صمد علیپور؛ سیده نسرین موسوی؛ یوسف رحیم سوری
چکیده
نهشته لاتریتی قرالی در 20 کیلومتری باختر شهر بوکان، جنوب استان آذربایجانغربی قرار دارد. هشت رخنمون بررسیشده در منطقه قرالی به صورت چینهسان در دولومیتها و آهکهای سازند روته گسترش یافتهاند. از نظر کانهنگاری نمونههای بررسیشده دارای بافتهای دانه پراکنده، رگچهای، سوزنی، اسفنجی، جانشینی، جریانی و کاتاکلاستیک هستند. ...
بیشتر
نهشته لاتریتی قرالی در 20 کیلومتری باختر شهر بوکان، جنوب استان آذربایجانغربی قرار دارد. هشت رخنمون بررسیشده در منطقه قرالی به صورت چینهسان در دولومیتها و آهکهای سازند روته گسترش یافتهاند. از نظر کانهنگاری نمونههای بررسیشده دارای بافتهای دانه پراکنده، رگچهای، سوزنی، اسفنجی، جانشینی، جریانی و کاتاکلاستیک هستند. بافتهای دیده شده نشاندهنده ژنز نابرجا، هوازدگی زیاد و عوامل زمینساختی شدید برای رخنمونهای موجود هستند. بر اساس دادههای شیمیایی، تیپ رخنمونها از لاتریتهای غنی از آهن تا بوکسیتهای آهندار متغیر هستند ولی به طور عام نمودارهای مختلف، این ذخیره را در تیپ ذخایر لاتریت- بوکسیتی قرار میدهد. نتایج دادههای زمینشیمیایی بیانگر غنیشدگی Fe Al, و Ti و تهیشدگی Si، Ca، Na و K در کانسنگها هستند. الگوی توزیع REEs بهنجار شده به کندریت، تفریق ضعیفی را میان HREEs و LREEs با غنیشدگی نسبی بیشتری از HREEs نشان میدهد. سنگ مادر این نهشته، سنگی بازی با ترکیب بازالتی غنی از آهن ارزیابی شد که در طی هوازدگی شیمیایی، خروج عناصر قلیایی سبب افزایش نسبی Al2O3و Fe2O3 در این کانسنگ شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که کانیهای رسی، مسکوویت و کانیهای منگنز میزبان مناسبی برای عناصر خاکی کمیاب در کانسنگها نبودهاند. نتایج همبستگی میان عناصر نشان میدهد که کانیهای روتیل و آناتاز نقش مهمی در میزبانی REEs در این نهشته نداشتهاند. همبستگی منفی Th با Ti (92/0-) نشانه عدم نقش تیتانیم و آناتاز در تمرکز توریم و در برابر همبستگی مثبت میان Ti باGd (91/0) نشان میدهد که تمرکز این عنصر توسط کانیهای روتیل و آناتاز انجام شده است. همبستگیهای مثبت و قوی P با REEs حکایت از نقش کانیهای فسفاتی ثانویه در تمرکز عناصر خاکی کمیاب به جز سه عنصر ,Gd Tb وEr در رخنمونها دارد. همبستگیهای مثبت عناصر ,Gd Tb و Er نشان میدهدکه تثبیت این عناصر در فازهای کانیایی نوریخت (نئومورف) و حضور در فازهای کانیایی مقاوم در برابر هوازدگی دو عامل اصلی اختلاف در توزیع سه عنصر با بقیه عناصر خاکی کمیاب در کانسنگها بوده است.
فاطمه کنگرانی فراهانی؛ علی اصغر کلاگری؛ علی عابدینی
چکیده
نهشته لاتریتی کمبلو، در فاصله 80 کیلومتری باختر شهرستان دامغان، استان سمنان رخنمون دارد. این نهشته به شکل عدسیهای چینهسان، در مرز بین سازند کربناتی الیکا (تریاس) و شیلی و ماسهسنگی سازند شمشک (ژوراسیک) توسعه و تکامل یافته است. مطالعات سنگنگاری دلالت بر حضور بافتهای کلومورفی، کلوفرمی، پورفیری دروغین و گرهکی درکانسنگهای این ...
