زمین شناسی محیط زیست و مهندسی
سید نعیم امامی؛ صالح یوسفی
چکیده
حرکات تود ه ای در زمره خطرناک ترین حوادث طبیعی در مناطق کوهستانی به شمار می روند. پژوهش حاضر از مدلهای یادگیری ماشین(ML) برای تهیه نقشه حساسیت به حرکات توده ای در استان چهارمحال و بختیاری استفاده می کند. این مدل ها بر پایه مجموعه اطلاعات جامع 864 حرکت توده ای شامل جریان واریزه، زمین لغزش و ریزش سنگ در طول 42 سال گذشته (1356تا1397 ...
بیشتر
حرکات تود ه ای در زمره خطرناک ترین حوادث طبیعی در مناطق کوهستانی به شمار می روند. پژوهش حاضر از مدلهای یادگیری ماشین(ML) برای تهیه نقشه حساسیت به حرکات توده ای در استان چهارمحال و بختیاری استفاده می کند. این مدل ها بر پایه مجموعه اطلاعات جامع 864 حرکت توده ای شامل جریان واریزه، زمین لغزش و ریزش سنگ در طول 42 سال گذشته (1356تا1397 خورشیدی) و همچنین 12 عامل موثر در رخداد این حرکات، مورد بررسی، آزمون و اعتبارسنجی قرارگرفته اند. نتایج اعتبارسنجی نشان می دهدکه روشRandom Forest) RF) جنگل تصادفی مناسب ترین مدل برای تهیه نقشه های حساسیت به حرکات توده ای است. افزون براین، روش های Multivariate Adaptive Regression Splines) MARS ،(Mixture Discriminant Additive) MDA) و BRT (Boosted Regression Trees) نیز نتایج نسبتاً دقیقی ارائه داده اند. نتایج سطح زیر منحنی (AUC) برای اعتبارسنجی روش هایRF، MARS،MDA و BRT بهترتیب 0/968، 0/845، 0/828، و 0/765 است. برپایه نقشه حساسیت به حرکات توده ای تولید شده توسط مدل RF، 32 درصد از سطح استان در کلاس های حساسیت بالا و بسیار بالا شناسایی شده است. بیشتر مناطق در معرض خطر حرکات توده ای در باختر و مرکز استان چهارمحال و بختیاری واقع هستند. افزون براین، یافتههای این پژوهش نشان میدهدکه ارتفاع، زاویه شیب، فاصله از جادهها و فاصله از گسلها عوامل بحرانی در وقوع حرکات توده ای هستند. نتایج این پژوهش رهیافتی را برای کاهش خسارات ناشی از خطرات طبیعی ارائه می کند.
امیرحسین پاشا؛ علی سربی؛ سعید بهزادی
چکیده
حرکات دامنهای و بهطور خاص زمینلغزشها از جمله مخاطرات طبیعی هستند که تا حد زیادی رخداد، کنترل یا پیشگیری از آنها در اختیار بشر است. پر واضح است که دخالتهای انسان در طبیعت بدون در نظر گرفتن شرایط پایداری و تعادل طبیعی آن، سبب بروز واکنشهای فیزیکی از سوی این محیط برای بازگشت به حالت تعادلی و پایدار میشود. خسارتهای ناشی از ...
