سخن سردبیر
دوره 22، شماره 85 ، آذر 1391، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
داوران
دوره 22، شماره 85 ، آذر 1391، صفحه 2-2
چکیده
داوران
بیشتر
داوران
مقاله پژوهشی
صابر خوش جوان؛ بهرام رضایی؛ احمد امینی
چکیده
در این تحقیق، فرآوری فسفاتهای رسوبی منطقه دلیر به منظور کاهش میزان کانیهای باطله مانند کربنات، سیلیکات و افزایش عیار P2O5 مورد بررسی قرار گرفت. طبق مطالعات خواصسنجی، کانی فسفات موجود در کانسنگ، از نوع کانی رسوبی و کلوفان است که کلسیت و کوارتز، عمده باطله آن را تشکیل میدهند و عیار P2O5در نمونههای اولیه 99/11% بود. بر اساس مطالعات ...
بیشتر
در این تحقیق، فرآوری فسفاتهای رسوبی منطقه دلیر به منظور کاهش میزان کانیهای باطله مانند کربنات، سیلیکات و افزایش عیار P2O5 مورد بررسی قرار گرفت. طبق مطالعات خواصسنجی، کانی فسفات موجود در کانسنگ، از نوع کانی رسوبی و کلوفان است که کلسیت و کوارتز، عمده باطله آن را تشکیل میدهند و عیار P2O5در نمونههای اولیه 99/11% بود. بر اساس مطالعات انجام شده با روشهای دانهشماری با میکروسکوپ نوری و غرق و شناورسازی درجه آزادی کانی آپاتیت حدود 140 میکرون حاصل شد. نتایج آزمایشهای فلوتاسیون بدون پیشفرآوری نشان داد که فلوتاسیون بدون پیشتغلیظ امکانپذیر نیست. به همین دلیل نمونه فسفاته را ابتدا تکلیس و سپس سایش و پس از حذف اکسیدهای کلسیم و منیزیم، با روش فلوتاسیون آنیونی – کاتیونی مورد پرعیارسازی قرار گرفت. میزان نرمه در بخشهای خردایش و سایش 5/23% از کل با توزیع حدود 5/14% P2O5 بهدست آمد. پس از فلوتاسیون عیار، محصول نهایی به بیش از 31% P2O5 با بازیابی حدود 62% رسید. در پایان، ساختار (فلوشیت) پیشنهادی آزمایشگاهی ارائه شد.
مقاله پژوهشی
عباس مقصودی؛ محمد یزدی؛ محمود مهرپرتو؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کانهزایی طلای میرکوهعلیمیرزا در شمال سراب و در پهنه ساختاری البرز باختری ـ آذربایجان قرار دارد. کانهزایی به صورت رگهای با روند شمالباختر ـ جنوبخاور در توفهای داسیتی و ریوداسیتی مربوط به نئوژن تشکیل شده است.کانیشناسی رگه شامل کوارتزـ سریسیت ـ آدولاریاـکلسیت و پیریت (کمتر از 1 درصد) میباشد که بیانگر حضور رگه اپیترمال ...
بیشتر
کانهزایی طلای میرکوهعلیمیرزا در شمال سراب و در پهنه ساختاری البرز باختری ـ آذربایجان قرار دارد. کانهزایی به صورت رگهای با روند شمالباختر ـ جنوبخاور در توفهای داسیتی و ریوداسیتی مربوط به نئوژن تشکیل شده است.کانیشناسی رگه شامل کوارتزـ سریسیت ـ آدولاریاـکلسیت و پیریت (کمتر از 1 درصد) میباشد که بیانگر حضور رگه اپیترمال سولفیدی شدن پایین در منطقه است. با توجه به بررسیهای سیالات درگیر موجود در کوارتز، کانهزایی در دامنه دمایی 161 تا 260 درجه سانتیگراد و شوری5/6- 5/0 درصد وزنی معادل NaCl تشکیل شده است. عیار طلا در رگه کوارتز دارای تغییراتی از270 تا 3240 میلیگرم در تن میباشد. بیشترین مقدار طلا در نمونههای کوارتز با بافت تیغهای ـ شبکهای و برشی است که میتواند ارتباط مستقیم بین نهشت طلا و جوشش را در سیستم رگهای طلادار محدوده میرکوهعلیمیرزا نشان دهد که با همراهی سیالات درگیر غنی از مایع و غنی از بخار در این نمونه ها تأیید میشود.
مقاله پژوهشی
اصغر راستبود؛ بهزاد وثوقی
چکیده
در این نوشتار به منظور بررسی میدان سرعت حاصل از پردازش مشاهدات GPS در منطقه برخورد مایل صفحههای زمینساختی عربستان و اوراسیا، از مفاهیم مکانیک شکست و مدلسازی جداشدگی استفاده شده است. بدینمنظور نخست گسلهای فعال عمده در محدوده منطقه مورد مطالعه، انتخاب و سپس با اعمال شرایط مرزی مناسب آهنگ لغزش امتدادلغز بین گسلها با استفاده ...
بیشتر
در این نوشتار به منظور بررسی میدان سرعت حاصل از پردازش مشاهدات GPS در منطقه برخورد مایل صفحههای زمینساختی عربستان و اوراسیا، از مفاهیم مکانیک شکست و مدلسازی جداشدگی استفاده شده است. بدینمنظور نخست گسلهای فعال عمده در محدوده منطقه مورد مطالعه، انتخاب و سپس با اعمال شرایط مرزی مناسب آهنگ لغزش امتدادلغز بین گسلها با استفاده از روش عددی المانهای مرزی با توابع گرین مستخرج از مدل تحلیلی Okada توزیع شد. در ادامه میدان سرعت حاصل از مدلسازی با میدان سرعت GPS شبکه غیردائم ژئودینامیک سراسری ایران مقایسه شده و با تغییر شرایط مرزی بهصورت سعی و خطا تطابق بهتری بین میدان سرعت مدل با میدان سرعت GPS ایجاد شد، بهنحوی که اختلاف بیشتر مشاهدات GPS از نتایج مدل در محدوده بیضی اطمینان 95 درصد آنها قرار گرفت. در ادامه برآوردها برای بهبود تطابق میدان سرعت مدل با میدان سرعت GPS و با در نظر گرفتن همخوانی آهنگهای لغزش حاصل از مدل با آهنگهای لغزش زمینشناسی، سعی شد با تغییر شرایط مرزی و معرفی برخی از آهنگهای لغزش حاصل از روشهای زمینشناسی بهعنوان شرط مرزی به مدل، تطابق بیشتری بین آهنگهای لغزش حاصل از دو روش ایجاد شود. در مورد دیگر گسلها نیز آهنگهای لغزش حاصل از مدلسازی اولیه به عنوان شرط مرزی به گسلشها داده شد و با روند سعی و خطا، این مقادیر برای رسیدن به آهنگهای لغزش زمینشناسی تغییر داده شد به گونهای که تا حد امکان تطابق میدان سرعت مدل با میدان سرعت GPS حفظ شده و حتی بهبود نیز بیابد. نتایج حاصل از مدلسازی نشان میدهند که در مورد بیشتر گسلها، آهنگ لغزش مدلسازی شده با آهنگ لغزش تعیین شده با استفاده از روشهای زمینشناسی سازگار است. همچنین نتایج نشان میدهند که بیشتر گسلهای امتدادلغز در ایران از نوع راستگرد هستند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه آهنگ لغزش مدلسازی شدة نهایی برای گسل شمال تبریز (mm/yr4. 6) بیشتر از گسل اصلی عهد حاضر (mm/yr2. 2) است بنابراین از مدلسازی انجامشده میتوان به این نتیجه رسید که ادامه گسل شمال آناتولی در ایران، گسل شمال تبریز است.
مقاله پژوهشی
وحید عیسوی؛ جلال کرمی؛ عباس علیمحمدی؛ سید علی نیکنژاد
چکیده
در دهههای اخیر حفر چاههای ژرف و نیمهژرف بهتدریج جایگزین قناتها شد که در کنار مزیتهای نسبی، با آثار زیستمحیطی فراوانی مانند افت سطح آب زیرزمینی و ایجاد فرونشست برای بیشتر مناطق بهرهبرداری همراه است. به تازگی مطالعاتی بهمنظور جایگزینی سدهای زیرزمینی بهجای سدهای متوسط و کوچک برای ذخیرهسازی و استفاده بهینه از آب ...
