سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
رخسارههای کانهدار کانسار سرب- نقره (روی) خانجار، در توالی کربناته کرتاسه بالایی ایران مرکزی، جنوب دامغان
3
12
FA
بهروز
مهری
گروه اکتشافات فلزی، معاونت اکتشافات معدنی، سازمان زمینشناسی، تهران، ایران.
ابراهیم
راستاد
گروه زمینشناسی اقتصادی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
rastad@modares.ac.ir
فرج الله
فیاضی
گروه زمینشناسی، دانشگاه تربیت معلم، تهران، ایران.
10.22071/gsj.2010.55420
کانسار سرب- نقره (روی ) خانجار (رشم) در جنوب دامغان، یکی از کانسارهای لایهکران (استراتاباند) توالی کربناتی کرتاسه بالایی در ایران مرکزی است. ماده معدنی در این کانسار با دو ژئومتری رخنمون دارد : 1- عدسیهایی از ماده معدنی که همخوان با لایهبندی است و ماده معدنی در آن با بافت لامینه و بهصورت دانه پراکنده در متن میکریت مشاهده میشود. ماده معدنی با این ژئومتری در سه افق در رخسارههای کانهدار سنگآهک ریفی قرار دارد. بیشترین فعالیتهای معدنی در افق <span style="font-family: Times New Roman;">I</span> که در قاعده واحد <span style="font-family: Times New Roman;">K2b</span> قرار دارد، صورت گرفته است. 2- انباشتی از مواد معدنی که فضای خالی و شکستگیها و گسلها را پر کرده است. شکستگیها در طول روند خود در بخشهایی غنی از ماده معدنی هستند که رخسارههای کانهدار را قطع کردهانــد. در کانسار خانجار، سه رخساره کانهدار تشخیص داده شده است : 1) رخساره آهک سیلیسی که کانههای اصلی آن گالن، اسفالریت و پیریت است. کالکوپیریت به مقدار جزئی در این رخساره مشــاهده میشود. 2) رخساره مولوسکا، اکینودرم وکستون با مقدار کم کانــههای گالن و اسفالریت. 3) رخساره سنگآهک رودیستدار با مقدار زیاد کانه گالن. بهطور عمده پرکننــده فضای خالــی بوده و اندازه بلورها از متوسط تا درشت تغییر میکند. کانیشنـاسـی و همبود(پاراژنز) کانـهای در هر دو نوع عدسی شکل و پرکننده فضای خالی مشابه هم بوده و شامل گالن، اسفالریت، پیریت،کالکوپیریت، تترائدریت و باریت است. مقدار نقره در کانسار خانجار بالا (یک کیلو گرم در تن در کنسانتره ماده معدنی) است و کانی حامل آن تترائدریت است. مطالعه میکروترمومتری و تعیین درجه شوری سیالهای کانهساز در ادخالهای دو فازه مایع وگاز موجود در دولومیت زین اسبی و اسفالریت نشانگر آن است که میانگین درجه حرارت 5 ± 195 و شوری سیالها از 18 تا 23 درصد معادل درصد وزنی کلرید سدیم (<span style="font-family: Times New Roman;">NaCl</span>) تغییر میکند. مشاهدات صحرایی، ژئومتری، بافت ماده معدنی، ژئوشیمی، مطالعه میانبارهای سیال و همبود کانهها، حاکی از آن است که کانسار خانجار یک ذخیره <span style="font-family: Times New Roman;">MVT</span> است که تشکیل و تمرکز آن از مرحله دیاژنتیک تا اپی ژنتیک صورت گرفته است.
کانسار سرب- نقره (روی),توالی کربناته کرتاسه بالایی,رخسارههای کانهدار,MVT,خانجار,جنوب دامغان
http://www.gsjournal.ir/article_55420.html
http://www.gsjournal.ir/article_55420_2f8cdd92702739a089836c832a6cd0f1.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
بررسی مرز پرمین- تریاس در برش اسفه شمال خاور شهرضا (ایران مرکزی)
13
18
FA
محمّدرضا
پرتوآذر
سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
mpartoazar@yahoo.com
10.22071/gsj.2010.55422
برش چینهشناسی پرمین- تریاس در ناحیه اسفه در 15 کیلومتری شمال خاور شهرضا و 65 کیلومتری جنوب اصفهان قرارگرفته است. هدف از این مقاله، بررسی سنگچینهنگاری، زیستچینهای و چگونگی وضع قرارگرفتن مرزهای پرمین - تریاس و همچنین سن زمینشناسی آنها است. در بررسی زیستچینهای این برش وجود فسیلهای شاخص از <span style="font-family: Times New Roman;">Fusulinidae</span> که دارای کیفیت بالایی نسبت به جاهای دیگرند دیده شده است. به طور مثال: <span style="font-family: Times New Roman;"><em>Verbeekina verbeeki , Sumatrina annae , Afghanella schencki , Yangchienia iniqua , Eoparafusulina shengi</em><em>.</em></span>در این بررسی سن عضو 3 سازند سورمق به دلیل فسیلهای شاخص آن به<span style="font-family: Times New Roman;"> Julfian</span>زیرین نسبت داده شد و همچنین تغییرات سنگشناسی که در رسوبات همردیف سازند همبست در برش اسفه وجود دارد، پیشنهاد سازند شهرضا را لازم میدارد.
برش اسفه,مرزپرمین - تریاس,عضو 3 سازند سورمق,سازند شهرضا
http://www.gsjournal.ir/article_55422.html
http://www.gsjournal.ir/article_55422_c8a573f2cbdeb2128495bd86fd859839.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
مقایسه نرخهای گشتاور لرزهای، زمینشناسی و ژئودتیک در البرز مرکزی
19
24
FA
مریم
اسدی سرشار
پژوهشکده علوم زمین، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
maryamsarshar7@yahoo.com
عباس
بحرودی
دانشکده معدن، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
bahroudi@ut.ac.ir
منوچهر
قرشی
0000-0002-1600-0350
پژوهشکده علوم زمین، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
ghorashi_manouchehr@yahoo.com
محمد رضا
قاسمی
پژوهشکده علوم زمین، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
mrghassemi@yahoo.com
10.22071/gsj.2010.55424
برآورد نرخ گشتاور روشی به نسبت نوین در بررسی میزان فعالیتهای زمینساختی مناطق مختلف به شمار میرود و زمینهای را برای تلفیق روشهای مختلف فراهم میکند. نرخ گشتاور در واقع بیانگر میزان انرژی است که در سامانههای دگرریختی وجود دارد. برای تعیین نرخ گشتاور سه روش متفاوت وجود دارد که هریک از دیدگاهی خاص، تحرک و پویایی زمینساختی یک منطقه را بیان میکنند. این سه روش عبارتند از: روش ژئودتیکی (نقشهبرداری)، لرزهای و زمینشناسی. روش ژئودتیکی که بر مبنای تانسور نرخ کرنش (استرین) به دست آمده از دادههای ژئودتیکی تعیین میشود، نمایانگر میزان دگرشکلی (اعم از لرزهای و غیرلرزهای) است که در حال حاضر در منطقه رخ میدهد. نرخ گشتاور لرزهای که بر اساس کاتالوگهای زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی به دست میآید نشان دهنده مقدار انرژی است که به صورت لرزهای و در طی وقایع لرزهای موجود در کاتالوگهای زمینلرزهای منطقه آزاد شده و نرخ گشتاور زمینشناسی که با استفاده از ویژگیهای هندسی گسلها بهدست میآید، توانایی بالقوه گسلها در آزاد ساختن انرژی الاستیکی ذخیره شده در آنها را آشکار میکند. برای منطقه البرز مرکزی نرخ گشتاور ژئودتیک، نرخ گشتاور لرزهای (بر مبنای دادههای زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی) و میزان نرخ گشتاور زمینشناسی برآورد شده است. بالاترین میزان نرخ گشتاور در منطقه مورد مطالعه مربوط به روش ژئودتیکی (<span style="font-family: Times New Roman;">Nm/yr</span> 10<sup>19</sup>×83/8)و سپس نرخ گشتاور زمینشناسی (<span style="font-family: Times New Roman;">Nm/yr</span> 10<sup>19</sup>×12/0) و در نهایت کمترین میزان، مربوط به نرخ گشتاور لرزهای (<span style="font-family: Times New Roman;">Nm/yr</span> 10<sup>19</sup>×83/8-10<sup>19</sup>×046/0) است. با توجه به پراکندگی کانون سطحی زمینلرزهها، بیشترین انرژی لرزهای آزاد شده در بخشهای جنوبی البرز مرکزی است که با توجه به بالا بودن نرخ گشتاور ژئودتیک و زمینشناسی در بخشهای شمالی به نظر میرسد بخشهای شمالی البرز مرکزی دارای پتانسیل لرزهخیزی بالاتری باشند.