بیشتر
حرکات دامنهای و بهطور خاص زمینلغزشها از جمله مخاطرات طبیعی هستند که تا حد زیادی رخداد، کنترل یا پیشگیری از آنها در اختیار بشر است. پر واضح است که دخالتهای انسان در طبیعت بدون در نظر گرفتن شرایط پایداری و تعادل طبیعی آن، سبب بروز واکنشهای فیزیکی از سوی این محیط برای بازگشت به حالت تعادلی و پایدار میشود. خسارتهای ناشی از رخداد زمینلغزشها که در دهههای اخیر روند رو به رشدی داشته؛ بشر را وادار به یافتن راهکارهای مناسب برای کاهش و کنترل این پدیده کرده است. پهنهبندی مناطق حساس به لغزش از جمله پرکاربردترین روشها برای دوری جستن از مناطق دارای خطر یا اعمال روشهای کنترلی در مناطق پرخطر است. این پژوهش برای پهنهبندی حساسیت زمینلغزش در منطقه چهارگوش قزوین-رشت از شبکه عصبی مصنوعی استفاده میکند. منطقه مورد بررسی به لحاظ شرایط توپوگرافی، اقلیمی و زمینشناسی، یکی از مستعدترین مناطق برای رخداد زمینلغزشهاست؛ چنان که تاریخچه منطقه 338 زمینلغزش ثبت شده را نشان میدهد. 15 متغیر که بهطور متناوب در دیگر پژوهشها بهعنوان متغیرهای مؤثر در رخداد زمینلغزشها مورد مطالعه قرار گرفتهاند؛ برای بررسی این منطقه انتخاب شد. با تلفیق این متغیرها و نقشه زمینلغزشهای موجود، مقادیر هر یک از این 15 متغیر برای نقاط لغزشی استخراج شد. در مرحله بعد تعدادی نقطه بهصورت تصادفی (1000 نقطه) از منطقه انتخاب و مقادیر این 15 متغیر نیز برای آنها استخراج شد. هر کدام از دو مجموعه داده به دودسته آموزش (70%) و امتحان (%30) تقسیم شد. هر کدام از دو دسته آموزشی و امتحان با یکدیگر ترکیب و از خروجی آنها برای آموزش و امتحان شبکه استفاده شد. تعداد لایههای داخلی شبکه عصبی با روش سعی و خطا و محاسبه مقدار خطای جذر میانگین مربعات (RMSE=0.4041) (9 لایه) تعیین شد. شبکه عصبی ساخته شده از نوع شبکه پیشخور با الگوریتم پسانتشار خطا و الگوریتم آموزشی آن از نوع الگوریتم آموزشی پس انتشار لونبرگ-مارکوارت است. پس از آموزش و امتحان شبکه و انجام تصحیحات لازم روی آن، از این شبکه عصبی ساخته شده برای پیشبینی حساسیت زمینلغزش در منطقه مورد مطالعه استفاده شد. نتایج حاصل از پیشبینی در بازه میان 0 تا 1 قرار داده شد و با انتخاب یک حد آستانه بهترین نقشه پهنهبندی حساسیت زمینلغزش به دست آمد. ارزیابی پایانی نقشه پهنهبندی حساسیت زمینلغزش در منطقه چهارگوش قزوین- رشت، خطایی در حدود (RMSE=0.4164) نشان میدهد و شبکه عصبی ساخته شده از 338 زمینلغزش رخ داده در منطقه، 298 مورد را در پهنه پرخطر و کاملاً پرخطر شناسایی میکند که نشان از دقت 1/88 % آن دارد.
فرناز کامرانزاد؛ عماد محصل افشار؛ مسعود مجرب؛ حسین معماریان
چکیده
زمینلغزش یکی از پدیدههای طبیعی است که هر سال سبب ایجاد خسارات مالی و جانی فراوانی در سطح کشور میشود. از این رو تشخیص مناطق مستعد لغزش، برای بهکارگیری روشهای پیشگیری یا مقابله با ناپایداری دامنهها به منظور کاهش خطر و ریسک حاصل از آنها، بسیار اهمیت دارد. پهنهبندی خطر زمینلغزش یکی از روشهای غیرمستقیم و کارآمد در شناسایی ...