بیشتر
در دهههای اخیر حفر چاههای ژرف و نیمهژرف بهتدریج جایگزین قناتها شد که در کنار مزیتهای نسبی، با آثار زیستمحیطی فراوانی مانند افت سطح آب زیرزمینی و ایجاد فرونشست برای بیشتر مناطق بهرهبرداری همراه است. به تازگی مطالعاتی بهمنظور جایگزینی سدهای زیرزمینی بهجای سدهای متوسط و کوچک برای ذخیرهسازی و استفاده بهینه از آب و کاهش اثرات زیستمحیطی صورت گرفته است. مکانیابی سدهای زیرزمینی، فرایند کاملا"پیچیدهای است و عوامل زمینشناسی، زمینریختشناسی و آبشناسی نقش تعیینکنندهای دارند. تعیین نقش و اهمیت متغیرهای مورد اشاره مبتنی بر نظرات گروههای کارشناسی است و معمولا" این اهمیت در قالب متغیرهای زبانی بیان میشود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی، امکان استفاده از متغیرهای زبانی در کنار متغیرهای کمی را دارد و اساسا" مبتنی بر نظرات کارشناسی است. در سالهای اخیر به منظور افزایش قابلیت روش AHP، این روش با روش فازی پیادهسازی شده و در قالب الگوریتم Fuzzy-AHP ارائه شده است. در این نوشتار، از دو روش AHP و Fuzzy-AHP در تعیین مناطق مناسب برای سدهای زیرزمینی استفاده شد. برای پیادهسازی روش Fuzzy-AHP از روش باکلی و بونیسون استفاده شد و برای غیرفازی کردن مقادیر مطلوبیت فازی ، روش yager بهکارگرفته شد. از مجموع 56 نقطه خروجی زیرحوضهها در روش AHP 26 نقطه و در روش FUZZY-AHP 15 نقطه با مناطق مناسب و قابلدسترس، همپوشانی داشتند. نتایج نشان داد که روش Fuzzy-AHP انعطافپذیری بیشتر و قابلیت بالاتری در تعیین مناطق مناسب سد دارد.
مقاله پژوهشی
فاطمه دباغی صدر؛ کاظم سید امامی؛ محمودرضا مجیدی فرد
چکیده
سنگهای ژوراسیک میانی تا پسین در باختر رشته کوههای بینالود با ستبرای قابل توجهی برونزد دارد. این سنگها شامل سنگآهک، مارن، سنگآهک مارنی، ماسهسنگ و کنگلومرا است که بر اساس شواهد سنگشناسی به 6 بخش تقسیم میشود. ردیفهای یادشده با ستبرای 1084 متر به صورت همشیب بر روی ردیف آواری سازند کشفرود قرار گرفته است. همچنین این ردیف ...
بیشتر
سنگهای ژوراسیک میانی تا پسین در باختر رشته کوههای بینالود با ستبرای قابل توجهی برونزد دارد. این سنگها شامل سنگآهک، مارن، سنگآهک مارنی، ماسهسنگ و کنگلومرا است که بر اساس شواهد سنگشناسی به 6 بخش تقسیم میشود. ردیفهای یادشده با ستبرای 1084 متر به صورت همشیب بر روی ردیف آواری سازند کشفرود قرار گرفته است. همچنین این ردیف به صورت همشیب و تدریجی توسط سنگآهک نخودی رنگ و ستبر لایه سازند مزدوران پوشیده میشوند. مطالعه زیای آمونیتی موجود، منجر به شناسایی 23 جنس و 35 گونه شده است که 5 جنس از آن مربوط به خانواده Phylloceratidae ، 1جنس و 2 گونه از آن مربوط به خانواده Haploceratidae ، 4 جنس و 6 گونه از آن مربوط به خانواده Oppeliidae،11 جنس و 27 گونه از آن مربوط به خانواده Perisphinctidae و یک جنس از آن مربوط به خانواده Aspidoceratidae است .از نظر آماری خانوادههای Phylloceratidae با 48%، Perisphinctidae با42%بیشترین درصدفراوانی را به خود اختصاص دادهاند. کمیابی خانوادههای Oppeliidae به میزان6% وHaploceratidae به میزان 2% Aspidoceratidae به میزان 1% قابل توجه است. از برش برمهان بیش از 425 نمونه جمعآوری شده که بیش از 309 (72%) نمونه مربوط به آمونیتها و 106 (24%) نمونه از آن مربوط به فسیلهای دیگر مربوط است و 4% دیگر شامل اثرهای فسیلی است. بر مبنای مجموعه فسیلی موجود 15 زون زیستی آمونیتی تشخیص داده شده که حاکی از سن باژوسین پسین ـ کیمرجین ؟ است. زیای آمونیتی مطالعه شده، با زیاهایهای ژوراسیک در دیگر نقاط ایران و مناطق حاشیهای مدیترانه ارتباط نزدیکی را نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
کوروش محمدیها؛ مسیب سبزهای؛ مهرداد قهراییپور؛ جواد رادفر
چکیده
در شمال خاور سرو مجموعههای گستردهای از گرانیتویید و گابروهای میلونیتی وجود دارد که در مطالعات پیشین (حقیپور و آقانباتی، 1367) از آنها به عنوان گنایس و دگرگونههای پرکامبرین یاد شده است. در واقع این سنگها تودههای آذرین اسیدی و بازیکی هستند که در اثر فعالیت نیروهای برشی منطقه تحت تأثیر دگرریختی و دگرگونی دینامیک قرار گرفتهاند ...
بیشتر
در شمال خاور سرو مجموعههای گستردهای از گرانیتویید و گابروهای میلونیتی وجود دارد که در مطالعات پیشین (حقیپور و آقانباتی، 1367) از آنها به عنوان گنایس و دگرگونههای پرکامبرین یاد شده است. در واقع این سنگها تودههای آذرین اسیدی و بازیکی هستند که در اثر فعالیت نیروهای برشی منطقه تحت تأثیر دگرریختی و دگرگونی دینامیک قرار گرفتهاند (محمدیها، 1379 و محمدی ترک آباد، 1380). سنگهای میلونیتی بازیک منطقه که در این نوشتار به آن پرداخته شده است، از لحاظ کانیشناسی ساده بوده و به طور عمده از پلاژیوکلاز، هورنبلند، اکتینولیت، کلریت، اپیدوت و به ندرت بقایایی از پیروکسنهای اولیه تشکیل شدهاند که اغلب توسط آمفیبول جایگزین گردیدهاند. بلورهای فلدسپات در بیشتر مقاطع به اپیدوت، پلاژیوکلازهای ثانویه (دارای سدیم بیشتر) و تا حدودی سریسیت تبدیل شدهاند. در این منطقه مجموعههای گابرو که به صورت کلاست و به شکل عدسی از دگرشکلی ناشی از نیروهای دینامیکی در پهنههای برشی در امان ماندهاند نیز دیده میشوند. سازوکارهای دگرریختی مانند جریان کاتاکلاستیک، شکستگیهای ریز، جا دررفتگی خزشی (Dislocation creep)، بازیـافت (Recovery)، تبلورمجدد، خزش انتشاری (Diffusion creep)، لغزش مرزدانهها (Grain boundary sliding) و انحلال فشارشی در اثر نیروهای برشی بر سنگهای منطقه اعمال شده که در نتیجه آن بافت و ساختهایی مانند برگوارگی، خطوارگی، خاموشی موجی، پورفیروکلاستهایی با ساخت هسته ـ پوش (Core-Mantle Structure)، شکستگیهای ریز همسو و ناهمسو با برش، ماکلهای مکانیکی، میکاهای ماهی شکل، ساختهای تفریق یافته نواری و کینک شدگی برگوارگیها در این سنگها ایجاد شده است. شواهد گویای آن است که این سنگها در یک پهنه برشی تغییر شکل دینامیک یافتهاند.
مقاله پژوهشی
یحیی جمور؛ سجاد طبیبی؛ مسعود مشهدی حسینعلی
چکیده
افزایش دقت در تعیین موقعیت با سامانه GPS در صورتی که مشاهداتی کوتاهتر از 24 ساعت داشته باشیم، به شدت به مدل کردن بهتر خطاهایی که در تجزیه دادههای GPS معمولاً با میانگینگیری کاهش مییابند، بستگی دارد. افزایش دقت جابهجاییهای حاصل از پردازش دادههای آهنگ بالا در کاربردهای ژئوفیزیکی مربوطه مانند لرزهنگاری، مستلزم کاهش ...