نرخ گشتاور,البرز مرکزی,انرژی,زمینلرزه,نرخ کرنش
http://www.gsjournal.ir/article_55424.html
http://www.gsjournal.ir/article_55424_3ac7df33125055bb3ba25a3e8c35ce21.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
زیستچینهنگاری سازند آبدراز در برش الگو با استفاده از روزنبران پلانکتونیک
25
34
FA
میثم
شفیعی اردستانی
دانشکده علوم، گروه زمینشناسی، دانشگاه فردوسیمشهد، مشهد، ایران
m_shafiee@khayam.ut.ac.ir
ابراهیم
قا سمی نژاد
پردیس علوم، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
eghaseminejad@khayam.ut.ac.ir
حسین
وزیری مقدم
دانشکده علوم، گروه زمینشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
avaziri7304@gmail.com
10.22071/gsj.2010.55427
به منظور زیستچینهنگاری سازند آبدراز در برش الگو<sub><span style="font-family: Times New Roman;">٬</span></sub> این توالی ٣٠٠ متری مورد نمونهبرداری و بررسی دقیق قرار گرفت. سنگشناسی عمده این سازند شیل و مارنهای خاکستری روشن به همراه دو واحد سنگآهک گل سفید است. همبری زیرین سازند آبدراز با آیتامیر همشیب و فرسایشی است و با توجه به تغییر شدید سنگشناسی، به طور کامل آشکار است اما سطح تماس بالایی آن با سازند آبتلخ پیوسته است. بالاترین لایه سنگآهک گل سفید<span style="font-family: Times New Roman;">٬</span> مرز بالایی این سازند است و مرز زیرین آن فصل مشترک شیل نقرهای با شیل زیتونی آیتامیر است. در این بررسی ٥٦ گونه در قالب ١٦ جنس و چهار زیستزون شناسایی و تفکیک شد: <span style="font-family: Times New Roman;">1-<em>Helvetoglobotruncana helvetica</em> (Sigal)total range Zone, 2-<em>Marginotruncana sigali - Dicarinella primitiva</em> (Premoli Silva & Sliter)<em> </em>Partial range Zone, 3- <em>Dicarinella concavata </em>(Sigal)interval Zone<em> </em>4-<em>Dicarinella asymetrica </em>.(Postuma)total range Zone</span> بر این اساس، سن تورونین میانی- سانتونین پسین تا اوایل کامپانین برای سازند آبدراز در نظر گرفته میشود. این بررسی همچنین نشان میدهد که <span style="font-family: Times New Roman;"><em>Helvetoglobotruncana helvetica</em> </span> شاخص تورونین میانی در قاعده سازند حضور دارد<span style="font-family: Times New Roman;">٬</span> در حالی که در نمونههای بلافاصله پایینتر از آن که مربوط به سازند آیتامیر هستند، گونه <em><span style="font-family: Times New Roman;">Rotalipora appenninica</span></em> شاخص سنومانین میانی شناسایی شده است. نبود فرمهای شاخص سنومانین پسین- تورونین پیشین، نشاندهنده یک نبود رسوبی به وسعت این زمان ما بین سازندهای آیتامیر و آبدراز است که میتواند ناشی از عملکرد فاز سابهرسینین باشد.
سازند آبدراز,زیستچینهنگاری,فاز سابهرسینین,روزنبران پلانکتونیک,زیستزون
http://www.gsjournal.ir/article_55427.html
http://www.gsjournal.ir/article_55427_642001525afe8f2dd4a281b92fdf992a.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
سازوکار زمینلرزه 10 آذر 1386 تبریز با استفاده از دادههای شتابنگاری
35
38
FA
حسین
حمزهلو
پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، تهران، ایران.
hhamzehloo@iiees.ac.ir
اسماعیل
فرزانگان
مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، تهران، ایران.
حسین
میرزایی علویچه
مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، تهران، ایران.
10.22071/gsj.2010.55429
زمینلرزه 10 آذر 1386 و کمتر از 3 ماه بعد، زمینلرزه 25 شهریور 1386 با بزرگی 6/4 در نزدیکی تبریز در استان آذربایجان شرقی روی داد. با استفاده از روش تجزیه و تحلیل امواج <span style="font-family: Times New Roman;">SH</span> شتابنگاشتهای ثبت شده و مدل چشمه برون پارامترهای صفحه گسل برای این زمین لرزه برآورد شد. راستا، شیب و ریک به ترتیب<span style="font-family: Times New Roman;">°</span>310، <span style="font-family: Times New Roman;">°</span>85 و <span style="font-family: Times New Roman;">°</span>170 برآورد شده است. سازوکار بهدست آمده راستالغز راستگرد و با سازوکار گسل شمال تبریز همخوانی دارد. سازوکار بهدست آمده اولین حل صفحه گسل برای گسل شمال تبریز بر اساس دادههای شتابنگاری است.
امواج SH,سازوکار کانونی,گسل شمال تبریز
http://www.gsjournal.ir/article_55429.html
http://www.gsjournal.ir/article_55429_17761a319f0f25f09a5b269a79eaa2ed.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
تحلیل ساختاری پهنه برشی سیمین - دره مرادبیک، جنوب همدان
39
46
FA
لیلی
ایزدی کیان
دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده علوم, گروه زمین شناسی, همدان, ایران
izadikian@yahoo.com
سید احمد
علوی
دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم زمین، گروه زمینشناسی، تهران، ایران
محمد
محجل
دانشگاه تربیت مدرس, دانشکده علوم, گروه زمینشناسی, تهران, ایران
mohajjel@tmu.ac.ir
10.22071/gsj.2010.55432
پهنه برشی سیمین - دره مرادبیک با طول حدود 10 و پهنای 5کیلومتر در جنوب شهر همدان برونزد دارد. این پهنه برشی بخشهایی از سنگهای دگرگونی مجاورتی و سنگهای گرانیتویید الوند و همچنین میگماتیتهای منطقه را تحتتأثیر قرار داده است. حداقل سه مرحله دگرشکلی توسط چینها و برگوارگیهای هر نسل در این منطقه تشخیص داده شده است که با توجه به طرح تداخلی چینها در این منطقه چینخوردگی در هر سه مرحله هممحور بوده است. شواهد جنبشی فراوانی از عملکرد تنشهای برشی و کششی در این منطقه دیده میشود که همه آنها نشاندهنده عملکرد یک پهنه برشی با برگوارگی میلونیتی با شیب متوسط به سمت شمال خاور و شمال باختر و خطواره کششی به سمت شمال خاور با سازوکار اصلی عادی در این منطقه است. این پهنه به صورت باندهای برشی بوده و باعث تغییر شکل لوکوسم میگماتیتها گشته و در هورنفلسها موجب بودین شدن درشت بلورهای آندالوزیت شده و گرانیتویید خاکو را به میلونیت تبدیل کرده است. پراکندگی قطب برگوارگی میلونیتی در کل منطقه نشان میدهد که این پهنه برشی پس از تشکیل شدن در دگرشکلی مرحله بعد دچار چینخوردگی شده است. با توجه به تاریخچه تکوین دگرریختی در تکتونیتهای منطقه همدان، به احتمال، این پهنه همزمان تا پس از دگرشکلی دوم (D<sub>2</sub>) در منطقه شکل گرفته است.
