محمد ابراهیمی؛ معصومه رفیعی
چکیده
در شمال زاویه (جنوب باختر کرج) رخنمون گستردهای از سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ائوسن با ترکیب بازیک، حدواسط و اسیدی گسترش دارد. این مجموعه آتشفشانی- آذرآواری شامل گدازههای با ترکیب سنگشناسی بازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیت بازالتی، آندزیت، تراکیآندزیت، تراکیداسیت، ریولیت و سنگهای آذرآواری مانند ایگنیمبریت، توف ...
بیشتر
در شمال زاویه (جنوب باختر کرج) رخنمون گستردهای از سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ائوسن با ترکیب بازیک، حدواسط و اسیدی گسترش دارد. این مجموعه آتشفشانی- آذرآواری شامل گدازههای با ترکیب سنگشناسی بازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیت بازالتی، آندزیت، تراکیآندزیت، تراکیداسیت، ریولیت و سنگهای آذرآواری مانند ایگنیمبریت، توف جوش خورده، توف بلورین، توف خردهسنگی، توف بلورین خردهسنگی، توف خاکستر و لاپیلیسنگ است. در این توالی آتشفشانی و آذرآواری ایگنیمبریت حجم قابل ملاحظهای را به خود اختصاص میدهد. بافتهای متداول در سنگهای آتشفشانی مورد مطالعه شامل پورفیریتیک، گلوپورفیریتیک، کومولوفیریک، بادامکی و تراکیتی هستند. در سنگهای آذرآواری قطعات خردهسنگی و بلورهای خرد شده بهطور معمول یافت میشوند. در ایگنیمبریتها بافت اتاکسیتی بهطور متداول دیده میشود. ساخت جریانی در گدازههای ریولیتی و ساخت منشوری در جریانهای گدازه و ایگنیمبریتهای منطقه وجود دارند. کانیهای اصلی در سنگهای مورد مطالعه شامل پیروکسن، آمفیبول، بیوبیت، پلاژیوکلاز و کوارتز است که با کانیهای فرعی فلدسپار پتاسیمدار، کانیهای کدر و الیوین دگرسان شده همراه هستند. کلسیت، کلریت، اپیدوت و سریسیت نیز بهعنوان کانی ثانویه وجود دارند. بر پایه مطالعات ژئوشیمیایی، سنگهای آتشفشانی مورد مطالعه بیشتر کالکآلکالن هستند؛ ولی تعداد کمی از نمونهها در برخی نمودارها در محدوده آلکالن و شوشونیتی قرار میگیرند. بیهنجاری منفی Nb و Ti، بیهنجاری مثبت Pb، غنیشدگی از عناصر سنگدوست درشتیون، غنیشدگی از عناصر خاکی کمیاب سبک و تهیشدگی از عناصر با میدان پایداری بالا نشان از این دارد که ماگمای مادر این سنگها از یک گوشته سستکرهای متاسوماتیسم شده در بالای پهنه فرورانش منشأ گرفته است. وجود بافت غربالی فراوان در پلاژیوکلازها، خورده شدن پلاژیوکلازها و پیروکسنها و همچنین حاشیه سوخته بیوتیتها و آمفیبولها همگی نشاندهنده وجود شرایط عدم تعادل در سامانه است که این امر به احتمال زیاد از اختلاط ماگمایی ناشی میشود. با این وجود، هضم، بالاآمدگی سریع ماگما و کاهش فشار نیز میتواند این بافتها را ایجاد کند.
جمال رسولی؛ منصور قربانی؛ وحید احدنژاد
چکیده
کمپلکس جبال بارز متشکل از تودههای نفوذی زیادی از جمله دره حمزه، میجان، کرور، هیشین و ... است که در جنوب خاور استان کرمان، میان طولهای خاوری ′45 ◦57 تا ′00 ◦58 و عرضهای شمالی ′30 ◦28 تا ′00 ◦29 واقع شده است. ترکیب سنگشناسی این تودهها شامل کوارتزدیوریت، گرانودیوریت، گرانیت و آلکالیگرانیت است. در نمودارهای ژئوشیمیایی ...
بیشتر
کمپلکس جبال بارز متشکل از تودههای نفوذی زیادی از جمله دره حمزه، میجان، کرور، هیشین و ... است که در جنوب خاور استان کرمان، میان طولهای خاوری ′45 ◦57 تا ′00 ◦58 و عرضهای شمالی ′30 ◦28 تا ′00 ◦29 واقع شده است. ترکیب سنگشناسی این تودهها شامل کوارتزدیوریت، گرانودیوریت، گرانیت و آلکالیگرانیت است. در نمودارهای ژئوشیمیایی تغییرات اکسیدها، طیف پیوستهای میان ترکیبات سنگهای مورد مطالعه دیده میشود که این امر نشاندهنده انجام تفریق ماگمایی گسترده و پیوستهای در طی تبلور است. همچنین بر پایه مطالعات ژئوشیمیایی، ماگمای تودههای مورد بررسی، سرشت پرآلومین تا متاآلومین دارند و از دید سری ماگمایی از نوع کالکآلکالن پتاسیم متوسط تا بالا هستند. بررسیهای صحرایی، مطالعات سنگنگاری و ژئوشیمیایی نشان میدهند که سنگهای مورد مطالعه از نوع گرانیتوییدهای نوع I هستند. از دید جایگاه زمینساختی، تودههای مورد مطالعه، جزو گرانیتوییدهای کمان قارهای هستند و از گرانیتهای پیش از برخورد تا همزمان با برخورد به شمار میآیند. در منطقه جبال بارز سه فاز ماگمایی در الیگومیوسن رخ داده است. اولین فاز ماگمایی، بیشتر ترکیب کوارتزدیوریت تا گرانودیوریت دارد و بدنه اصلی توده نفوذی جبال بارز را میسازد. به نظر میرسد پس از یک فاصله زمانی کوتاه و تفریق ماگمای درون آشیانه ماگمایی، تودههای پورفیری به درون توده اصلی نفوذ کردهاند. ترکیب سنگشناسی این تودهها (فاز دوم) بهطور چیره گرانودیوریت تا گرانیت است. در پایان پس از مدت زمان کوتاه، آخرین فاز ماگمایی الیگومیوسن (فاز سوم) در منطقه رخ داده است که ترکیب گرانیتی تا آلکالیگرانیتی دارد. بر پایه موقعیت قرارگیری منطقه در نوار ماگمایی ارومیه- دختر به نظر میرسد که سنگهای مورد مطالعه حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر پوسته قارهای ایران مرکزی هستند.