بیشتر
افزایش دقت در تعیین موقعیت با سامانه GPS در صورتی که مشاهداتی کوتاهتر از 24 ساعت داشته باشیم، به شدت به مدل کردن بهتر خطاهایی که در تجزیه دادههای GPS معمولاً با میانگینگیری کاهش مییابند، بستگی دارد. افزایش دقت جابهجاییهای حاصل از پردازش دادههای آهنگ بالا در کاربردهای ژئوفیزیکی مربوطه مانند لرزهنگاری، مستلزم کاهش خطاهای سیستماتیک در طیف بسامدهای لرزهای است. روشهای استانداردسازی و تصحیح این خطا مبتنی بر تکرارپذیری آرایش فضایی این سامانه هستند. خطاهایی که دقت نتایج را در روشهای تعیین موقعیت آهنگ بالا روی مقیاسهای زمانی 600-10 ثانیه با سامانه GPS تحتتأثیر قرار میدهند تا حد زیادی به هندسه بخش فضایی و ایستگاه اندازهگیری بستگی دارند. از آنجا که مدارهای ماهوارههای GPS ثابت هستند، خطاهای وابسته به این هندسه در هر روز تکرارپذیری بالایی دارند. این ویژگی مبنای توسعه روش فیلترینگ نجومی برای کاهش سطح نوفه مختصات حاصل از GPS است. در حالی که فرض بر این است که تکرارپذیری آرایش فضایی ماهوارههای این سامانه بر اساس دوره تناوب تکرار نجومی اتفاق میافتد، زمان واقعی این تکرارپذیری حتی برای هر ماهواره متفاوت است. در این نوشتار، دوره تناوب تکرار مسیر زمینی میانگین، 23 ساعت و 55 دقیقه و 55 ثانیه برآورد و برای کاهش سطح نوفه سریهای زمانی جابهجایی نسبی استفاده شده است. با استفاده از این دوره تناوب، نوفههای با بسامد کمتر از 01/0 هرتز در موقعیتهای آهنگ بالای GPS به گونه قابل توجهی کاهش مییابند. افزون بر این، با جایگزینی روش مطلق تعیین موقعیت با روش نسبی در این نوشتار، بزرگی جابهجاییهای هملرزه قابل تشخیص به کمتر از 4 میلیمتر در مؤلفههای مسطحاتی و کمتر از 10 میلیمتر در مؤلفه ارتفاعی کاهش یافته است.
مقاله پژوهشی
فرزاد شیرزادی تبار؛ بهروز اسکویی؛ مهرداد باستانی
چکیده
دادههای الکترومغناطیسی هوابرد در حوزههای زمان و بسامد برداشت میشوند. در حوزه زمان، تغییرات زمانی میدان مغناطیسی ثانویه و در حوزه بسامد مقدار خود میدان مغناطیسی ثانویه اندازهگیری میشود. در این نوشتار دادههای الکترومغناطیسی هوابرد حوزه بسامد با اعمال روش معکوسسازی اُکام به مقادیری از مقاومت ویژه تبدیل میشوند که خواص ...
بیشتر
دادههای الکترومغناطیسی هوابرد در حوزههای زمان و بسامد برداشت میشوند. در حوزه زمان، تغییرات زمانی میدان مغناطیسی ثانویه و در حوزه بسامد مقدار خود میدان مغناطیسی ثانویه اندازهگیری میشود. در این نوشتار دادههای الکترومغناطیسی هوابرد حوزه بسامد با اعمال روش معکوسسازی اُکام به مقادیری از مقاومت ویژه تبدیل میشوند که خواص الکتریکی لایههای افقی زمین را نشان میدهند. در این بررسی، تعداد لایهها بسیار بیشتر از تعداد دادههاست. پس با انتخاب مناسب یک تابع هدف و کمینهکردن آن با استفاده از روش کمترین مربعات، به گونهای عمل میشود که هم متغیرهای مدل دارای کوچکترین ساختار باشند و هم دادهها به حد کافی برازش شوند. از برتریهای این روش نیاز نداشتن به مدل اولیه است و مدل آغازگر هرچه باشد به مدل نهایی همگرا میشود. اعمال این روش بر دادههای الکترومغناطیسی هوابردِ حاصل از مدلهای مصنوعی، نتایج قابل قبولی را تولید میکند. این روش همچنین بر دادههای الکترومغناطیس هوابرد منطقه کلاته رشم در استان سمنان اعمال شده است. مقاطع و نقشههای بهدست آمده، وجود ناحیه کمانی شکل را، که در نقشه زمینشناسی مشخص شده، تأیید میکنند. افزون بر آن، این نقشهها نشان میدهند که این ناحیه کمانی ستبرتر از آن است که در سطح برونزد دارد و علت آن وجود آبرفتهای با ستبرای تقریبا" 7 متر است که در این ناحیه نهشته شدهاند.
مقاله پژوهشی
محمد بومری
چکیده
کانسار مگنتیت-آپاتیت اسفوردی در 35 کیلومتری شمال خاور شهر بافق واقع شده است. ناحیه معدنی بافق که در برگیرنده بیش از 45 کانسار و بیهنجاری آهن و تعدادی کانسار و بیهنجاری روی و سرب سولفیدی، منگنز و اورانیم است، در حدفاصل بین دو گسل کوهبنان در خاور و بافق- پشت بادام در باختر قرار گرفته است. کانسنگها در یک مجموعه آتشفشانی- رسوبی ...
بیشتر
کانسار مگنتیت-آپاتیت اسفوردی در 35 کیلومتری شمال خاور شهر بافق واقع شده است. ناحیه معدنی بافق که در برگیرنده بیش از 45 کانسار و بیهنجاری آهن و تعدادی کانسار و بیهنجاری روی و سرب سولفیدی، منگنز و اورانیم است، در حدفاصل بین دو گسل کوهبنان در خاور و بافق- پشت بادام در باختر قرار گرفته است. کانسنگها در یک مجموعه آتشفشانی- رسوبی متعلق به پرکامبرین بالایی-کامبرین تشکیل شدهاند. این مجموعه که به وسیله تودههای نفوذی اسیدی و دایکهای بازی قطع شده شامل توفهای اسیدی، کربناتها، شیل و ماسهسنگ میشود و تحت تأثیر دگرگونی ناحیهای و مجاورتی و دگرسانی گرمابی قرار گرفتهاند. کانسنگ مگنتیت - آپاتیت اسفوردی برروی توفهای اسیدی و نزدیک به افق کربناتی تشکیل شده است. این کانسار نسبت به دیگر کانسارهای آهن در ناحیه بافق دارای بیشترین مقدار فسفر و عناصر خاکی کمیاب است. کانیهای رایج در اسفوردی عمدتاً شامل اکسیدهای آهن، آپاتیت، اکتینولیت، دیوپسید، تالک، آندرادیت، فلدسپارها، کوارتز و کربناتها میشود.کانیهای خاکی کمیاب ارتباط نزدیکی با آپاتیت دارند و معمولاً در حاشیه دانههای آپاتیت، در رگهها و رگچهها تشکیل شدهاند. این مقاله ضمن شناسایی و تعیین ترکیب شیمیایی کانیهای کمیاب، اطلاعات مقدماتی از ترکیب کانیها و زمینشناسی کانسار را ارائه میدهد. کانیهای دارای REE در کانسار اسفوردی متعلق به گروههای فسفات، سیلیکات و فلوئوروکربنات هستند. کانیهای خاکی کمیاب، به شدت از Ce, La, Nd و Pr غنی هستند. با این که مقدار REE در آپاتیت ناچیز است اما به دلیل فراوانی زیاد آپاتیت، بخش اعظم REE همراه با آپاتیت است و افقهای غنی از آپاتیت دارای عیار بالایی از REEهستند. مجموعه کانیهای متاسوماتیک، بلورهای یکسر آپاتیت و انواع رگچهها و رگههای کانیسازی شده نشان میدهند که محلولهای گرمابی دستکم در مراحل پایانی در کانسار اسفوردی فعال بودهاند.
مقاله پژوهشی
مجید نعمتی؛ بهنام اویسی؛ محمد فروتن؛ محمد جواد بلورچی
چکیده
زمینلرزهای در سیام تیر ماه 1389 با بزرگای 5.8 (مرکز لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران) جنوب زاگرس میانی را در گسترة گسل پیشانی کوهستان (MFF) لرزاند. این زمینلرزه و پسلرزههای آن یک نفر کشته داشته و صدها کیلومتر مربع پیرامون رومرکز زمینلرزه در گسترة یاد شده را لرزاند. این گستره در پیشینه خود چندین زمینلرزه بزرگ دارد که ...