بیشتر
زمینلغزش یکی از پدیدههای طبیعی است که هر سال سبب ایجاد خسارات مالی و جانی فراوانی در سطح کشور میشود. از این رو تشخیص مناطق مستعد لغزش، برای بهکارگیری روشهای پیشگیری یا مقابله با ناپایداری دامنهها به منظور کاهش خطر و ریسک حاصل از آنها، بسیار اهمیت دارد. پهنهبندی خطر زمینلغزش یکی از روشهای غیرمستقیم و کارآمد در شناسایی این مناطق است. هدف از این مطالعه، استفاده از روشهای تحلیل آماری (دادهمحور) و قضاوت کارشناسی (تحلیل سلسله مراتبی) برای تعیین میزان خطر و تهیه نقشه پهنهبندی در محدوده استان تهران است. به این منظور، ابتدا از میان مهمترین عوامل مؤثر بر زمینلغزش، 6 عامل مقدار شیب، جهت شیب، جنس مصالح زمینشناسی، فاصله از گسل، شتاب زمینلرزه و میزان بارندگی که تهیه دادههایشان برای همه استان تهران امکانپذیر بود، بر پایه قضاوت مهندسی در محیط GIS کلاسهبندی شدند. در روش دادهمحور، با قطع لایههای اطلاعاتی با نقشه پراکنش زمینلغزشها و در روش AHP، بر پایه قضاوت کارشناس خبره، لایهها و زیرلایههای اطلاعاتی، وزندهی و با هم تلفیق شدند و سپس برای هر روش، نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش در محیط GISتهیه شد. مقایسه و اعتبارسنجی نتایج نشان داد که در روش دادهمحور، 9/92% از زمینلغزشها در محدوده خطرناک (مجموع پهنههای پرخطر و بسیار پرخطر نقشه) با مساحت 15/7135 کیلومترمربع (2/37% از مساحت کل استان تهران) و در روش AHP، 5/96% از زمینلغزشها در محدوده خطرناک با مساحت7/10344 کیلومترمربع (9/53% از مساحت کل استان تهران) قرار گرفتهاند. در پایان با تقسیم درصد تعداد زمینلغزش در پهنه خطرناک به درصد مساحت پهنه خطرناک در کل مساحت استان تهران، نسبت عددی 5/2 برای روش دادهمحور و نسبت عددی 79/1 برای روش AHP محاسبه شد. مقایسه مقادیر نسبت عددی دو روش فوق نشان داد که روش دادهمحور با نسبت عددی بزرگتر، جواب بهتری داشته است. زیرا نشاندهنده آن است که در مقایسه با روش AHP، درصد بالایی از زمینلغزشها را در مساحت کوچکتری بهعنوان پهنه خطرناک پوشش داده و بنابراین در تعیین پهنه خطرناک نسبت به روش AHP دقت بالاتری داشته است.
عزتاله قنواتی؛ امیر کرم؛ ابراهیم تقویمقدم
چکیده
ارزیابی زمین بهمنظور شناخت و پهنهبندی عرصههای حساس به حرکات دامنهای بهویژه زمینلغزش از پژوهشهای مربوط به جغرافیدانان طبیعی به ویژه ژئوموروفولوژیستها است. شناسایی و تعیین مناطق حساس و مستعد لغزش میتواند ضمن جلوگیری از بروز خسارتها، زمینه را برای اجرای طرحهای پایدارسازی دامنهها فراهم آورد. در این پژوهش بهمنظور ...
بیشتر
ارزیابی زمین بهمنظور شناخت و پهنهبندی عرصههای حساس به حرکات دامنهای بهویژه زمینلغزش از پژوهشهای مربوط به جغرافیدانان طبیعی به ویژه ژئوموروفولوژیستها است. شناسایی و تعیین مناطق حساس و مستعد لغزش میتواند ضمن جلوگیری از بروز خسارتها، زمینه را برای اجرای طرحهای پایدارسازی دامنهها فراهم آورد. در این پژوهش بهمنظور پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضه آبخیز طالقان از متغیرهای شیب، سوی شیب، سنگنگاری، کاربری زمینها، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده برای پهنهبندی خطر زمینلغزش استفاده شد. پس از ساخت و تجزیه تحلیل لایههای اطلاعاتی در محیط نرمافزار Arc GISاز توابع عضویت فازی برای وزندهی بهلایهها استفاده شد. لایههای فازی استانداردشده در محیطGIS همپوشانی شده و با استفاده از عملگرهای منطق فازی نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش تولید شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد عملگر گامای 7/0 در مقایسه با دیگر عملگرهای فازی مناسبتر است. بر این اساس 91/18 درصد از مساحت منطقه بهعنوان مناطق پرخطر معرفی شده است؛ بدیهی است که اختصاص کاربریهای مسکونی، خدماتی و ... در این محدودهها سبب افزایش خسارتهای مالی و جانی میشود.
اعظم قزی؛ ناصر حافظی مقدس؛ حسین صادقی؛ محمد غفوری؛ غلامرضا لشکری پور
چکیده
در این مطالعه زمینریختشناسی مهندسی محدوده شهر مشهد براساس مطالعه عکسهای هوایی، اطلاعات 180 چاه پمپاژ آب آشامیدنی و نیز اطلاعات 1500 گمانه ژئوتکنیکی در سطح شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. براساس دادههای یاد شده، شهر مشهد به 7 پهنه زمینریختشناسی شامل رخنمون سنگی، کوهپایه، مخروطافکنه رودخانه گلستان، مخروطافکنه رودخانههای ...