پهنهبرشی,میگماتیت,دگرشکلی شکلپذیر,همدان
http://www.gsjournal.ir/article_55432.html
http://www.gsjournal.ir/article_55432_4b5aac49e97176340e3eade2e7f828ed.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
محاسبه و تفسیر برخی شاخصهای ریختزمینساختی پیرامون گسل ترود، جنوب دامغان
47
56
FA
محسن
خادمی
دانشگاه علوم پایه دامغان، دامغان، ایران.
khademi@dubs.ac.ir
10.22071/gsj.2010.55433
درباره جنبایی نوزمینساختی منطقه ترود، تنها اطلاعات زمینشناختی موجود، لرزهخیزی منطقه است که گسل لرزهزای ترود، عامل اصلی آن در نظر گرفته میشود. این گسل در بخش بیشتر طول خود در زیر آبرفتها پنهان است و بنابراین با بررسی ویژگیهای ریختزمینساختی آن میتوان شواهد بیشتری از جنبایی آن و یا جنبایی برخی ساختارهای وابسته به آن بهدست آورد. محاسبه سه شاخص ریختزمینساختی شامل شاخص طول – گرادیان رودخانه(<span style="font-family: Times New Roman;">SL</span>) و نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره (<span style="font-family: Times New Roman;">Vf</span>) در آبراههها و سینوسیته پیشانی کوههای منطقه (<span style="font-family: Times New Roman;">Smf</span>) مقادیربالایی را برای <span style="font-family: Times New Roman;">SL</span> ( 425 تا 1044) و مقادیر پایینی را برای <span style="font-family: Times New Roman;">Vf</span> ( 68/2 تا 34/3) و <span style="font-family: Times New Roman;">Smf</span> ( 05/1 تا 44/1) نشان میدهد و دلالت بر جنبایی منطقه ترود بویژه در دو بخش مرکزی (نزدیک پیشانی کوهها) و شمال باختری (در نزدیکی خط تقسیم اصلی کوههای ترود) آن دارد و از این رو میتوان رده 1 پویایی نوزمینساختی را برای منطقه در نظر گرفت. جنبایی بخش مرکزی در اثر حرکات گسل ترود و جنبایی بخش شمال باختری به احتمال زیاد در اثر فرازگیری بیشتر منطقه به واسطه سازوکار دست کم یک گسل موازی با گسل ترود است که با فاصله زمانی اندکی، پیشانی کوههای باقیمانده را تشکیل میداده است. توزیع کرنش ناشی از جنبایی منطقه ترود به گونهای است که پیشرفت دگرریختی را از شـمال- شمال باختر به جنوب- جنوب خاور و نیز از باختر به خاور نشان میدهد.
گسل ترود,ریختزمینساخت,نوزمینساخت,شاخص Vf,SL و Smf
http://www.gsjournal.ir/article_55433.html
http://www.gsjournal.ir/article_55433_dbdec791eb71449e75c9cadeb3fb4fdb.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
بررسی ریختزمینساخت و لرزهزمینساخت پهنه گسلی راور، جنوب ایران مرکزی
57
66
FA
امیر
شفیعی بافتی
گروه تکتونیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند کرمان، کرمان، ایران
amir.shafii@gmail.com
مجید
شاه پسندزاده
گروه ژئوفیزیک، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان، کرمان، ایران
m.shahpasandzadeh@kgut.ac.ir
10.22071/gsj.2010.55436
با توجه به توانایی ایجاد زمینلرزههایی بزرگ توسط گسلهای راستالغز درون قارهای که از عناصر مهم دگرشکلی مناطق فعال قارهها نیز بهشمار میآیند، تعیین هندسه و کینماتیک این گسلها به همراه شناسایی قطعات فعال و نحوه تکامل ساختاری و زمینساختی آنها در طول زمان امری ضروری به نظر میرسد. پهنه گسلی مورب لغز راستبر راور با طولی حدود 137 کیلومتر در نزدیکی شهر راور و در شمال کرمان قرار دارد. در بخشهای شمالی ناحیه مورد مطالعه، این پهنه گسلی بهموازات سامانه گسلی لکرکوه قرار دارد، اما در بخشهای جنوبی با سامانههای گسلی لکرکوه و کوهبنان به صورت همگرا در میآید. بالاراندگی بلوک خاوری پهنه گسل راور و راندگی به سمت خاور سامانه گسلی لکرکوه الگوی ساختاری گلوار مثبتی را در این ناحیه ایجاد کرده است<span style="font-family: Times;">.</span> جنبش پهنه گسلی راور باعث انحراف و جابهجایی تجمعی راستبر آبراههها به میزان 970-940 متر دستکم از اوایل پلئیستوسن در بخش شمالی این پهنه گسلی شده است. با توجه به کمینه نرخ لغزشی افقی حدود 54/0 میلیمتر در سال برای پهنه گسلی راور، بیشینه دوره بازگشت زلزلههایی با بزرگای 7/6Mw<span style="font-family: Times;">~</span> حدود 1400 سال خواهد بود. در بخش میانی پهنه گسلی راور، گسلهای فرعی ریدل P، R و Ŕ به خوبی توسعه یافته و گسل سبب انحراف راستبر رودخانه اسماعیلآباد به میزان 16 متر شده است. با فرض رویداد زلزلههای شاخص بر روی این پهنه گسلی، بیشینه مقدار لغزش در هر رویداد <span style="font-family: Times;">~</span> 75/0 متر است که با کمینه جابهجایی آبراهههای امروزی همخوانی دارد. مقدار جابهجایی راستالغز راستبر پهنه گسلی راور به سمت جنوب کاهش یافته و برعکس میزان مؤلفه جا بهجایی قائم آن افزایش مییابد، بهطوری که نهشتههای آبرفتی پلئیستوسن- هولوسن اختلاف ارتفاعی حدود 10 متر را در طرفین بخش جنوبی این پهنه گسلی نشان میدهند. با توجه به روند پهنه مهلرزهای زلزله 18/4/1911 راور (8/5<span style="font-family: Times;">~ </span> M و VIII <span style="font-family: Times;">~</span> I<sub>o</sub>) و توازی روند گسیختگی سطحی هملرزهای آن (W13N) با بخش جنوبی پهنه گسلی راور، این گسل میتواند مسبب رویداد زلزله 1911 بوده باشد. افزون بر این، گسلهای فعال رانده- متقاطع دهو، دهزنان، چترود، پاسیب و داربیدخون نیز دوره بازگشت زلزلهها و بزرگای آنها را در ناحیه مورد مطالعه کنترل میکنند.
گسل راستالغز,قطعهبندی گسل,گسلش فعال,ریختزمین ساخت,پهنه گسلی راور,ایران مرکزی
http://www.gsjournal.ir/article_55436.html
http://www.gsjournal.ir/article_55436_281b526be4871f5ba13db6411b549ff7.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
نشانههای زمینریختی زمینساخت فعال حوضه رودخانه کرج در دامنه جنوبی البرز مرکزی، شمال ایران
67
74
FA
رضوان
خاوری
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
re_khavari@yahoo.com
منوچهر
قرشی
0000-0002-1600-0350
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، تهران، ایران
پژوهشکده علوم زمین، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
ghorashi_manouchehr@yahoo.com
مهران
آرین
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
mehranariyan@yahoo.com
خسرو
خسروتهرانی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
10.22071/gsj.2010.55438
در این مقاله به بررسی زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساخت فعال نسبی حوضه کرج بر اساس شاخص<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ریختی پرداخته<span style="font-family: Times New Roman;"></span>شده است. این شاخص<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ها عبارتند از: شاخص طول- شیب رودخانه <span style="font-family: Times New Roman;">(SL</span>)، عدم تقارن حوضه زهکشی <span style="font-family: Times New Roman;">(Af)</span>، انتگرال فرازسنجی <span style="font-family: Times New Roman;">(Hi</span>)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن <span style="font-family: Times New Roman;">(Vf)</span>، شکل حوضه زهکشی <span style="font-family: Times New Roman;">(Bs) </span>و پیچ و خم پیشانی کوه <span style="font-family: Times New Roman;">(Smf)</span>. نتایج بررسی این ویژگی<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ها با هم به عنوان شاخص زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساخت فعال نسبی <span style="font-family: Times New Roman;">(Iat)</span> محاسبه شد و به چهار رده شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم، تقسیم<span style="font-family: Times New Roman;"></span>بندی شد. ناحیه مورد بررسی در دامنه جنوبی البرز مرکزی در شمال ایران، یک مکان مناسب برای بررسی زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساخت فعال نسبی است. بررسی<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های اخیر نشان می<span style="font-family: Times New Roman;"></span>دهد که نو<span style="font-family: Times New Roman;"></span>زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساخت، نقش مهمی در تکامل زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ریختی این بخش از البرز دارد. شواهد زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ریختی، بالاآمدگی مختلفی را در گذشته زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>شناسی ناحیه، نشان می<span style="font-family: Times New Roman;"></span>دهند. رده<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های بالای <span style="font-family: Times New Roman;">Iat </span>(فعالیت کم زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساختی) بیشتر در جنوب و بخش مرکزی حوضه زهکشی کرج به دست آمد، درحالی که بقیه ناحیه دارای رده<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های متوسط تا بالای فعالیت است. اطراف دریاچه امیرکبیر، بیشترین میزان زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساخت فعال نسبی را نشان می<span style="font-family: Times New Roman;"></span>دهد. پراکندگی این شاخص<span style="font-family: Times New Roman;"></span> نواحی مربوط به فعالیت گسل<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های مختلف و نرخ<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های نسبی زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساخت فعال را مشخص می<span style="font-family: Times New Roman;"></span>سازد. بیش از نیمی از مساحت کل ناحیه مورد مطالعه در رده<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های یک و دو، یعنی با فعالیت خیلی بالا و بالا، قرار دارد. محیط<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های با نرخ<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های بالاتر فعالیت، شاخص <span style="font-family: Times New Roman;">Iat </span>بزرگتری دارند. شاخص تقارن توپوگرافیکی عرض حوضه <span style="font-family: Times New Roman;">(T)</span>، همچنین در ناحیه مورد مطالعه محاسبه شد. نتیجه اندازه<span style="font-family: Times New Roman;"></span>گیری این شاخص در حوضه کرج و زیرحوضه<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های آن به شکل نقشه<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ای از بردارهای T تهیه شد. پس از مقایسه مقادیر این شاخص با نقشه رده<span style="font-family: Times New Roman;"></span>بندی زمین<span style="font-family: Times New Roman;"></span>ساخت فعال نسبی، تطبیق نواحی رده بالا با پهنه<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های دارای مقادیر بالای عدم تقارن تأیید شد.