بیشتر
زمینلرزهای در سیام تیر ماه 1389 با بزرگای 5.8 (مرکز لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران) جنوب زاگرس میانی را در گسترة گسل پیشانی کوهستان (MFF) لرزاند. این زمینلرزه و پسلرزههای آن یک نفر کشته داشته و صدها کیلومتر مربع پیرامون رومرکز زمینلرزه در گسترة یاد شده را لرزاند. این گستره در پیشینه خود چندین زمینلرزه بزرگ دارد که رویداد آنها را میتوان به گسل پیشانی کوهستان وابسته دانست. با هم آمیخت و پردازش نگاره پرتوهای پیکری (برداشت شده با شبکههای لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسیزلزله و شبکه محلی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور که در استان فارس راه اندازی شده بود)، ویژگیهای چشمهای این زمینلرزه بهینه شده است. ساز وکار زمینلرزه با به کارگیری قطبشهای نخستین پرتو فشاری رسیده به ایستگاهها، صفحهای با شیب 45 درجه رو به شمال، با راستای E˚N110 همخوان با گسل MFF به دست آمده که از پایداری کمی برخوردار بود و بزرگای آن در مقیاس ML، 5.4 و ژرفای 10 کیلومتری برای آن پیشنهاد شده است. زمینلرزه کودیان مانند دیگر زمینلرزههای وابسته به گسل MFF در زاگرس وابسته به نمو تاقدیسها در همسایگی آن بوده که همراه با فرایند گسلش در هسته و پیرامون آنهاست. گواه این نمو، فرایش و شیبدار شدن آبرفتهای جوان پیرامون آنهاست. بر پایه نقشه همشدت فراهم آمده از بررسیهای میدانی، خمهای هم شدت این زمینلرزه در راستای MFF کشیدگی داشته و بیشینه شدت آن در مقیاسهای MM، JMA، و VII برآورد شد. بهرغم جا به جاییهای ردیابی شده در بررسی تصاویر رادار، در بررسیهای میدانی گسلش سطحی مشاهده نشده است.
مقاله پژوهشی
محمد هاشم امامی؛ رضا منصف؛ نعمت الله رشید نژاد عمران
چکیده
سنگهای آتشفشانی منطقه راوه با سن میوسن تا پلیوسن در امتداد کمربند ماگمایی ارومیه - دختر شمالی رخنمون یافتهاند. سنگهای آتشفشانی نئوژن در این ناحیه به طور همشیب بر روی سازند سرخ بالایی جای گرفتهاند. دو فاز آتشفشانی بازی تا حدواسط (فاز یکم Ngv1) و حدواسط تا نزدیک به اسیدی (فاز دوم Ngv2) مراحل اصلی فوران هستند. در فاز اول فوران، مواد ...
بیشتر
سنگهای آتشفشانی منطقه راوه با سن میوسن تا پلیوسن در امتداد کمربند ماگمایی ارومیه - دختر شمالی رخنمون یافتهاند. سنگهای آتشفشانی نئوژن در این ناحیه به طور همشیب بر روی سازند سرخ بالایی جای گرفتهاند. دو فاز آتشفشانی بازی تا حدواسط (فاز یکم Ngv1) و حدواسط تا نزدیک به اسیدی (فاز دوم Ngv2) مراحل اصلی فوران هستند. در فاز اول فوران، مواد آتشفشانی از نوع گدازههای آندزیت بازالتی تا آندزیتی و سنگهای آذرآواری وابسته و در فاز دوم، فوران سنگهای آندزیتی تا نزدیک به داسیتی با ساختار گنبدی دیده میشوند. با توجه به دادههای ژئوشیمیایی، این نمونهها سرشت ماگمایی را به سمت سری کلسیمی- قلیایی نشان میدهند. الگوهای عناصر جزئی و خاکی کمیاب، یک غنیشدگی را در عناصر LREE نسبت به HREE، تهیشدگی در Nb و Ti و همین طور نسبتهای بالای Th/Yb و Th/Nb را در مقایسه با بازالتهای پشته میان اقیانوسی و بازالتهای درون صفحهای نشان میدهند. شواهد سنگشناختی مطالعه حاضر گویای آن است که ماگمای مادر سنگهای آتشفشانی راوه، با ترکیب کلسیمی- قلیایی، از یک منشأ گوشتهای متاسوماتیزه، با تأثیر سیالهای و رسوبات حاصل از صفحه فرورانش، تشکیل یافته است. پس از برخورد صفحه عربی به بلوک ایران مرکزی در نئوژن، از جمله حوضههای محلی کششیدر اوایل میوسن، تحت تأثیر سامانههای گسلی تراکششی تشکیل شدهاند که به مدد دایکهای تغذیهکننده، موجب فورانهای آتشفشانی در منطقه تا اوایل پلیوسن شدهاند.
مقاله پژوهشی
پریسا حقیقتمهر؛ محمدجواد ولدان زوج؛ رضا تاجیک؛ سعید جباری؛ محمودرضا صاحبی؛ رضا اسلامی؛ مصطفی گنجیان؛ مریم دهقانی
چکیده
در این مقاله برای نخستین بار در ایران، به منظور ارزیابی قابلیت روش تداخلسنجی راداری (InSAR) از مقایسه همزمان مشاهدات سامانه موقعیتیابی جهانی (GPS) و دادههای راداری در دشت هشتگرد که به علت استخراج نامناسب آبهای زیرزمینی تحتتأثیر فرونشست است، استفاده شد. بهمنظور تحلیل سری زمانی جابهجایی سطح زمین، الگوریتم خط مبنای کوتاه موسوم ...
بیشتر
در این مقاله برای نخستین بار در ایران، به منظور ارزیابی قابلیت روش تداخلسنجی راداری (InSAR) از مقایسه همزمان مشاهدات سامانه موقعیتیابی جهانی (GPS) و دادههای راداری در دشت هشتگرد که به علت استخراج نامناسب آبهای زیرزمینی تحتتأثیر فرونشست است، استفاده شد. بهمنظور تحلیل سری زمانی جابهجایی سطح زمین، الگوریتم خط مبنای کوتاه موسوم به SBAS بهکار گرفته شد. تحلیل سری زمانی فرونشست، با استفاده از 6 تداخلنگاشت(اینترفروگرام) محاسبه شده از 4 تصویر راداری ماهواره ENVISATASAR در بازه زمانی 4 ماه در سال 2008 انجام شد. یک عامل نرمکنندگی بهینه که نوفة ناشی از اتمسفر، خطای بازیابی فاز و اثرات مداری را کاهش میدهد و در عین حال تغییر شکلهای غیرخطی را حفظ میکند، به حل کمترین مربعات اضافه شد. نتایج تحلیل سری زمانی نشان میداد که منطقه به طور پیوسته در حال نشست است. نقشه سرعت میانگین تغییر شکل در راستای خط دید ماهواره که از تحلیل سری زمانی بهدست آمده، آهنگ قابل توجه فرونشست را 47 میلیمتر در ماه نشان داد. به منظور ارزیابی نتایج سری زمانی تداخلسنجی راداری، یک شبکه متراکم GPS متشکل از 18 ایستگاه در منطقه طراحی شد. در مکانیابی ایستگاهها از الگوی مکانی فرونشست حاصل از تداخلنگاشت محاسبه شده از دادههای 2004-2003 و بررسیهای میدانی استفاده شد. ایستگاههای GPS همزمان با دادههای راداری اقدام به جمعآوری و ثبت دادههای خام کردند. سپس با استفاده از پردازش مشاهدات صورت گرفته، میزان جابهجایی افقی و قائم ایستگاهها محاسبه شد. سری زمانی حاصل شده از دو روش تداخلسنجی راداری و GPS، با یکدیگر مقایسه شدند. مقایسه نتایج بهدست آمده، سازگاری بسیار بالای تداخلسنجی راداری و روش ژئودتیک را ارائه داد که نشاندهندة عملکرد بالای روش تداخلسنجی راداری است.
مقاله پژوهشی
علی نجفی؛ محمدحسن کریمپور؛ مجید قادری
چکیده
بر پایه پردازش دادههای 51 نمونه رسوب آبراههای، 115 نمونه سنگی و 22 نمونه کانیسنگین، بههمراه شواهد صحرایی مربوط به کانیسازی و دگرسانی، الگوی کانهزایی مس- طلا در منطقه اکتشافی رحیمی مورد تحلیل قرار گرفت. دوازده نقشه هالههای ژئوشیمیایی اولیه و ثانویه برای عناصر Au-Ag-As-Ba-Cu-Co-Hg-Mo-Pb-Sb-W-Zn همراه با نقشههای مربوط به کانیهای اکسیدهای ...
