سنگ شناسی
مریم کوچی؛ سیدسعید محمدی؛ ملیحه نخعی
چکیده
در شمالشرق سربیشه در استان خراسان جنوبی، رخنمونهایی از سنگهای گدازهای وجود دارد که از نظر تقسیمات زمینشناسی در بخش شرقی بلوک لوت قرار گرفتهاند. ترکیب سنگشناختی مجموعه بررسیشده شامل آندزیت (پیروکسن آندزیت، آندزیت، تراکی آندزیت)، داسیت و ریولیت است. بافتهای غالب در این سنگها، پورفیری با خمیره میکرولیتی شیشهای، گلومروپورفیری، ...
بیشتر
در شمالشرق سربیشه در استان خراسان جنوبی، رخنمونهایی از سنگهای گدازهای وجود دارد که از نظر تقسیمات زمینشناسی در بخش شرقی بلوک لوت قرار گرفتهاند. ترکیب سنگشناختی مجموعه بررسیشده شامل آندزیت (پیروکسن آندزیت، آندزیت، تراکی آندزیت)، داسیت و ریولیت است. بافتهای غالب در این سنگها، پورفیری با خمیره میکرولیتی شیشهای، گلومروپورفیری، پوئیکلیتیک و حفرهای هستند. کانیهای تشکیلدهنده سنگهای آندزیتی شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن و آمفیبول همراه مقادیرکم بیوتیت و سانیدین و در ریولیت و داسیت شامل کوارتز، سانیدین، پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت هستند. بافتهای غیرتعادلی نظیر منطقهبندی شیمیایی، بافت غربالی، حاشیههای گردشده و خلیجی در درشت بلورهای این سنگها مشاهده میشود. نتایج بررسیهای ژئوشیمیایی نشان میدهد که این گدازهها به سری ماگمایی کالکآلکالن پتاسیم بالا تا متوسط تعلق دارند. غنیشدگی از LREE وLILE ، تهیشدگی از HREE و HFSE همراه بیهنجاری منفی عناصری نظیرTi ، Nb وP در این سنگها حاکی از ماگماتیسم کمان آتشفشانی حاشیه فعال قاره است. براساس نمودارهای تمایز زمینساختی نیز محیط تکتونیکی گدازههای منطقه زولسک با پهنه فرورانش و حاشیه فعال قارهای مرتبط است. نسبت پایینDy/Yb (کمتر از2) در گدازههای بررسی شده، بیانگر منشأ گوشته اسپینل لرزولیتی برای ماگما میباشد.
سنگ شناسی
حبیب بیابانگرد؛ فرزاد ملازاده برواتی
چکیده
مخروطهای آتشفشانی کوه سُم، کوه زا بزرگ و کوه زا کوچک در جنوب خاوری شهرستان بم و شمال باختری آتشفشان بزمان قرار دارند. این مخروطها از نظر زمینشناسی متعلق به زون ایران مرکزی و حاشیه جنوب خاوری بلوک لوت هستند. گدازههای آنها ترکیب بازالت، اُلیوینبازالت، آندزیت و آندزیبازالت با بافت غالب تراکیتی دارند.کانیهای اصلی این گدازهها ...