شاخصهای زمینریختی زمینساخت فعال,حوضه زهکشی,عدم تقارن,البرز مرکزی
http://www.gsjournal.ir/article_55438.html
http://www.gsjournal.ir/article_55438_cc7b7f06a96b43e546a4715fea86e319.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
الگوی چینخوردگی در رادیولاریتهای کرمانشاه و اهمیت آن در زمینساخت برخوردی در شمال باختر ایران
75
82
FA
محمد
محجل
گروه تکتونیک، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
mohajjel@tmu.ac.ir
مسعود
بیرالوند
گروه تکتونیک، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
m.biralvand@modares.ac.ir
10.22071/gsj.2010.55439
چینهای جناغی فراوانی در سنگهای سرخ رنگ سیلیسی رادیولردار، دارای لایهبندی با ستبراهای یکسان در منطقه کرمانشاه برونزد دارند. درون لایههای شیل رادیولاریتی و آهک متوسط تا ستبرلایه در آن، به دلیل تنوع جنس لایهها و تغییر ستبرای آنها، تأثیر شگرفی در سازوکار چینخوردگی و هندسه آنها بویژه در منطقه لولای چینها داشته است. به دلیل ستبرای چند سانتیمتری یکسان و ثابت لایهها در رادیولاریتها، چینها بیشتر، شکل چینهای موازی را دارند و اما تفاوت سازوکار و هندسه چینخوردگی در ترادفی از سنگهای آهکی ستبرلایه و تودهای از یکسو و تناوب لایههای نازک یکنواخت چرتی رادیولردار با شیلهای رادیولاریتی و دارای درونلایههای آهک ستبرلایه از سوی دیگر، در مجموعه نهشتههای حوضه رادیولاریتی دیده میشود. انواعی از گسلهای در ارتباط با چین (fold accommodation faults) در ادامه چینخوردگی بهوجود آمدهاند. بررسی هندسه و سازوکار چینخوردگی در این نهشتهها مشخص میکند که دگرریختی در رادیولاریتهای منطقه کرمانشاه با ایجاد چینهای جناغی با سازوکار خمش (buckling) و با تمایل (vergence) به سمت جنوب باختری صورت گرفته و گسلهای رانده در آن، در مراحل بعدی، بخشهایی از رادیولاریتهای چینخورده را تغییر مکان دادهاند.
چینخوردگی,چینهای جناغی,رادیولاریت,زمینساخت برخوردی,زمینساخت ستبر پوسته,کرمانشاه
http://www.gsjournal.ir/article_55439.html
http://www.gsjournal.ir/article_55439_a0e8477957f82667bb65b02f99940ef5.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
کاربرد شبکة عصبی نگاشت خود سامانده برای پهنهبندی رقومی زمینساختی:راهکاری جدید برای پهنهبندی زمینساختی ایران
83
88
FA
احمد
زمانی
بخش علوم زمین، دانشکده علوم، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
zamani_a_geol@yahoo.com
مهناز
ندائی
بخش علوم زمین، دانشکده علوم، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
10.22071/gsj.2010.55441
یکی از اساسیترین مباحث در علومزمین، تهیه و رسم نقشههای مختلف پهنهبندی زمینساختی است. روشهای مرسوم و متداول در پهنهبندی زمینساختی نه تنها با قضاوتهای ذهنی همراه است، بلکه تفسیر حجم بالای دادهها مشکل و در عمل خارج از توانایی بشر است. برای پرهیز از این نواقص و اشکالها، روشهای علمی رقومی استخراج اطلاعات از دادهها (data mining) میتواند به عنوان ابزاری مفید و مؤثر برای تهیه و رسم نقشههای رقومی جدید در علومزمین مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله، شبکة عصبی نگاشت خودسامانده (self-organizing map) که یکی از روشهای متداول استخراج اطلاعات از دادهها است، برای پهنهبندی رقومی زمینساختی ایران زمین به کار گرفته شده است. SOM نوعی شبکه عصبی مصنوعی غیرنظارتی (unsupervised artificial neural network) است که برای الگوشناسی (pattern recognition) و خوشهبندی (clustering) دادههای چند بعدی به کار میرود. تجسم visualization)) دادههای چند بعدی در پدیده نگاشت (feature map) دوبعدی با حفظ توپولوژی (مکانشناسی) (topological-preserving)، از دیگر ویژگیهای بارز کاربرد روش SOM در تهیه نقشههای رقومی است که نمایانگر میزان همگنی و تقارب پهنههای تفکیک شده است. اگر چه نقشههای رقومی که در این پژوهش تهیه شده شباهتهای بسیاری با نقشههای سنتی (conventional maps) دارد، لکن نقشههای SOM از توانمندیهای بهتری برای تفکیک و تفسیر مناطق مختلف برخوردار هستند. روش جدید افزونبر تفکیک پهنههای زمینساختی، میزان همگنی هر پهنه را نیز مشخص مینماید. مناطق با تاریخچه تحولات زمینشناسی مشابه، صرفنظر از موقعیت جغرافیاییشان، در یک پهنه قرار میگیرند. برای مثال نتایج حاصل از این روش حاکی از آن است که پهنههای لوت و گاوخونی اصفهان نسبت به پهنههای مکران و آذربایجان غربی از درجه همگنی بالاتری برخوردارند. مناطق کپه داغ و راندگی زاگرس نیز با وجود واقع شدن در دو منطقة جغرافیایی متفاوت، برای یک پهنه با ویژگیهای مشابه منفک شدهاند. افزونبر آن، در نقشه رقومی تهیه شده، پهنه مکران از رشته کوههای خاور ایران و پهنة آذربایجان غربی از رشته کوههای البرز تفکیک شدهاند. قابل توجه است که نتایج به دست آمده توسط SOM فقط براساس متغیرهای ژئوفیزیکی، زمینشناسی و لرزهخیزی یاد شده است، بنابراین باید در تعیین شباهت و تمایز بین نقشههای رقومی و زمینساختی رایج دقت لازم به عمل آید.
پهنهبندی زمینساختی,خوشهبندی,شبکه عصبی خودسامانده,شبکههای عصبی
http://www.gsjournal.ir/article_55441.html
http://www.gsjournal.ir/article_55441_63db464d8ae9b9630fc9a07b531e90d6.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
سنگچینهشناسی و زیستچینهشناسی سازند دلیچای (ژوراسیک میانی) در منطقه پرور، شمال سمنان ، البرز مرکزی
89
94
FA
مهدی
شمس
دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایران
me_shams59@yahoo.com
کاظم
سیدامامی
دانشکده مهندسی معدن، پردیس فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
kemami@ut.ac.ir
10.22071/gsj.2010.55443
سازند دلیچای و زیای آمونیتی آن در منطقه پرور (شمال سمنان) برای اولین بار بررسی شدهاست. در برش مربوطه سازند دلیچای با ستبرای به نسبت کم (70 متر) از مارن، سنگآهک مارنی و سنگآهک تشکیل شده است که به 5 بخش قابل تقسیم است. از انتهای مارنهای بخش 4 و سنگآهک مارنی بخش 5 تعداد 407 عدد آمونیت به دست آمده که وابسته به خانوادههای<span style="font-family: Times New Roman;">Phylloceratidae , Lytoceratidae , Oppeliidae , Haploceratidae , Sphaeroceratidae , Parkinsoniidae , Morphoceratidae and Perisphinctidae </span> هستند. فسیلهای یافت شده در محدوده زمانی باژوسین پسین تا باتونین پسین قرار دارند. از بخشهای جوانتر ژوراسیک میانی، آمونیت به دست نیامد. افزونبر آن در این برش، بخش 5 ، شامل آهکهای گرهکی (ندولر) سرخ و سبز رنگ به سن انتهای باژوسین پسین تا باتونین پسین به عنوان " ردیف فشرده<span style="font-family: Times New Roman;">(Condensed strata)</span>" در نظر گرفته شد.
