تحقیق در خصوص این پدیده، عوامل مؤثر در وقوع آن و همچنین شناسایی مناطق حساس برای پیشگیری یا اجتناب از خسارات ناشی از آن به خوبی احساس میشود. در مراحل اولیه این تحقیق، پس از بررسیهای میدانی، مرور مطالعات انجام شده در مناطق مشابه با حوزه لاجیم رود، استفاده از افراد بومی و تکمیل پرسشنامهها، عوامل مؤثر اولیه در وقوع زمین لغزشهای منطقه تشخیص داده شدند. سپس لایههای اطلاعاتی مربوط به این عوامل در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. به منظور کمی کردن عوامل و وزندهی آنها از درصد سطح لغزش یافته در واحدهای مختلف استفاده شد و تجزیه و تحلیل آماری رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش گام به گام انجام گرفت که در نهایت مدلی با حذف عامل ارتفاع برای منطقه ارائه شد و عوامل زمینشناسی، کاربری اراضی، شیب و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین تأثیر را دارا بودند، و حوزه آبخیز لاجیم رود با استفاده از مدل به دست آمده از نظر خطر وقوع زمین لغزش پهنهبندی شد. در پایان برای ارزیابی درستی مدل و نقشه پهنهبندی، مدل به دست آمده را برای حوزه آبخیز مجاور (حوزه ورکی) که از بسیاری لحاظ مشابه حوزه لاجیم رود بود به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین سطح لغزش یافته در حوزه ورکی در پهنه بسیار پر خطر و خطرناک که با مدل بهدست آمده از حوزه لاجیم رود پهنهبندی شده است اتفاق افتاده است. بنابراین درستی مدل پیشنهادی برای منطقه مورد مطالعه مورد تأیید است.
مقاله پژوهشی
مریم عبدی؛ مجید قادری؛ نعمت اله رشیدنژاد عمران؛ علی نجفی
چکیده
در جنوبباختری شازند، دو مورد کانهزایی رگهای تنگستن- مس در محدودههای نظامآباد و دهحسین مشخص شده است. رگههای گرمابی کوارتز- تورمالین کانهدار، سنگهای میزبان متفاوتی (گرانیتبیوتیتی و ماسهسنگ کمدگرگونه) دارند. با توجه به شباهت فلزات کانهساز (تنگستن- مس- قلع- سرب- روی) در دو محدوده دهحسین و نظامآباد، ...
بیشتر
در جنوبباختری شازند، دو مورد کانهزایی رگهای تنگستن- مس در محدودههای نظامآباد و دهحسین مشخص شده است. رگههای گرمابی کوارتز- تورمالین کانهدار، سنگهای میزبان متفاوتی (گرانیتبیوتیتی و ماسهسنگ کمدگرگونه) دارند. با توجه به شباهت فلزات کانهساز (تنگستن- مس- قلع- سرب- روی) در دو محدوده دهحسین و نظامآباد، یکسان بودن کانیشناسی رگهها (کوارتز-تورمالین نوع دراویت) و مشابهت الگوی تغییرات REE در این دو محدوده، میتوان نتیجه گرفت که رگههای کانهدار دهحسین و نظامآباد، یک منشأ دارند؛ یعنی هنگامیکه فاز سیال حاوی بور در منطقه فعال بوده است، موجب کانهسازی نوع رگههای کوارتز-تورمالیندار در منطقه شده است. همچنین با توجه به بیبار بودن تودههای نفوذی موجود در منطقه و دیگر شواهد کانیشناسی- ژئوشیمیایی بهدست آمده در این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که تنگستن و دیگر عناصر فلزی در رگههای کانهدار نظامآباد و دهحسین، منشأ رسوبی/ دگرگونه دارند
مقاله پژوهشی
مریم فرمهینی فراهانی؛ احمد خاکزاد؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمد هاشم امامی؛ ایرج رساء
چکیده
محدوده اکتشافی کهنگ در 73 کیلومتری شمال خاوری اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره قرار دارد. این اندیس معدنی بر روی کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه – دختر واقع شده و اولین بار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. بر اساس مطالعات اولیه، همچون بررسیهای صحرایی، ژئوفیزیکی و دورسنجی و همچنین مطالعات ...
بیشتر
محدوده اکتشافی کهنگ در 73 کیلومتری شمال خاوری اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره قرار دارد. این اندیس معدنی بر روی کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه – دختر واقع شده و اولین بار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. بر اساس مطالعات اولیه، همچون بررسیهای صحرایی، ژئوفیزیکی و دورسنجی و همچنین مطالعات سنگشناسی و کانهنگاری، این منطقه از لحاظ وجود ذخیره مس و مولیبدن پورفیری مستعد شناخته شده است. محدوده کهنگ یک منطقه دگرسان و برشی شده است. بهطوری که میتوان گفت بیش از 90% سنگهای این محدوده تحت تأثیر سیالات گرمابی به مقدار کم تا زیاد دگرسان شدهاند. به نظر میرسد کانیسازی در منطقه تا حد زیادی توسط ساختارهای زمینساختی کنترل میشود. سنگهای منطقه از نوع حد واسط تا اسیدی بوده به طوری که ، روند تغییرات از حاشیه به سمت قسمتهای مرکزی به سمت سنگهای اسیدیتر و جوانتر است. به منظور بررسیهای ژئوشیمیایی در این محدوده 10 کیلومتر مربعی، 174 نمونه از خاکهای منطقه به روش سیستماتیک و 143 نمونه سنگی از رخنمونهای موجود در منطقه برداشت شده و تحت تجزیه شیمیایی 45 عنصری قرار گرفتند. پس از حصول اطمینان از دقت در نتایج تجزیه، اقدام به پردازش دادهها و محاسبه پارامترهای آماری شد . سپس به کمک روشهای آماری دو متغیره و چند متغیره میزان همبستگی بین عناصر بررسی شدند. در مرحله بعد، برای بررسی رفتار ژئوشیمیایی عناصر مرتبط با مس و مولیبدن و تشخیص محدودههای بیهنجاری، نقشههایی رسم شد. رسم نقشهها در یک مرحله بر اساس دادههای نرمال استاندارد و محاسبه درصدها و در مرحله بعد به روش حدآستانهای به اضافه مقادیری از انحراف معیار صورت گرفت و مشخص شد که بیشترین تمرکز عناصر تحت کانساری مانند مس و مولیبدن در قسمتهای مرکزی منطقه و در کوارتزمونزونیتها و دیوریتها صورت گرفته در صورتی که بیشترین میزان غلظت عناصر فوق کانساری همچون سرب، روی و نقره در قسمتهای حاشیهای و در سنگهای آندزیتی منطقه اتفاق افتاده است. پس از آن برای تفکیک و تشخیص ناهنجاریهای با اهمیت، از روش P.N و برای تعیین بهترین مناطق، جهت عملیات حفاری و نیل به نتایج بهتر و دقیقتر، از روش هالههای مرکب استفاده شد. سپس برای ارزیابی سطح فرسایش در محدوده کانساری از روش سولووف استفاده شد و مشخص شد که خوشبختانه کانسار در ژرفا قرار دارد و توسط فرسایش از بین نرفته است.
