آب شناسی
حسن ضیاء؛ غلامحسین کرمی؛ عزیزالله طاهری
چکیده
برآورد مقدار تغذیه یکی از مهمترین پارامترهای مطالعات هیدروژئولوژیکی برای محاسبه بیلان میباشد. نقشه پهنهبندی پتانسیل تغذیه با استفاده از هشت لایه اطلاعاتی لیتولوژی، مقدار شیب، جهت شیب، تراکم شبکه آبراههها، بارش، تراکم شکستگیها، اپیکارست و عوارض کارستی، پس از وزندهی به روش کارشناسی و تلفیق در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) ...
بیشتر
برآورد مقدار تغذیه یکی از مهمترین پارامترهای مطالعات هیدروژئولوژیکی برای محاسبه بیلان میباشد. نقشه پهنهبندی پتانسیل تغذیه با استفاده از هشت لایه اطلاعاتی لیتولوژی، مقدار شیب، جهت شیب، تراکم شبکه آبراههها، بارش، تراکم شکستگیها، اپیکارست و عوارض کارستی، پس از وزندهی به روش کارشناسی و تلفیق در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) تهیه گردید. برای وزندهی عوامل موثر بر تغذیه از نقشههای زمینشناسی و بازدیدهای صحرایی استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده منطقه مورد نظر به 4 بخش با پتانسیل تغذیه 15، 25، 35 و 45 درصد تقسیم گردیدند. مساحت مربوط به هر یک از بخشهای فوقالذکر به ترتیب حدود 251، 879، 943 و 200 کیلومتر مربع میباشند. متوسط تغذیه در کل محدوده 30 % برآورد گردید. بر اساس مقدار تغذیه و متوسط بارش سالیانه (164میلیمتر) مقدار کل تغذیه در رشته کوه شتری حدود 112 میلیون متر مکعب برآورد میگردد، که از این مقدار 25 میلیون مترمکعب توسط چشمهها و چاههای موجود در رشته کوه تخلیه و حدود 87 میلیون متر مکعب، سبب تغذیه آبخوانهای مجاور میشوند. چشمههای بزرگ رشتهکوه شتری ازمیغان، قنبر و کریت میباشند که متوسط دبی آنها 63، 60 و 24 لیتر بر ثانیه و متوسط هدایت الکتریکی آنها 1640، 601 و 825 میکروموس بر سانتیمتر میباشد. تعیین مساحت حوضه آبگیر این چشمهها بر مبنای مقدار تغذیه به روش معادله بیلان آب و روش توالی چینهشناسی، وضعیت زمینشناسی و مورفولوژیکی، نشاندهنده اختلاف کمتر از 15% میباشد که مقدار درصد تغذیه بدست آمده را تائید میکند.
پیمان حیدریان؛ علی اژدری؛ محمد جودکی؛ جواد درویشی خاتونی؛ رضا شهبازی
چکیده
توفان گردوغبار زیانهای هنگفتی در ایران، بهویژه استان خوزستان به وجود آورده است. از این رو، نیاز مبرمی به پهنه بندی منشأهای گردوغبار به عنوان اولین گام در مبارزه با این توفانها وجود دارد. شناسایی دقیق منشأهای داخلی گردوغبار استان خوزستان، با به کارگیری روش ترکیبی سنجش از دور، GIS و رسوبشناسی هدف مطالعه حاضر است. برای این ...
بیشتر
توفان گردوغبار زیانهای هنگفتی در ایران، بهویژه استان خوزستان به وجود آورده است. از این رو، نیاز مبرمی به پهنه بندی منشأهای گردوغبار به عنوان اولین گام در مبارزه با این توفانها وجود دارد. شناسایی دقیق منشأهای داخلی گردوغبار استان خوزستان، با به کارگیری روش ترکیبی سنجش از دور، GIS و رسوبشناسی هدف مطالعه حاضر است. برای این منظور، داده های مکانی خاکشناسی، کاربری زمین، اقلیم، شیب (گردآوری از سازمان مربوطه) و رسوبشناسی به عنوان لایه های محدود کننده و لایه پوشش گیاهی، دمای سطح زمین و رطوبت خاک به عنوان لایه های اصلی استفاده شدند. نقشه رسوبشناسی منطقه با نمونهبرداری میدانی (900 نمونه) و روشهای دورسنجی تهیه شد. همچنین لایه های اصلی با اجرای پردازشهای محاسباتی لازم روی تصاویر ماهواره لندست 8 استخراج شدند. لایه های محدودیت برای حذف مناطق بدون پتانسیل تولید گردوغبار به کار گرفته شد. در مرحله بعد وزندهی لایه های اصلی با بکارگیری روش مقایسات زوجی و روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) صورت گرفت. پس از ضرب هر لایه اصلی در وزن متناظر، تلفیق پایانی لایه ها انجام شد و نقشه مناطق منشأ گردوغبار به دست آمد. برای درستی سنجی نتایج، بازدید میدانی در 180 نقطه از منشأها صورت گرفت که گویای دقت بالای مناطق شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد که 9 درصد از مساحت دشت خوزستان، معادل 349254 هکتار منشأهای تولید گردوغبار هستند. کانونهای گردوغبار بر پایه نوع کاربری و مساحت، به ترتیب شامل مراتع تخریب شده، زمینهای کشاورزی دیم رها شده، زمینهای بدون پوشش، تالابها و آبگیرهای خشک شده و زمینهای کشاورزی آبی هستند.
فرناز کامرانزاد؛ عماد محصل افشار؛ مسعود مجرب؛ حسین معماریان
چکیده
زمینلغزش یکی از پدیدههای طبیعی است که هر سال سبب ایجاد خسارات مالی و جانی فراوانی در سطح کشور میشود. از این رو تشخیص مناطق مستعد لغزش، برای بهکارگیری روشهای پیشگیری یا مقابله با ناپایداری دامنهها به منظور کاهش خطر و ریسک حاصل از آنها، بسیار اهمیت دارد. پهنهبندی خطر زمینلغزش یکی از روشهای غیرمستقیم و کارآمد در شناسایی ...
