زمین ساخت
رضا علی پور؛ علی جهانگیری؛ زهرا قاسمی
چکیده
تاقدیس قلاجه با طول حدود 60 کیلومتر و راستای شمال باختری- جنوب خاوری در شمال پهنه ساختاری لرستان و باختر کمربند چین خورده- رانده زاگرس واقع شده است. هندسه و ساختارهای چین خورده در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. در این پژوهش برای تحلیل هندسی تاقدیس قلاجه با استفاده از اطلاعات چاهها و رسم سه نیمرخ ساختاری ...
بیشتر
تاقدیس قلاجه با طول حدود 60 کیلومتر و راستای شمال باختری- جنوب خاوری در شمال پهنه ساختاری لرستان و باختر کمربند چین خورده- رانده زاگرس واقع شده است. هندسه و ساختارهای چین خورده در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. در این پژوهش برای تحلیل هندسی تاقدیس قلاجه با استفاده از اطلاعات چاهها و رسم سه نیمرخ ساختاری عمود بر محور تاقدیس، محاسبه پارامترهای هندسی، به بررسی هندسه و تحلیل سبک دگرریختی تاقدیس و نقش سطوح جدایشی بر سبک چینخوردگی آن پرداخته شده است. ساختار این تاقدیس تحتتأثیر دو سطح جدایش بالایی (سازند پابده) و میانی (سازند گرو) قرار گرفته است. سطوح جدایشی و راندگی های ژرفایی و سطحی در یال جنوب باختری تأثیر زیادی بر هندسه چین خوردگی ایجاد کرده اند که باعث ستبر شدن سطح جدایش میانی و برگشته شدن یال جنوبی در بخش جنوب باختری تاقدیس شده اند. در بخش های مرکزی و شمال باختری تاقدیس برگشتگی کمتر شده و لایه ها به حالت عادی تبدیل شده اند که این تغییر شیب لایه بندی با شکستگی های زیادی همراه است. تجزیه و تحلیل مشخصه های هندسی تاقدیس قلاجه نشان میدهدکه این تاقدیس یک چین نامتقارن و استوانه ای و از نظر فشردگی باز و از نظر کندی چین در رده نیمه زاویهدار قرار دارد.
فاطمه مصباحی؛ محمد محجل؛ محسن مؤذن؛ لقمان نمکی
چکیده
در خاور تبریز، در جنوب روستای اسکندر، واحدهای سنگی کرتاسه بالایی رخنمون دارند. ساختارهای موجود در این نهشتهها عبارتند از: چینخوردگیهای در مقیاس رخنمون با تمایل سطح محوری به سمت شمالشمالخاوری و آرایه گسلش راندگی که در قالب سه ورقه راندگی اصلی واحدهای کرتاسه بالایی را به سمت شمالباختری بر روی هم راندهاند. این آرایه گسلش ...
بیشتر
در خاور تبریز، در جنوب روستای اسکندر، واحدهای سنگی کرتاسه بالایی رخنمون دارند. ساختارهای موجود در این نهشتهها عبارتند از: چینخوردگیهای در مقیاس رخنمون با تمایل سطح محوری به سمت شمالشمالخاوری و آرایه گسلش راندگی که در قالب سه ورقه راندگی اصلی واحدهای کرتاسه بالایی را به سمت شمالباختری بر روی هم راندهاند. این آرایه گسلش راندگی، چینخوردگیهای متمایل به سمت شمالشمالخاوری واحدهای کرتاسه بالایی را قطع کرده است. واحدهای میوسن به صورت دگرشیب واحدهای کرتاسه بالایی و ساختارهای موجود در آنها را پوشاندهاند. سطح محوری چینهای موجود در سنگهای میوسن به سمت جنوبجنوبباختری متمایل است. گسلهای راندگی به سمت جنوبباختری و همچنین گسلهای امتدادلغز راستگرد در منطقه به موازات گسل شمال تبریز رخنمون دارند. ساختارهای موجود در واحدهای کرتاسه بالایی با تمایل به سمت شمال در فاصله زمانی بین کرتاسه بالایی و میوسن ایجاد شده و توسط گسل شمال تبریز قطع شدهاند. ویژگیهای ساختاری واحدهای کرتاسه بالایی به عنوان شواهدی از وجود پوسته اقیانوسی باریک در زمان کرتاسه پسین در حوضه حاشیهای تتیس جوان تداعیکننده جهت فرورانش احتمالی در این حوضه به سمت جنوب است.
مجید نعمتی؛ جیمز هالینگزورث؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
این پژوهش درباره لرزهزمینساخت بخش شمالی البرز خاوری و جنوب خاوری دریای کاسپین است. این گستره پاره خاوری گسل کاسپین و دشت جنبای شمال آن را در بر میگیرد. برای بررسی لرزهزمینساخت گستره یادشده، دادههای لرزهای خردلرزهها و بهویژه زمینلرزههای با بزرگای (ML) بیشتر از 5/4 از شبکه محلی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور ...