بیشتر
در این مطالعه زمینریختشناسی مهندسی محدوده شهر مشهد براساس مطالعه عکسهای هوایی، اطلاعات 180 چاه پمپاژ آب آشامیدنی و نیز اطلاعات 1500 گمانه ژئوتکنیکی در سطح شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. براساس دادههای یاد شده، شهر مشهد به 7 پهنه زمینریختشناسی شامل رخنمون سنگی، کوهپایه، مخروطافکنه رودخانه گلستان، مخروطافکنه رودخانههای جنوبی، مخروطافکنه رودخانه طرق، دشت هموار و آبرفتهای جوان تقسیم شده است. بر اساس اطلاعات گمانههای ژئوتکنیکی ویژگیهای زمینشناسی مهندسی حاکم بر هر محیط تا ژرفای 10 متری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد که بافت خاک غالب در پهنه کوهپایهای و مخروطافکنههای جنوبی شنی بوده و در پهنه مخروطافکنه گلستان ماسه و شن غالب هستند در حالی که پهنه مخروطافکنه طرق و دشت هموار، خاکهای ماسهای و رسی بافت غالب را تشکیل میدهند. نتایج آزمون عدد نفوذ استاندارد حاکی از مقاومت بیشتر خاکهای پهنه کوهپایهای است. از جمله ویژگیهای مهم تأثیر پذیر از فرایندهای زمینریختشناسی، نوع کانی رسی غالب میباشد. در این مطالعه شناسایی کانی رسی بر مبنای نمودار فعالیت انجام گرفت. در واحد کوهپایه، اسمکتیت کانی رسی غالب بوده و در دشت هموار، کائولینیت غالب است.
محمد عباسی؛ سجاد باقری سیدشکری؛ مریم جعفری اقدم
چکیده
تاقدیس نوا در باختر استان کرمانشاه واقع شده و با توجه به گستردگی سازندهای آهکی، وجود گسلها و درزههای تکتونیکی و شرایط اقلیمی، دارای کارست تحول یافتهای است. هدف از این پژوهش، بررسی و پهنه بندی تحول کارست و شناخت میزان تأثیر عوامل مختلف توسعه کارست تاقدیس نوا میباشد. دادههای اصلی تحقیق را نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، خاک ...
بیشتر
تاقدیس نوا در باختر استان کرمانشاه واقع شده و با توجه به گستردگی سازندهای آهکی، وجود گسلها و درزههای تکتونیکی و شرایط اقلیمی، دارای کارست تحول یافتهای است. هدف از این پژوهش، بررسی و پهنه بندی تحول کارست و شناخت میزان تأثیر عوامل مختلف توسعه کارست تاقدیس نوا میباشد. دادههای اصلی تحقیق را نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، خاک و کاربری اراضی، عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای به همراه آمار هواشناسی وزارت نیرو و سازمان هواشناسی تشکیل دادهاند. در مطالعه موجود 9 عامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و ژئومورفولوژی اشکال کارستی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفتند. سپس با انجام بررسیهای میدانی، چالههای بسته به عنوان تکامل یافتهترین لندفرمهای کارستی منطقه شناسایی شدند و بر اساس ویژگیهای این لندفرمها به هر کدام از عوامل مؤثر در توسعه کارست وزن کارشناسی اختصاص داده شد. در نهایت در محیط Arc Gis نقشههای همپوشانی تهیه و یکسانسازی عوامل و تصحیح نهایی با کمک مدل آنتروپی انجام شد و نقشه پهنهبندی نهایی تهیه و عوامل تأثیرگذار در تحول کارست تاقدیس مشخص شد. نتایج نشان میدهد که منطقه دارای چهار طبقه کارست با تحول بسیار زیاد، زیاد، متوسط و فاقد کارست میباشد. در میان عوامل نه گانه به ترتیب فاصله از گسل، جهت شیب، شیب، دما و بارش دارای بیشترین نقش و عوامل خاک، کاربری اراضی، سطوح ارتفاعی و لیتولوژی فاقد تأثیر میباشند. دقت سنجی مدل با چالههای بسته نشان دهنده وجود 92% چالههای بسته در دو طبقه تحول بسیار زیاد و زیاد میباشد که حاکی از کارایی مطلوب مدل آنتروپی در پهنه بندی تحول کارست است.