بیشتر
بر پایه پردازش دادههای 51 نمونه رسوب آبراههای، 115 نمونه سنگی و 22 نمونه کانیسنگین، بههمراه شواهد صحرایی مربوط به کانیسازی و دگرسانی، الگوی کانهزایی مس- طلا در منطقه اکتشافی رحیمی مورد تحلیل قرار گرفت. دوازده نقشه هالههای ژئوشیمیایی اولیه و ثانویه برای عناصر Au-Ag-As-Ba-Cu-Co-Hg-Mo-Pb-Sb-W-Zn همراه با نقشههای مربوط به کانیهای اکسیدهای آهن در نمونههای کانی سنگین با شواهد صحرایی جدید از زمینشناسی و کانهزایی منطقه، تحلیل شد و در نتیجه، دو منطقه کانهزایی جدا از هم با الگوهای کانیسازی IOCG و مس پورفیری برای مطالعات نیمهتفصیلی معرفی شده است.
مقاله پژوهشی
خالد حسامی آذر؛ سید خلیل متقی؛ مهرداد مصطفی زاده
چکیده
در این نوشتار با استفاده از پیشینه لرزهخیزی در منطقه زمینساختی البرز، به شناسایی مکانهایی میپردازیم که بیشترین احتمال را برای رویداد زمینلرزه در این ناحیه دارند. در این راستا، متغیرهای لرزهخیزی (a، b) در ناحیه البرز، به صورت محلی و برای نقاطی با فاصله 10 کیلومتر از یکدیگر محاسبه شده و نقشه متغیرهای لرزهخیزی منطقه بهدست ...
بیشتر
در این نوشتار با استفاده از پیشینه لرزهخیزی در منطقه زمینساختی البرز، به شناسایی مکانهایی میپردازیم که بیشترین احتمال را برای رویداد زمینلرزه در این ناحیه دارند. در این راستا، متغیرهای لرزهخیزی (a، b) در ناحیه البرز، به صورت محلی و برای نقاطی با فاصله 10 کیلومتر از یکدیگر محاسبه شده و نقشه متغیرهای لرزهخیزی منطقه بهدست آمده است. نقاطی از نقشه مشبندی شده منطقه که دارای کمینه مقدار b هستند، متحمل بیشترین میزان تنش میشوند، در نتیجه چنین نقاطی معرف تنشگاههای البرز یعنی محتملترین نقاط برای رخداد زمینلرزه هستند. محاسبه متغیر زمان بازگشت محلی (TL) با استفاده از متغیرهای a و b، به عنوان متغیری که محل تنشگاهها را به صورت تجمعیافتهتری نسبت به متغیر b برآورد میکند، به تعیین دقیقتر مکان تنشگاهها انجامیده است. با رسم نقشه احتمال خطر محلی (PL) در ناحیه البرز که با استفاده از مطالعه لرزهخیزی ناحیه پیش از زمینلرزه 2004 کجور- فیروزآباد (3/6MW=) بهدست آمده است، نشان داده میشود که روش یاد شده، محل رخداد زمینلرزه یادشده را به عنوان یک ناحیه با احتمال زیاد برای رخداد زمینلرزه بزرگ معرفی کرده است. نقشه متغیرهای یادشده برای لرزهخیزی ناحیه در دو بازه زمانی قبل و بعد از زمینلرزه کجور- فیروزآباد رسم شده تا تغییرات زمانی متغیرهای لرزهخیزی تحتتأثیر این زمینلرزه مطالعه شود. نقشه لرزهخیزی منطقه پس از رخداد زمینلرزه، نشان میدهد که رخداد آن باعث تغییر الگوی توزیع تنش در منطقه شده است. این زمینلرزه محل تنشگاهها را تغییر داده و رژیم انباشت تنش در ناحیه را از نیمه باختری البرز به نیمه خاوری انتقال داده است. به نظر میرسد، گسیختگی قطعه باختری گسل خزر در زمینلرزه کجور- فیروزآباد و لرزهخیزی بالای بخش میانی این گسل، باعث انتقال قفلشدگی از انتهای باختری به انتهای خاوری آن شده است. بنابراین قطعه انتهای خاوری گسل خزر به عنوان مکانی که بهتازگی تنش بالایی را تحمل میکند و به عنوان یک تنشگاه جدید در ناحیه البرز معرفی میشود. به همین ترتیب، محدوده بین نیمه خاوری گسل شمال البرز و گسل عطاری و همچنین گسل جاجرم به عنوان تنشگاههای جدید و در نتیجه نواحی خطر جدید در ناحیه البرز معرفی میشوند.
مقاله پژوهشی
مسعود اصغریان رستمی
چکیده
برای مطالعه زیست چینهنگاری سازند گورپی، برشی از این سازند در نزدیکی روستای میش خاص در استان ایلام مورد نمونهبرداری و بررسی دقیق قرار گرفت. سازند گورپی در این برش شامل 310 متر مارن، مارن آهکی، سنگآهک و دارای دو عضو لوفا با سنگشناسی سنگآهک و میان لایههای شیل همراه با فسیلهای خارپوست، بازوپایان و دو کفهای و عضو سیمره است. مرز ...
بیشتر
برای مطالعه زیست چینهنگاری سازند گورپی، برشی از این سازند در نزدیکی روستای میش خاص در استان ایلام مورد نمونهبرداری و بررسی دقیق قرار گرفت. سازند گورپی در این برش شامل 310 متر مارن، مارن آهکی، سنگآهک و دارای دو عضو لوفا با سنگشناسی سنگآهک و میان لایههای شیل همراه با فسیلهای خارپوست، بازوپایان و دو کفهای و عضو سیمره است. مرز پایینی این سازند با سازند ایلام به صورت پیوسته و مرز بالایی آن نیز با سازند پابده، تدریجی و پیوسته است. مطالعه انجام شده بر روی این برش، منجر به شناسایی 67 گونه متعلق به ٢6 جنس از روزنبران پلانکتون شد. بر اساس روزنبران پلانکتونی شاخص، این برش به 14 زیستزون استاندارد از قدیم به جدید به شرح زیر تفکیک شد: زیستزون شماره 1:Globotruncanitaelevata partial range zone ، زیستزون شماره 2 :zone Globotruncana ventricosa interval، زیستزون شماره 3 : Radotruncana calcarata total range zone، زیستزون شماره 4:Globigerinelloides subcarinatus partial range zone ، زیستزون شماره 5 :Globotruncana aegyptiaca partial range zone ، زیستزون شماره 6 : partial range zone Gansserina gansseri، زیستزون شماره 7 : Contusotruncana contusa partial range zone، زیستزون شماره 8:Pseudotextularia intermedia partial range zone، زیستزون شماره 9 : partial range zone Racemiguembelina fructicosa، زیستزون شماره 10 : partial range zone Pseudoguembelina hariaensis ، زیستزون شماره 11: partial range zone Pseudoguembelina palpebra، زیستزون شماره 12 : Praemurica uncinata interval zone، زیستزون شماره 13 :Morozovella angulata- Globanomalina pseudomeandri interval zone، زیستزون شماره 14 : total range zone Globanomalina pseudomenardi. بر مبنای این زیستزونها، سازند گورپی در این برش، بازة کامپانین پیشین تا پالئوسن پسین (سلاندین) را در بر میگیرد. نبود جنس Marginotruncana و گونه Dicarinella asymetrica در بخش پایینی سازند، نشاندهندة عبور از مرز سانتونین-کامپانین و تعیین سن کامپانین پیشین برای قاعده این سازند است. مرز کرتاسه- ترشیری در این برش، براساس نبود زون Plummerita hantkeninoids در بالاترین بخش ماستریشتین پسین و زونهای P0,P1 در پالئوسن پیشین و وجود آثار حملشدگی (Reworking) ناپیوسته است. در نهایت، با بررسی گونههای شناسایی شده در این برش و مقایسه با نمونههای شاخص ایالتهای جغرافیای دیرینه در زمان کرتاسه، این ناحیه را میتوان متعلق به ایالت تتیس دانست.
مقاله پژوهشی
کورش شیرانی؛ عبدالله سیف
چکیده
پهنهبندی خطر زمینلغزش با روشهای متفاوتی صورت میگیرد و بسیاری از این روشها بر اساس شرایط ویژه مناطق مورد بررسی، بنا میشود. در این نوشتار، ابتدا منطقه پشتکوه (شهرستان فریدونشهر) بهوسعت تقریباً 77646 هکتار واقع در باختر استان اصفهان انتخاب شد. سپس با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای (ETM+2002)، نقشههای ...