مقاله پژوهشی
حمید بهرامی؛ علی ارومیه ای؛ مرتضی احمدی؛ سمانه سلیمانی
چکیده
بررسی پایداری فضاهای زیرزمینی پیش از حفاری و با توجه به میزان تغییرشکلهای نهایی، از ملزومات طراحی است. در مدلسازیهای مختلف یا تحلیلهای تجربی، محدوده اطراف بخش حفر شده به شکل یک پارچه بهصورت محیط پیوسته یا ناپیوسته، مدل و تحلیل میشود. به نظر میرسد در حفاری انفجاری به علت تخریبی که بسته به نوع انفجار، جنس توده سنگ و غیره ...
بیشتر
بررسی پایداری فضاهای زیرزمینی پیش از حفاری و با توجه به میزان تغییرشکلهای نهایی، از ملزومات طراحی است. در مدلسازیهای مختلف یا تحلیلهای تجربی، محدوده اطراف بخش حفر شده به شکل یک پارچه بهصورت محیط پیوسته یا ناپیوسته، مدل و تحلیل میشود. به نظر میرسد در حفاری انفجاری به علت تخریبی که بسته به نوع انفجار، جنس توده سنگ و غیره رخ خواهد داد، ناحیه پیرامونی یکپارچه نباشد. در این تحقیق، ناحیهای تخریب یافته به نام "هاله خرد شده" در اطراف تونل در نظر گرفته شد تا مدلسازی در دو حالت یکپارچه (بدون وجود هاله خردشده) و بار دیگر با اعمال هاله خرد شده در اطراف آن انجام شود. روش المان مجزای سه بعدی که نسبت به دیگر روشهای عددی، از همخوانی بیشتری با محیط ناپیوسته توده سنگ برخوردار است، انتخاب و با استفاده از نرم افزار 3DEC 4.0، به مدلسازی تغییرات ناشی از پیشروی پرداخته شد. مطالعه موردی تونل گاوشان که در حدود کیلومتر 10 از دهانه ورودی در گابروهای سری افیولیتی با پارامترهای مقاومتی به نسبت خوب حفر شده، انجام شد. شرایط مناسب نصب ابزار دقیق و از سویی عدم اجرای پوشش بتنی در بخش یاد شده باعث ثبت بهینه رفتار طبیعی زمین در این ناحیه شده و کنترل دقیقتر نتایج را فراهم شده است. بررسی خروجیها حاکی از همخوانی بیشتر مدلی که اطراف آن هاله خرد شده اعمال شد با نتایج ابزاردقیق است.
مقاله پژوهشی
فرهاد خوشبخت؛ حسین معماریان؛ محمد محمدنیا
چکیده
شکستگیهای طبیعی از مهمترین عوامل تعیین کننده رفتار هیدرولیکی مخازن نفت و گاز هستند. شناخت صحیح این شکستگیها در برنامههای تولید و توسعه میادین نفت حائز اهمیت است. کارآمدترین ابزار برای مطالعه ویژگیهای شکستگیها، لاگهای تصویری هستند که تصویری با قدرت تفکیک بالا از دیواره چاه برداشت میکنند. این لاگها امکان تعیین نوع، ...
بیشتر
شکستگیهای طبیعی از مهمترین عوامل تعیین کننده رفتار هیدرولیکی مخازن نفت و گاز هستند. شناخت صحیح این شکستگیها در برنامههای تولید و توسعه میادین نفت حائز اهمیت است. کارآمدترین ابزار برای مطالعه ویژگیهای شکستگیها، لاگهای تصویری هستند که تصویری با قدرت تفکیک بالا از دیواره چاه برداشت میکنند. این لاگها امکان تعیین نوع، جهتیابی، بازشدگی و ژرفای دقیق شکستگیها را فراهم میکنند. در این مطالعه شکستگیهای استخراج شده از لاگهای تصویری(FMI) دو چاه واقع در یک میدان کربناته در جنوب باختر ایران مورد تحلیل آماری قرار گرفته است. این دو چاه در موقعیت ساختاری یکسان (یال جنوب باختری میدان) و نزدیک همدیگر واقع شدهاند. در این مطالعه با مقایسه شکستگیهای موجود در سازندهای یکسان در دو چاه مجاور، تشابهها و تفاوتهای شکستگیهای سیستماتیک بررسی شده است و سعی شده است به این سؤال پاسخ داده شود که آیا شکستگیهای یک سازند که از دو چاه واقع در یک موقعیت ساختاری یکسان برداشت شدهاند، مشابه هستند یا خیر؟ مطالعه حاضر نشان داد که مرز لایهبندی مشاهده شده در لاگهای تصویری چاه A و B از نظر چگالی و جهتیابی به طور کامل مشابه هستند. چگالی شکستگیهای باز در چاه A به طور کامل متفاوت از چاه B بوده ولی جهتیابی آنها به نسبت مشابه است و در نهایت چگالی و جهتیابی شکستگیهای پرشده در هر دو چاه مشابه یکدیگر هستند. الگوی شکستگی در سازند آسماری و پابده کم و بیش مشابه بوده در حالی که وضعیت شکستگیها در سازند گورپی که در ژرفای بیشتری قرار دارد، به طور کامل متفاوت از این دو سازند است. مقایسه لاگهای چگالی مرز لایهبندی و شکستگیها نشان داد که زونهای با چگالی بالای شکستگی در قسمتهایی از سازندها قرار دارد که ستبرای لایهبندی در آنها کم است مانند سازند پابده که در این میدان به طور کامل لایهای (لامینار) است.