بیشتر
زمینلغزش یکی از پدیدههای طبیعی است که هر سال سبب ایجاد خسارات مالی و جانی فراوانی در سطح کشور میشود. از این رو تشخیص مناطق مستعد لغزش، برای بهکارگیری روشهای پیشگیری یا مقابله با ناپایداری دامنهها به منظور کاهش خطر و ریسک حاصل از آنها، بسیار اهمیت دارد. پهنهبندی خطر زمینلغزش یکی از روشهای غیرمستقیم و کارآمد در شناسایی این مناطق است. هدف از این مطالعه، استفاده از روشهای تحلیل آماری (دادهمحور) و قضاوت کارشناسی (تحلیل سلسله مراتبی) برای تعیین میزان خطر و تهیه نقشه پهنهبندی در محدوده استان تهران است. به این منظور، ابتدا از میان مهمترین عوامل مؤثر بر زمینلغزش، 6 عامل مقدار شیب، جهت شیب، جنس مصالح زمینشناسی، فاصله از گسل، شتاب زمینلرزه و میزان بارندگی که تهیه دادههایشان برای همه استان تهران امکانپذیر بود، بر پایه قضاوت مهندسی در محیط GIS کلاسهبندی شدند. در روش دادهمحور، با قطع لایههای اطلاعاتی با نقشه پراکنش زمینلغزشها و در روش AHP، بر پایه قضاوت کارشناس خبره، لایهها و زیرلایههای اطلاعاتی، وزندهی و با هم تلفیق شدند و سپس برای هر روش، نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش در محیط GISتهیه شد. مقایسه و اعتبارسنجی نتایج نشان داد که در روش دادهمحور، 9/92% از زمینلغزشها در محدوده خطرناک (مجموع پهنههای پرخطر و بسیار پرخطر نقشه) با مساحت 15/7135 کیلومترمربع (2/37% از مساحت کل استان تهران) و در روش AHP، 5/96% از زمینلغزشها در محدوده خطرناک با مساحت7/10344 کیلومترمربع (9/53% از مساحت کل استان تهران) قرار گرفتهاند. در پایان با تقسیم درصد تعداد زمینلغزش در پهنه خطرناک به درصد مساحت پهنه خطرناک در کل مساحت استان تهران، نسبت عددی 5/2 برای روش دادهمحور و نسبت عددی 79/1 برای روش AHP محاسبه شد. مقایسه مقادیر نسبت عددی دو روش فوق نشان داد که روش دادهمحور با نسبت عددی بزرگتر، جواب بهتری داشته است. زیرا نشاندهنده آن است که در مقایسه با روش AHP، درصد بالایی از زمینلغزشها را در مساحت کوچکتری بهعنوان پهنه خطرناک پوشش داده و بنابراین در تعیین پهنه خطرناک نسبت به روش AHP دقت بالاتری داشته است.
مجتبی کمانی؛ علی ارومیهای؛ محمد جورابچی
چکیده
راهها از جمله طرحهای مهندسی خطی به شمار میآیند که از واحدها و شرایط گوناگون زمینشناسی عبور کرده، بنابراین ضرورت دارد که مطالعات زمینشناسی مهندسی در طول مسیر راه انجام گیرد. این مطالعات از مرحله انتخاب مسیر راه تا پایان ساخت و بهرهبرداری ادامه دارد. در مرحله انتخاب مسیر راه با حجم زیاد دادهها و گوناگونی شرایط مسیر روبهرو ...
بیشتر
راهها از جمله طرحهای مهندسی خطی به شمار میآیند که از واحدها و شرایط گوناگون زمینشناسی عبور کرده، بنابراین ضرورت دارد که مطالعات زمینشناسی مهندسی در طول مسیر راه انجام گیرد. این مطالعات از مرحله انتخاب مسیر راه تا پایان ساخت و بهرهبرداری ادامه دارد. در مرحله انتخاب مسیر راه با حجم زیاد دادهها و گوناگونی شرایط مسیر روبهرو بوده که انجام این کار به صورت دستی، وقتگیر و بدون دقت کافی میشود. در این نوشتار به بررسی وضعیت زمینشناسی مهندسی مسیر آزادراه قزوین- رشت در محدوده شهرستان رودبار پرداخته شده است. در این راستا پس از شناخت عوامل زمینشناسی مهندسی مؤثر در انتخاب مسیر و ساخت آزادراه، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و نرمافزار Expert Choice به این عوامل با توجه به مناسب بودن آنها برای ساخت آزادراه، وزندهی شده و در ادامه لایههای وزندار را در نرمافزار GIS همپوشانی کرده و نقشه نهایی تهیه شده است. نقشه نهایی نشاندهنده کیفیت شرایط زمینشناسی مهندسی مسیر راه است، که در دو حالت سطحی و زیر سطحی (تونل) و با خطای کم، تهیه شده است. از آنجا که بهکارگیری این روش برای انجام بررسیهای زمینشناسی مهندسی مسیر راه روش جدیدی است، نیاز است که با بررسیهای بیشتر و انجام کارهای مشابه در نقاط دیگر، آن را اصلاح و کامل کرد. از طرف دیگر از این مدل میتوان برای دیگر بررسیهای زمینشناسی مهندسی با توجه به قابلیت انعطافپذیری بالای مدل، استفاده کرد.
عزتاله قنواتی؛ امیر کرم؛ ابراهیم تقویمقدم
چکیده
ارزیابی زمین بهمنظور شناخت و پهنهبندی عرصههای حساس به حرکات دامنهای بهویژه زمینلغزش از پژوهشهای مربوط به جغرافیدانان طبیعی به ویژه ژئوموروفولوژیستها است. شناسایی و تعیین مناطق حساس و مستعد لغزش میتواند ضمن جلوگیری از بروز خسارتها، زمینه را برای اجرای طرحهای پایدارسازی دامنهها فراهم آورد. در این پژوهش بهمنظور ...
بیشتر
ارزیابی زمین بهمنظور شناخت و پهنهبندی عرصههای حساس به حرکات دامنهای بهویژه زمینلغزش از پژوهشهای مربوط به جغرافیدانان طبیعی به ویژه ژئوموروفولوژیستها است. شناسایی و تعیین مناطق حساس و مستعد لغزش میتواند ضمن جلوگیری از بروز خسارتها، زمینه را برای اجرای طرحهای پایدارسازی دامنهها فراهم آورد. در این پژوهش بهمنظور پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضه آبخیز طالقان از متغیرهای شیب، سوی شیب، سنگنگاری، کاربری زمینها، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده برای پهنهبندی خطر زمینلغزش استفاده شد. پس از ساخت و تجزیه تحلیل لایههای اطلاعاتی در محیط نرمافزار Arc GISاز توابع عضویت فازی برای وزندهی بهلایهها استفاده شد. لایههای فازی استانداردشده در محیطGIS همپوشانی شده و با استفاده از عملگرهای منطق فازی نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش تولید شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد عملگر گامای 7/0 در مقایسه با دیگر عملگرهای فازی مناسبتر است. بر این اساس 91/18 درصد از مساحت منطقه بهعنوان مناطق پرخطر معرفی شده است؛ بدیهی است که اختصاص کاربریهای مسکونی، خدماتی و ... در این محدودهها سبب افزایش خسارتهای مالی و جانی میشود.