بیشتر
پهنهبندی خطر زمینلغزش با روشهای متفاوتی صورت میگیرد و بسیاری از این روشها بر اساس شرایط ویژه مناطق مورد بررسی، بنا میشود. در این نوشتار، ابتدا منطقه پشتکوه (شهرستان فریدونشهر) بهوسعت تقریباً 77646 هکتار واقع در باختر استان اصفهان انتخاب شد. سپس با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای (ETM+2002)، نقشههای زمینشناسی تهیهشده و بررسیهای میدانی، نقشه پراکنش زمینلغزشها تهیه شد. همچنین با استفاده از بررسیهای میدانی و مرور مطالعات انجام شده در مناطق مشابه با حوضههای کارون شمالی و دز علیا و نقشههای موضوعی موجود، اقدام به بررسی و تعیین 8 عامل عمده مؤثر در رخداد زمینلغزش شامل شیب، جهت شیب، سنگشناسی، کاربری اراضی، بارندگی، فاصله از جاده، گسل، آبراهه و نقشههای لازم در مقیاس 1:50000 شد. به منظور بالا بردن دقت، سرعت و سهولت تحلیل، تمامی اطلاعات مکانی و توصیفی وارد نرمافزار ArcGIS شد. پس از تهیه لایههای اطلاعاتی و وزندهی به عوامل مؤثر با استفاده از نقشه پراکنش زمینلغزش، اقدام به تهیه نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با دو روش آماری دومتغیره تراکم سطح (Density Area) و ارزش اطلاعات (Information Value) کرده و نتایج مورد ارزیابی قرار گرفتند. با افزایش شاخص نسبت تراکمی(Dr) (به منظور مقایسه بین پهنههای خطر) در هر دو روش پهنهبندی خطر لغزش، درجه خطرافزایش مییابد و تفکیکپذیری بین ردههای پهنههای خطر قابل قبول و افزاینده است. شاخصهای مجموع کیفیت (Qs) و دقت (P) (برای مقایسه روشها با همدیگر) به ترتیب برای روش ارزش اطلاعات (Information Value) 65/0 و 034/0 و برای تراکم سطح (Density Area) 56/0 و 028/0 بوده که نمایانگر آن است که روش ارزش اطلاعات (Information Value) نسبت به روش تراکم سطح (Density Area) در پهنهبندی خطر زمینلغزش، دارای برتری و مطلوبیت بهتری است.
مقاله پژوهشی
محسن جهانخواه؛ محمودرضا دلاور؛ بهزاد مشیری؛ مهدی زارع
چکیده
ارزیابی آسیبپذیری لرزهای، یک مسئله تصمیمگیری چندمعیاره بر اساس اطلاعات مکانی است که وزن و اهمیت هر کدام از این معیارها توسط افراد خبره تعیین میشود. اطلاعات مکانی با عدم قطعیتهایی همراه است. یکی از روشهای تلفیق این اطلاعات، تئوری استدلال شهودی است. این تئوری بر اساس فرض استقلال منابع اطلاعاتی است که در بسیاری از موارد از ...
بیشتر
ارزیابی آسیبپذیری لرزهای، یک مسئله تصمیمگیری چندمعیاره بر اساس اطلاعات مکانی است که وزن و اهمیت هر کدام از این معیارها توسط افراد خبره تعیین میشود. اطلاعات مکانی با عدم قطعیتهایی همراه است. یکی از روشهای تلفیق این اطلاعات، تئوری استدلال شهودی است. این تئوری بر اساس فرض استقلال منابع اطلاعاتی است که در بسیاری از موارد از جمله دادههای مکانی، فرض صحیحی نیست. در این نوشتار یک روش تصمیمگیری چندمعیاره هوشمند بر اساس قانون ترکیب یکپارچه هوشیار (Cautious Conjunctive Rule) برایارزیابیآسیبپذیری لرزهای شهر تهران با فرض فعال شدن گسل شمال تهران ارائه شده است. همچنین فرض شده است که فعال شدن این گسل تأثیری در فعال شدن دیگر گسلهای شهر تهران ندارد. این قانون ترکیب نیاز به فرض استقلال منابع اطلاعاتی ندارد و میتواند برای استفاده از دادههایی که همپوشانی اطلاعاتی دارد و همراه با عدم قطعیت هستند بهکار گرفته شود.
مقاله پژوهشی
بهمن رحیم زاده؛ فریبرز مسعودی؛ سید محمود فاطمی عقدا؛ طیبه پرهیزکار؛ علیرضا پورخورشیدی
چکیده
در شمال محور آبیک- قزوین واحدهای آتشفشانی متنوعی شامل اولیوینبازالت، بازالت، آندزیبازالت، داسیت، تراکیآندزیت و توفهای همراه، با سن ائوسن تا پلیوکواترنر رخنمون دارند. به منظور یافتن ویژگیهای ژئوشیمیایی و سنگنگاری تأثیرگذار در کیفیت پوزولان، فعالیت پوزلانی 5 نمونه از سنگهای مختلف منطقه در آزمایشگاه مرکز تحقیقات ساختمان ...
بیشتر
در شمال محور آبیک- قزوین واحدهای آتشفشانی متنوعی شامل اولیوینبازالت، بازالت، آندزیبازالت، داسیت، تراکیآندزیت و توفهای همراه، با سن ائوسن تا پلیوکواترنر رخنمون دارند. به منظور یافتن ویژگیهای ژئوشیمیایی و سنگنگاری تأثیرگذار در کیفیت پوزولان، فعالیت پوزلانی 5 نمونه از سنگهای مختلف منطقه در آزمایشگاه مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن مطالعه شد. این نمونهها در این آزمایشگاه خردایش و بر روی آنها آزمایشهای تعیین فعالیت پوزولانی با استفاده از روش ترموگراویمتری انجام شد. واحدهای توفی با بافت شیشهای کم و بیش سالم با فعالیت پوزولانی 83/26 درصد مناسبترین نتیجه، واحدهای توفی به نسبت دگرسان و واحد داسیتی با فعالیت پوزولانی 21 تا 24 درصد و در رده متوسط تا خوب قرار میگیرند. توفهای لیتیکدار فعالیت پوزولانی 70/19 درصد دارند و در رده ضعیف قرار میگیرند. بنابراین در منطقه به طور کلی واحدهای توفی شیشهای بدون دگرسانی و داسیتها، برای استفاده به عنوان پوزولان مناسب و واحدهای با دگرسانی بالا و لیتیکدار بدون کیفیت پوزولانی هستند.
مقاله پژوهشی
حمیدرضا ناصری؛ زهرا کی همایون؛ محمد نخعی
چکیده
به منظور شناخت ویژگیهای هیدروژئوشیمیایی منابع آب دشت لنجانات و تعیین عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر کیفیت آن، از 162 منبع آبی شامل: آب زیرزمینی، آب سطحی و پساب صنایع مهم منطقه در چهار دوره به صورت فصلی در سال 87 نمونهبرداری شده است. نتایج حاصل از سنجشهای صحرایی و آزمایشگاهی متغیرهای فیزیکوشیمیایی، عناصر اصلی، فرعی و کمیاب نشان میدهد ...
