مهدی رمضانی؛ حجت اله صفری؛ همایون صفایی؛ غلامحسین شمعانیان اصفهانی
چکیده
منطقه تفت در جنوب شهر یزد و در بخش میانی کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر، در مجاورت بلوک خاوری گسل اصلی دهشیر واقع شده است. کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر یکی از مناطق مساعد برای رویداد مس پورفیری محسوب میشود و تاکنون بیش از 100 اندیس مس پورفیری در آن شناسایی شده است. به نظر میرسد که این رخدادهای کانهزایی مرتبط با ساختارهای منطقه بهخصوص ...
بیشتر
منطقه تفت در جنوب شهر یزد و در بخش میانی کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر، در مجاورت بلوک خاوری گسل اصلی دهشیر واقع شده است. کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر یکی از مناطق مساعد برای رویداد مس پورفیری محسوب میشود و تاکنون بیش از 100 اندیس مس پورفیری در آن شناسایی شده است. به نظر میرسد که این رخدادهای کانهزایی مرتبط با ساختارهای منطقه بهخصوص گسلهای اصلی باشند. به همین دلیل ناحیه تفت به عنوان مورد مطالعاتی برای بررسی ارتباط بین کانیزایی مس با ساختارها و تکتونیک انتخاب گردید. از مهمترین اندیسهای مس این منطقه میتوان به اندیسهای علی-آباد و درهزرشک اشاره کرد. در این پژوهش با استفاده از تکنیک های سنجش از دور، GIS و کنترلهای صحرایی، ساختارهای اصلی منطقه استخراج و مورد تجزیه و تحلیلهای ساختاری قرار گرفتند. نتایج مطالعات ساختاری نشان میدهد که عملکرد دو نسل از گسلش با امتدادهای N150-160 و N110-120 سبب تشکیل یک رومبوئدر ساختاری شده و در ادامه نسل سومی از گسلش با راستا N60-70 کلیه ساختارها را بریده و جابجا نموده است. این نسل سوم از گسلها جدیدترین نسل گسلش در منطقه هستند و در مرحله شروع برخورد صفحه عربی به ریز قاره ایران (الیگوسن-میوسن) تشکیل و یا فعال شدهاند. این پهنه گسلیده چون عمود بر محل برخورد بوده، دارای مولفه کششی شده و محیطی مناسب جهت نفوذ تودههای گرانیتوئیدی در طی الیگوسن- میوسن فراهم نموده است. نفوذ واحدهای گرانیتوئیدی مذکور عامل اساسی در شکلگیری اندیس های مس با تیپهای پورفیری و اسکارن در طول این منطقه گسلیده شده است.
سنگ شناسی
سید محسن طباطبایی منش؛ محمدعلی مکی زاده؛ سعیده رنجبر؛ رضا قلی نژاد
چکیده
اسکارن جوینان در فاصله 115 کیلومتری شمال باختر اصفهان (40 کیلومتری جنوب کاشان و خاور قهرود)، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری توده نفوذی گرانیتوییدی قهرود (به سن میوسن میانی) با واحد شیل و ماسهسنگ با میانلایههای آهکی سازند شمشک به سن ژوراسیک گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن ...
بیشتر
اسکارن جوینان در فاصله 115 کیلومتری شمال باختر اصفهان (40 کیلومتری جنوب کاشان و خاور قهرود)، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری توده نفوذی گرانیتوییدی قهرود (به سن میوسن میانی) با واحد شیل و ماسهسنگ با میانلایههای آهکی سازند شمشک به سن ژوراسیک گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن است. در این اسکارنها کانهزایی گستردهای رخ نداده است. دروناسکارن گسترش محدود (از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر) و اگزواسکارن بیشترین گسترش را دارد (از یک متر تا بیش از ده متر). اندواسکارن با تشکیل کانیهای گارنت، پیروکسن، پلاژیوکلاز، اپیدوت و اسفن در زمینه توده نفوذی در مجاورت بخش کربناته نمود دارد. در مجاورت بلافصل آن، اگزواسکارن با تشکیل کانیهای گارنت، پیروکسن، وزوویانیت، اپیدوت، فلوگوپیت، کلریت، کوارتز و کلسیت در بخش کربنات آغاز میشود. بررسیهای کانیشناسی و روابط بافتی کانیها بیانگر پیشرفت دگرگونی تا رخساره پیروکسن هورنفلس در سنگهای اسکارنی این منطقه است.
لیلا برهمند؛ منصور قربانی؛ سید محمد پور معافی
چکیده
محور دهج- میدوک در شمال شهر بابک جای دارد. در این منطقه، در مجموع 9 توده پورفیری نیمهژرف شامل میدوک، پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه، نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر با سن الیگوسن تا پلیوسن دیده میشود که از میان آنها تودههای پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه و میدوک باردار و تودههای نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر نابارور هستند. ترکیب ...