کریم سلیمانی؛ جلال زندی؛ محمود حبیبنژاد روشن
چکیده
در طی چنددهه اخیر، پژوهشگران زیادی نقشههای حساسیت به زمینلغزش را با استفاده از روشهای مختلف شامل روشهای احتمالاتی (نسبت فراوانی)، تحلیل سلسله مراتبی، دو متغیره، چند متغیره، رگرسیون لجستیک، منطق فازی و شبکههای عصب مصنوعی تهیه کردهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی حساسیت به رخداد زمینلغزش حوزه آبخیز وازرود واقع در استان مازندران ...
بیشتر
در طی چنددهه اخیر، پژوهشگران زیادی نقشههای حساسیت به زمینلغزش را با استفاده از روشهای مختلف شامل روشهای احتمالاتی (نسبت فراوانی)، تحلیل سلسله مراتبی، دو متغیره، چند متغیره، رگرسیون لجستیک، منطق فازی و شبکههای عصب مصنوعی تهیه کردهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی حساسیت به رخداد زمینلغزش حوزه آبخیز وازرود واقع در استان مازندران است که با استفاده از سه روش نسبت فراوانی (FR)، دو متغیره آماری ارزش اطلاعاتی (Wi) و وزندهی به فاکتورها (Wf)، و با بهرهگیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روشهای سنجش از دور به انجام رسید. حوزه آبخیز کوهستانی وازرود حساسیت زیادی به رخداد زمینلغزش داشته و تاکنون خسارات متعددی ایجاد کرده و تهدیدهای آن در آینده ادامه دارد. برای کاهش خسارات این پدیده، ارزیابی علمی این نواحی حساس به رخداد زمینلغزش ضرورت دارد. بنابراین، نواحی حساس به رخداد زمینلغزش با استفاده از سه روش پهنهبندی، شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این سه روش با استفاده از سطح زیر منحنی ویژگیهای عامل نسبی (ROC) مورد اعتبارسنجی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فرایند اعتبارسنجی نشان داد که مقدار سطح زیرمنحنی ROC در روش وزندهی به فاکتورها (Wf) برابر با 962/0 همراه با خطای استاندارد 002/0 بوده و نسبت به دیگر روشها پیشبینی بهتری در رخداد زمینلغزشها داشته است.
رضوان خاوری
چکیده
شاخص طول- شیب آبراههای رودخانههای سنگبستری استان خوزستان با استفاده از GIS و مدل رقومی- ارتفاعی 50 متری محاسبه شد، تا توزیع و پراکندگی رودشکنها در ناحیه بررسی شود. بر پایه طولهای اندازهگیری شاخص شیب برای 474 رودخانه با طول بیش از 10 کیلومتر در ناحیه، شیبها به دو نوع اصلی محلی و ناحیهای تقسیم شدند. سپس نرخ تغییر شیب محلی به ناحیهای، ...
بیشتر
شاخص طول- شیب آبراههای رودخانههای سنگبستری استان خوزستان با استفاده از GIS و مدل رقومی- ارتفاعی 50 متری محاسبه شد، تا توزیع و پراکندگی رودشکنها در ناحیه بررسی شود. بر پایه طولهای اندازهگیری شاخص شیب برای 474 رودخانه با طول بیش از 10 کیلومتر در ناحیه، شیبها به دو نوع اصلی محلی و ناحیهای تقسیم شدند. سپس نرخ تغییر شیب محلی به ناحیهای، یعنی نرخ در حال کاهش شیب با افزایش طول اندازهگیری، به عنوان شاخص شیب نسبی یک بخش رودخانه برای تعیین محل رودشکنهای رودخانهای در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که رودشکنها یکی از چشماندازهای متداول در رودخانههای استان خوزستان هستند. وجود رودشکنهای تند و پرشیب در نزدیکی پایه کوه، در محلهای خروجی رودخانههای بزرگ، نشان میدهد که بیشتر آنها بهوسیله فعالیت زمینساختی ایجاد شدهاند و بسیاری از آنها دقیقاً با محل عملکرد گسلهای فعال منطبق هستند. از مهمترین گسلهای فعال ناحیه میتوان گسلهای مافارون، آغاجاری، اندکان، لهبری، مردهفل، مارون، شمال بهبهان، دزفول و میشداغ را نام برد. رودشکنهای کمیاب در بخشهای بالادست پرشیب میتواند در اثر شرایط آبشناسی و فرسایشی فعال بدون توجه به شرایط زمینشناسی یا زمینساختی اقلیمی ایجاد شده باشند. تأثیر ویژگیهای سنگشناسی بر فراوانی و اندازه رودشکنها در برخی نقاط دیده میشود، ولی پس از زمینساخت فعال نقش درجه دو را ایفا میکنند. بنابر نتایج بهدست آمده فعالیتهای زمینساختی و زمینشناسی در رخداد رودشکنها در ناحیه مورد مطالعه نقش مهمتری را نسبت به توپوگرافی و آبشناسی ایفا میکنند.
اصغر اصغری مقدم؛ الهام فیجانی؛ عطاءالله ندیری
چکیده
ارزیابی آسیبپذیری آبخوان به منظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آلودگی برای مدیریت منابع آبزیرزمینی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق، با استفاده از مدل دراستیک ارزیابی آسیبپذیری آب زیرزمینی در آبخوان دشت مراغه- بناب برآورد شده است. در مدل دراستیک از پارامترهای مؤثر در ارزیابی آسیبپذیری سفرۀ آب زیرزمینی شامل ژرفای سطح ...