سنگچینهشناسی,زیستچینهشناسی,سازند دلیچای,آمونیت,ژوراسیک میانی,پرور,البرز مرکزی
http://www.gsjournal.ir/article_55443.html
http://www.gsjournal.ir/article_55443_6e44e405d3880524f0ef619241e92848.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
ارزیابی ویژگیهای ژئوشیمی آلی سازند کنگان در میدان پارس جنوبی
95
102
FA
علیرضا
رجبی هرسینی
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد تهران شمال، تهران، ایران
arh7948@yahoo.com
محمود
معماریانی
پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایران
memarianim@ripi.ir
10.22071/gsj.2010.55447
در این مطالعه به منظور ارزیابی ویژگیهای ژئوشیمیایی سازند کنگان در چاه B واقع در میدان گازی پارس جنوبی تجزیههای ژئوشیمیایی (تجزیههای مقدماتی و تکمیلی شامل پیرولیز راک- اول، استخراج مواد آلی و تفریق بیتومن، کروماتوگرافی گازی و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی) روی نمونههای تهیه شده از مغزههای حفاری صورت گرفت. نتایج ژئوشیمیایی بر این امر دلالت میکند که نوع کروژن نمونهها مخلوطی از انواع III و II بوده و بیانگر وجود مواد آلی با منشأ دریایی و ورود اندکی مواد آلی با منشأ خشکی به این رسوبات است. ماده آلی این نمونهها، از یک سنگ منشأ احتمالی با نوع سنگشناسی آواری- کربناتی تولید و در محیطی با شرایط کاهیده- نیمه کاهیده نهشته شدهاند. در مجموع این نمونهها پتانسیل هیدروکربنی فقیر تا متوسط و درجه بلوغ شروع پنجره تولید نفت (اواخر دیاژنز- اوایل کاتاژنز) را نشان میدهند. براساس تجزیه کروماتوگرافی ستونی، نمونهها متشکل از هیدروکربنهای پارافینیک- نفتنیک و پارافینیک هستند. به نظر میرسد که مقادیر ناچیز هیدروکربنهای بررسی شده در سازند کنگان، به صورت برجا تولید شدهاند.
سازند کنگان,پیرولیز راک- اول,کروماتوگرافی گازی,کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی,سنگ منشأ
http://www.gsjournal.ir/article_55447.html
http://www.gsjournal.ir/article_55447_2063991a0f1454157a8429e7adb4f699.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
اثرات زیست محیطی معدنکاری در منطقه اولنگ استان گلستان (جنوب رامیان)
103
108
FA
ناصر
حافظیمقدس
1980-07-01 to 1983-06-01
دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.
nhafezi@um.ac.ir
غلامعباس
کاظمی
دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
حمید رضا
امیری مقدم
دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.
رضا
سنچولی
شرکت آب و فاضلاب روستایی، گلستان، ایران.
فاطمه سادات
حجازینژاد
شرکت آب و فاضلاب روستایی، گلستان، ایران.
10.22071/gsj.2010.55448
معادن زغالسنگ اولنگ در حوضه آبریز قرهچای در فاصله130 -100 کیلومتری از گرگان و در 20 کیلومتری جنوب رامیان قرار دارند. در مطالعه حاضر اثرات زیست محیطی این معادن در منطقه شامل آلودگی منابع آب و خاک، ناپایداریهای دامنهها و نیز فرسایش بستر رودخانه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی اثر زهاب معادن و آلودگیهای سطحی، 34 نمونه آب در دو فصل بهار و تابستان از زهاب تونلها و همچنین از بالا دست و پایین دست محل ورودی زهاب به آبراههها برداشت و تجزیههای کیفی انجام شد. نتایج نشان داد که زهاب معادن باعث افزایش شوری و مواد آلی آبراههها شده اما تغییر قابل توجهی در میزان فلزات سنگین و دیگر پارامترها ایجاد نکرده است. از بین نمونهها بیشترین آلودگی، مربوط به آبراهههای مجاور باطلههای معدنی است. به عبارت دیگر دفن و پوشش نامناسب باطلههای معدنی با توجه به گستردگی که در منطقه دارند، عامل اصلی آلودگی منابع آب و خاک در این منطقه است. برای ارزیابی اثرات معدنکاری بر ناپایداری دامنهها، لغزشهای منطقه برداشت و به نقشه درآمده و دلایل رخداد آنها بررسی شد. نتایج بررسیهای به عمل آمده، نشان میدهد که فراوانی لغزشها در محدودهای معدنی بیشتر است و عامل انسانی در کنار عوامل ذاتی و طبیعی مانند زمینشناسی، اقلیم و آبشناسی در رخداد لغزشها نقش داشته است.
اثرات زیستمحیطی,معدنکاری,اولنگ,استان گلستان
http://www.gsjournal.ir/article_55448.html
http://www.gsjournal.ir/article_55448_417a31e6c5cff26974eb2c08f8542442.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
دینامیک گسیختگی در زمینلرزه بم
109
114
FA
معصومه
اسکندری
دانشگاه تهران، مؤسسه ژئوفیزیک، تهران، ایران.
eskandary@nt.ac.ir
محمدرضا
قیطانچی
دانشگاه تهران، مؤسسه ژئوفیزیک، تهران، ایران.
mrghchee@ut.ac.ir
10.22071/gsj.2010.55451
هدف این نوشتار، بررسی دینامیک گسیختگی چشمه زمینلرزه بم است. در دو مدل دینامیکی ارائه شده، ناهمگنیهای تنش به صورت تکههای پایدار و سدهای جنبشی مدل شدهاند و نتایج با سرعت جابهجایی زمین در میدان نزدیک ثبت شده در ایستگاه شتابنگاری بم مقید شدهاند. در مدل اول، گسیختگی از یک تکه پایدار ضعیف شروع شده و پس از چیره شدن بر مقاومت یک سد جنبشی و شکستن آن در سطح گسل منتشر میشود. در مدل دوم، افزون بر این دو ناهمگنی، یک تکه پایدار دیگر در بخش جنوبی گسل در نظر گرفته شده است. از شکستن سد جنبشی، دو جبهه گسیختگی به وجود میآید، که یکی سریعتر از دیگری و در رژیم سرعتی اینترسونیک منتشر میشود. مهمترین موج شکست ناشی از انتشار جبهه گسیختگی در رژیم ساب رایلی با سرعت 74/0 سرعت امواج برشی است. هر دو مدل با موفقیت جنبش زمین را بازسازی میکنند اما مدل دوم همخوانی بهتری با نگاشت ثبت شده در ایستگاه بم دارد
دینامیک گسیختگی,زمینلرزه بم,جبهه گسیختگی,ناهمگنی تنش
http://www.gsjournal.ir/article_55451.html
http://www.gsjournal.ir/article_55451_9ca9328c4814428278511ea273900655.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
معرفی انتگرال بهبود یافته ماندری در مدلسازی معکوس دادههای الکترومغناطیس هوابرد و مقایسه نتایج آن با انتگرال ماندری
115
118
FA
علیرضا
عرب امیری
دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
aamiri@gsi.ir
علی
مرادزاده
دانشگاه صنعتی شاهرود، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، شاهرود، ایران.
a_moradzadeh@ut.ac.ir
داود
رجبی
دانشگاه صنعتی شاهرود، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، شاهرود، ایران.
برنارد
سیمون
انستیتو علومزمین و منابع طبیعی آلمان، هانور، آلمان
نادر
فتحیانپور
دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشکده مهندسی معدن، اصفهان، ایران.