مقاله پژوهشی
فریدون رضائی؛ محمد عیوضی
چکیده
شهر تهران بر روی نهشتههای آبرفتی جوان بنا شده و گسترش سریع شهرنشینی سبب پوشیده شدن نهشتههای کوترنری شده است. افزایش شهرنشینی بدون رعایت مسائل زمینشناسی و ژئوتکنیکی مشکلات فنی، مهندسی و اقتصادی زیادی را در پی داشته است. از آنجا که تکیهگاه همه سازهها بر روی زمین است، بررسی و شناخت ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی لایههای خاک امری ...
بیشتر
شهر تهران بر روی نهشتههای آبرفتی جوان بنا شده و گسترش سریع شهرنشینی سبب پوشیده شدن نهشتههای کوترنری شده است. افزایش شهرنشینی بدون رعایت مسائل زمینشناسی و ژئوتکنیکی مشکلات فنی، مهندسی و اقتصادی زیادی را در پی داشته است. از آنجا که تکیهگاه همه سازهها بر روی زمین است، بررسی و شناخت ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی لایههای خاک امری ضروری است. تعیین پارامترهای مقاومتی و تهیه نقشه ژئوتکنیک محدوده مورد مطالعه امکان مناسبی برای مطالعات مقدماتی پروژههای عمرانی خواهد بود و به مهندسان و طراحان دید کلّی از وضعیت ژئوتکنیک منطقه میدهد. تاکنون مسائل ژئوتکنیکی و زمینشناسی مهندسی در شهرهای ایران به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگرفته، اما در برخی از کشورهای دنیا، نقشههای زمینشناسی مهندسی و ژئوتکنیکی شهری ارائه شده که از نظر اقتصادی، مدیریتی، محیط زیست، ساماندهی، طراحی و توسعه شهری بسیار مفید بوده است. نقشههای پهنهبندی ظرفیت باربری، نشست، روانگرایی، پارامترهای مهندسی خاک و مقاطع زمینشناسی با استفاده از اطلاعات گمانهای در مناطق مختلف جهان در جهت اهداف شهرسازی راه سازی، فضاهای زیرزمینی و غیره تهیه میشود. تحقیق حاضر در راستای تحقق این امر به بررسی و تعیین پهنهبندی ژئوتکنیک منطقه و ارائه مشخصات و پارامترهای مقاومتی و تعیین ظرفیت باربری مجاز و میزان نشست برای تعیین نوع سازه با توجه به مقاومت زمین و یا تقویت زمین برای اعمال بارهای بیش از مقاومت مجاز به دست آمده و میزان نشست تعیین شده و همچنین طراحی پی سازه با توجه به جنس لایههای تشکیلدهنده زمین در ژرفای مختلف، در زمینهای خاور و جنوب خاور تهران در محدوده برگ 1:25000 قلعهمرغی پرداخته است. با توجه به نتایج به دست آمده در این خصوص 6 پهنه شناسایی شده است. پهنههای 3-1 از مقاومت متوسط (3<qa<2)، خوب (4<qa<3) تا بسیار خوب (6 <qa<4)، پهنههای شماره 4 و 5 از مقاومت ضعیف (2<qa<1) تا متوسط (3<qa< 2)و پهنه 6 از مقاومت بسیار ضعیف(1<qa<0) تا ضعیف(2<qa<1)برخوردار است. درشمال منطقه مصالح تشکیلدهنده آبرفت به طور عمده درشتدانه و به تدریج به سمت جنوب ریزتر میشوند و با افزایش ژرفا، میزان مقاومت خاک افزایش مییابد (Rezaei et al., 2007). چگالی (دانسیته) خاک از شمال به جنوب به علت تغییر تدریجی از شن و ماسه به رس کاهش یافته و با افزایش ژرفا، به علت تراکم بیشتر خاک، افزایش مییابد. میزان نشست آنی، با افزایش ژرفا به علت تراکم بیشتر، کاهش یافته است. در مقایسه نتایج مطالعات گذشته با مطالعات فعلی مشاهده شد که در ژرفای نزدیک به سطح زمین (5-0) میزان ظرفیت باربری در مطالعات فعلی کمی بیشتر و میزان نشست کمی کمتر از مطالعات گذشته است ولی در ژرفای پایین، تغییر قابل ملاحظهای مشاهده نشد. به نظر میرسد علت افزایش ظرفیت باربری وکاهش میزان نشست در ژرفای سطحی متأثر از افزایش و تراکم سازهها و افزایش ترافیک در طی سالهای اخیر باشد. با افزایش ژرفا از اثر بارهای اعمال شده کاسته شده و به تدریج مستهلک شده است. میزان مقاومت و نشست هر پهنه در طراحی سازه و انتخاب نوع پی و ژرفای استقرار آن نقش بسزایی دارد.
مقاله پژوهشی
رضا میرزایی محمودآبادی؛ یعقوب لاسمی؛ مسیح افقه
چکیده
سازند شیلی پابده به سن پالئوسن- الیگومیوسن در فارس، خوزستان و لرستان گسترش دارد. مرز زیرین سنگچینهای این سازند در منطقه شیراز توسط بخش شیل ارغوانی از سازند گورپی مشخص میشود. مرز بالایی آن با سازند آسماری تدریجی و همساز است. به منظور مطالعه محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند پابده در منطقه شیراز تعداد 2 برش چینهنگاری(زنجیران ...