بیشتر
ارزیابی آسیبپذیری آبخوان به منظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آلودگی برای مدیریت منابع آبزیرزمینی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق، با استفاده از مدل دراستیک ارزیابی آسیبپذیری آب زیرزمینی در آبخوان دشت مراغه- بناب برآورد شده است. در مدل دراستیک از پارامترهای مؤثر در ارزیابی آسیبپذیری سفرۀ آب زیرزمینی شامل ژرفای سطح ایستابی، تغذیه، جنس سفره، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیلدهندة منطقۀ غیراشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده میشود که به صورت 7 لایه در محیط GIS تهیه شدند و با وزندهی و رتبهبندی و تلفیق 7 لایۀ یاد شده، نقشۀنهایی آسیبپذیری آبخوان نسبت به آلودگی، با تقسیمبندی به 3 محدودۀ آسیبپذیری کم، متوسط و زیاد تهیه و شاخص دراستیک برای کل منطقه بین 81 تا 116 برآورد شد. برای صحتسنجی مدل از دادههای غلظت نیترات در منطقه استفاده شد که نتایج همبستگی نسبی با ضریب همبستگی 81/0 را برای مدل دراستیک نشان داد. به منظور بهبود نتایج مدل، از 4 روش هوش مصنوعی شامل شبکه عصبی مصنوعی، مدل فازی ساجنو و ممدانی، و مدل نروفازی استفاده شد. به این منظور داده های ورودی (پارامترهای دراستیک) و خروجی (آسیب پذیری) مدل و مقادیر نیترات مربوطه به 2 دسته آموزش و آزمایش تقسیم شد. خروجی مربوط به مرحله آموزش با مقادیر نیترات مربوطه تصحیح شد و پس از آموزش مدل، با استفاده از مقادیر نیترات نتایج مدلها در مرحله آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمام مدلهای هوش مصنوعی به کار گرفته شده، قابلیت بهبود نتایج مدل دراستیک اولیه را دارند، اما در این بین، مدل نروفازی بهترین نتایج را دربرداشت و به عنوان مدل نهایی برگزیده شد. به طوری که در مرحله آزمایش، تمام چاههای حاوی آلودگی نیترات بالا در دسته آسیب پذیری بالا قرار گرفتند. بر اساس مدل نهایی، نواحی باختری منطقه دارای بیشترین میزان پتانسیل آلودگی هستند. همچنین، نتایج نشان داد که مدلهای هوش مصنوعی میتواند به عنوان روشی کارا جهت بهینه سازی مدل دراستیک عمل کند و نتایج دقیقتری از برآورد پتانسیل آلودگی در منطقه مورد مطالعه را در پی داشته باشد.
ارزیابی آسیبپذیری آبخوان به منظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آلودگی برای مدیریت منابع آبزیرزمینی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق، با استفاده از مدل دراستیک ارزیابی آسیبپذیری آب زیرزمینی در آبخوان دشت مراغه- بناب برآورد شده است. در مدل دراستیک از پارامترهای مؤثر در ارزیابی آسیبپذیری سفرۀ آب زیرزمینی شامل ژرفای سطح ایستابی، تغذیه، جنس سفره، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیلدهندة منطقۀ غیراشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده میشود که به صورت 7 لایه در محیط GIS تهیه شدند و با وزندهی و رتبهبندی و تلفیق 7 لایۀ یاد شده، نقشۀنهایی آسیبپذیری آبخوان نسبت به آلودگی، با تقسیمبندی به 3 محدودۀ آسیبپذیری کم، متوسط و زیاد تهیه و شاخص دراستیک برای کل منطقه بین 81 تا 116 برآورد شد. برای صحتسنجی مدل از دادههای غلظت نیترات در منطقه استفاده شد که نتایج همبستگی نسبی با ضریب همبستگی 81/0 را برای مدل دراستیک نشان داد. به منظور بهبود نتایج مدل، از 4 روش هوش مصنوعی شامل شبکه عصبی مصنوعی، مدل فازی ساجنو و ممدانی، و مدل نروفازی استفاده شد. به این منظور داده های ورودی (پارامترهای دراستیک) و خروجی (آسیب پذیری) مدل و مقادیر نیترات مربوطه به 2 دسته آموزش و آزمایش تقسیم شد. خروجی مربوط به مرحله آموزش با مقادیر نیترات مربوطه تصحیح شد و پس از آموزش مدل، با استفاده از مقادیر نیترات نتایج مدلها در مرحله آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمام مدلهای هوش مصنوعی به کار گرفته شده، قابلیت بهبود نتایج مدل دراستیک اولیه را دارند، اما در این بین، مدل نروفازی بهترین نتایج را دربرداشت و به عنوان مدل نهایی برگزیده شد. به طوری که در مرحله آزمایش، تمام چاههای حاوی آلودگی نیترات بالا در دسته آسیب پذیری بالا قرار گرفتند. بر اساس مدل نهایی، نواحی باختری منطقه دارای بیشترین میزان پتانسیل آلودگی هستند. همچنین، نتایج نشان داد که مدلهای هوش مصنوعی میتواند به عنوان روشی کارا جهت بهینه سازی مدل دراستیک عمل کند و نتایج دقیقتری از برآورد پتانسیل آلودگی در منطقه مورد مطالعه را در پی داشته باشد.
صادق کیانپوریان؛ مهران فرهمندیان؛ محمد کریمی؛ عباس بحرودی
چکیده
وجود ذخایر متعدد مس در ایران و اهمیت اکتشاف آنها، تهیه دقیق نقشه پتانسیل معدنی را به عنوان یک نیاز اساسی بهوجود آورده است. فرایند تهیه نقشه پتانسیل معدنی یک فرایند پیچیده است که با استفاده از روشهای مختلف قابل انجام است. یکی از روشهای قدرتمند در تهیه نقشه پتانسیل معدنی استفاده از روش مدل ترکیبی نروفازی است که در آن تلفیقی از ...
بیشتر
وجود ذخایر متعدد مس در ایران و اهمیت اکتشاف آنها، تهیه دقیق نقشه پتانسیل معدنی را به عنوان یک نیاز اساسی بهوجود آورده است. فرایند تهیه نقشه پتانسیل معدنی یک فرایند پیچیده است که با استفاده از روشهای مختلف قابل انجام است. یکی از روشهای قدرتمند در تهیه نقشه پتانسیل معدنی استفاده از روش مدل ترکیبی نروفازی است که در آن تلفیقی از اطلاعات تجربی و استنباطی به طور همزمان مورد استفاده قرار میگیرد که این مسئله سبب افزایش سطح اعتماد این روش میشود. در این مطالعه از روش نروفازی برای تهیه نقشه پتانسیل معدنی در برگه 100000/1 چهارگنبد در استان کرمان استفاده شد. لایههای اطلاعاتی شامل نقشههای فاکتور زمینشناسی، ژئوشیمی، ژئوفیزیک، ساختارهای خطی، دگرسانی و 22 اندیس معدنی بودند. پس از تهیه این لایهها در محیط نرمافزار GIS با اندازه سلول 100 متر، اطلاعات حاصل از آنها برای آموزش شبکه آمادهسازی شد. ابتدا باید شبکه با استفاده از اندیسهای معدنی آموزش داده شود، با این حال یکی از مشکلات استفاده از این روش تعداد کم دادههای آموزشی بود. برای حل این مشکل به هر یک از اندیسها بیش از یک سلول نسبت داده شد، این کار با تعیین فواصل 100 تا 1000 متر برای اندیسهای معدنی، انجام شد. سپس شبکه با استفاده از سریهای متفاوت دادهها آموزش داده شد و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پتانسیل معدنی شد. نتایج حاصل نشان داد که بهترین جواب برای شعاع تأثیرهای 500 متر برای اندیسهای معدنی بهدست میآید که در آن 80% از اندیسها در محدوده با پتانسیل بالا قرار میگیرند.