امین حسین مرشدی؛ حسین معماریان
چکیده
پهنهبندی، یکی از مباحث مهم، در علومزمین به شمار میآید. در پهنهبندی، یک محدوده به چند بخش یا پهنه مجزا تقسیم و در نهایت از ترکیب نتایج پهنههای مختلف، یک مدل واحد حاصل میشود. در این مطالعه، از روشهای خوشهبندی برای پهنهبندی سد سمیلان استفاده شده است. تعداد بهینه خوشهها براساس متغیر ژئوتکنیکی (لوژون و شاخص کیفی سنگ) ...
بیشتر
پهنهبندی، یکی از مباحث مهم، در علومزمین به شمار میآید. در پهنهبندی، یک محدوده به چند بخش یا پهنه مجزا تقسیم و در نهایت از ترکیب نتایج پهنههای مختلف، یک مدل واحد حاصل میشود. در این مطالعه، از روشهای خوشهبندی برای پهنهبندی سد سمیلان استفاده شده است. تعداد بهینه خوشهها براساس متغیر ژئوتکنیکی (لوژون و شاخص کیفی سنگ) و مقادیر شاخصگذاری شده سنگشناسی و درجه اهمیت ساختگاه سد سمیلان تعیین شده است. براساس رتبهبندی 7 شاخص اعتبارسنجی خوشهبندی، تعداد بهینه خوشهها برابر با 4 بهدست آمد. در این مقاله، از روش خوشهبندی براساس شبکه عصبی خودسازمانده، بههمراه نحوه قرارگیری گسلها، برای پهنهبندی استفاده شده است. در حالت اول، براساس گسلها، پهنه به 4 بخش تقسیم شد که نوعی پهنهبندی دوبعدی است که این پهنهبندی در ژرفاهای مختلف، یکسان و مستقل از بعد سوم (ژرفا) بوده و هر گمانه بهیک پهنه اختصاص داده شد. در حالت دوم، از روش نقشه خودسازمانده (SOM) که نوعی شبکه عصبی با قابلیت خوشهبندی است، استفاده شد. دادههای ورودی این شبکه، شامل3 متغیر جهتی (X,Y,Z)، متغیر ژئوتکنیکی (لوژون و شاخص کیفی سنگ)، مقادیر شاخصگذاریسنگشناسی و درجه اهمیت ساختگاه سد سمیلان است. در مرحله بعد، 7 متغیر ورودی بهصورت بهنجارشده (در دامنه 0 تا 1) برای آموزش وارد شبکه شده و خروجی شبکه براساس شاخصهای اعتبارسنجی خوشهها، دادهها بهچهار پهنه (خوشه) مجزا اختصاص داده شد. سپس برای تعیین توزیع فضایی شاخص کیفی سنگ، اطلاعات مرتبط به واریوگرافی و ناهمسانگردی در هر چهار پهنه برای دو حالت محاسبه شد. مبنای خوشهبندی صحیح، بیشترین تفاوت بینخوشهای و بیشترین تشابه درونخوشهای است. برای بررسی و اعتبارسنجی دو حالت خوشهبندی، از شاخص کیفیت خوشهبندی استفاده شد. شاخص کیفیت خوشهبندی بهصورت مجموع اختلاف میانگین بین هر دو خوشه تقسیم بر مجموع انحراف معیار خوشهها تعریف شد که مقادیر بیشینه این شاخص، معرف کیفیت بهتر خوشهبندی است. در این بررسی مشخص شد که خوشهبندی با استفاده از شبکه عصبی خودسازمانده، کیفیت بالاتری نسبت بهخوشهبندی بر اساس گسلها دارد.
فریدون رضائی؛ محمد عیوضی
چکیده
شهر تهران بر روی نهشتههای آبرفتی جوان بنا شده و گسترش سریع شهرنشینی سبب پوشیده شدن نهشتههای کوترنری شده است. افزایش شهرنشینی بدون رعایت مسائل زمینشناسی و ژئوتکنیکی مشکلات فنی، مهندسی و اقتصادی زیادی را در پی داشته است. از آنجا که تکیهگاه همه سازهها بر روی زمین است، بررسی و شناخت ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی لایههای خاک امری ...