بیشتر
نهشته لاتریتی کمبلو، در فاصله 80 کیلومتری باختر شهرستان دامغان، استان سمنان رخنمون دارد. این نهشته به شکل عدسیهای چینهسان، در مرز بین سازند کربناتی الیکا (تریاس) و شیلی و ماسهسنگی سازند شمشک (ژوراسیک) توسعه و تکامل یافته است. مطالعات سنگنگاری دلالت بر حضور بافتهای کلومورفی، کلوفرمی، پورفیری دروغین و گرهکی درکانسنگهای این نهشته دارند. یافتههای کانیشناسی نشان میدهند که کانسنگها دارای کانیهای گوتیت، مگنتیت، هماتیت، دیاسپور، آناتاز، کائولینیت، بوهمیت و زیرکن هستند. با توجه به ترکیب کانیشناسی و ویژگیهای بافتی، این نهشته در یک محیط تقریباً احیایی نزدیک سطح ایجاد شده است. شاخصهای ژئوشیمیایی مانند Eu/Eu* همراه با نسبتهای Ti/Zr، Nb/Y، و Al/Ti پیشنهاد میکنند که نهشته کمبلو محصول دگرسانی و هوازدگی سنگهایی با ترکیب تراکیآندزیت تا بازالت است. مقایسه روند تغییرات عناصر Si، Al و Fe در یک نیمرخ انتخابی آشکار میکنند که تغییر در شیمی (pH) محلولهای مسئول لاتریتیشدن و شدت زهکشی دو فاکتور اصلی درتشکیل این کانسنگها هستند. بررسیهای ژئوشیمیایی نشان میدهند که توزیع عناصر جزیی در این نهشته تابع از عواملی مانند جذب سطحی، روبش توسط اکسیدها و هیدروکسیدهای فلزی، تثبیت در فازهای نوشکل و حضور در فازهای کانیایی مقاوم است. توزیع ناموزون REEها در نیمرخ مورد مطالعه دلالت بر منشأ نابرجا برای این نهشته دارند. یافتههای بهدست آمده نشان از آن دارند که رسها، آناتاز، زیرکن، گورسکسیت، زینوتایم و چورچیت میزبان احتمالی REEها در این نهشته هستند.
فاطمه کنگرانی فراهانی؛ علیاصغر کلاگری؛ علی عابدینی
چکیده
نهشته لاتریتی شاهبلاغی در فاصله 40 کیلومتری جنوب خاور دماوند در استان تهران قرار دارد. این نهشته به شکل افقهای چینهسان در درون شیلها و ماسهسنگهای سازند شمشک (ژوراسیک) گسترش یافته است. مطالعات کانیشناسی نشان میدهند که کانیهای اصلی این نهشته شامل هماتیت، بوهمیت و آناتاز است که در مقادیر کمتر توسط گوتیت، مگنتیت، شاموزیت، ...
بیشتر
نهشته لاتریتی شاهبلاغی در فاصله 40 کیلومتری جنوب خاور دماوند در استان تهران قرار دارد. این نهشته به شکل افقهای چینهسان در درون شیلها و ماسهسنگهای سازند شمشک (ژوراسیک) گسترش یافته است. مطالعات کانیشناسی نشان میدهند که کانیهای اصلی این نهشته شامل هماتیت، بوهمیت و آناتاز است که در مقادیر کمتر توسط گوتیت، مگنتیت، شاموزیت، کائولینیت، کوارتز، کلسیت، دیاسپور، زیرکن، پیریت، و روتیل همراهمیشوند. شواهد میکروسکوپی مانندگسترش بافتهای اسپاستوییدی در کانسنگها، یک محیط رسوبی پر انرژی و اشباع از آب را طی فرایند لاتریتزایی پیشنهاد میکند. با توجه به مجموعه کانیایی و ویژگیهای بافتی، نهشت و دیاژنز این افق در یک محیط اکسیدان و تقریباً نزدیک به سطح زمین رخ داده است. بر پایه یافتههای حاصل از مشاهدات صحرایی و ژئوشیمی عناصر اصلی، کمیاب و خاکی کمیاب افق لاتریتی شاهبلاغی احتمالاً از دگرسانی سنگهای مادر با ترکیب بازالتی تشکیل شده است. فرایند بوکسیتی شدن با مسیرهای کائولینیتی شدن، تخریب کائولینیت و آهنزدایی دنبال شده است. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهند که توزیع عناصر جزیی در این افق توسط کانیهای رسی و فازهای کانیایی فرعی کنترل شده است.
صمد علیپور؛ علی عابدینی؛ شهلا ابدالی
چکیده
افق لاتریتی حیدرآباد در فاصله 65 کیلومتری جنوب شهرستان ارومیه، استان آذربایجان غربی قرار دارد. این افق به شکل چینهسان درون سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین بالایی) توسعه یافته است. بر پایه مطالعات سنگنگاری و کانهنگاری، کانسنگهای این افق بافتهای میگروگرانولار، پورفیری دروغین، جریانی- کلومورفی، ماکروپیزوییدی، پانایدیومورفیک- ...
