فریبا آسیای صوفیانی؛ میرعلی اصغر مختاری؛ حسین کوهستانی؛ امیر مرتضی عظیم زاده
چکیده
منطقه کانهزایی مس- مولیبدن- طلای قرهچیلر در داخل باتولیت قرهداغ و در پهنه کانهدار ارسباران واقع شده است. این منطقه بخشی از حاشیه جنوبی قفقاز کوچک میباشد. باتولیت قرهداغ در منطقه کانهزایی قرهچیلر متشکل از گرانودیوریت- کوارتز مونزودیوریت (بهعنوان فاز اصلی و میزبان کانه-زایی)، دیوریت، استوکهای کوارتزمونزونیتی، آپوفیزهای ...
بیشتر
منطقه کانهزایی مس- مولیبدن- طلای قرهچیلر در داخل باتولیت قرهداغ و در پهنه کانهدار ارسباران واقع شده است. این منطقه بخشی از حاشیه جنوبی قفقاز کوچک میباشد. باتولیت قرهداغ در منطقه کانهزایی قرهچیلر متشکل از گرانودیوریت- کوارتز مونزودیوریت (بهعنوان فاز اصلی و میزبان کانه-زایی)، دیوریت، استوکهای کوارتزمونزونیتی، آپوفیزهای گرانیت پورفیری و دایکهای اسیدی و حدواسط میباشد. تودههای نفوذی مزبور متعلق به ائوسن بالایی- میوسن زیرین میباشند. همه فازهای نفوذی یادشده، دارای ماهیت کالکآلکالن تا کالکآلکالن پتاسیم بالا بوده و در زمره گرانیتهای نوع I متاآلومین قرار میگیرند. آپوفیزها و دایکهای گرانیت پورفیری و استوکهای کوارتزمونزونیتی دارای ماهیت آداکیتی بوده و از نوع آداکیت-های غنی از سیلیس محسوب میشوند. در نمودارهای عناصر کمیاب خاکی بهنجارشده به کندریت، نمونههای گرانودیوریتی- کوارتزمونزودیوریتی دارای الگوی عناصر کمیاب خاکی غنی از LREE و الگوی مسطح عناصر MREE و HREE نسبت به کندریت هستند در حالیکه نمونههای گرانیت پورفیری، یک الگوی پرشیب غنی از LREE و فقیر از HREE را نشان میدهند. مجموعه اطلاعات حاصل از مطالعات صحرایی، زمینشناسی، سنگ-شناختی، زمینشیمی و نمودارهای تمایز محیطهای تکتونوماگمایی بیانگر اینست که فاز گرانودیوریتی- کوارتزمونزودیوریتی در نتیجه فرورانش اقیانوس نئوتتیس به زیر اوراسیا در یک کمان ماگمایی حاشیه فعال قارهای تشکیل شده است. استوکهای کوارتزمونزونیتی و گرانیت پورفیری نیز مربوط به یک محیط پس از برخورد قارهای بوده و از ذوب بخشی گوشته لیتوسفری متاسوماتیسمشده حاصل شدهاند.
میرعلیاصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمدرضا قربانی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
کانیسازی طلا- مس- مولیبدن منطقه انیق- قرهچیلر در پهنه کانهدار ارسباران و در داخل باتولیت قرهداغ رخ داده است. کانیسازی در این محدوده شامل رگههای کوارتزی حاوی کانیسازی طلا، مس و مولیبدن در داخل توده گرانودیوریتی میباشد که در سه منطقه مجزا شامل قرهچیلر (2 رگه)، زرلیدره (8 رگه) و قرهدره (چند رگه باریک و کوتاه) گسترش دارد. ...