ساناز علاییمقدم؛ محمد کریمی؛ محمد سعدی مسگری؛ نادر صاحبالزمانی
چکیده
با توجه به گستردگی نواحی پتانسیلدار ذخیره معدنی در کشور، وجود نگرشی سامانمند برای شناسایی و تبدیل اندیسهای معدنی به معادن، ضروری بهنظر میرسد. تنوع مدل مفهومی ذخایر گوناگون معدنی، وجود دادههای متنوع کمی و کیفی اکتشاف ذخایر معدنی و همچنین وجود نظرات کارشناسی و سلایق مختلف، فرایند تهیه نقشه پتانسیل معدنی را بسیار پیچیده ...
بیشتر
با توجه به گستردگی نواحی پتانسیلدار ذخیره معدنی در کشور، وجود نگرشی سامانمند برای شناسایی و تبدیل اندیسهای معدنی به معادن، ضروری بهنظر میرسد. تنوع مدل مفهومی ذخایر گوناگون معدنی، وجود دادههای متنوع کمی و کیفی اکتشاف ذخایر معدنی و همچنین وجود نظرات کارشناسی و سلایق مختلف، فرایند تهیه نقشه پتانسیل معدنی را بسیار پیچیده میکند. تاکنون روشهای مختلفی مانند همپوشانی شاخص، منطق فازی، شبکه عصبی و وزنهای نشانگر برای مدلسازی این پیچیدگی بهکار گرفته شده است. در فرایند اکتشاف ذخایر معدنی توجه همزمان به مدلسازی ماهیت غیرقطعی دادههای اکتشافی، بهکارگیری دانش کارشناسی و انعطافپذیری روش برای انواع ذخایر معدنی در قالب سامانهای یکپارچه، ضروری است. در مقایسه با روشهای دیگر سامانه استنتاجگر فازی ویژگیهای یادشده را دارد. برای بررسی این امر، در این پژوهش یک سامانه استنتاجگر فازی برای مدلسازی فرایند تهیه پتانسیل معدنی پیشنهاد و در اندیس مس چاهفیروزه پیادهسازی شد. مراحل اصلی این پژوهش شامل فازیسازی نقشههای فاکتور با استفاده از تعریف متغیرهای زبانی و توابع عضویت مناسب، ترکیب نقشههای فاکتور با کمک استنتاج فازی (بهوسیله ایجاد پایگاه قوانین اگر- آنگاه فازی و بهکارگیری مدل تصمیمگیری مناسب) و تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از قطعیسازی خروجی، است. در نقشه پتانسیل معدنی تهیهشده، مناطق مستعد کانیسازی مس پورفیری، در نواحی مرکزی و با گسترش شمالی- جنوبی شناسایی شدهاند. برای ارزیابی، 24 گمانه اکتشافی در منطقه با نقشه پتانسیل معدنی انطباق داده میشوند. بر پایه 4 نوع ردهبندی نقشه پتانسیل معدنی، میزان تطابق برابر با 64/63 درصد، 75درصد، 95/63 درصد و 23/80 درصد محاسبه شد. نقشه پتانسیل معدنی تهیهشده در تعیین مناطق دارای پتانسیل خیلی ضعیف، دقیقتر است و با 52/81 درصد از گمانههای با وضعیت خیلی ضعیف انطباق دارد. همچنین نقشه پتانسیل معدنی بهدست آمده با نقشه پتانسیل معدنی تهیهشده از این منطقه به کمک عملگرهای فازی (با بهینهترین ترکیب عملگرهای فازی) و بدون فازیسازی نقشههای ورودی مقایسه شد. نتیجه مقایسه نشان داد که نقشه پتانسیل معدنی تهیهشده با استفاده از سامانه استنتاجگر فازی، در 4 ردهبندی مورد استفاده در این پژوهش بهطور میانگین 6 درصد تطابق بیشتری با گمانههای اکتشافی دارد.
متین فروتن؛ علی منصوریان؛ مژگان زارعی نژاد؛ محمودرضا صاحبی
چکیده
حفاری در اکتشاف معادن، فرایندی پرهزینه و زمانبر و با مشکلات بسیاری همراه است. از این رو تعیین نقاط حفاری در مطالعات تفصیلی اکتشاف ذخایر معدنی اهمیت ویژهای دارد است.تعیین نقاط بهینه حفاری بهمنظور کاهش هزینه و ریسک فرایند حفاری از راه در نظر گرفتن کلیه شرایط پیچیده حاکم بر شکلگیری ذخایر معدنی و تلفیق عاملهای مؤثر بر کانیسازی ...
بیشتر
حفاری در اکتشاف معادن، فرایندی پرهزینه و زمانبر و با مشکلات بسیاری همراه است. از این رو تعیین نقاط حفاری در مطالعات تفصیلی اکتشاف ذخایر معدنی اهمیت ویژهای دارد است.تعیین نقاط بهینه حفاری بهمنظور کاهش هزینه و ریسک فرایند حفاری از راه در نظر گرفتن کلیه شرایط پیچیده حاکم بر شکلگیری ذخایر معدنی و تلفیق عاملهای مؤثر بر کانیسازی انجام میشود.با توجه به اینکه روشهای متداول تلفیق عاملهای کانیسازی مانند روشهای همپوشانی و همپوشانی شاخص، بر دانش کارشناسی و دادههای موجود استوار است، دقت این روشها با افزایش حجم اطلاعات پردازش شده و وجود نوفه (Noise) در دادهها به نحو قابل توجهی کاهش مییابد. بنابراین برای حل مشکلات موجود، به ابزارهای قوی در پردازش حجم عظیم اطلاعات و با انعطافپذیری زیاد نیاز است. شبکههای عصبی با ساختار موازی و انعطافپذیر، توانایی بالایی در مدیریت حجم عظیم اطلاعات و استخراج الگوها از میان دادههای نوفهدار دارند. از آنجا که این شبکهها برحسب نوع توابع عملکرد ساختارهای بسیار متنوعی دارند، لازم است کارآیی هریک از این ساختارها در تعیین نقاط بهینه حفاری بررسی شود. بنابراین، در این مقاله به بررسی کارآیی چهار نوع شبکه عصبی با ساختار متفاوت شامل MLP، RBF، GRNN و PNN در تعیین نقاطحفاری ذخایر معدنی مس پورفیری در منطقه چاه فیروزه استان کرمان با بهرهگیری از روش cross correlation پرداخته شده است. به همین منظور پس از شناسایی عاملهای کانیسازی و جمعآوری دادههای مورد نیاز، نقشههای عامل در محیط GIS تهیه و بردارهای آموزشی شبکهعصبی استخراج شد و شبکههای عصبی یاد شده توسط دادههای آموزشی، آموزش داده و به وسیله نقاط آزمون و بر اساس معیار درجه مطلوبیت گمانههای اکتشافی، ارزیابی شدند. نتایج پیادهسازی این چهار نوع شبکه عصبی، نشان میدهد که در میان چهار ساختار مختلف شبکه عصبی، شبکههای GRNN و RBF از کارآیی بهتر با دقتی در حدود 80 تا 83 درصد برای مدلسازی مکانیابی نقاط بهینه حفاری دارند. با استفاده از شبکه GRNN نقشه میزان مطلوبیت برای حفاری چاههای اکتشافی تولید شده است.