بیشتر
سازند شیلی پابده به سن پالئوسن- الیگومیوسن در فارس، خوزستان و لرستان گسترش دارد. مرز زیرین سنگچینهای این سازند در منطقه شیراز توسط بخش شیل ارغوانی از سازند گورپی مشخص میشود. مرز بالایی آن با سازند آسماری تدریجی و همساز است. به منظور مطالعه محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند پابده در منطقه شیراز تعداد 2 برش چینهنگاری(زنجیران و شاهنشین) انتخاب و بررسی شد. مطالعات سنگشناسی به شناسایی 9 رخساره میکروسکوپی پلاژیک و آهکهای دوباره نهشته شده انجامید. آهکهای دوباره نهشته شده در زمان بالا بودن سطح آب دریا و نرخ بالای تولید کربنات و ریزش آن به بخش ژرف دریا شکل گرفتهاند. مطالعات چینهنگاری سکانسی نشان میدهد که سازند پابده در منطقه مورد مطالعه از دو سکانس رسوبی تشکیل شده است. در برش زنجیران مرز زیرین و بالایی سکانس 1 از نوع دوم و مرز بالایی سکانس رسوبی 2 از نوع پیوستگی هم ارز با ناپیوستگی است. در برش شاهنشین مرز زیرین از نوع دوم و مرز بالایی از نوع پیوسته همارز با ناپیوستگی است.
مقاله پژوهشی
محمود قاسمی؛ مرتضی مؤمنزاده؛ عبدالمجید یعقوبپور؛ امیرعباس میرشکرایی
چکیده
کانسار رویـ سرب مهدیآباد یکی از کانسارهای معروف سرب و روی در ایران است که در 110 کیلومتری جنوب خاوری یزد، ناحیه ایران مرکزی قرار میگیرد. سنگ میزبان کانسار، سنگهای کربناتی کرتاسهزیرین، شامل سه سازند سنگستان، تفت و آبکوه میباشد. سازند سنگستان به طور عمده از شیل و سیلتستون با میان لایههای کالک آرنایت تشکیل شده است. ...
بیشتر
کانسار رویـ سرب مهدیآباد یکی از کانسارهای معروف سرب و روی در ایران است که در 110 کیلومتری جنوب خاوری یزد، ناحیه ایران مرکزی قرار میگیرد. سنگ میزبان کانسار، سنگهای کربناتی کرتاسهزیرین، شامل سه سازند سنگستان، تفت و آبکوه میباشد. سازند سنگستان به طور عمده از شیل و سیلتستون با میان لایههای کالک آرنایت تشکیل شده است. سازند سنگستان توسط دولومیت و سنگ آهک دولومیتی و آنکریتی سازند تفت پوشیده میشود. سازند آبکوه از نظر سنگشناسی شامل سنگ آهک چرتی و سنگآهک رسی به همراه سنگآهک ریفی تودهای میباشد که بر روی سازند تفت قرار میگیرد. ساختار کانسار مهدیآباد به صورت ناودیس بزرگی با راستای شمالیـ جنوبی است و توسط گسلهای متعدد دستخوش تغییرات فراوانی شده است. از مهمترین این گسلها، گسل نرمال تپهسیاه میباشد که به احتمال زیاد، همزمان و بعد از رسوبگذاری فعال بوده است. اسفالریت و گالن کانیهای اصلی و باریت، پیریت و کالکوپیریت، کانیهای فرعی در بخش سولفیدی است. کانیهای سروزیت (PbCO3)، اسمیت زونیت (ZnCO3)، همیمورفیت (Zn4(Si2O7)(OH)2.H2O) و هیدروزنسیت (Zn5(CO3)2(OH)6) کانیهای اصلی بخش اکسیده کانسار میباشند. شکل توده معدنی در این کانسار لایهای و عدسی و همشیب با سنگهای میزبان است. همچنین کانیسازی به صورت تمرکزهای متقاطع به شکل پرشدگی شکستگیها، حفرههای کارستی، کلوفرم، افشان و خوشه انگوری در کانسار قابل مشاهده است. از نظر کمی نسبت حجم تودههای لایهای و عدسی همساز با سنگهای میزبان، به مراتب بیشتر از بخش پرشدگی شکستگیها و کارستها است.
مقاله پژوهشی
حبیب اله بیابانگرد؛ دکترعباس مرادیان؛ یعقوب بوالی
چکیده
آتشفشان مرکب و لایهای تفتان در جنوب خاور زاهدان، در خاور ایران قرارگرفته است. این آتشفشان، به دلیل ایجاد مناطق مرتفع، یک محدوده آب و هوایی ویژه را در منطقه خشک خاور ایران به وجود آورده و به دلیل بارش برف و باران بیشتر از مناطق اطراف، از مناطق آبی پر اهمیت در استان سیستان و بلوچستان است. بررسیهای صحرایی و تجزیههای آب ...
بیشتر
آتشفشان مرکب و لایهای تفتان در جنوب خاور زاهدان، در خاور ایران قرارگرفته است. این آتشفشان، به دلیل ایجاد مناطق مرتفع، یک محدوده آب و هوایی ویژه را در منطقه خشک خاور ایران به وجود آورده و به دلیل بارش برف و باران بیشتر از مناطق اطراف، از مناطق آبی پر اهمیت در استان سیستان و بلوچستان است. بررسیهای صحرایی و تجزیههای آب سیزده چشمه از باختر این آتشفشان گویای ارتباط نزدیک سنگهای سخت منطقه و آب چشمههاست. دادههای هیدروژئوشیمیایی نشان میدهد که تغییرات موجود درکاتیونها و آنیونهای منیزیم (150-2)، کلسیم (465-11)، سدیم (444-5/10)، پتاسیم (5/1-330)، سولفات (1050-8)، نیترات (6/58)، بیکربنات (8/353-0)، کلر(1520-65/10) و جزء ملکولی سیلیس (87/182-11/6) به طور کلی بر حسب میلیگرم در لیتر متأثر از ترکیب شیمیایی سنگهای آتشفشانی هستند. تغییرات ترکیبی بارز موجود در چشمههای معدنی تفتان به این دلیل است که آب بسیاری از چشمهها با منشأ جوی تحت تأثیر سنگشناسیهای منطقه قرارگرفتهاند. هرچند تعداد اندکی از چشمهها دارای آب ماگمایی و دستهای هم دارای آب مخلوط ماگمایی و جوی هستند.