10.22071/gsj.2010.55453
برداشتهای الکترومغناطیس هوابرد هلیکوپتری نزدیک به سیسال است که در بررسیهای اکتشافی موادمعدنی، آب، مطالعات زیستمحیطی و همچنین تهیه نقشه زمینشناسی در مناطق وسیع استفاده میشوند. اما یکی از مهمترین مسائل در بهرهمندی از اطلاعات حاصل از این برداشتها، تفسیر درست آنهاست. در غیر این صورت انجام آن جز صرف هزینهای بالا، نتیجه خاص دیگری به دنبال نخواهد داشت. از این رو، تفسیر این دادهها، قدمتی به اندازه خود برداشتها دارد. افراد متعددی سعی در بهبود راهکارهای تفسیر این دادهها داشتهاند و تاکنون به موفقیتهای خیلی خوبی نیز دست یافتهاند. تقریباً در تمامی این برداشتها، نتیجه به صورت مقاطع تغییرات مقاومتویژه (یا عکس آن هدایت ویژه) در برابر ژرفا، ارائه میشود. برای دستیابی به این مهم، نخستین گام حل معادله القای میدان الکترومغناطیس است. از آنجا که حل این انتگرال با روشهای تحلیلی مرسوم امکانپذیر نیست؛ روشهای عددی متعددی برای حل آن ابداع شده است. از جمله این روشها میتوان به تبدیل لاپلاس، تبدیل هنکل، روش ژاکوبی و ... اشاره نمود. از سوی دیگر افراد مختلف، راهکارهای متعددی برای حل معادله القای میدان الکترومغناطیس توسط این روشها ارائه نمودهاند. یکی از مهمترین این روشها، تبدیل هنکل سریع است. برای حل معادله القای الکترومغناطیس به روش هنکل سریع، در اختیار داشتن کرنـل و ضرایـب وزنی، نیازی جدی است، به طـوری که با نبـود یکی از این دو، حل معادلـه یاد شده ناممـکن است. در این نوشـتار ابتدا روش گوپتاسارما- سینگ (Guptasarma-Singh) برای حل انتگرال معادله القای میدان الکترومغناطیس مطرح میشود. آنگاه نتایج حاصل از به کارگیری این روش و تصحیح آن مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد، ضمن آن که نتایج حاصل از این تصحیح در دو مدل مصنوعی، با مدلسازی معکوس به نمایش گذارده میشود. در این میان، نتایج حاصل پس از افزودن پارامتر <sub>0</sub> αآشکارا گویای بهبود نتایج مدلسازی معکوس است. ضمن این که مسئله نقاط تکین نیز که در بسامدهای بالا در تمامی روشهای حل رخ میدهند؛ نیز نه به طور کامل، اما تا حد زیادی برطرف شده است.
<sub> </sub>
الکترومغناطیس هوابرد هلیکوپتری,مدلسازی معکوس,انتگرال ماندری,انتگرال بهبودیافته ماندری
http://www.gsjournal.ir/article_55453.html
http://www.gsjournal.ir/article_55453_dafeb972dc122c1d9e0c9ad3c5fe3dca.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
بررسی تطابق نانوپلانکتون های آهکی و روزنبران پلانکتون سازند گورپی در خاور بهبهان
119
126
FA
سعیده
سنماری
هیئت علمی دانشگاه بین النللی امام خمینی
senemari2004@yahoo.com
لیلا
فضلی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند، دماوند، ایران
مهدی
عمرانی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، کرج، ایران
m_amravani@yahoo.com
10.22071/gsj.2010.55455
نانوفسیل<span style="font-family: Times New Roman;"></span>های آهکی و روزنبران پلانکتونیک دارای محدوده چینهشناسی کوتاه و گسترش جغرافیایی وسیع هستند لذا از این دو گروه فسیلی میتوان برای تقسیمهای زیستچینهای استفاده کرد. بدین سبب و به علت نبود انجام بررسیهای تطابقی بین این دو گروه فسیلی، برش سازند گورپی در خاور بهبهان مورد بررسی قرار گرفت. سنگشناسی سازند گورپی در این ناحیه شامل سنگهای رسوبی مارنی است. بر مبنای بررسیهای انجام شده تعدادی جنس و گونه از هر دو گروه فسیلی در برش گورپی شناسایی شد. با توجه به گسترش چینهشناسی نانوپلانکتونهای آهکی و روزنبران پلانکتونیک، بازه زمانی برش مورد بررسی برای نانوپلانکتونهای آهکی با زونهای <span style="font-family: Times New Roman;">CC16-CC26</span> از زونبندی <span style="font-family: Times New Roman;">Sissingh (1977)</span> و برای روزنبران پلانکتونیک از زیستزون <span style="font-family: Times New Roman;"><em>Dicarinella asymetrica- Globotruncanita elevata</em> Zone</span> تا زیستزون <span style="font-family: Times New Roman;"><em>Abathomphalus mayaroensis</em> Zone</span> از زونبندی <span style="font-family: Times New Roman;">James & wind (1985)</span> همخوانی دارد. بر اساس محدوده چینهشناسی گونههای شاخص و زیستزونهای مشخص شده سن سازند گورپی در خاور بهبهان از سانتونین پسین تا ماستریشین پسین پیشنهاد میشود.
تطابق,نانوپلانکتونهای آهکی,روزنبران پلانکتونیک,سازند گورپی,خاور بهبهان
http://www.gsjournal.ir/article_55455.html
http://www.gsjournal.ir/article_55455_9954098d7497852075951140babffbba.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
اصلاح روش آنبالاگان برای پهنهبندی خطر لغزشها در مناطق بیابانی ساحلی
127
132
FA
محمدرضا
مهدویفر
پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، تهران، ایران
mahdavif@iiees.ac.ir
10.22071/gsj.2010.55457
در این بررسی سعی شده است با استفاده از روش ارائه شده توسط Anbalagan (1992) و تغییر عوامل و وزن اختصاص داده شده به آنها، روشی نوین برای پهنهبندی خطر لغزش در مناطق بیابانی ساحلی (که دارای شرایطی خاص از نظر عوامل زمینلغزش هستند) تدوین شود. به این منظور، بخشی از ارتفاعات مشرف بر روستای عسلویه (استان بوشهر) با روش پیشنهادی پهنهبندی شده و نتایج آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. با توجه به شرایط مشابه منطقه مورد بررسی با بخش وسیعی از مناطق جنوبی ایران، روش ارائه شده میتواند الگویی مناسب برای پهنهبندی خطر زمینلغزشهای مناطق یادشده در مقیاس متوسط به شمار رود.
پهنهبندی خطر,زمینلغزش,لغزش,مناطق بیابانی ساحلی
http://www.gsjournal.ir/article_55457.html
http://www.gsjournal.ir/article_55457_eb1292fa1109030af7ff6570c80cf160.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
سنگزایی توده گرانیتوییدی چاهسالار (جنوب باختر نیشابور)
133
150
FA
محمود
صادقیان
دانشکده علومزمین، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.
m.sadeghian1392@gmail.com
حبیب الله
قاسمی
0000000154469961
دانشکده علومزمین، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.
h-ghasemi@shahroodut.ac.ir
زهره
فارسی
دانشکده علومزمین، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.
10.22071/gsj.2010.55458
توده گرانیتوییدی چاهسالار در جنوب باختر نیشابور، در شمال روستای چاهسالار و در حاشیه شمالی پهنه ساختاری ایران مرکزی واقع شدهاست. این توده به درون مجموعه افیولیتی سبزوار نفوذ کرده است و طیفترکیب سنگشناسی آن را دیوریت، کوارتزدیوریت، گرانودیوریت و آلکالیفلدسپار گرانیت تشکیل میدهد. آلکالی فلدسپار گرانیتها، عضو بسیار تفریقیافته این مجموعه هستند که به صورت دایک یا آپوفیز این توده نفوذی را قطع میکنند. پگماتیتهای گرانیتی و تودههای کوارتزولیتی همراه آنها، تفریقیافتهترین عضو این مجموعه سنگشناسی هستند. معادلهای نیمهژرف سنگهای نفوذی نامبرده مانند آندزیت پیروکسندار، آندزیت، تراکیآندزیت و داسیت به صورت دایک یا گنبد، این توده نفوذی را قطع میکنند. سنگهای مورد مطالعه بافتهای گرانولار، میرمکیتی، گرافیکی، پورفیری، میکرولیتی پورفیری، گلومروپورفیری و جریانی نشان میدهند. به استثناء آلکالی فلدسپار گرانیتها که بسیار تفریق یافتهاند، دیگر ترکیبات سنگی بر روی نمودارهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی، کمیاب و کمیابخاکی در برابر SiO<sub>2</sub> یا اندیس تفریق، تغییرات به نسبت پیوستهای نشان میدهند. این توده دارای ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین است و به گرانیتوییدهای نوع I تعلق دارد. نمودارهای متمایز کننده محیط زمینساختی نیز نشانمیدهند که تودهگرانیتوییدیچاهسالار در قلمروگرانیتوییدهای کوهزایی نوع کمانآتشفشانی(VAG) و همچنین گرانیتوییدهای حاشیه قارهای (CAG) قرار میگیرد<em>.</em> بررسی جامع ویژگیهای زمینشناسی صحرایی، سنگنگاری و ژئوشیمیایی، حکایت از آن دارد که ماگمای سازنده این توده نفوذی از راه ذوببخشی ورقه اقیانوسی فرورونده (متابازیت) یا گوه گوشتهای متاسوماتیسم شده، حاصل گشته و سپس از روش فرایند تبلور تفریقی، آلایش یا آمیختگی ماگمایی تحول پیدا کرده است.