رضا حسن زاده؛ احمد عباس نژاد؛ اکبر علوی؛ ابراهیم شریفی تشنیزی
چکیده
در این پژوهش، لرزهخیزی شهر کرمان بررسی شده است. شهر کرمان در حاشیه شمالی دشت کرمان که یک فروزمین فشاری است قرار دارد و گسلهای متعددی در محدوده شهر، مرز کوه و دشت و مناطق نزدیک شهر قرار دارند که تعدادی از آنها میتوانند موجب بروز زلزلههای حتی قویتر از 7 ریشتر شوند. تاکنون زلزلههای تاریخی و سده بیستم متعددی در نزدیکی شهر کرمان ...
بیشتر
در این پژوهش، لرزهخیزی شهر کرمان بررسی شده است. شهر کرمان در حاشیه شمالی دشت کرمان که یک فروزمین فشاری است قرار دارد و گسلهای متعددی در محدوده شهر، مرز کوه و دشت و مناطق نزدیک شهر قرار دارند که تعدادی از آنها میتوانند موجب بروز زلزلههای حتی قویتر از 7 ریشتر شوند. تاکنون زلزلههای تاریخی و سده بیستم متعددی در نزدیکی شهر کرمان رخ دادهاند که باعث آسیب جزیی آن شدهاند. خطر زلزله به روش احتمالاتی و تحلیلی برای شهر کرمان بررسی شد، براساس ارزیابی خطر زلزله با روش تحلیلی، شتاب ناشی از 15 قطعه گسل میتواند در کرمان بیش از g2/0 باشد.شدت ناشی از گسلهای کرمان - زنگی آباد، شمال کرمان و اختیار آباد میتواند به 9 مرکالی اصلاح شده (IX MMI)برسد. برای تعیین میزان خطر نواحی مختلف شهری، مطالعات ریزپهنهبندی درجه 2 تشدید جنبش زمین صورت گرفت از تلفیق نقشههای دوره چیره میکروترمور و نوع رسوبات در سیستم GIS نقشه ریزپهنهبندی میزان تشدید جنبش نیرومند زمین در شهر کرمان و مناطق اطراف تهیه شد که با توجه به ستبرای زیاد رسوبات سست جوان در محدوده این شهر و تشدید ناشی از آنها به 5/10 مرکالی اصلاح شده (X+ MMI) هم خواهد رسید. بر اساس نقشه خطر به دست آمده از شهر کرمان (نقشه ریزپهنهبندی میزان تشدید جنبش زمین) میزان خطر در بخشهای مرکزی، باختری و همچنین بخشهایی از جنوب شهر به شدت افزایش مییابد که سازههای موجود در این بخشها در اثر زلزله احتمالی به شدت ویران خواهند شد.
حمیدرضا قرهی؛ بهمن بهلولی؛ امیر سیار؛ محسن شریعت جعفری
چکیده
رخداد زمینلغزش، باعث ورود خسارات زیادی به دارایی انسانها و در مواردی تهدید زندگی آنها میشود. مدلهای مناسب برآورد خطر زمینلغزش میتواند به کاهش خطرات لغزش و یا دوری جستن از نتایج ناخواسته گسیختگی دامنهای کمک کند. بهمنظور تشخیص حساسیت زمینلغزش در مخزن سد البرز، ویژگیهای ۱۸ مورد زمینلغزش به وقوع پیوسته در محدوده ...
بیشتر
رخداد زمینلغزش، باعث ورود خسارات زیادی به دارایی انسانها و در مواردی تهدید زندگی آنها میشود. مدلهای مناسب برآورد خطر زمینلغزش میتواند به کاهش خطرات لغزش و یا دوری جستن از نتایج ناخواسته گسیختگی دامنهای کمک کند. بهمنظور تشخیص حساسیت زمینلغزش در مخزن سد البرز، ویژگیهای ۱۸ مورد زمینلغزش به وقوع پیوسته در محدوده مورد مطالعه برداشت و با استفاده از تصاویر ماهوارهای LISS-IV و سامانه اطلاعات جغرافیایی تحلیل شد. روش تحلیل سلسله مراتبی سامانهها (AHP)، روش شاخص آماری (Wi) و روش وزندهی به عاملها (Wf) برای تعیین اهمیت متغیرهای کنترلکننده و محرک زمینلغزشها بهکار گرفته شد. متغیرها شامل سنگشناسی، شیبدامنه، سویشیب، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و تراکم زهکشی است. نتایج نشان داد که سنگشناسی، شیب و فاصله از آبراهه، نقش مؤثری در حساسیت زمینلغزش دارند. برای اطمینان از نقشههای تهیه شده، این نقشهها با نقشه پراکنش ۱2 زمینلغزش فعال مقایسه شد. نتایج به این صورت بود که در روشWi ، Wf و AHP بهترتیب ۷۳/۸۳، ۲۶/۶۴ و ۲۷/۷۵ درصد از زمینلغزشهای فعال در طبقههای بالا و خیلی بالای حساسیت قرار گرفتند. همچنین در این مطالعه مشخص شد که روش شاخص آماری تصویر واقعیتری از پراکندگی حساسیت زمینلغزش نسبت به روش وزندهی به عاملها در محدوده مخزن سد البرز نشان میدهد.
غلامرضا الیاسی؛ محمد کریمی؛ عباس بحرودی؛ امیر عادلی سرچشمه
چکیده
حجم زیاد نقشهها از منابع مختلف، در مقیاسها و قالبهای متفاوت و با سلیقههای فردی گوناگون و عدم وجود راهکارهای مناسب در تلفیق حجم وسیع اطلاعات، تهیه نقشه پتانسیل معدنی را با مشکل مواجه ساخته است. استفاده از علم و فناوری سامانه اطلاعات جغرافیایی، افزونبر آن که میتواند در ساماندهی اطلاعات مربوط به مطالعات اکتشاف ذخایر ...