مقاله پژوهشی
حمید نظری؛ جان فرانسوا ریتز؛ رضا سلامتی؛ منوچهر قرشی؛ عباس قاسمی؛ حسن حبیبی؛ فرشاد جمالی؛ شهریار جوادی پور
چکیده
تهران و مجموعه شهرهای پیرامون آن در گستره اثر گسلهای جنبا و لرزهزایی چون گسلهای شمال تهران و مشا در سوی شمال- شمال خاوری و گسلهای پارچین و پیشوا در بخش جنوبی خود قرار میگیرند. گستره تهران در میان خود نیز دربردارنده مجموعهای از پاره گسلها و پدیدههای کم و بیش خطی است که از برخی از آنها با نامهای نیاوران، محمودیه، داوودیه، ...
بیشتر
تهران و مجموعه شهرهای پیرامون آن در گستره اثر گسلهای جنبا و لرزهزایی چون گسلهای شمال تهران و مشا در سوی شمال- شمال خاوری و گسلهای پارچین و پیشوا در بخش جنوبی خود قرار میگیرند. گستره تهران در میان خود نیز دربردارنده مجموعهای از پاره گسلها و پدیدههای کم و بیش خطی است که از برخی از آنها با نامهای نیاوران، محمودیه، داوودیه، در بخشهای شمالی شهر و ری و کهریزک در بخش جنوبی شهر یاد میشود. در گذشته با استناد بر زمینلرزههای تاریخی منسوب به ری و نواحی پیرامون آن و شواهد و پدیدههای زمینریختی،بیشتر این ساختارهای خطی که گاه با پرتگاه آشکار نیز همراه هستند در میان پهنه آبرفتی جنوب تهران در شمار افرازهای گسله دستهبندی شدهاند. از آن میان میتوان به مجموعه شمال ری و کهریزک به عنوان شاخصترین آنها در بخش جنوبی تهران و ری اشاره داشت. بود یا نبود گسلهای ری و کهریزک از دیدگاه لرزهزمینساختی و زمینشناسی شهری بسیار با اهمیت است. از آنجاکه تاکنون، پژوهشهای نوین نوزمینساختی با بهرهگیری از طیف گستردهای از دانش روز چون پارینهلرزهشناسی و ژئوفیزیک در گستره مورد مطالعه طی چند سال گذشته هرگز موفق به تأیید وجود چنین ساختارهای گسل و لرزه زا در گستره جنوبی تهران نشدند. در این نوشتار بر اساس دادههای حاصل از پژوهشهای پارینهلرزهشناسی، ژئوفیزیکی و ویژگیهای لرزهزمینساختی گستره مورد مطالعه و همچنین زمینشناسی کواترنری حوضه رسوبی پیش بوم البرز (نمونه: نهشتههای ساحلی"Shoreline" در ناحیه پارچین) و مناطقی دیگر با ویژگیهای ریختاری مشابه چون تراسهای برآمده در پنجه مخروط افکنه رودخانه کردان (باختر کرج)، این پرتگاهها را در شمار افرازهای کرانهای (Shoreline) در پنجه مخروط افکنه بزرگ تهران میانگارد. روش بهکار گرفته شده در این پژوهش، دربرگیرنده بررسی و تحلیل تصاویر ماهوارهای گوناگون چون (Landsat,Spot,Quick bird)، عکسهای هوایی در مقیاس 55000 :1، همراه با بهکارگیری GPS kinematics در نقشه برداری و تهیه مدلهای رقومی سه بعدی (DEM) از پهنه پرتگاه کهریزک، حفر ترانشههای پارینهلرزهشناسی و اجرای برشهای ژئوفیزیکی (ژئوالکتریک و ژئورادار) در بخشهای گوناگون از پرتگاههای مجموعه ری و کهریزک بوده است.
مقاله پژوهشی
راحله توکلی؛ سید علی آقانباتی
چکیده
سازندهای تیرگان و سرچشمه به سن آپتین، از واحدهای سنگچینهای کپه داغ هستند که از جهات گوناگون بخصوص ویژگیهای سنگی و زیستی، به خوبی درخور قیاس با واحدهای سنگآهک اربیتولیندار در ایران مرکزی است. شباهتهای یاد شده سبب شد که در این مقاله، واحدهای یاد شده را در برش مزدوران (کپه داغ) و برش بهارستان (اصفهان) مقایسه نماییم. با مطالعه ...
بیشتر
سازندهای تیرگان و سرچشمه به سن آپتین، از واحدهای سنگچینهای کپه داغ هستند که از جهات گوناگون بخصوص ویژگیهای سنگی و زیستی، به خوبی درخور قیاس با واحدهای سنگآهک اربیتولیندار در ایران مرکزی است. شباهتهای یاد شده سبب شد که در این مقاله، واحدهای یاد شده را در برش مزدوران (کپه داغ) و برش بهارستان (اصفهان) مقایسه نماییم. با مطالعه 71 نمونه سنگی و 57 نمونه شسته شده(واشینگ) از این دو برش به شباهتهای زیستی و سنگی زیادی دست یافتیم که شباهت محیطهای زیستی و نوع حوضه رسوبی این واحدها، این امکان را قوت میبخشد که دریای آپتین تا آلبین کپه داغ تا ایران مرکزی گسترش داشته و این دستاورد، میتواند بیانگر پیوند نزدیک در حوضه کپه داغ و ایران مرکزی در زمان یاد شده باشد.