سنگزایی (پتروژنز),توده گرانیتوییدی,گرانیتوییدهای حاشیه قارهای,تبلور تفریقی,چاهسالار,نیشابور
http://www.gsjournal.ir/article_55458.html
http://www.gsjournal.ir/article_55458_764c3fa71cb5d964b60ea10bb03231e5.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
ویژگیهای سنگهای آتشفشانی جوان در جنوب خاوری بیجار
151
156
FA
سید محمد حسین
رضوی
گروه زمینشناسی، دانشگاه تربیت معلم، تهران، ایران
razavi@saba.tum.ac.ir
علیرضا
سیاره
گروه زمینشناسی زیست محیطی، سازمان زمینشناسی واکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
sayyareh43@yahoo.com
10.22071/gsj.2010.55463
در شمال خاوری سنندج (جنوب بیجار) واقع در استان کردستان، و در پهنه ساختاری سنندج- سیرجان سنگهای آتشفشانی جوان رخنمون دارند. در این منطقه سنگهای وابسته به کرتاسه، الیگوسن، میوسن و پلیوسن نیز دیده میشوند. بررسیهای صحرایی نشان میدهد که در این منطقه، فعالیت آتشفشانی در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله نخست پرتاب مواد آذرآواری، سبب ایجاد مخروط آتشفشان و تشکیل دهانه شده و در مرحله بعد گدازه بیرون ریخته است. سنگهای آتشفشانی ترکیبی، در محدوده تراکی<span style="font-family: Times New Roman;"></span>آندزیت، آندزیت، آندزیت- بازالت و بازالت دارند. فقیر بودن ماگما از سیلیس، وجودآنالسیم و اولیوین، و نبود ارتوپیروکسن و پیژونیت از ویژگیهای سنگهای منطقه است، که گواه بر وابسته بودن این ماگما به سری قلیایی است. شواهد سنگنگاری مانند وجود بیگانهسنگ (زینولیت) گنیسی و وجود بیگانهبلور کوارتز با حاشیه واکنشی در سنگهای منطقه دلیل بر آلایش ماگما با پوسته است. از نظر ژئوشیمیایی، تغییرات <span style="font-family: Times New Roman;">Rb</span>، <span style="font-family: Times New Roman;">Sr</span>، <span style="font-family: Times New Roman;">Pb</span> و <span style="font-family: Times New Roman;"> Hf</span>نیز این پدیده را تأیید میکند. با توجه به وجود توپوگرافی پست سنگهای آتشفشانی، شکستگیها و گسلهای امتدادلغز و شواهد سنگشناسی، درجه کم ذوب بخشی و آلایش پوستهای میتوان محیط زمینساختی- ماگمایی کششی را برای منطقه در نظر گرفت. کشش محلی و باز شدگی در امتداد پهنه گسلهای امتدادلغز راهی برای صعود ماگما به سطح زمین فراهم کرده است.
بیجار,سری قلیایی,سنندج- سیرجان,آلایش ماگما
http://www.gsjournal.ir/article_55463.html
http://www.gsjournal.ir/article_55463_ae77b7b424207c80e6955f0831c236a7.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
بررسی تغییرات ژئوشیمیایی و جرم واحدهای مختلف بوکسیتی در کانسار بوکسیت سرفاریاب، استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از رفتار ژئوشیمیایی عناصر Ti, Zr, Y و Al
157
164
FA
علیرضا
زراسوندی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
zarasvandi@yahoo.com
حسن
زمانیان
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران
hasanzamanian@yahoo.com
الهام
حجازی
گروه زمینشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی خرم آباد، خرم آباد، ایران
عبدالحسین
منصور
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
10.22071/gsj.2010.55464
بوکسیت سرفاریاب در 250 کیلومتری خاور اهواز، در محدوده استان کهگیلویه و بویر احمد در زون ساختاری زاگرس چینخورده ساده و در میان سازندهای سروک و ایلام تشکیل شده است. واحدهای بوکسیتی این کانسار از پایین به بالا عبارت است از: آهک سروک، آهک مارنی، آرژیلیتها، بوکسیت پیزولیتی، بوکسیت زرد، بوکسیت قرمز و بوکسیت سفید. در این مطالعه برای تعیین فرایندهای شیمیایی دخیل در تشکیل بوکسیت سرفاریاب و نیز بررسی نقش و رفتار عناصر در فرایندهای هوازدگی و نحوه تبادلات شیمیایی آنها، از روش ژئوشیمیایی محاسبات تبادلات جرم استفاده شد. در این روش، مقادیر تبادل جرم عناصر مختلف نسبت به یک عنصر یا چند عنصر بیتحرک که بیشترین ثبات شیمیایی را طی فرایندهای هوازدگی از خود نشان میدهند، محاسبه شد. در این مطالعه از عناصر به عنوان عناصر بیتحرک شاخص استفاده شد؛ نتایج به دست آمده نشان میدهد که عناصر طی فرایندهای حاکم، از محیط خارج شده وعناصرغنی شدهاند. با توجه به مطالعات صورت گرفته چنین به نظر میرسد که ماده اولیه بوکسیت سرفاریاب، آرژیلیتی بوده که با توجه به برجازا بودن بوکسیت سرفاریاب، میتوان آهک سروک را که حاوی ذرات رسی است، منشأ این عناصر در نظر گرفت.
<strong> </strong>
تغییرات ژئوشیمیایی,بوکسیت,سرفاریاب,تغییرات جرم
http://www.gsjournal.ir/article_55464.html
http://www.gsjournal.ir/article_55464_4eafc28f0550faac43efd387cc5d29aa.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
مدلسازی وارون دادههای مغناطیسی با استفاده از روش زیر فضا (Subspace Method)
165
174
FA
علی
نجاتی کلاته
دانشکده مهندسی ، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
محمود
میرزایی
دانشکده علوم، دانشگاه اراک، اراک، ایران
ناصر
گویا
دانشکده مهندسی ، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
ابراهیم
شاهین
سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
10.22071/gsj.2010.55466
در این مقاله، به منظور مدلسازی وارون دادههای مغناطیسی، از بسط توابع متعامد و ضرایب دامنه این بسط استفاده شده است. بردارهای پایه بسط ویژه بردارهای بهنجار شده مشتق دوم <span style="font-family: Times New Roman;">Hessian Matrix)</span> <span style="font-family: Times New Roman;">(</span> تابع هدف <span style="font-family: Times New Roman;">(Objective Function)</span> است که از یک مدل مرجع استخراج میشوند. تعداد محدودی از ویژه بردارهایی که به این ترتیب به دست میآیند، زیرفضای جدیدی از متغیرهای مدل را تعریف میکنند که در این زیرفضا تعریفی جدید از تابع هدف بر مبنای متغیرهای به روز شده به دست خواهد آمد. روند کمینهسازی تابع هدف در این زیر فضای جدید بر مبنای این ویژه بردارها انجام خواهد شد. همان طور که در وارونسازی مسایل ژئوفیزیکی معمول است، در روند وارونسازی به معکوس کردن ماتریسهایی که تابع دادهها، متغیرهای مدل و شرایط هندسی مسئله هستند، نیاز است. ماتریسهای بیان شده در این زیر فضای جدید دارای ابعاد کمتر و شرایط بهتر برای وارونسازی خواهند بود. انتخاب ویژه بردارهایی که نقش اساسی در وارونسازی دارند با ویژه مقادیر بزرگ در تجزیه ماتریسها به مقادیر منفرد <span style="font-family: Times New Roman;">(SVD)</span> معادل است. سایر ویژه بردارها دارای اثر کم در روند وارونسازی هستند و به طور معمول وارونسازی را به سوی کمینههای موضعی سوق میدهند. با استفاده از وارونسازی در زیر فضاهای محدود از متغیرهای مدل با شرایط بالا، وارونسازی با سرعت بالاتر و مقاومتر در برابر نوفه انجام میشود. تأثیر روش روی دادههای مصنوعی و واقعی میدان کلی میدان مغناطیسی آزمایش شده است. نتایج حاکی از همگرایی<span style="font-family: Times New Roman;">(Convergence)</span> بالا و مقاومت در برابر نوفه در مسایل مطرح شده است.