بیشتر
مخروطهای آتشفشانی کوه سُم، کوه زا بزرگ و کوه زا کوچک در جنوب خاوری شهرستان بم و شمال باختری آتشفشان بزمان قرار دارند. این مخروطها از نظر زمینشناسی متعلق به زون ایران مرکزی و حاشیه جنوب خاوری بلوک لوت هستند. گدازههای آنها ترکیب بازالت، اُلیوینبازالت، آندزیت و آندزیبازالت با بافت غالب تراکیتی دارند.کانیهای اصلی این گدازهها پلاژیوکلاز، پیروکسن و اُلیوین است. نهشتههای آذرآواری، لاپیلی، توف، خاکستر و بمبهای آتشفشانی به همراه جریانهای گدازهای سازندگان اصلی این مخروطهای آتشفشانی هستند. آنها مخروط تکمنشأیی و دورههای فورانی محدود دارند. با توجه به نوع مواد سازنده مخروط، این آتشفشانها در زمره آتشفشانهای نوع هاوایی تا استرامبولی قرار میگیرند. ویژگیهای ژئوشیمیایی آنها همچون بالا بودن نسبتهای (33-45 =Ce/Yb) و (33/4=Zr/Y)، غنیشدگی از LILE و آنومالی منفیCr، Ni و تا حدودی Eu درآنها بیانگر ماگماتیسم کالکآلکالن وابسته به فرورانش است. از طرفی الگوی نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده نسبت به کندریت و گوشته اولیه در آنها نشان میدهد که از عناصر خاکی سبک غنیشدگی بیشتری نسبت به عناصر خاکی نادر سنگین دارند و مشابه الگوی سنگهای وابسته به مناطق فرورانش و سری ماگمایی کالک آلکالن هستند. همچنین ویژگیهای ژئوشیمیایی چون نسبت بالای La/Yb بین 8/6 تا 07/13، محتوای پایین Rb و برخی از نمودارهای تکتنوماگمایی نشان از تمایل این سنگها به محیطهای فرورانش اندکی متمایل به درون صفحهای دارند. ماگمای سازنده سنگهای مورد بررسی، نتیجه ذوب بخشی یک منبع گارنت لرزولیتی غنی شده درعمق 100 تا 110 کیلومتری است. چنین به نظر میرسد که شکلگیری این مخروطهای آتشفشانی مرتبط با فرورانش صفحه عمان به زیر مکران و وابسته به کمان ماگمایی مکران- چغایی باشد.
سنگ شناسی
بهمن رحیم زاده
چکیده
مخروطهای اسکوری از بارزترین بخشهای آتشفشانهای کواترنری خاور کردستان هستند. در بررسی سنگنگاری این واحدها کانیهای اصلی به ترتیب فراوانی شامل الیوین، پیروکسن، پلاژیوکلاز و بیوتیت با بافت غالب حبابدار و شیشهای است. در این مطالعه فرایند تشکیل و رشد حبابها در طی فوران واحدهای اسکوری آتشفشانهای منطقه با استفاده ...
بیشتر
مخروطهای اسکوری از بارزترین بخشهای آتشفشانهای کواترنری خاور کردستان هستند. در بررسی سنگنگاری این واحدها کانیهای اصلی به ترتیب فراوانی شامل الیوین، پیروکسن، پلاژیوکلاز و بیوتیت با بافت غالب حبابدار و شیشهای است. در این مطالعه فرایند تشکیل و رشد حبابها در طی فوران واحدهای اسکوری آتشفشانهای منطقه با استفاده از روش توزیع اندازه حبابها و با استفاده از محاسبه فراوانی، سهم حجمی، مدلسازی سهبعدی، هستهبندی و رشد حبابها مورد بررسی قرار گرفته است. در 8 نمونه انتخابی از مخروطهای مختلف تعداد 3623 حباب ترسیم و شمارش شدند که سهم حجمی حبابها از 40 تا 85 درصد متفاوت است. با استفاده از تصویر دوبعدی حبابها شکل سهبعدی آنها بازسازی و با هم مقایسه شدهاند. بیشترین جمعیت حبابها در 4 نمونه دارای شکل کروی یا نزدیک به کروی و برای چهار نمونه دیگر بیضوری است. کشیدهترین بیضوی در بین تمامی حبابها نسبت قطرهای 2:8/1:3 (S:I:L) دارد که تقریباً یک بیضوی پهن است. راستای قطر Lهمان راستای عمود بر سطح است که کمترین فشار به ماگما وارد میشود و حباب قادر به رشد چند برابری در آن راستا شده است. وجود 2 تا 5 قله در نمودار توزیع فراوانی اندازه حبابها، نشاندهنده رخدادهای هستهزایی مجزاست که توزیع پلیمدال، نمایی و توانی را برای حبابهای موجود در اسکوریهای خاور کردستان پیشنهاد میکند. به ترتیب از نسل اول تا نسل آخر نمونهها چگالی هستهبندی افزایش و رشد حبابها کاهش مییابد. تکرار رخداد تشکیل حبابها در مقیاس ماکروسکوپی تا میکروسکپی و SEM، همچنین مدل هستهبندی و رشد آنها پدیده فراکتال را پیشنهاد میدهد.
سنگ شناسی
مهدی رضایی کهخائی؛ داریوش اسماعیلی؛ هانیه صحرائی
چکیده
سنگهای آتشفشانی نشوه در شمال باختر ساوه واقع شده، بخشی از کمربند ماگمایی ارومیه- دختر محسوب میشوند. این سنگها عمدتاً از نوع بازالت، آندزیبازالت، آندزیت تا تراکیآندزیت هستند. در بررسیهای میکروسکوپی این سنگها شواهدی از عدم تعادل بلور با ماگما نیز دیده میشود که از آن جمله میتوان به بافت غربالی، وجود دو نسل سالم ...