مقاله پژوهشی
غلامرضا تاج بخش؛ محمدهاشم امامی؛ حسین معین وزیری؛ نعمت ا... رشید نژادعمران
چکیده
کمپلکس نفوذی اولترامافیک – مافیک هشتسر، در 20 کیلومتری خاور شهرستان کلیبر، در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این کمپلکس حلقوی قلیایی، حاصل نفوذ فازهای مختلف ماگمایی تحت اشباع و اشباع با سنهای مختلف ائوسن بالایی تا الیگوسن- میوسن است. بررسیهای سنگشناسی نشان میدهد که این توده شامل سه فاز اصلی است. فاز اول از ملانوآلکالی ...
بیشتر
کمپلکس نفوذی اولترامافیک – مافیک هشتسر، در 20 کیلومتری خاور شهرستان کلیبر، در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این کمپلکس حلقوی قلیایی، حاصل نفوذ فازهای مختلف ماگمایی تحت اشباع و اشباع با سنهای مختلف ائوسن بالایی تا الیگوسن- میوسن است. بررسیهای سنگشناسی نشان میدهد که این توده شامل سه فاز اصلی است. فاز اول از ملانوآلکالی پیروکسنیت غنی از مانیتیت، آلکالی پیروکسنیت پلاژیوکلازدار و ملاآلکالی گابرو به همراه دایکهای پگماتویید گابرو تشکیل یافته است. فاز دوم از لوکوگابرو - دیوریت نفلیندار تا نفلین مونزودیوریت و نفلین مونزونیت تشکیل شده و فاز سوم سیینیت به همراه کوارتزمونزو سیینیت تا گرانیت با طبیعت کلسیمی – قلیایی است. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهند که فازهای تحت اشباع از عناصر کمیاب بویژه LREE و LILE به شدت غنی شدهاند. این ماگماها از یک ماگمای مادر با ماهیت آلکالن پتاسیک، از یک گوشته متاسوماتیک سرچشمه گرفته است. انواع سنگهای مختلف فازهای تحت اشباع بر اثر فرایندهای ناآمیختگی ماگمایی، تبلور بخشی و تجمع بلورین بهوجود آمدهاند. ماگمای کلسیمی - قلیایی فاز سوم نیز به طور معمول از ذوب پوسته زیرین به علت نفوذ فازهای اول و دوم ناشی شده است. جایگیری خاص و حلقوی این کمپلکس در نتیجه فوران و تخلیه آشیانه ماگمایی بزرگ و زونه پس از فرونشست کالدرا مانند ردیف آتشفشانی سازند مجیدآباد در منطقه هشتسر بوجود آمده است.
مقاله پژوهشی
فرزام یمینی فرد؛ علی سیاهکالی مرادی؛ مازیار حسینی؛ رحیم نوروزی
چکیده
از تاریخ خرداد 1383 تا آذر 1387 فعالیت لرزهای بسیار کمی در مجاورت گسلهای شمال تهران، طالقان، کهریزک و محدوده شهر تهران ثبت شده است. در مقابل، فعالیت لرزهای در امتداد گسلهای مشا، گرمسار، کندوان و گسلهای حاشیه جنوبی دریای خزر قابل توجه است. به طور کلی شاهد کاهش فعالیت لرزهای در منطقه البرز مرکزی از طول جغرافیایی º51 خاوری به ...
بیشتر
از تاریخ خرداد 1383 تا آذر 1387 فعالیت لرزهای بسیار کمی در مجاورت گسلهای شمال تهران، طالقان، کهریزک و محدوده شهر تهران ثبت شده است. در مقابل، فعالیت لرزهای در امتداد گسلهای مشا، گرمسار، کندوان و گسلهای حاشیه جنوبی دریای خزر قابل توجه است. به طور کلی شاهد کاهش فعالیت لرزهای در منطقه البرز مرکزی از طول جغرافیایی º51 خاوری به سمت باختر هستیم. دو زمینلرزه در باختر شهر تهران با ژرفاهای 15 و 17 کیلومتر تعیین محل شدهاند که یکی از آنها دارای سازوکار کاملاً امتدادلغز میباشد. لرزهخیزی قابل توجهی در امتداد گسل مشا بویژه در مجاورت شهرهای دماوند و بومهن و منطقه لواسانات بزرگ ثبت شده است. سازوکارهای محاسبه شده در امتداد این گسل ترکیبی از حرکات امتدادلغز و معکوس را نشان میدهد که بر حرکت فشاری- عبوری گسل مشا با مؤلفه چیره امتداد لغز چپگرد و ادامه این نوع حرکت تا منطقه لواسانات در جنوب انتهای خاوری گسل شمال تهران دلالت میکند. تعیین محل دقیق تعدادی از وقایع، نشانگر وقوع وقایع در بازه ژرفای 4 تا 32 کیلومتر است. به طور کلی سازوکارهای تعیین شده در منطقه، ترکیبی از سازوکارهای امتداد لغز و معکوس هستند و به نظر میرسد هرچه از حاشیه جنوبی البرز به سمت شمال ایران مرکزی پیش میرویم سازوکارهای معکوس، بیشتر چیره میشوند که میتواند نشاندهنده جدایش لغزش در حاشیه جنوبی البرز باشد.
مقاله پژوهشی
سمیرا زندیفر؛ محمدولی ولیزاده؛ محمدعلی برقی؛ محمدرضا فرودیجهرمی
چکیده
سرگذشت تبلور یک سنگ در اندازه و پراکندگی کانیهای آن ثبت میشود. اندازه بلورهای پورفیروبلاست در سنگهای دگرگونی، اطلاعات مفیدی را درباره محیط رشد آنها ارائه میکند. با توجه به تنوع کانیشناسی در اسکارن حسنآباد و فراوانی پورفیروبلاستهای گارنت در زونهای مختلف دگرگونی و بویژه ابعاد متفاوت این کانی در اولین زون دگرگونی اسکارن ...