بیشتر
حجم زیاد نقشهها از منابع مختلف، در مقیاسها و قالبهای متفاوت و با سلیقههای فردی گوناگون و عدم وجود راهکارهای مناسب در تلفیق حجم وسیع اطلاعات، تهیه نقشه پتانسیل معدنی را با مشکل مواجه ساخته است. استفاده از علم و فناوری سامانه اطلاعات جغرافیایی، افزونبر آن که میتواند در ساماندهی اطلاعات مربوط به مطالعات اکتشاف ذخایر معدنی مورد استفاده قرار گیرد، توانایی آن را دارد که تهیه و تلفیق لایههای اطلاعاتی مختلف را در قالب مدلهای گوناگون، با سرعت و دقت بیشتری انجام داده و به عنوان پشتیبانی برای تصمیمگیریهای فضایی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله، نقشه پتانسیل معدنی اندیس مس نوچون به منظور تعیین نقاط حفاری تهیه شده است. لایههای مورد استفاده شامل لایههای تیپ سنگشناسی، ساختار، دگرسانی، نشانههای کانیسازی، زون بیهنجاری قابلیت شارژپذیری(شارژابیلیته)، مقاومت ظاهری، فاکتور فلزی و بیهنجاری عناصر مس و مولیبدن، ادیتیو مس و مولیبدن هستند. پس از آمادهسازی اطلاعات و تهیه نقشههای فاکتور و وزندهی آنها، این نقشهها در قالب یک شبکه استنتاجی تلفیق شدند. استفاده تلفیقی از عملگرهای منطق فازی و همپوشانی شاخص در شبکه استنتاجی افزونبر مرتفع نمودن نقایص موجود در دیگر مدلها، امکان ترکیب قابل انعطافتر نقشههای فاکتور را فراهم ساخته است. با توجه به نقشه پتانسیل معدنی تهیه شده، محتملترین منطقه از نظر وجود کانیسازی مس پورفیری در بخش شمالخاوری محدوده مورد مطالعه تعیین شد. در پایان با انطباق گمانههای اکتشافی با نقشههای پتانسیل معدنی نهایی، میزان تطابق نتایج بر اساس دو نوع کلاسهبندی نقشه پتانسیل معدنی به ترتیب برابر 52/64 و 16/63 درصد برآورد شد. گفتنی است در صورت انجام این مطالعات، پیش از انجام عملیات حفاری و تنها با فرض عدم حفر گمانههای اکتشافی در مناطق دارای وضعیت ضعیف یا خیلی ضعیف، 26 درصد از گمانهها حفاری نشده و حدود 200 میلیون تومان در هزینههای حفاری صرفهجویی خواهد شد.
پرویز گرایی؛ کریم سلیمانی؛ سید رمضان موسوی؛ عطا اله کاویان
چکیده
در حوزههای شمالی ایران ترکیب عوامل طبیعی و انسانی باعث تشدید پدیده زمینلغزش و خسارات زیاد ناشی از آن شده است. لزوم بررسی و تحقیق در خصوص این پدیده، عوامل مؤثر در وقوع آن و همچنین شناسایی مناطق حساس برای پیشگیری یا اجتناب از خسارات ناشی از آن به خوبی احساس میشود. در مراحل اولیه این تحقیق، پس از بررسیهای میدانی، مرور مطالعات انجام ...
بیشتر
در حوزههای شمالی ایران ترکیب عوامل طبیعی و انسانی باعث تشدید پدیده زمینلغزش و خسارات زیاد ناشی از آن شده است. لزوم بررسی و تحقیق در خصوص این پدیده، عوامل مؤثر در وقوع آن و همچنین شناسایی مناطق حساس برای پیشگیری یا اجتناب از خسارات ناشی از آن به خوبی احساس میشود. در مراحل اولیه این تحقیق، پس از بررسیهای میدانی، مرور مطالعات انجام شده در مناطق مشابه با حوزه لاجیم رود، استفاده از افراد بومی و تکمیل پرسشنامهها، عوامل مؤثر اولیه در وقوع زمین لغزشهای منطقه تشخیص داده شدند. سپس لایههای اطلاعاتی مربوط به این عوامل در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. به منظور کمی کردن عوامل و وزندهی آنها از درصد سطح لغزش یافته در واحدهای مختلف استفاده شد و تجزیه و تحلیل آماری رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش گام به گام انجام گرفت که در نهایت مدلی با حذف عامل ارتفاع برای منطقه ارائه شد و عوامل زمینشناسی، کاربری اراضی، شیب و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین تأثیر را دارا بودند، و حوزه آبخیز لاجیم رود با استفاده از مدل به دست آمده از نظر خطر وقوع زمین لغزش پهنهبندی شد. در پایان برای ارزیابی درستی مدل و نقشه پهنهبندی، مدل به دست آمده را برای حوزه آبخیز مجاور (حوزه ورکی) که از بسیاری لحاظ مشابه حوزه لاجیم رود بود به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین سطح لغزش یافته در حوزه ورکی در پهنه بسیار پر خطر و خطرناک که با مدل بهدست آمده از حوزه لاجیم رود پهنهبندی شده است اتفاق افتاده است. بنابراین درستی مدل پیشنهادی برای منطقه مورد مطالعه مورد تأیید است.
امجد ملکی
چکیده
تعداد زیادی از استانهای کشور، از منابع آب کارستی بهعنوان منبع اصلی تأمین آب برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعت استفاده میکنند. استان کرمانشاه نیز با مساحتی حدود 286/24953 کیلومتر مربع در میانه ضلع باختری کشور واقع شده که بخش عمده آن در زونهای زاگرس رورانده و چینخورده قرار دارد و بیشتر بلندیهای آن، از سازندهای سخت (کربناتی) تشکیل ...