بیشتر
کانیسازی طلا- مس- مولیبدن منطقه انیق- قرهچیلر در پهنه کانهدار ارسباران و در داخل باتولیت قرهداغ رخ داده است. کانیسازی در این محدوده شامل رگههای کوارتزی حاوی کانیسازی طلا، مس و مولیبدن در داخل توده گرانودیوریتی میباشد که در سه منطقه مجزا شامل قرهچیلر (2 رگه)، زرلیدره (8 رگه) و قرهدره (چند رگه باریک و کوتاه) گسترش دارد. دگرسانیهای موجود در اطراف رگههای کوارتزی شامل انواع سریسیتی و سیلیسی میباشند که از گسترش محدودی برخوردار هستند. رگههای کوارتزی عموماً متراکم و تودهای بوده و برخی رگهها بافت شبکهای و برشی نشان میدهند. رگههای کوارتزی با آرایش صفحهای و به موازات هم (sheeted veins) در برخی نقاط، بویژه منطقه قرهچیلر حضور دارند. محتوای کانیهای سولفیدی در این رگهها، عموماً کمتر از 10 درصد بوده و شامل پیریت، پیریت آرسنیکدار، کالکوپیریت، مولیبدنیت، بورنیت و اسفالریت و کانههای ثانویه کوولیت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت و هیدروکسیدهای ثانویه آهن میباشد.
مطالعات ژئوشیمیایی و عیار سنجی عناصر، نشانگر عیارهای بالای طلا به همراه نقره، مولیبدن و مس در رگههای کوارتزی است. عیار متوسط طلا در دو رگه کوارتزی منطقه قرهچیلر، به ترتیب برابر با 76/5 و 9/3 گرم در تن و در رگههای کوارتزی منطقه زرلیدره، به ترتیب 7/4، 12/3، 6/2، 45/0، 09/1، 34/1، 15/1 و 58/0 گرم در تن بدست آمده است. بیشترین عیار طلای اندازهگیری شده در کل منطقه انیق- قرهچیلر، 359 گرم در تن است که مربوط به رگه کوارتزی شماره یک در منطقه زرلیدره (ZV1) با بافت شبکهای و حفرهای میباشد. عناصر بیسموت و تنگستن نیز در تعدادی از رگهها عیارهای قابل توجهی دارند. همبستگی خوبی بین طلا و عناصر نقره، مولیبدن، بیسموت و تنگستن وجود دارد. در رگههای کوارتزی منطقه قرهدره، عیار طلا و مس پایین بوده، ولی عیار مولیبدن بین 15/1- 15/0 درصد متغیر است.
کانیسازی به صورت رگههای کوارتزی با آرایش صفحهای در داخل توده نفوذی، محتوای پایین کانیهای سولفیدی در رگهها، هاله دگرسانی محدود، کانیسازی طلا همراه با مولیبدن و عیارهای بالایی از بیسموت و تنگستن، همبستگی طلا با عناصر Bi، W و Mo و شواهد سیالات درگیر (دمای بالای همگن شدن)، همگی شواهدی از این است که کانیسازی طلا در محدوده انیق- قرهچیلر میتواند جزو سیستمهای طلای مرتبط با تودههای نفوذی قلمداد شود.
میر علی اصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمدرضا قربانی؛ محمود مهرپرتو؛ قادر حسینزاده
چکیده
اسکارن کمتال در 20 کیلومتری شمال خاروانا در آذربایجان شرقی قرار دارد. دگرسانی متاسوماتیک نوع اسکارن در نتیجه نفوذ توده مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص کرتاسه بالایی تشکیل شده است. اسکارن کمتال از دو بخش اسکارن بیرونی(اگزواسکارن) و اسکارن درونی(اندواسکارن) تشکیل شده است. اسکارن بیرونی، پهنه اصلی اسکارن در منطقه مطالعاتی ...