آیدا محبی؛ اردشیر هزارخانی؛ مهرداد بهزادی؛ حسن میرنژاد؛ حسین تقیزاده
چکیده
کانسار مس پورفیری بندر هنزا در 150 کیلومتری جنوب خاور کرمان، در بخش جنوبی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر و در پهنه ماگمایی دهج- ساردوییه قرار گرفته است. این کانسار در سنگهایی با ترکیب دیوریت تا گرانودیوریت با سن الیگوسن تشکیل شده است. در پژوهش حاضر مطالعات میانبارهای سیال روی نمونههای کوارتز و هورنبلند و همچنین اندازهگیری نسبتهای ...
بیشتر
کانسار مس پورفیری بندر هنزا در 150 کیلومتری جنوب خاور کرمان، در بخش جنوبی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر و در پهنه ماگمایی دهج- ساردوییه قرار گرفته است. این کانسار در سنگهایی با ترکیب دیوریت تا گرانودیوریت با سن الیگوسن تشکیل شده است. در پژوهش حاضر مطالعات میانبارهای سیال روی نمونههای کوارتز و هورنبلند و همچنین اندازهگیری نسبتهای ایزوتوپی اکسیژن و هیدروژن با هدف شناسایی ویژگی سیالهای گرمابی مؤثر در کانهزایی به انجام رسیده است. رگچههای مورد مطالعه به پنج گروه (V, IV, III, II, I) تقسیم شدهاند؛ رگچه I: سیال با فشار بالا (>300 مگاپاسکال)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر، دمای متوسط تا بالا (250 تا 300 درجه سانتیگراد) و شوری 38 تا 45 درصدوزنی NaCl که دارای کانهزایی مولیبدن است. این رگچه دارای هالیت و انیدریت بوده و سبب دگرسانی پتاسیک و سدیک- کلسیک در ژرفای بیشتر شده است. رگچهII : سیال دارای فشار بالا (>300 مگاپاسکال)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر، دمای بالا (250 تا 420 درجه سانتیگراد)، شوری بالا (33 تا 47 درصدوزنی NaCl)، کانهزایی مس و مولیبدن و دگرسانی پتاسیک است. رگچه III: سیال با شوری بالا (40 تا 56 درصدوزنی NaCl) در فشار بالا (>300 مگاپاسکال)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر و دمای بالا (200 تا 500 درجه سانتیگراد) که دارای کانهزایی مس است. رگچهIV: سیال با دمای بالا(277 تا 500 درجه سانتیگراد)، فشار بالا (با میانگین 8/2 کیلوبار)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر و شوری بالا (25 تا 53 درصدوزنی NaCl) که عامل کانهزایی مس همراه با کانی مگنتیت است. سیالV: سیال با شوری متوسط تا پایین (6 تا 7 درصدوزنی NaCl) و فشار کم (7/0 تا 8/0 مگاپاسکال)، ژرفای 177 متر و دمای متوسط (حدود 170 درجه سانتیگراد) که بدون کانهزایی است. مطالعات انجام شده نشان میدهد که جوشش صورت گرفته در سیال ماگمایی اولیه، در نتیجه تغییرات دما و فشار و در اثر اختلاط با آبهای جوی سبب کانهزایی مس و مولیبدن شده است. نتایج تجزیه ایزوتوپی اکسیژن و هیدروژن در کانی کوارتز مقادیر δ18O از 9/3 تا 3/6 پرمیل را نشان میدهد و با توجه به دمای تشکیل آن بر پایه مطالعات دماسنجی (130 تا 400 درجه سانتیگراد) مقادیر δ18O در سیال کانهساز برابر 26/5 تا 19/6 پرمیل است که نشاندهنده منشأ ماگمایی سیالهای کانهساز است. مقادیر δD در میانبارهای سیال موجود در کانی کوارتز محدودهای میان 88- تا90- پرمیل را نشان میدهد که نشاندهنده کاهش در میزان دوتریم سیال کانهساز است. این مقادیر با توجه به دگرسانی پروپلیتیک و سدیک همراه با دگرسانی پتاسیک در رگچه یادشده، میتواند ناشی از تأثیر آبهای جوی باشد.