بیشتر
سنگهای آتشفشانی نشوه در شمال باختر ساوه واقع شده، بخشی از کمربند ماگمایی ارومیه- دختر محسوب میشوند. این سنگها عمدتاً از نوع بازالت، آندزیبازالت، آندزیت تا تراکیآندزیت هستند. در بررسیهای میکروسکوپی این سنگها شواهدی از عدم تعادل بلور با ماگما نیز دیده میشود که از آن جمله میتوان به بافت غربالی، وجود دو نسل سالم و دگرسان شده پلاژیوکلاز، حاشیه واکنشی، خوردگی و گردشدگی فنوکریستها اشاره کرد. بررسیهای ژئوشیمیایی مربوط به نمودارهای عناصر اصلی و کمیاب نشان میدهد که اگر چه تبلور تفریقی در تکامل سنگهای آتشفشانی منطقه مؤثر بوده است؛ اما در برخی از نمودارها نوعی پراکندگی و روندهای غیر عادی نسبت به روند تفریق به چشم میخورد، که این حالت میتواند بیان کننده اختلاط و آلودگی ماگمایی باشد. ناهماهنگی و تغییرات زیاد در غلظت برخی عناصر نظیر Sr و همچنین نمودارهای دوتایی Nb-Nb/Y و Zr/Rb-Rb نقش اختلاط ماگمایی را در شکلگیری سنگهای آتشفشانی منطقه نشوه نشان میدهد. با توجه به موارد ذکر شده میتوان گفت که مهمترین فرایند تشکیل سنگهای آتشفشانی منطقه نشوه تفریق و اختلاط ماگمایی است. همچنین اختلاط پالس یا پالسهای ماگمایی جدید با ماگمای تفریق یافته مؤثرترین مکانیزم برای تحول ماگمایی سنگهای آتشفشانی منطقه مورد مطالعه است.
سنگ شناسی
سید محسن طباطبایی منش؛ محمدعلی مکی زاده؛ سعیده رنجبر؛ رضا قلی نژاد
چکیده
اسکارن جوینان در فاصله 115 کیلومتری شمال باختر اصفهان (40 کیلومتری جنوب کاشان و خاور قهرود)، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری توده نفوذی گرانیتوییدی قهرود (به سن میوسن میانی) با واحد شیل و ماسهسنگ با میانلایههای آهکی سازند شمشک به سن ژوراسیک گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن ...
بیشتر
اسکارن جوینان در فاصله 115 کیلومتری شمال باختر اصفهان (40 کیلومتری جنوب کاشان و خاور قهرود)، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری توده نفوذی گرانیتوییدی قهرود (به سن میوسن میانی) با واحد شیل و ماسهسنگ با میانلایههای آهکی سازند شمشک به سن ژوراسیک گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن است. در این اسکارنها کانهزایی گستردهای رخ نداده است. دروناسکارن گسترش محدود (از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر) و اگزواسکارن بیشترین گسترش را دارد (از یک متر تا بیش از ده متر). اندواسکارن با تشکیل کانیهای گارنت، پیروکسن، پلاژیوکلاز، اپیدوت و اسفن در زمینه توده نفوذی در مجاورت بخش کربناته نمود دارد. در مجاورت بلافصل آن، اگزواسکارن با تشکیل کانیهای گارنت، پیروکسن، وزوویانیت، اپیدوت، فلوگوپیت، کلریت، کوارتز و کلسیت در بخش کربنات آغاز میشود. بررسیهای کانیشناسی و روابط بافتی کانیها بیانگر پیشرفت دگرگونی تا رخساره پیروکسن هورنفلس در سنگهای اسکارنی این منطقه است.
سنگ شناسی
اشرف ترکیان؛ جمال عبداله پور؛ نفیسه صالحی
چکیده
سنگهای پیروکلاستی منطقه بادام (شرق مهاباد، استان آذربایجان غربی)، در منتهیالیه بخش شمالی پهنه سنندج- سیرجان قرار دارند. مطالعات پتروگرافی حاکی از آنست که آنها دارای ترکیب بازانیتی و بافت پورفیری و میکرولیتی پورفیری هستند. در این سنگها، الیوین و کلینوپیروکسن به صورت فنوکریست و و نفلین و کلینوپیروکسن ریزبلور یافت میشوند. ...