بیشتر
به منظور شناخت ویژگیهای هیدروژئوشیمیایی منابع آب دشت لنجانات و تعیین عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر کیفیت آن، از 162 منبع آبی شامل: آب زیرزمینی، آب سطحی و پساب صنایع مهم منطقه در چهار دوره به صورت فصلی در سال 87 نمونهبرداری شده است. نتایج حاصل از سنجشهای صحرایی و آزمایشگاهی متغیرهای فیزیکوشیمیایی، عناصر اصلی، فرعی و کمیاب نشان میدهد که غلظت بالای عناصر اصلی (Na، Ca، Cl و SO4) عامل افزایش مقدار EC (µS/cm 11390-561) در آب زیرزمینی دشت است. عناصر خاص نهشتههای تبخیری و کربناتی (B، Ba، Br، Sr، I و Li) غلظت بیشتری نسبت به دیگر عناصر فرعی و کمیاب سنجش شده در آبخوان دارد. منحنی تابع توزیع تجمعی (CDF)، نمودارهای هیدروژئوشیمیایی، نسبتهای معرف و شاخص اشباع حاصل از مدلسازی ژئوشیمیایی نشان میدهد که انحلال نهشتههای تبخیری (هالیت و ژیپس) و تبادل کاتیونی مهمترین فرایندهای مؤثر بر ترکیب شیمیایی آب زیرزمینی است. نتایج حاصل از اعمال تحلیلهای عاملی و خوشهای ضمن تأیید فعال بودن واکنشهای آب/سنگ در آبخوان، نشاندهندة تأثیر فعالیتهای انسانی بر کیفیت آب زیرزمینی از طریق افزایش یون NO3 است. پساب صنایع منطقه تأثیری بر کیفیت آب زیرزمینی دشت نداشته است و از نظر عناصر فرعی و کمیاب غلظتهای بیش از حد استاندارد نشان نمیدهد. تأثیر پسابهای خانگی بر کیفیت آب زیرزمینی دشت محدود به افزایش باکتریهای مدفوعی است. فعالیتهای کشاورزی از طریق استفاده از حاصلخیزکنندههای نیتراتی باعث آلودگی آب زیرزمینی دشت شده است. غلظت ترکیبات نیتروژن و وجود باکتریها نشان از تأثیر پساب زمینهای کشاورزی و تخلیه فاضلابهای صنعتی و خانگی بر کیفیت آب رودخانه دارد.
مقاله پژوهشی
علیحسن شریفی؛ احمد سدیدخوی؛ فریدون رضایی
چکیده
عملیات انفجار در استخراج معادن و کارهای عمرانی به عنوان یکی از مراحل اصلی در چرخه عملیاتی مطرح است. انرژی آزاد شده در یک انفجار معدن افزونبر خرد و گرم کردن سنگهای اطرف محل انفجار، باعث انتشار انرژی لرزهای در محیط اطرف معدن میشود. بهمنظور بررسی تأثیر انفجارهای حاصل در معادن سد سرابی تویسرکان (واقع در فاصله ده کیلومتری خاور شهر ...
بیشتر
عملیات انفجار در استخراج معادن و کارهای عمرانی به عنوان یکی از مراحل اصلی در چرخه عملیاتی مطرح است. انرژی آزاد شده در یک انفجار معدن افزونبر خرد و گرم کردن سنگهای اطرف محل انفجار، باعث انتشار انرژی لرزهای در محیط اطرف معدن میشود. بهمنظور بررسی تأثیر انفجارهای حاصل در معادن سد سرابی تویسرکان (واقع در فاصله ده کیلومتری خاور شهر تویسرکان) و ایمن بودن پرده آب بند از نظر همزمانی عملیات تزریق و انفجار، به کمک چند دستگاه لرزهنگار رقمی PDAS با لرزهسنجهای سه مؤلفه کوتاه، دوره L-4C ثبت شد. با پردازش لرزه نگاشتهای ثبت شده در ناحیه معدنی سد سرابی تویسرکان، پربندهای بیشینه همسرعت جابهجایی ذرات برای انفجارها تهیه شد و الگوی تابش لرزهای حاصل از انفجارها برای تحلیل ایمنی پرده آببند تجزیه و تحلیل شد. نتایج این پژوهش و استانداردهای موجود در معادن روباز نشان داد که از دیدگاه لرزهای آب بند در منطقهای کاملا" امن از انفجارهای حاصل در معادن سد سرابی تویسرکان قرار دارد.
مقاله پژوهشی
داود رئیسی؛ سارا درگاهی؛ سید حسام الدین معین زاده؛ محسن آروین
چکیده
گندم بریان نوعی سرتخت (Messa) پوشیده از روانههای گدازهای بسیار تیره رنگ است که به عنوان بخشی از فعالیتآتشفشانی زمان کواترنری ایران شناخته میشود. این روانهها که از نوع آلکالی الیوین بازالتهای سالم یا با دگرسانی کم هستند حدود 480 کیلومتر مربع از بخش جنوبی کویر لوت در شمال خاور کرمان را در برمیگیرند. بافت کلی جریانهای بازالتی ...
بیشتر
گندم بریان نوعی سرتخت (Messa) پوشیده از روانههای گدازهای بسیار تیره رنگ است که به عنوان بخشی از فعالیتآتشفشانی زمان کواترنری ایران شناخته میشود. این روانهها که از نوع آلکالی الیوین بازالتهای سالم یا با دگرسانی کم هستند حدود 480 کیلومتر مربع از بخش جنوبی کویر لوت در شمال خاور کرمان را در برمیگیرند. بافت کلی جریانهای بازالتی پورفیری تا گلومروپورفیری با زمینه اینترسرتال تا اینترگرانولار است. کانیهای اصلی جریان شامل درشتبلورهای الیوین و کلینو پیروکسن همراه با میکرولیتهای پلاژیوکلاز هستند. میکرولیتهای پلاژیوکلاز به عنوان کانی اصلی این سنگها شناخته میشوند. با پردازش تصاویر مقاطع نازک و با استفاده از روش پراکندگی اندازه بلور (CSD)، شکل سهبعدی بلورهای پلاژیوکلاز و همچنین زمان رشد و سرعت هستهبندی این بلورها برآورد شد. بر این اساس شکل میکرولیتهای پلاژیوکلاز، تختهای و نسبت محورهای کوتاه: متوسط: بلند به ترتیب برابر با 10:10:1 مشخص شد. یکنواختی نمودار CSD و شیب ثابت آن تأثیر بسیار کم فرایندهای فیزیکی همچون آمیختگی ماگمایی را در هنگام صعود ماگمای بازالتی و رسیدن آن به سطح زمین نشان میدهد. بر اساس این محاسبات، زمان رشد (t) و سرعت هستهبندی (J)از دو مدل متفاوت ارائه شده در روشCSDبه ترتیب برابر با 53/2 تا 21/3 سال و 1- /s 3- mm9-10 × 17/10 تا 1- /s 3-mm 9-10 × 53/9 برآورد شد. نتایج حاصل با طبیعت ماگماهای آلکالی بازالتی همخوانی کامل دارد.
مقاله پژوهشی
غلامرضا تاجبخش؛ محمد هاشم امامی؛ حسین معین وزیری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
توده نفوذی نفلینسیینیت کلیبر در جنوب و باختر شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این توده نفوذی منطقهبندی شده، حاصل تزریق دو فاز مجزای تحت اشباع و اشباع از سیلیس در زمان الیگوسن- میوسن است. سنگهای تحت اشباع شامل آلکالیپیروکسنیت، ملاآلکالیگابرو- نفلینگابرودیوریت، نفلینسیینیت و دایکهای نفلینسودالیتسیینیت ...
بیشتر
توده نفوذی نفلینسیینیت کلیبر در جنوب و باختر شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این توده نفوذی منطقهبندی شده، حاصل تزریق دو فاز مجزای تحت اشباع و اشباع از سیلیس در زمان الیگوسن- میوسن است. سنگهای تحت اشباع شامل آلکالیپیروکسنیت، ملاآلکالیگابرو- نفلینگابرودیوریت، نفلینسیینیت و دایکهای نفلینسودالیتسیینیت است. سنگهای اشباع از سیلیس شامل استوک کوارتزمونزونیتی نفوذ کرده به مرکز توده نفلینسیینیتی و دایکهای کوارتزسیینیت و میکروسیینیتی مرتبط با آن است. فاز تحت اشباع ماهیت آلکالن پتاسیک دارد و نفلینسیینیتها از نوع مالیگنیتهای میاسکیتی هستند. در مقابل، سنگهای اشباع به سری ماگمایی کلسیمی- قلیایی(کالک آلکالن) با پتاسیم بالا تا شوشونیتی تعلق دارند. بررسیهای صحرایی، سنگشناسی و ژئوشیمیایی نشان داده که انواع سنگهای تحت اشباع همماگما هستند و فرایندهای تفریق بلورین، تجمع بلورین و شناوری کانیهای کمچگال در تحول ماگماهای آنها نقش اساسی داشتهاند. غنیشدگی شدید عناصر کمیاب بهویژه LREE و LILEها در برابر تهیشدگی متغیر HREE و HFSEها نشاندهنده منشأ گرفتن ماگمای بازانیتی مادر از گوشته سنگکرهای متاسوماتیسم شده توسط فرورانش دیرین است. ماگمای اشباع از سیلیس کلیبر احتمالا" بر اثر ذوب بخشی پوسته زیرین بهوجود آمده و شباهتهای ژئوشیمیایی آن با انواع تحت اشباع، به علت آمیختگی و آلایش ماگمایی بوده است. تزریق پیدرپی ماگماهای قلیایی و کلسیمی- قلیایی پس از ائوسن در آذربایجان میتواند در یک محیط پس از برخورد روی داده باشد.