بیشتر
سرگذشت تبلور یک سنگ در اندازه و پراکندگی کانیهای آن ثبت میشود. اندازه بلورهای پورفیروبلاست در سنگهای دگرگونی، اطلاعات مفیدی را درباره محیط رشد آنها ارائه میکند. با توجه به تنوع کانیشناسی در اسکارن حسنآباد و فراوانی پورفیروبلاستهای گارنت در زونهای مختلف دگرگونی و بویژه ابعاد متفاوت این کانی در اولین زون دگرگونی اسکارن شمالخاور روستای حسنآباد، پراکندگی اندازه بلورهای این کانی مورد مطالعه قرار گرفته است. از آنجا که این مطالعات، به دقت بالایی نیاز دارد، از سطح برش نمونهها، تصاویر رقومی تهیه و در نرمافزار تخصصی تجزیه تصاویر جیمایکروویژن (JMicrovision) تجزیه و تحلیل شد. همانطور که انتظار میرفت، دو شیب متفاوت بهدستآمده در این مطالع،ه ما را با سه فرض احتمالی روبرو میکند: 1- تأثیر ترکیب سنگ اولیه؛ 2- زمان رشد بلور؛ 3- شارش سیالهای اطراف توده نفوذی. با توجه به حضور کانی کلینتونیت، وزوویانیت و گارنت و وجود درز و شکافهای فراوان در منطقه، نقش سیال در درشتشدن اندازه پورفیروبلاست گارنت در محلهایی از اولین زون دگرگونی پراهمیتتر به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
محمد حسین آدابی؛ مینا خطیبی مهر؛ سید علی معلمی؛ عباس صادقی؛ محمد علی صالحی
چکیده
سازند زیارت در برش نمونه واقع در شمال دهکده توچال (جنوب خاور تهران) با ستبرای 5/212 متر در بالای کنگلومرای فاجان و در زیر سازند کرج واقع شده است. سن سازند زیارت پالئوسن پسین تا ائوسن میانی است. مطالعات سنگنگاری مقاطع نازک منجر به شناسایی 11 ریز رخساره شده است که به احتمال قوی در یک سکوی کربناته از نوع رمپ تک شیب (هوموکلاین) نهشته شده ...
بیشتر
سازند زیارت در برش نمونه واقع در شمال دهکده توچال (جنوب خاور تهران) با ستبرای 5/212 متر در بالای کنگلومرای فاجان و در زیر سازند کرج واقع شده است. سن سازند زیارت پالئوسن پسین تا ائوسن میانی است. مطالعات سنگنگاری مقاطع نازک منجر به شناسایی 11 ریز رخساره شده است که به احتمال قوی در یک سکوی کربناته از نوع رمپ تک شیب (هوموکلاین) نهشته شده است. از فرایندهای دیاژنزی تأثیر گذار میتوان میکرایتی شدن، سیمانیشدن، تراکم، نئومورفیسم، انحلال، دولومیتی شدن، شکستگی و سیلیسی شدن را بیان کرد که در قالب محیطهای دیاژنزی هوازی(متئوریکی) و تدفینی سازند زیارت را تحت تأثیر قرار دادهاند. مطالعه و بررسی عناصر اصلی و فرعی سنگ آهکهای سازند زیارت بیانگر آن است که این آهکها در آب و هوای حارهای و در ژرفای کم نهشته شدهاند و کانیشناسی اولیه آراگونیتی داشتهاند. رسم مقادیر Mn در برابر Sr/Ca نشان دهنده محیط دیاژنزی باز همراه با تبادل بالای آب به سنگ (water/ rock interaction) در سازند زیارت است. دمای اولیه دیاژنتیکی تدفین کمژرف (early burial digenetic temperature) با استفاده از سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن در نمونههای میکرایتی و با در نظر گرفتن ایزوتوپ اکسیژن آب دریای ائوسن به میزان ‰85/0- ، در حدود 39 درجه سانتیگراد محاسبه شده است. در بررسی با میکروسکوپ کاتدلومینسانس سیمانهای کربناته سازند زیارت به دلیل قرار گرفتن بین محدوده زون هوازی و زون تدفین کمژرف، بیشتر لومینسانس تیره (Dull) تا قهوهای دارند و ویژگی لومینسانسهای زرد پررنگ کمتر دیده میشود. این مطلب نیز توسط مطالعات ایزوتوپی اکسیژن و کربن تأیید شده است.
مقاله پژوهشی
حمیدرضا نانکلی؛ بهزاد وثوقی؛ فرهاد ثبوتی؛ خالد حسامی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
مطالعه رفتار سنگکره(سنگکره) به عنوان یک لایه مکانیکی قوی که شامل پوسته و گوشته بالایی است از جمله مباحث روز علوم ژئودینامیک است. در این مقاله با استفاده از مدلسازی عددی سه بعدی به روش المان محدود و استفاده از یک ریولوژی ویسکوز وابسته به دما (خزشی) در دو حالت مرطوب و خشک رفتار مکانیکی سنگکره در زاگرس با استفاده از دو ژئوترم گرم ...
بیشتر
مطالعه رفتار سنگکره(سنگکره) به عنوان یک لایه مکانیکی قوی که شامل پوسته و گوشته بالایی است از جمله مباحث روز علوم ژئودینامیک است. در این مقاله با استفاده از مدلسازی عددی سه بعدی به روش المان محدود و استفاده از یک ریولوژی ویسکوز وابسته به دما (خزشی) در دو حالت مرطوب و خشک رفتار مکانیکی سنگکره در زاگرس با استفاده از دو ژئوترم گرم و سرد مورد بررسی قرار میگیرد. ستبرای پوسته بالا و پایین و همچنین قسمت گوشته بالایی بر اساس نگاشتهای زلزلهشناسی ( (Yaminifar, 2007; Paul, 2006; Hatezfeld, 2003 در مناطق مختلف زاگرس در نظرگرفته شده است. گسلها به صورت المانهای ویژه در مدل جاسازی شدند و از قانون کولمب پیروی میکند. نتایج نشان میدهد که مرز تغییر شکل (BDT) برای ژئوترم سرد و ریولوژی مرطوب در ژرفای 10.5کیلومتری و برای ژئوترم سرد و ریولوژی خشک در ژرفای 14کیلومتری رخ میدهد. همچنین این مرز تغییر شکل(BDT) برای ژئوترم گرم به ترتیب در ژرفای 8 و 11 کیلومتری رخ میدهد. این نتایج تطابق خوبی با ژرفای زمینلرزههایی که در منطقه زاگرس رخ میدهد (Tatar, 2004; Jackson, 2008) دارد و گویای استحکام سنگکره در قسمت پوسته متمرکز است.