بیشتر
افق لاتریتی حیدرآباد در فاصله 65 کیلومتری جنوب شهرستان ارومیه، استان آذربایجان غربی قرار دارد. این افق به شکل چینهسان درون سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین بالایی) توسعه یافته است. بر پایه مطالعات سنگنگاری و کانهنگاری، کانسنگهای این افق بافتهای میگروگرانولار، پورفیری دروغین، جریانی- کلومورفی، ماکروپیزوییدی، پانایدیومورفیک- گرانولار، اسپاستوییدی، پلیتومورفیک، گرهکدار (نودولار) و اُاُییدی و یک منشأ برجازا دارند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، کانسنگهای این افق شامل کانیهای دیاسپور، کرندوم، هماتیت، مگنتیت، گوتیت، روتیل، پاراگونیت، مارگاریت، آمسیت، برتیرین، مونتموریلونیت، کلریت، کلریتویید، مسکوویت - ایلیت، کوارتز پیریت، انیدریت، کلسیت و دولومیت هستند. حضور مقادیر بالای کانیهای سیلیکاتی نشاندهنده نارس بودن و سامانه زهکشی ضعیف در طی تکوین این افق بازماندی است. نتایج تجزیههای شیمیایی نشان میدهد که بیهنجاریهای Eu و Ce در کانسنگهای لاتریتی بهترتیب بازهای از 67/0تا 74/2 و 86/0 تا 16/2 دارند. محاسبات مقادیر ضریب غنیشدگی عناصر در دو پروفیل انتخابی آشکار میکند که دو فرایند شستشو و تثبیت، تنظیمکنندههای اصلی تمرکزات REEs در کانسنگهای این افق هستند. نتایج بهدست آمده از مطالعات کانیشناسی و زمینشیمیایی نشان از آن دارند که تغییرات pH محلولهای هوازده کننده، نوسانات سطح سفره آبهای زیرزمینی، شدت دگرسانی، عملکرد سنگ بستر کربناتی به عنوان یک سد زمینشیمیایی، جذب سطحی و روبش نقش مهمی در پراکندگی عناصر کمیاب خاکی در این نهشته داشتهاند. ضرایب همبستگی میان عناصر نشان میدهد که فسفاتهای ثانویه، روتیل و مسکوویت- ایلیت میزبانان احتمالیREEs در کانسنگها هستند.
هادی خلیل زاده؛ علی اصغر کلاگری؛ علی عابدینی؛ حسین رحیمپور بناب
چکیده
افق بازماندی بوکت، در 15 کیلومتری شمال خاور عجبشیر در استان آذربایجانشرقی واقع است. این افق به شکل عدسیهای چینهسان در طول مرز بین سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین میانی- بالایی) و الیکا (تریاس) توسعه یافته است. کانسنگهای درون این افق بافتهای پلیتومرفیک، ریزدانه، میکروائوییدی، شبهپورفیری، ائوییدی، پیزوییدی، ...
بیشتر
افق بازماندی بوکت، در 15 کیلومتری شمال خاور عجبشیر در استان آذربایجانشرقی واقع است. این افق به شکل عدسیهای چینهسان در طول مرز بین سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین میانی- بالایی) و الیکا (تریاس) توسعه یافته است. کانسنگهای درون این افق بافتهای پلیتومرفیک، ریزدانه، میکروائوییدی، شبهپورفیری، ائوییدی، پیزوییدی، شبهبرشی و گرهکی نشان میدهند. براساس دادههای زمینشیمیایی، کانسنگهای این افق به 5 نوع، 1) لاتریت فریتی، 2) لاتریت بوکسیتی، 3) لاتریت کائولینیتی، 4) کائولینیت فریتی و 5) لاتریت تفکیک شدند. مقایسه الگوی توزیع عناصر در یک نیمرخ انتخابی دلالت بر نقش مؤثر Al و Ti در توزیع و تمرکز Zr، Ga، Nb، Th، V و HREEs در کانسنگها دارد. تلفیق دادههای حاصل از مطالعات سنگنگاری و زمینشیمیایی نشان میدهد که کانسنگها منشأ برجازاد دارند. افزون بر این، عواملی مانند تغییرات شیمی محلولهای درگیر در هوازدگی، تثبیت در فازهای نوریخت (نئومورف)، حضور در فازهای کانیایی مقاوم، ناهمگنی سنگ آغازین(پروتولیت)، اختلاف در میزان شدت هوازدگی، و فرایندهای جذب سطحی همراه با زهکشی ضعیف، دیاژنز، فشارهای دینامیکی و نوسان سطح سفره آبهای زیرزمینی نقش مهمی در توزیع عناصر و توسعه کانسنگها در این افق داشتهاند. بارزترین ویژگی زمینشیمیایی کانسنگها (بهاستثنای لاتریت کائولینیتی) تحرک بیشتر LREEs نسبت به HREEs در طی فرایندهای هوازدگی است. این رفتار غیر عادی در این افق، میتواند با عواملی مانند اختلاف در پایداری کانیهای اولیه حامل REEs، تغییر pH ( از7/6 تا 8/7) محلولهای هوازده کننده و درجه متوسط تکاملی نیمرخ مرتبط باشد.