ابراهیم طالع فاضل
چکیده
کانیسازیهای چندفلزی آهن (± فلزاتپایه، نقره و طلا) محدوده شمال کبودان (خاور روستای سربرج)، در میزبان ریولیتهای برشی- پورفیری و سنگهای پلیتیکشیست سازند تکنار تشکیل شده است. 3 افق سنگی شامل، ریولیت ریزبلور زیرین (کمرپایین)، افق ریولیت پورفیری کانهدار و سنگهای گرانیتوییدی تا آندزیت تأخیری (کمربالا) در منطقه تشخیص داده ...
بیشتر
کانیسازیهای چندفلزی آهن (± فلزاتپایه، نقره و طلا) محدوده شمال کبودان (خاور روستای سربرج)، در میزبان ریولیتهای برشی- پورفیری و سنگهای پلیتیکشیست سازند تکنار تشکیل شده است. 3 افق سنگی شامل، ریولیت ریزبلور زیرین (کمرپایین)، افق ریولیت پورفیری کانهدار و سنگهای گرانیتوییدی تا آندزیت تأخیری (کمربالا) در منطقه تشخیص داده شد. شواهد لیتوژئوشیمی حاکی از آن است که ریولیتهای ریزبلور افق زیرین با ماهیت سابآلکالن (7/0>Nb/Y) و نسبتهای Zr/TiO2 (608 تا 930) و Zr/Sc (3/13 تا 3/36) به تدریج در افقهای فوقانی توسط ریولیتهای پورفیری افق کانهدار با ماهیت آلکالن (7/0<Nb/Y) و نسبتهای Zr/TiO2 (380 تا 1116) و Zr/Sc (5/22 تا 116) جایگزین میشوند. کنترل حرارتی ماگما و ذوب بخشی مذاب ریولیتی در دمای بالا، موجب افزایش نسبت HFSE به عناصر سازگار (نظیر Zr/TiO2 و Zr/Sc) و متعاقباً رخداد عناصر کانهساز در ریولیتهای پورفیری افق کانهدار شده است. طبق شواهد، رخدادهای معدنی چندفلزی در منطقه شمال کبودان به ویژه در مرز افق ریولیتی زیرین و افق کانهدار، احتمالاً متأثر از وقوع تحولات لیتوژئوشیمیایی سنگ میزبان فلسیک و به ویژه افق ریولیت پورفیری انجام شده است.
نرگس شیردشتزاده؛ قدرت ترابی؛ رامین صمدی؛ توماس مایسل؛ سید ندیم حسینبخاری
چکیده
در منطقه درهده (در خاور افیولیت ملانژ نایین) پیکریتها درون زمینهای از پریدوتیتهای گوشته دیده میشوند. بر پایه مطالعات سنگنگاری و شیمی کانیها، این پیکریتها شامل الیوین (کریزولیت)، کلینوپیروکسن (دیوپسید) و ارتوپیروکسن (انستاتیت) با بافت کومولایی و درصد بسیار کمی (کمتر از 10 درصد حجمی) پلاژیوکلاز و کروماسپینل بهعنوان ...
بیشتر
در منطقه درهده (در خاور افیولیت ملانژ نایین) پیکریتها درون زمینهای از پریدوتیتهای گوشته دیده میشوند. بر پایه مطالعات سنگنگاری و شیمی کانیها، این پیکریتها شامل الیوین (کریزولیت)، کلینوپیروکسن (دیوپسید) و ارتوپیروکسن (انستاتیت) با بافت کومولایی و درصد بسیار کمی (کمتر از 10 درصد حجمی) پلاژیوکلاز و کروماسپینل بهعنوان کانیهای فرعی هستند. کاربرد روشهای زمین دمافشارسنجی کلینوپیروکسن نشاندهنده دمای تعادلی نزدیک به 1040 تا 1205 درجه سانتیگراد و فشار 6/8 کیلوبار برای تبلور کلینوپیروکسن درون مذاب است. تشکیل کانیهای آمفیبول و تالک و نیز نتایج دمافشارسنجی آمفیبول (در حدود 675 تا 700 درجه سانتیگراد و 8/4 تا 5/6 کیلوبار) نشان میدهد که این سنگها پس از تشکیل، همانند پریدوتیتهای گوشتهای میزبانشان، در ژوراسیک درجاتی از دگرگونی ناحیهای در حد رخساره آمفیبولیت را تحمل کردهاند. شیمی سنگ کل و ترکیب کروماسپینل نیز مؤید رخداد درجات بالای ذوببخشی گوشته و واکنشهای پیشرونده مذاب بالاآمده/سنگ دیواره در یک محیط فرافرورانش (سوپراسابداکشن) هستند که در آن، مذاب تولییتی تشکیل شده است. در هنگام تشکیل چنین مذاب بالاآمدهای، طی ریزش بلورهای الیوین، پیروکسنها و کمی پلاژیوکلاز اینترکومولوس از مذاب اولیه، پیکریتها با بافت کومولایی درون پریدوتیتهای گوشته تشکیل شدهاند.