بیشتر
این پژوهش درباره لرزهزمینساخت بخش شمالی البرز خاوری و جنوب خاوری دریای کاسپین است. این گستره پاره خاوری گسل کاسپین و دشت جنبای شمال آن را در بر میگیرد. برای بررسی لرزهزمینساخت گستره یادشده، دادههای لرزهای خردلرزهها و بهویژه زمینلرزههای با بزرگای (ML) بیشتر از 5/4 از شبکه محلی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور (سالهای2009 و 2010)، 4 سال دادههای لرزهای از شبکههای لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و همچنین بررسیهای زمینریختشناسی در دشت شمال البرز خاوری (دشت شمال گرگان) بهکار گرفته شده است. دینامیک زمینلرزه سال 1985 گرگان با بزرگایMS=6.0 نیز در این پژوهش بررسی شده است. سازوکار راندگی 3 زمینلرزه ژرف 1999، 2004، 2005 در گستره بررسی شده نشاندهنده رژیم فشاری در راستای شمالی- جنوبی در ژرفاست، اگر چه سامانه شیبلغز سازوکار زمینلرزهها (ML>4.5)ی کمژرفا در این گستره عادی بوده و نشاندهنده رژیم کششی در ژرفای کم در جنوب خاور دریای کاسپین است. بررسیهای زمینریختشناسی نیز با این سامانه گسلش عادی همخوانی دارد. بررسی دینامیکی زمینلرزه 1985 گرگان و سازوکار آن نشان دهنده وابسته بودن این زمینلرزه با سازوکار راندگی به گسل کاسپین است. همه این گواهیها بهگمان نشان از راندگی پوسته جنوب خاوری دریای کاسپین به زیر البرز خاوری دارند.
بهزاد زمانی قرهچمنی
چکیده
آذربایجان ایران ناحیهای است در شمال باختر ایران که دگرشکلی و لرزهخیزی شدیدی دارد و میان کوهزادهای بزرگ قفقاز در شمال و البرز در خاور و با فاصله از زاگرس در جنوب قرار گرفته است. در این مطالعه محدوده شمالباختر ایران در شمال گسل تبریز (تا محدوده شهر میانه)، یعنی محدوده استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل مورد بررسی قرار میگیرد. ...
بیشتر
آذربایجان ایران ناحیهای است در شمال باختر ایران که دگرشکلی و لرزهخیزی شدیدی دارد و میان کوهزادهای بزرگ قفقاز در شمال و البرز در خاور و با فاصله از زاگرس در جنوب قرار گرفته است. در این مطالعه محدوده شمالباختر ایران در شمال گسل تبریز (تا محدوده شهر میانه)، یعنی محدوده استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل مورد بررسی قرار میگیرد. در این پژوهش ساختارهای محدوده یادشده در ارتباط با سوگیری تنشها و با هدف چگونگی ارتباط آنها با زمینساخت امروزی آذربایجان با بازسازی مدل زمینساخت این محدوده مورد کنکاش قرار میگیرد. در این مطالعه از روش Angelier (2002) که یک روش تحلیلی برای محاسبه تنسورهای تنش است، در بخشهای مختلف محدوده مطالعاتی برای محاسبه تنسور تنش استفاده شده است. همچنین از روش پیشنهادی Angelier (1984 & 2002) برای جدایش تنشها در محدوده مطالعاتی بهره گرفته شده است. شیوه کار به این صورت بوده است که با گردآوری دادههای صحرایی و لرزهای گسلها و محاسبه سوگیری تنش به روش تحلیلی در این ناحیه وضعیت تنشهای زمینساختی مرتبه سوم در محدوده مرزهای منطقه مشخص شده، و سپس بازسازی تنشهای مرتبه اول با جدایش تنشها برای فلات آذربایجان صورت گرفته است. نتایج تحلیل تنشها نشان میدهد که در آذربایجان دو سامانه تنش فشاری یکی با روند NE-SW و دیــگری با روند NW-SE وجود دارد. وجود دو سامانه راندگی مورب در آذربایجان و ساختارهای انباشته شواهدی بر تأیید این دو سامانه تنش است. سامانه تنش اول موجب گسترش سه پیکره زمینساختی به صورت کمربند چین- رانده ارسباران، اهر (قوشهداغ) و بزکش به طور چیره شده است که راندگیهای بهوجود آورنده این پیکرهها بیشتر در ژرفای زمین قابل بررسی هستند. اما سامانه دوم سبب تشکیل و تکامل راندگیهای با امتداد N-S در این ناحیه شده است که طول کوتاهی دارند و بهصورت انباشته و در سطح زمین گسترش دارند. فرایند راندگی دو سامانه رانده (مورب) یاد شده در فضای میان گسلهای امتدادلغزی صورت میگیرد که بیشتر روندهای شمالی - جنوبی و یا شمالخاوری- جنوبباختری دارند. بازسازی تنشهای مرتبه اول در ارتباط با پیکرههای زمینساختی و ساختارها، مدل زمینساختی فلات آذربایجان را به دست داده است. در این مدل، فلات آذربایجان (شرقی) از شمال با قفقاز کوچک، از خاور با پیسنگ خزر جنوبی و از جنوب و باختر با بلوک ایران مرکزی، مرزهای همگرا تشکیل داده و در برخورد است. در این میان، سامانه فشارش بازسازی شده بهگونهای است که چرخش پادساعتگردی را بر فلات آذربایجان تحمیل میکند.