بیشتر
تعداد زیادی از استانهای کشور، از منابع آب کارستی بهعنوان منبع اصلی تأمین آب برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعت استفاده میکنند. استان کرمانشاه نیز با مساحتی حدود 286/24953 کیلومتر مربع در میانه ضلع باختری کشور واقع شده که بخش عمده آن در زونهای زاگرس رورانده و چینخورده قرار دارد و بیشتر بلندیهای آن، از سازندهای سخت (کربناتی) تشکیل شده است. پهنههای کارستی این استان نقش مهمی در تأمین و تغذیه آبخوانها دارند، به همین دلیل برای شناسایی این پهنهها و میزان تحول آنها در این پژوهش اقدام به پهنهبندی تحول کارست و شناسایی مناطق تغذیه آبهای زیرزمینی از طریق سیماهای سطحی کارستی، همچنین مناطق مساعد آلودگی آبخوانهای کارستی و تهیه نقشه آن شده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا چالههای بسته سطحی به عنوان شاخص تحول کارست با استفاده از نقشههای توپوگرافی50000 : 1 و تصاویر ماهواره ای 5 متر(BW) IRS شناسایی، نقشه آنها تهیه و پس از بررسیهای آماری و تأیید ارتباط نقشهها با موضوع به کمـک مربع کای و عملیات میدانی، هفت عامل ارتفاع، سنگشناسی، زمینریختشناسی(زمین ساخت)، دما، بارش، تبخیر و شیب به عنوان عوامل مؤثر در تحول کارست انتخاب شدهاند. پس از رقومی کردن همه دادههای مربوطه برای ارزشگذاری (وزن دهی) طبقات نقشههای عامل، از روشهای آماری تحلیل سلسله مراتبی (قضاوت کارشناسی)، تراکم سطح، ارزش اطلاعاتی، وزن متغیرها و روش تجربی استفاده شده است؛ در نهایت در محیط GIS، نقشههای عامل همپوشانی و نقشههای پهنهبندی تحول کارست با 5 روش مذکور بهدست آمده است. در بین روشهای بهکار گرفته شده برای پهنهبندی، روش ارزش اطلاعاتی بیشترین انطباق را با شاخص انتخاب شده (چالههای بسته) در منطقه مورد مطالعه دارد. نقشههای پهنهبندی بهدست آمده، علاوه بر تعیین مناطق با درجات مختلف تحول سیماهای کارست در استان، محدودههای تغذیه آبهای زیرزمینی (کارستی) و مکانهای مساعد آلودگی این منابع در سطح زمین را نیز مشخص کرده است که باید برای حفاظت از این مناطق، تدابیر مناسب بهکار برد وگرنه خطرهای زیادی محلهای تغذیه را تهدید خواهد کرد.
ابراهیم مقیمی؛ منصور بدری فر؛ مژگان زارعی نژاد
چکیده
ویژگیهای مرفودینامیک مخروط آتشفشانی دماوند تحت تأثیر دو عامل مرفودینامیک درونی و بیرونی است. محور اصلی این تحقیق، بر مرفودینامیک بیرونی استوار است. به این ترتیب شکلهای مرفودینامیک منطقه به دو گروه عمده تقسیم میشود: دستهای که ناشی از فرایندهای اقلیمی است و دسته دیگر شکلهایی که بر اثر فرایندهای انسانی شکل گرفته است. در ...
بیشتر
ویژگیهای مرفودینامیک مخروط آتشفشانی دماوند تحت تأثیر دو عامل مرفودینامیک درونی و بیرونی است. محور اصلی این تحقیق، بر مرفودینامیک بیرونی استوار است. به این ترتیب شکلهای مرفودینامیک منطقه به دو گروه عمده تقسیم میشود: دستهای که ناشی از فرایندهای اقلیمی است و دسته دیگر شکلهایی که بر اثر فرایندهای انسانی شکل گرفته است. در فرایندهای اقلیمی، فرسایش یخچالی، مجاور یخچالی و آبرفتی سبب تغییر مورفولوژی دامنهها و پدید آمدن شکلهای خاصی شده است. به دلیل شرایط خاص جغرافیایی مخروط آتشفشانی دماوند، اطلاعات چندانی در اختیار نبود، لذا با استفاده از تصاویر ماهوارهای SPOT ، ASTERو ETM+ ، نقشههای پایه و بررسیهای میدانی،چندین لایه اطلاعاتی جدید از مخروط دماوند در محیط GIS تهیه شد.
محمد کریمی؛ محمد جواد ولدانزوج؛ حمید عبادی؛ نادر صاحب الزمانی
چکیده
با توجه به وسعت زیاد کشور و گستردگی مناطق پتانسیلدار ذخایر معدنی (وجود کمربند آتشفشانی ارومیه ـ دختر در ایران)، وجود یک نگرش سامانمند برای شناسایی رخدادهای (اندیس) معدنی و تبدیل رخدادهای قابل تبدیل به معدن، ضروری بهنظر میرسد. نبود یک تفکر سامانمند و راهکارهای مناسب در تولید، آمادهسازی، پردازش و تلفیق ...
بیشتر
با توجه به وسعت زیاد کشور و گستردگی مناطق پتانسیلدار ذخایر معدنی (وجود کمربند آتشفشانی ارومیه ـ دختر در ایران)، وجود یک نگرش سامانمند برای شناسایی رخدادهای (اندیس) معدنی و تبدیل رخدادهای قابل تبدیل به معدن، ضروری بهنظر میرسد. نبود یک تفکر سامانمند و راهکارهای مناسب در تولید، آمادهسازی، پردازش و تلفیق حجم وسیع اطلاعات از منابع گوناگون، در مقیاسهای متفاوت و با قالبهای مختلف شناسایی، ارزیابی و اولویتبندی پتانسیلهای معدنی کشور را با مشکل مواجه میسازد.
از آنجا که بیشتر اطلاعات مرتبط با فعالیتهای اکتشاف ذخایر معدنی، مکانمرجع است، سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) میتواند بهعنوان علم و فناوری بهینه برای تهیه نقشه پتانسیل معدنی قرار بگیرد. تعیین عوامل تشخیص کانیسازی، آمادهسازی اطلاعات، تهیه نقشههای عاملی و تلفیق نقشهها در یک شبکه استنتاجی مناسب از مراحل اصلی تهیه نقشه پتانسیل معدنی به شمار میروند. در این تحقیق با بررسی مدلهای متداول تلفیق نقشه، مدلهای همپوشانی شاخص و منطق فازی به عنوان مدلهای مناسب در اکتشاف ذخایر معدنی در مرحله نیمه تفصیلی (مقیاس ناحیهای) و تفصیلی تعیین شدند و یک مدل تلفیقی که ترکیبی از مدلهای بولین، همپوشانی شاخص و منطق فازی است، پیشنهاد شد. در آزمون عملی انجام شده، نقشه پتانسیل معدنی کانسار مس ریگان بم با استفاده از مدلهای منتخب در شبکههای استنتاجی مختلف تهیه شده و3 شبکه استنتاجی مناسب (یک الگو به روش فازی و دو الگو به روش تلفیقی) با 75 درصد تطابق انتخاب شدند. مدل پیشنهادی ارائه شده در کانسار مس ریگانبم، میتواند با تغییرات لازم در کانسارها و رخدادهای معدنی دیگر برای تعیین زونهای دارای پتانسیل بالای کانیسازی و سرانجام تعیین محل چاههای حفاری مورد استفاده بهینه قرار گیرد.