بیشتر
شهر تهران بر روی نهشتههای آبرفتی جوان بنا شده و گسترش سریع شهرنشینی سبب پوشیده شدن نهشتههای کوترنری شده است. افزایش شهرنشینی بدون رعایت مسائل زمینشناسی و ژئوتکنیکی مشکلات فنی، مهندسی و اقتصادی زیادی را در پی داشته است. از آنجا که تکیهگاه همه سازهها بر روی زمین است، بررسی و شناخت ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی لایههای خاک امری ضروری است. تعیین پارامترهای مقاومتی و تهیه نقشه ژئوتکنیک محدوده مورد مطالعه امکان مناسبی برای مطالعات مقدماتی پروژههای عمرانی خواهد بود و به مهندسان و طراحان دید کلّی از وضعیت ژئوتکنیک منطقه میدهد. تاکنون مسائل ژئوتکنیکی و زمینشناسی مهندسی در شهرهای ایران به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگرفته، اما در برخی از کشورهای دنیا، نقشههای زمینشناسی مهندسی و ژئوتکنیکی شهری ارائه شده که از نظر اقتصادی، مدیریتی، محیط زیست، ساماندهی، طراحی و توسعه شهری بسیار مفید بوده است. نقشههای پهنهبندی ظرفیت باربری، نشست، روانگرایی، پارامترهای مهندسی خاک و مقاطع زمینشناسی با استفاده از اطلاعات گمانهای در مناطق مختلف جهان در جهت اهداف شهرسازی راه سازی، فضاهای زیرزمینی و غیره تهیه میشود. تحقیق حاضر در راستای تحقق این امر به بررسی و تعیین پهنهبندی ژئوتکنیک منطقه و ارائه مشخصات و پارامترهای مقاومتی و تعیین ظرفیت باربری مجاز و میزان نشست برای تعیین نوع سازه با توجه به مقاومت زمین و یا تقویت زمین برای اعمال بارهای بیش از مقاومت مجاز به دست آمده و میزان نشست تعیین شده و همچنین طراحی پی سازه با توجه به جنس لایههای تشکیلدهنده زمین در ژرفای مختلف، در زمینهای خاور و جنوب خاور تهران در محدوده برگ 1:25000 قلعهمرغی پرداخته است. با توجه به نتایج به دست آمده در این خصوص 6 پهنه شناسایی شده است. پهنههای 3-1 از مقاومت متوسط (3<qa<2)، خوب (4<qa<3) تا بسیار خوب (6 <qa<4)، پهنههای شماره 4 و 5 از مقاومت ضعیف (2<qa<1) تا متوسط (3<qa< 2)و پهنه 6 از مقاومت بسیار ضعیف(1<qa<0) تا ضعیف(2<qa<1)برخوردار است. درشمال منطقه مصالح تشکیلدهنده آبرفت به طور عمده درشتدانه و به تدریج به سمت جنوب ریزتر میشوند و با افزایش ژرفا، میزان مقاومت خاک افزایش مییابد (Rezaei et al., 2007). چگالی (دانسیته) خاک از شمال به جنوب به علت تغییر تدریجی از شن و ماسه به رس کاهش یافته و با افزایش ژرفا، به علت تراکم بیشتر خاک، افزایش مییابد. میزان نشست آنی، با افزایش ژرفا به علت تراکم بیشتر، کاهش یافته است. در مقایسه نتایج مطالعات گذشته با مطالعات فعلی مشاهده شد که در ژرفای نزدیک به سطح زمین (5-0) میزان ظرفیت باربری در مطالعات فعلی کمی بیشتر و میزان نشست کمی کمتر از مطالعات گذشته است ولی در ژرفای پایین، تغییر قابل ملاحظهای مشاهده نشد. به نظر میرسد علت افزایش ظرفیت باربری وکاهش میزان نشست در ژرفای سطحی متأثر از افزایش و تراکم سازهها و افزایش ترافیک در طی سالهای اخیر باشد. با افزایش ژرفا از اثر بارهای اعمال شده کاسته شده و به تدریج مستهلک شده است. میزان مقاومت و نشست هر پهنه در طراحی سازه و انتخاب نوع پی و ژرفای استقرار آن نقش بسزایی دارد.