بیشتر
سنگهای پیروکلاستی منطقه بادام (شرق مهاباد، استان آذربایجان غربی)، در منتهیالیه بخش شمالی پهنه سنندج- سیرجان قرار دارند. مطالعات پتروگرافی حاکی از آنست که آنها دارای ترکیب بازانیتی و بافت پورفیری و میکرولیتی پورفیری هستند. در این سنگها، الیوین و کلینوپیروکسن به صورت فنوکریست و و نفلین و کلینوپیروکسن ریزبلور یافت میشوند. فضای بین بلورهای مختلف را کانیهای اوپک و شیشه پر کرده است. ویژگیهای ژئوشیمیایی نظیر غنیشدگی از LILE، محتوی بالای LREE، آنومالی منفی عناصر Nb، Ta، Y، آنومالی مثبت Ba، Pb و Th و نیز غنی شدگی از Th/Yb، همگی گویای انست که این سنگها منشاء گوشتهای داشته و از مذابها یا سیالات/مذاب ناشی از پوسته اقیانوسی فرورانده و متاسوماتیزه متأثر شدهاند. همانطورکه اشاره شد، این ویژگیها ناشی از خصوصیات به ارث رسیده از ناحیه منشاء هستند و نه درجات بالای آلایش پوستهای. بازانیتهای منطقه مورد بررسی با توجه به نسبتهای MREE و HREE ها حاصل ذوب بخشی 1 درصدی یک منبع گارنت لرزولیتی در اعماق بیش از 85 کیلومتر (محدوده پایداری گارنت) میباشند. علت رخداد ماگماتیسم در منطقه مشخص نیست اما فرضیات پیشین چون لایه لایه شدن لیتوسفر و یا شکست ورقه فرورنده با توجه به ضخامت پوسته در منطقه مورد مطالعه کاربرد ندارد. سه فرض کلی درارتباط با عامل وقوع ذوب بخشی در منطقه مطرح شده است: 1) شکسته شدن فازهای آبدار در اثر افزایش عمق، 2) تغییر و آشفتگی محلی در جریانهای همرفتی، 3) فرورانش و آبزدایی حاشیه غیر فعال صفحه عربی
سنگ شناسی
معصومه آهنگری؛ محسن مؤذن
چکیده
آمفیبولهای موجود در هورنبلند- گابروهای الیویندار در شمالباختری سلماس در بافتهای متعددی همچون اویکوکریست و بینبلوری در زمینه سنگ، بیرونیترین قسمت حاشیههای واکنشی اطراف الیوین و در حاشیه و محل رخهای کلینوپیروکسنها تشکیل شدهاند. بر اساس مطالعات بافتی و سنگنگاری، این کانیها در مراحل تأخیریتر نسبت به دیگر کانیهای ...
بیشتر
آمفیبولهای موجود در هورنبلند- گابروهای الیویندار در شمالباختری سلماس در بافتهای متعددی همچون اویکوکریست و بینبلوری در زمینه سنگ، بیرونیترین قسمت حاشیههای واکنشی اطراف الیوین و در حاشیه و محل رخهای کلینوپیروکسنها تشکیل شدهاند. بر اساس مطالعات بافتی و سنگنگاری، این کانیها در مراحل تأخیریتر نسبت به دیگر کانیهای موجود در هورنبلند- گابروهای الیویندار شمالباختری سلماس تشکیل شدهاند. بررسی ترکیب عناصر نادر خاکی و کمیاب آمفیبولهای مورد مطالعه در دو بافت مجزا برای آمفیبولهای موجود در متن سنگ و بینبلوری (گروه اول) و آمفیبولهای تشکیل شده در حاشیه و محل رخهای کلینوپیروکسن (گروه دوم) بیانگر تشکیل این کانی از تبلور مذاب/سیال بینبلوری و یا برهمکنش این مذاب/سیال با کانیهای تشکیل شده در مراحل اولیه همچون کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز است. از اینرو با توجه به دادههای موجود (روابط بافتی، مجموعه کانیایی و نیز ترکیب عناصر کمیاب آمفیبولها)، هورنبلند- گابروهای الیویندار شمالباختری سلماس در طی دو مرحله تشکیل شدهاند. مرحله اول شامل تبلور تفریقی و تشکیل کانیهای الیوین، کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز بوده و مرحله دوم شامل تأثیر مذاب باقیمانده غنی از آب بر روی کانیهای متبلور شده در مرحله قبل بویژه کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز و تبلور آمفیبول است.