مقاله پژوهشی
مریم معتمد الشریعتی؛ عباس صادقی؛ حسین وزیری مقدم؛ رضا موسوی حرمی
چکیده
به منظور مطالعه سازند ایتامیر در شمال باختر حوضه کپهداغ، یک برش چینهشناسی در باختر شهر مراوه تپه انتخاب شده است. این سازند با ستبرای 1070متر از دو بخش ماسهسنگی در بخش زیرین و شیلی و مارنی در بخش بالایی تشکیل شده است. مرز زیرین و بالایی سازند ایتامیر به ترتیب با سازندهای سنگانه و آبدراز همشیب است. در مطالعات زیستچینهنگاری افزونبر ...
بیشتر
به منظور مطالعه سازند ایتامیر در شمال باختر حوضه کپهداغ، یک برش چینهشناسی در باختر شهر مراوه تپه انتخاب شده است. این سازند با ستبرای 1070متر از دو بخش ماسهسنگی در بخش زیرین و شیلی و مارنی در بخش بالایی تشکیل شده است. مرز زیرین و بالایی سازند ایتامیر به ترتیب با سازندهای سنگانه و آبدراز همشیب است. در مطالعات زیستچینهنگاری افزونبر شناسایی 58 گونه متعلق به 34 جنس از روزنبران، 3 زیستزون زیر شناسایی و معرفی شده است Rotalipora appenninica zone, Rotalipora brotzeni zone, Whiteinella aumalensis –Dicarinella canaliculata zone این زیستزونها با زیستزونهای جهانی قابل انطباق هستند. بر اساس مجموعه زیای موجود در این سازند سن بخش شیلهای بالایی سازند ایتامیر آلبین پسین – سنومانین پسین پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
سیف اله رسولی؛ زهرا اسکندری؛ یوسفعلی عابدینی
چکیده
در این نوشتار، روشی جدید برای مطالعه زمینلغزش و اندازهگیری مقدار جابهجایی ناشی از آن با استفاده از تکنیک ماره ارائه میشود. این پژوهش در روستای قلقاتی از توابع شهرستان زنجان انجام شده است. روستای قلقاتی در دامنه کوه مشرف به درهای ژرف واقع شده و شیب زمین در محل استقرار آن زیاد است. رخداد زمینلغزش به طور مداوم در طول سالهای ...
بیشتر
در این نوشتار، روشی جدید برای مطالعه زمینلغزش و اندازهگیری مقدار جابهجایی ناشی از آن با استفاده از تکنیک ماره ارائه میشود. این پژوهش در روستای قلقاتی از توابع شهرستان زنجان انجام شده است. روستای قلقاتی در دامنه کوه مشرف به درهای ژرف واقع شده و شیب زمین در محل استقرار آن زیاد است. رخداد زمینلغزش به طور مداوم در طول سالهای گذشته در این روستا گزارش شده است. برای انجام این مطالعه، نقش یک توری روی دیوار اتاق یکی از منازل مسکونی روستا که در اثر زمینلغزش در سنوات گذشته بارها تَرَک برداشته بود، چـاپ شد. به طوری که تَرَک در وسط نقش توری و امتداد آن موازی خطوط توری قرار گرفت. تصویر این توری توسط دستگاه تصویرساز روی توری دیگری که راستای خطوط آن با خطوط توری اول زاویه کوچکی داشت، انداخته شد. توری دوم در کانون پشتی دستگاه تصویرساز قرار داشت. از برهم نهی این دو، فریزهای ماره ظاهر شد. در اثر لغزشزمین، فریزهای مارة متناظر با دو سوی تَرَک نسبت به هم جابهجا میشد. در هر 5 دقیقه یک تصویر از فریزهای ماره توسط دوربین CCD در حافظه رایانه ثبت شد. در تابستان و پاییز سال 1388 به مدت 70 روز متوالی، تصاویر نقش ماره در فواصل زمانی برابر به طور خودکار در حافظه رایانه ثبت شد. با تحلیل فریزهای ماره و تعیین مقدار جابهجایی نسبی آنها، مقدار حرکت زمین و رفتار زمانی آن تعیین شد. جابهجایی ناشی از حرکت شیب در این مدت در حدود 4 میلیمتر اندازهگیری شد. از مزایای این روش سادگی آرایش، هزینه پایین، تمام خودکار بودن و دقت بالای آن است. دقت اندازهگیری جابهجایی زمین در این پژوهش 04/0 میلیمتر بود.
مقاله پژوهشی
مرتضی خلعت بری جعفری؛ هادی سپهر
چکیده
افیولیت تکتونیزه جنوب دهشیر در انتهای شمالی کمربند افیولیتی شهربابک- دهشیر، در حاشیه جنوبی خرده قاره ایران مرکزی رخنمون دارد و دربردارنده پریدوتیتهای گوشتهای و توالی پوستهای است. پریدوتیتهای گوشتهای، سرپانتینیشده و دربردارنده هارزبورژیت کلینوپیروکسندار و لرزولیت هستند که توسط دایکهای دیابازی منفرد ...
بیشتر
افیولیت تکتونیزه جنوب دهشیر در انتهای شمالی کمربند افیولیتی شهربابک- دهشیر، در حاشیه جنوبی خرده قاره ایران مرکزی رخنمون دارد و دربردارنده پریدوتیتهای گوشتهای و توالی پوستهای است. پریدوتیتهای گوشتهای، سرپانتینیشده و دربردارنده هارزبورژیت کلینوپیروکسندار و لرزولیت هستند که توسط دایکهای دیابازی منفرد قطع شدهاند. توالی پوستهای گابروی لایهای ندارد و دربردارنده گابروهای ایزوتروپ با ویژگیهای کومولایی است که بهصورتی تدریجی و در بالا به کمپلکس دایکهای ورقهای دیابازی تبدیل و توسط ادخالهای ورلیتی، دایکها و پاکتهای کوارتزدیوریت-کوارتزمونزودیوریت و پگماتیتگابرو قطع شدهاند. توالی آتشفشانی این مجموعه نیز شامل تناوبی از چرت، رادیولاریت، سنگآهک پلاژیک دارای ریززیاهای (میکروفوناهای) کرتاسه بالایی در قاعده و برش هیالوکلاستیک، هیالوکلاستیت، توف، روانه صفحهای و گدازهبالشی در بالای توالیاست. بر اساس تجزیههای شیمیایی، سنگهای توالی پوستهای تنوع ترکیبی و روند ماگمایی تولئیتی تا کلسیمی- قلیایی نشان میدهند. در بررسی نمودارهای تکتونوماگمایی، این سنگها بیشتر در محدوده کمانهای آتشفشانی و گاهی در قلمرو اقیانوسی جای گرفتهاند. الگوهای بهنجارشده با مقادیر گوشته اولیه، ویژگیهای افیولیتهای فرافرورانش مانند تهیشدگی از عنصر Nb در بیشتر تجزیهها و Ti در برخی از آنها را دارد. این الگوها در ترازهای مختلفی جای گرفتهاند و غنیشدگی متفاوت از عناصر LILE نشان میدهند که میتواند نشان دهنده ناهمگونی منبع گوشتهای و درجات متفاوت ذوب بخشی باشد. بررسی رفتار عناصر در نمودارهای مختلف و مقایسه آنها با مناطق تکتونوماگمایی شاخص، در قلمروهایی به دور از مورب و نزدیک به کمان و بررسی مقادیر برخی از عناصر مانند Ba، Th، Nb و Yb و نسبتهای آنها نشاندهنده تأثیر متفاوت سیالهای برخاسته از صفحه فرورونده بر گوه گوشتهای دارد. این ویژگیهای ژئوشیمیایی و رخنمون ادخالهای(اینتروژن) ورلیتی و تودههای کوچک کوارتز دیوریتی- کوارتزمونزودیوریتی هورنبلنددار، نشان میدهد که افیولیت جنوب دهشیر، مراحل متوالی از حوادث شامل تولد، جوانی و بلوغ یک افیولیت را پشت سر گذاشته است که پیامد طبیعی تشکیل افیولیتها در سامانههای فرافرورانش است. به نظر میرسد که افیولیت جنوب دهشیر در محدودهای نزدیک به پیشانی کمان با فاصله اندکی از لبه آن تشکیل شده که با سناریوی فرورانش نئوتتیس، طی کرتاسه بالایی قابل توجیه است.