مدلسازی وارون,روش زیر فضا,همگرایی,تصویرسازی ماتریسی,توابع متعامد
http://www.gsjournal.ir/article_55466.html
http://www.gsjournal.ir/article_55466_0fba60f512de32f1325a72f89a1f1e4a.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
ارزیابی توان هیدروکربورزایی و شرایط رسوبگذاری سازند سرگلو در میدان نفتی مسجدسلیمان
173
178
FA
بهرام
علیزاده
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
alizadeh@scu.ac.ir
سید حسین
حسینی
گروه زمینشناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
10.22071/gsj.2010.55468
سازند سرگلو به دلیل ژرفای بسیار زیاد و گسترش محدود آن در فروافتادگی دزفول (منحصر به نواحی شمالی)، بسیار مورد توجه زمینشناسان و بویژه زمینشناسان نفت است. هدف از این مطالعه، بررسی پتانسیل هیدروکربورزایی و شرایط رسوبگذاری سازند سرگلو در شمال فروافتادگی دزفول است. بدین منظور 34 نمونه خرده سنگ حاصل از حفاری، از چـاههای 309، 310، 312 و 316 میـدان نفتی مسجدسلیمـان که لایههای ژوراسیک را قطع کردهانـد، برداشـت و تجزیههای ژئوشیمیایی پیرولیز راکایول و پیرولیزــکروماتوگرافی گازی <span style="font-family: Times New Roman;">(Pyrolysis Rock-Eval 6 & PY-GC)</span>، بر روی آنان صورت گرفت. نتایج حاصل از این آزمایشها نشان میدهد که این سازند با داشتن مقادیر بالای <span style="font-family: Times New Roman;">TOC</span>، توان هیدروکربورزایی «بسیار خوب» دارد. استفاده از نمودار استاندارد ونکرولن تصحیح شده و همچنین نمودار <span style="font-family: Times New Roman;">HI</span> در برابر <span style="font-family: Times New Roman;">T<sub>max</sub></span> به منظور بررسی کیفیت و بلوغ مواد آلی، نوع کروژن در چاههای 309، 310 و 312 را مخلوطی از انواع <span style="font-family: Times New Roman;">III-IV</span> معرفی میکند. البته نوع اصلی کروژن در این چاهها نوع (تیپ) <span style="font-family: Times New Roman;">III-II</span> میباشد و علت این اختلاف، کاهش مقادیر پارامتر <span style="font-family: Times New Roman;">HI</span> در نتیجه بلوغ حرارتی بالا است. در چاه 316 کیفیت مواد آلی بهبود یافته است و کروژنهای مورد مطالعه تلفیقی از کروژنهای نوع <span style="font-family: Times New Roman;">III-II</span> هستند. نمودار اسمیت رسم شده برای نمونهها نشان میدهد که در تمامی چاهها، نسبت <span style="font-family: Times New Roman;">S<sub>1</sub>/TOC</span> بیشتر از 1/0 است و همه نمونهها در ژرفایی قرار دارند که شرایط لازم برای زایش هیدروکربور را دارند. نسبت <span style="font-family: Times New Roman;">Pr/n-C<sub>17</sub></span> در برابر نسبت <span style="font-family: Times New Roman;">Ph/n-C<sub>18</sub></span> حاصل از آزمایشهای تکمیلی نشان میدهد که محیط رسوبگذاری این سازند در بیشتر رخسارهها محیط دریایی است. بررسی پیروگرامها و ترموگرامهای حاصل نـشان میدهد که آلکانهای عادی در این طیفها دارای فراوانی کربنهای <span style="font-family: Times New Roman;">C<sub>15</sub> –C<sub>20</sub></span> بوده؛ این در حالی است که ترکیبهای عادی آلکانهای سنگین و بسیار سنگین فراوانی بسیار ضعیفی دارند. این امر بهدلیل بلوغ بالای حرارتی است که سازند سرگلو پشت سر نهاده است. در پایان میتوان گفت که بهطور کلی سازند سرگلو در میدان نفتی مسجدسلیمان به دلیل موقعیت خاص میدان در فروافتادگی دزفول متفاوت از دیگر میادین نفتی عمل کرده و دارای پتانسیل هیدروکربوری بسیار بالایی است و با توجه به ژرفای بسیار زیاد و واقع شدن در پایان پنجره نفتی در مرحله گاززایی قرار گرفته است.
فروافتادگی دزفول,میدان نفتی مسجدسلیمان,سازند سرگلو,پتانسیل هیدروکربورزایی,محیط رسوبگذاری,پیرولیز راکایول,پیرولیزــکروماتوگرافی گازی
http://www.gsjournal.ir/article_55468.html
http://www.gsjournal.ir/article_55468_6c107c8eb0130c993992d2082063e429.pdf
سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
فصلنامه علمی علوم زمین
1023-7429
2645-4963
19
75
2010
05
22
ارائه روششناسی تعیین نقاط حفاری اندیس مس نوچون با استفاده از منطق فازی در GIS
179
188
FA
غلامرضا
الیاسی
گروه مهندسی اکتشاف معدن، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ghrelyasi@yahoo.com
محمد
کریمی
گروه GIS، دانشکده نقشهبرداری، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، تهران، ایران
عباس
بحرودی
گروه مهندسی اکتشاف معدن، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه تهران، تهران، ایران
bahroudi@ut.ac.ir
امیر
عادلی سرچشمه
گروه مهندسی اکتشاف معدن، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه تهران، تهران، ایران
10.22071/gsj.2010.55471
حجم زیاد نقشهها از منابع مختلف، در مقیاسها و قالبهای متفاوت و با سلیقههای فردی گوناگون و عدم وجود راهکارهای مناسب در تلفیق حجم وسیع اطلاعات، تهیه نقشه پتانسیل معدنی را با مشکل مواجه ساخته است. استفاده از علم و فناوری سامانه اطلاعات جغرافیایی، افزونبر آن که میتواند در ساماندهی اطلاعات مربوط به مطالعات اکتشاف ذخایر معدنی مورد استفاده قرار گیرد، توانایی آن را دارد که تهیه و تلفیق لایههای اطلاعاتی مختلف را در قالب مدلهای گوناگون، با سرعت و دقت بیشتری انجام داده و به عنوان پشتیبانی برای تصمیمگیریهای فضایی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله، نقشه پتانسیل معدنی اندیس مس نوچون به منظور تعیین نقاط حفاری تهیه شده است. لایههای مورد استفاده شامل لایههای تیپ سنگشناسی، ساختار، دگرسانی، نشانههای کانیسازی، زون بیهنجاری قابلیت شارژپذیری(شارژابیلیته)، مقاومت ظاهری، فاکتور فلزی و بیهنجاری عناصر مس و مولیبدن، ادیتیو مس و مولیبدن هستند. پس از آمادهسازی اطلاعات و تهیه نقشههای فاکتور و وزندهی آنها، این نقشهها در قالب یک شبکه استنتاجی تلفیق شدند. استفاده تلفیقی از عملگرهای منطق فازی و همپوشانی شاخص در شبکه استنتاجی افزونبر مرتفع نمودن نقایص موجود در دیگر مدلها، امکان ترکیب قابل انعطافتر نقشههای فاکتور را فراهم ساخته است. با توجه به نقشه پتانسیل معدنی تهیه شده، محتملترین منطقه از نظر وجود کانیسازی مس پورفیری در بخش شمالخاوری محدوده مورد مطالعه تعیین شد. در پایان با انطباق گمانههای اکتشافی با نقشههای پتانسیل معدنی نهایی، میزان تطابق نتایج بر اساس دو نوع کلاسهبندی نقشه پتانسیل معدنی به ترتیب برابر 52/64 و 16/63 درصد برآورد شد. گفتنی است در صورت انجام این مطالعات، پیش از انجام عملیات حفاری و تنها با فرض عدم حفر گمانههای اکتشافی در مناطق دارای وضعیت ضعیف یا خیلی ضعیف، 26 درصد از گمانهها حفاری نشده و حدود 200 میلیون تومان در هزینههای حفاری صرفهجویی خواهد شد.
سامانه اطلاعات جغرافیایی,نقشه پتانسیل معدنی,منطق فازی,نوچون
http://www.gsjournal.ir/article_55471.html
http://www.gsjournal.ir/article_55471_85ad6b814965ef14f74846a194772903.pdf