سنگ شناسی
صغری رزاقی؛ محسن نصرآّبادی؛ کاظم قلی زاده؛ زینب داوودی
چکیده
مجموعه دگرگونی گشت در باختر رشت واقع است. سنگهای دگرگونی گشت رودخان بخشی از این مجموعه دگرگونی محسوب میشود. متاپلیتها (شیست، گنیس و میگماتیت) مهمترین واحد سنگی منطقه گشت رودخان میباشند. کانیهای شاخص شامل استارولیت، گارنت، سیلیمانیت و کیانیت هستند. میگماتیتها عمدتاً از نوع متاتکسیت بوده و ساختارهای استروماتیکی، لکهای، ...
بیشتر
مجموعه دگرگونی گشت در باختر رشت واقع است. سنگهای دگرگونی گشت رودخان بخشی از این مجموعه دگرگونی محسوب میشود. متاپلیتها (شیست، گنیس و میگماتیت) مهمترین واحد سنگی منطقه گشت رودخان میباشند. کانیهای شاخص شامل استارولیت، گارنت، سیلیمانیت و کیانیت هستند. میگماتیتها عمدتاً از نوع متاتکسیت بوده و ساختارهای استروماتیکی، لکهای، چینخورده و شبکهای نشان میدهند. کانیهای سنگساز اصلی ملانوسوم عاری از مسکویت میگماتیتها، سیلیمانیت و بیوتیت میباشند. در ملانوسوم بعضی از نمونهها گارنت نیز وجود دارد. کانیهای سنگساز لوکوسوم کوارتز، فلدسپارآلکالن و پلاژیوکلاز است. تورمالین، گارنت، مسکویت و سیلیمانیت کانیهای فرعی لوکوسوم هستند. میانگین دما و فشار دگرگونی محاسبه شده، توسط نرمافزار ترموکالک و دما- فشارسنجهای قراردادی برای نمونههای شیستی، گنیسی و میگماتیتی به ترتیب 6/8 و 630، ، 7/6 و 650 و 3/6 کیلوبار و 720 درجه سانتیگراد است. پاراژنزهای کانیشناسی و گرادیان زمینگرمایی منتج از محاسبات دما- فشارسنجی متاپلیتهای گشت رودخان، با گرادیان دگرگونی نوع بارووین یا کوهزایی مطابقت دارد. احتمالاً مجموعه گشت، بیانگر سنگهای دگرگونی اعماق متوسط پوستهای، جایگاه تکتونیکی برخوردی بین بلوک البرز و صفحه توران میباشد که بر اثر واکنش آبزدایی مسکویت، ذوببخشی متاپلیتها و تشکیل لوکوگرانیتهای همجوار روی داده است.
سنگ شناسی
محمود صادقیان؛ سید حسین حسینی؛ علی همتی؛ سکینه شکاری
چکیده
تودههای گرانیتوییدی جنوب باختر میامی (60 کیلومتری خاور شاهرود) در شمالیترین بخش پهنه ساختاری ایران مرکزی، دارای ترکیب کلی گرانیتی و ماهیت کالکآلکالن و پرآلومین ضعیف هستند. اگر چه این گرانیتوییدها توسط توالی ستبری از سنگهای رسوبی به سن اواخر تریاس- اوایل ژوراسیک پوشیده شدهاند؛ ولی در مناطق بسیار کموسعتی، ...