بیشتر
محور دهج- میدوک در شمال شهر بابک جای دارد. در این منطقه، در مجموع 9 توده پورفیری نیمهژرف شامل میدوک، پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه، نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر با سن الیگوسن تا پلیوسن دیده میشود که از میان آنها تودههای پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه و میدوک باردار و تودههای نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر نابارور هستند. ترکیب این تودهها بیشتر شامل دیوریت پورفیری، کوارتزدیوریت و گرانودیوریت است. بر پایه مطالعات ژئوشیمیایی مشخص شد که ماگمای مجموعه مورد بررسی، سرشت پرآلومین تا متاآلومین دارد و سری ماگمایی آن از نوع کالکآلکالن پتاسیم بالا و شوشونیتی است. همچنین بررسی نمودارهای تغییرات اکسیدهای اصلی و عناصر فرعی، طیف پیوستهای میان ترکیبات سنگهای مورد مطالعه نشان میدهد که نشاندهنده انجام تفریق ماگمایی گسترده در طی تبلور است. شواهد صحرایی و ژئوشیمیایی نشان میدهد که فعالیت ماگمایی محور دهج- میدوک از نوع I است. همه دادهها نشان میدهند که سنگهای مورد مطالعه، حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر پوسته قارهای ایران مرکزی هستند. در بخشهایی از منطقه مورد مطالعه، فرورانش تخت رخ داده و به همین سبب، نرخ ذوب بخشی نیز پایین است و در نتیجه سنگهای آداکیتی تشکیل شدهاند. این سنگهای آداکیتی، تودههای نفوذی زمان پلیوسن را تشکیل دادهاند و به سبب اینکه ماگما در مراحل پیشین فعالیت ماگمایی و در طی تشکیل تودههای باردار، عناصر فلزی خود را از دست میدهد، کانهزایی ندارد و نابارور است.
محمد لطفی؛ سیده فریبا سجادی آل هاشم؛ محمدهاشم امامی
چکیده
کانسار منگنز بزنین در 25 کیلومتری جنوب- جنوبباختر اردستان و در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد. واحدهای اصلی منطقه مورد مطالعه را توالیهای آتشفشانی، آذرآواری و تودههای نفوذی به سن ائوسن میانی تا الیگوسن پایینی تشکیل میدهند. گنبد ریولیتی پورفیری از این مجموعه، به سن ائوسن بالایی- الیگوسن پایینی، میزبان کانهزایی ...
بیشتر
کانسار منگنز بزنین در 25 کیلومتری جنوب- جنوبباختر اردستان و در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد. واحدهای اصلی منطقه مورد مطالعه را توالیهای آتشفشانی، آذرآواری و تودههای نفوذی به سن ائوسن میانی تا الیگوسن پایینی تشکیل میدهند. گنبد ریولیتی پورفیری از این مجموعه، به سن ائوسن بالایی- الیگوسن پایینی، میزبان کانهزایی اقتصادی منگنز است. کانهزایی منگنز در کانسار بزنین بهصورت رگههایی با امتداد چیره شمال خاور- جنوب باختر، با طول منقطع 5/1 کیلومتر و عرض متوسط 5/1 متر در دو کارگاه استخراجی یک و دو رخ داده است. ذخیره قابل بهرهبرداری این کانسار 60 هزار تن با عیار میانگین 18/50 درصد MnO برآورد شده است. کانیهای اصلی منگنز براونیت، بیکسبایت، هاسمانیت، اسپسارتین، رودوکروزیت، منگانیت، پیرولوزیت، پسیلوملان وکریپتوملان هستند که بههمراه کانیهای آرسنیک و مس با بافتهای تودهای، ریزبلور (میکروکریستالین)، بلوری، کلوفرم و کلوییدال، حبابیشکل، سوزنی، تیغهای، رگچهای، برشی، استوکورک و بازماندی دیده میشوند. برپایه ویژگیهای ژئوشیمیایی کانسنگ در این کانسار و مقایسه آنها با کانسارها و انواع شناخته شده منگنز، این کانسار همخوانی خوبی با کانسارهای گرمابی منگنز نشان میدهد. بر پایه ویژگیهای زایشی مانند شکل کانهزایی، سنگ میزبان، ساخت و بافت کانسنگ، بررسیهای کانیشناسی و کنترلکنندههای زایشی نیز این کانسار قابل مقایسه با کانسارهای منگنز نوع اپیترمال است. در مورد منبع احتمالی منگنز، میتوان کانهزایی همزاد(سین ژنتیک) کم عیار در واحد کهنتر از گنبد ریولیتی را واحد تأمینکننده فلزات در نظر گرفت. بهگونهایکه با نفوذ گنبد ریولیتی در این واحد، منگنز به صورت رگههای ناهمزاد (اپیژنتیک) پرعیار در گنبد بالا تغلیظ شده است.