مقاله پژوهشی
مهدی یزدی؛ حمید رضا پاکزاد؛ مرجان مشکور؛ رحمتاله الهامی؛ محسن جاوری؛ فریدون بیگلری
چکیده
این تحقیق در ارتباط با بقایای حیاتی، مجموعههای ابزار سنگی و لایههای رسوبگذاری شده دو محدوده زندگی انسان به سن پلیستوسن تا عهد حاضر، در ایران مرکزی است. این دو محدوده مبارکه (قلعهبزی) و یکهچاه (نزدیک گلپایگان)، از نقاطی هستند که بقایای شکار شده حیاتی و مصرف شده توسط انسان درآنها مورد بررسی قرار گرفته است. مجموعه ابزارهای سنگی ...
بیشتر
این تحقیق در ارتباط با بقایای حیاتی، مجموعههای ابزار سنگی و لایههای رسوبگذاری شده دو محدوده زندگی انسان به سن پلیستوسن تا عهد حاضر، در ایران مرکزی است. این دو محدوده مبارکه (قلعهبزی) و یکهچاه (نزدیک گلپایگان)، از نقاطی هستند که بقایای شکار شده حیاتی و مصرف شده توسط انسان درآنها مورد بررسی قرار گرفته است. مجموعه ابزارهای سنگی موسترین به دست آمده از دو محدوده از دیدگاه منشأ آنها مورد توجه قرار گرفته است. در قلعهبزی ابزارهای سنگی ساخته شده با منشأ قلوه سنگهای اوپالی است (انتخاب شده توسط انسان) که از زایندهرود انتخاب شدهاند. منشأ این قلوه سنگها آهکهای نومولیتدار با سن پالئوسن تا ائوسن است که به سیلیکا (اوپال) تبدیل شده و از منطقه بابا حیدر (زاگرس) توسط زایندهرود تا گاوخونی حمل شدهاند. در نهایت ابزارهای سنگی یکه چاه بیشتر کوارتزیت و شیل ماسه (به احتمال به سن ژوراسیک) هستند. لایههای سیاه (لنزهای زغالدار) در غارهای قلعهبزی و یکهچاه، (در زیر سطح) نمونهبرداری شده و پس از الک کردن و شستشو، از دیدگاه ذرات تشکیل دهنده و رسوبشناسی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونههای مطالعه شده از هر دو منطقه (قلعهبزی و یکهچاه) دارای بقایای چوب سوخته شده (زغال)، قطعات بزرگ پستانداران (بیشتر اسب) و خردههای میکروسکوپی حیاتی شامل ماهی، خزنده، دو زیست، پوست تخم پرندگان و دانههای گیاهی است. یکسان بودن عکسهای SEM تهیه شده از قطعات ناخن و نوک پرندگان شکار شده و مصرف شده از مبارکه و یکه چاه این احتمال را تقویت میکند که رژیم غذایی انسان در این دو منطقه شبیه به هم بوده است. این تحقیق برای نخستین بار حضور انسان شکارگر و جمع کننده را در ایران مرکزی اثبات مینماید. مجموعه ابزار سنگی مشابه با سن مزولیتیک و با سن نئولیتک نیز از منطقه تپه آشنا در چادگان توسط این تحقیق مطالعه شده است.
مقاله پژوهشی
راضیه محمدی؛ محمد هاشم امامی؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در حدود 230 کیلومتری جنوب باختری تهران قرار گرفته است. مطالعات زمینشناسی بر روی این منطقه حاکی از وجود تودههای نفوذی بازیک به سن احتمالی میوسن و گدازههایی با طیف ترکیبی اسیدی تا بازیک به سن اولیگومیوسن است. سنگهای نفوذی به طور عمده ترکیب گابرویی داشته و گدازهها را داسیت- ریوداسیت، آندزیت، تراکی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در حدود 230 کیلومتری جنوب باختری تهران قرار گرفته است. مطالعات زمینشناسی بر روی این منطقه حاکی از وجود تودههای نفوذی بازیک به سن احتمالی میوسن و گدازههایی با طیف ترکیبی اسیدی تا بازیک به سن اولیگومیوسن است. سنگهای نفوذی به طور عمده ترکیب گابرویی داشته و گدازهها را داسیت- ریوداسیت، آندزیت، تراکی آندزیت، هورنبلند آندزیت، آندزیت بازالتی و تراکی بازالت تشکیل میدهد سنگهای نفوذی بیشتر ماهیت قلیایی و گدازهها کم و بیش ماهیت کلسیمی- قلیایی را نشان میدهند. در مطالعات ژئوشیمیایی ایزوتوپی گدازههای آندزیتی منطقه در محدوده ترکیب کل زمین قرار میگیرند، اما به نظر میرسد سنگهای گوشتهای ضمن استقرار در پوسته (بویژه پوسته قارهای بالایی) با آن دچار آلودگی شده است. ترکیب BSE به طرف غنیشدگی از نسبت 87Sr/86Sr جابهجا شده است که نمونهای از سنگها چنین وضعیتی را نشان میدهد. نمودارهای عنکبوتی مربوط به عناصر کمیاب نشان میدهد که جایگاه زمینساختی تودههای نفوذی منطقه با محیط زمینساختی کششی مطابقت مینمایند. این در حالی است که گدازهها دارای نمودارهای عنکبوتی با روند یکنواختی نبوده و به مناطق فرورانش شباهت بیشتری دارند. این مسئله بیانگر آن است که تودههای نفوذی منطقه مورد مطالعه با سنگهای آتشفشانی بخش جنوبی آن تفاوت ژنتیکی دارد.