بیشتر
تودههای گرانیتوییدی جنوب باختر میامی (60 کیلومتری خاور شاهرود) در شمالیترین بخش پهنه ساختاری ایران مرکزی، دارای ترکیب کلی گرانیتی و ماهیت کالکآلکالن و پرآلومین ضعیف هستند. اگر چه این گرانیتوییدها توسط توالی ستبری از سنگهای رسوبی به سن اواخر تریاس- اوایل ژوراسیک پوشیده شدهاند؛ ولی در مناطق بسیار کموسعتی، سنگهایمیزبان گنیسی آنها به سن نئوپرتروزوییک رخنمون دارند. این گرانیتوییدها با دو سری دایک دیابازی به سن اواخر نئوپرتروزوییک و ژوراسیک میانی قطع شدهاند. اگر چه پیشتر سنهای پس از لیاس- پیش از دوگر، جوانتر از ژوراسیک و کهنتر از کرتاسه به گرانیتوییدهای مورد مطالعه نسبت داده شده است؛ ولی سنسنجی U-Pb که برای اولین بار روی زیرکنهای استخراج شده از آنها صورت گرفته است، بیانگر آن است که این سنگها سن اواخر نئوپروتروزوییک (اواخر ادیاکارن) دارند (10±545 میلیونسال) و جزو سرزمینهای کهن و پیسنگی ایران به شمار میروند و با تودههای گرانیتوییدی بندهزارچاه، سفید سنگ، دلبر، شترکوه، رضاآباد و دوچاه قابل مقایسه هستند. گرانیتوییدهای مورد نظر حاصل ذوببخشی سنگهای مادر متاپلیتی و متاگریوکی هستند و به گرانیتوییدهای نوع S تعلق دارند. تودههای گرانیتوییدی جنوب باختر میامی در اواخر نئوپروتروزوییک، در یک محیط زمینساختی از نوع برخوردی و در ارتباط با بسته شدن حوضه پشت کمانی درون قاره ای و سپس دگرگونی سنگ های وابسته از رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت و به ندرت گرانولیت، که در نهایت با گرانیت زایی از نوع s همراه بوده است.
سنگ شناسی
زینب قرامحمدی؛ علی کنعانیان؛ محسن الیاسی
چکیده
توده نفوذی دهبالا در محدوده 45 کیلومتری جنوب باختر شهرستان بویینزهرا در استان قزوین رخنمون دارد. این توده دارای انکلاوهای میکروگرانولار مافیک بسیار با اشکال گرد شده و بیضوی و با اندازه های 2 تا بیشینه 30 سانتی متر است. انکلاوها از مونزودیوریت، دیوریت و گابرودیوریت و سنگ های میزبان بیشتر از گرانودیوریت تشکیل شده اند. حضور بافت های ...
بیشتر
توده نفوذی دهبالا در محدوده 45 کیلومتری جنوب باختر شهرستان بویینزهرا در استان قزوین رخنمون دارد. این توده دارای انکلاوهای میکروگرانولار مافیک بسیار با اشکال گرد شده و بیضوی و با اندازه های 2 تا بیشینه 30 سانتی متر است. انکلاوها از مونزودیوریت، دیوریت و گابرودیوریت و سنگ های میزبان بیشتر از گرانودیوریت تشکیل شده اند. حضور بافت های عدم تعادل همچون درشت بلورهای پلاژیوکلاز با سطوح تحلیلی و بافت غربالی، کوارتز اوسلی و آپاتیت های سوزنی در انکلاوها می تواند نشانگر رخداد آمیختگی ماگمایی در توده نفوذی دهبالا باشد. توزیع عناصر اصلی و فرعی و خاکی کمیاب به روشنی تبادل میان ماگماهای فلسیک میزبان و انکلاوها را در طی آمیختگی ماگمایی بازتاب می دهد. غنیشدگی غیر عادی REE در انکلاوها نسبت به سنگ فلسیک میزبان، نشانه ماهیت متفاوت دو ماگمای فلسیک و مافیک به وجود آورنده این دو سنگ و ناهمگنی شکلی ایجاد شده در انکلاوها (ابعاد فرکتال) ناشی از فرایندهای آمیختگی ماگمایی است. ابعاد فرکتال انکلاوها میان 14/1 تا 29/1متغیر است. رده 29/1 بالاترین فراوانی را در نمودار ستونی نشان می دهد. بر پایه بعد فرکتال (Dbox) انکلاوها، نسبت لگاریتم گرانروی گرانودیوریت میزبان به انکلاو، طیفی از 56/0 تا 96/0 را نشان می دهد و مد آن در نمودار ستونی 96/0 است. بیشتر انکلاوها در توده نفوذی دهبالا با محتوای سیلیس نزدیک به 56 درصد و مقادیر بالای ابعاد فرکتال مشخص می شوند. این مسئله آمیختگی کم ماگمای مافیک انکلاوها با ماگمای فلسیک میزبان را تأیید میکند و نشانه افزایش اختلاف گرانروی میان ماگماهای گرانودیوریت میزبان و انکلاوهاست.