بیشتر
اسکارن کمتال در 20 کیلومتری شمال خاروانا در آذربایجان شرقی قرار دارد. دگرسانی متاسوماتیک نوع اسکارن در نتیجه نفوذ توده مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص کرتاسه بالایی تشکیل شده است. اسکارن کمتال از دو بخش اسکارن بیرونی(اگزواسکارن) و اسکارن درونی(اندواسکارن) تشکیل شده است. اسکارن بیرونی، پهنه اصلی اسکارن در منطقه مطالعاتی بوده و ستبرای آن بین 100 تا 600 متر متغیر است. مطالعات صحرایی و کانیشناسی نشان میدهد که پهنه اسکارن بیرونی شامل بخش غنی از گارنت (زیرپهنه گارنت اسکارن)، غنی از اپیدوت (زیرپهنه اپیدوت اسکارن) و زیرپهنه مرمر است. گارنت مهمترین و شاخصترین کانی کالکسیلیکاتی بدون آب در زیرپهنه گارنت اسکارن است. ترکیب کلی آنها از نوع گروسولاریتی است (Ad33-35)، اما در امتداد شکستگیها، مؤلفه آندرادیتی چیره میشود (Ad66-73). کلینوپیروکسن دیگر کانی فراوان زیرپهنه گارنت اسکارن است که از نظر ترکیب شیمیایی از نوع دیوپسیدی است (Di82.8-85.7). در زیرپهنه اپیدوت اسکارن، کانی مهم و اصلی اپیدوت است و گارنت و کلینوپیروکسن در مقادیر محدودی در برخی نقاط حضور دارند. مطالعات سنگنگاری بیانگر این است که سنگ اولیه زیرپهنه گارنت اسکارن، آهک مارنی و سنگ اولیه زیرپهنه اپیدوت اسکارن، از نوع مارن رسی بوده است. فرایندهای اسکارنیشدن به دو مرحله مجزای پیشرونده و پسرونده قابل تقسیم است. مرحله پیشرونده بیفاصله پس از جایگیری ماگمای مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص آغاز شده است. شار حرارتی بالای توده مونزونیتی کمتال موجب دگرگونی ایزوشیمیایی و تبدیل سنگهای آهکی خالص به مرمر و تحول سنگهای آهکی رسدار به اسکارنویید (دگرگونی- متاسوماتیک دو جانبه) شده است. ورود فاز سیال مستقل حاصل از تبلور ماگما به درون شکستگیهای سنگهای درونگیر، مقادیر قابل ملاحظهای از عناصری همچون Fe، Si و Mg را به درون هاله متاسوماتیک وارد کرده که منجر به تشکیل مقادیر قابل توجهی از کانیهای کالک سیلیکاتی بیآب شده است. در مرحله پسرونده، در اثر ورود سیالهای گرمابی دمای پایینتر و فرایندهای هیدرولیز، کربنگیری و سولفیدیشدن، بخشی از کانیهای کالکسیلیکاتی بیآب توسط کانیهای کالکسیلیکاتی آبدار، سولفیدها، اکسیدها و کربناتها جانشین شدهاند. گارنت و کلینوپیروکسن فراوانترین مجموعه کانیشناسی اسکارن کمتال هستند که در دمای کمتر از 550 درجه سانتیگراد تشکیل شدهاند. نبود ولاستونیت در این مجموعه کانیشناسی، همرشدی بلورهای گارنت و کلینوپیروکسن و نبود هاله واکنشی بین این دو کانی و نبود بافتهای جانشینی نشانگر این است که این دو کانی به صورت همزمان در محدوده دمایی430 تا 550 درجه سانتیگراد و فوگاسیته اکسیژن میان 26-10 تا 23-10 تشکیل شدهاند.
میر علی اصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمد رضا قربانی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری ...
بیشتر
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری توده نفوذی کمتال، در داخل بخش کوارتزمونزونیتی وجود دارند. بخش اسیدی در بخش حد واسط- بازی نفوذ کرده است. بخش اسیدی و بخش حد واسط دارای ماهیت کلسیمی- قلیایی با پتاسیم بالا بوده، در حالی که عدسیهای گابرویی ماهیت تولئیتی دارند.سنگهای اسیدی و حد واسط، متاآلومین بوده و در زمره گرانیتوییدهای نوع I قرار میگیرند. تغییرات عناصر کمیاب خاکی نمونههای اسیدی و حدواسط، یک الگوی غنی از LREE با نسبت بالای LREE/HREE را نشان میدهند. تفاوت این دو بخش در مقدار غنیشدگی از MREE است. شباهت تغییرات عناصر کمیاب در این دو بخش، میتواند بیانگر ارتباط زایشی آنها باشد. در نمودارهای عنکبوتی عناصر کمیاب همه فازهای توده نفوذی کمتال، بیهنجاری منفی Nb و Ti مشاهده میشودکه نشانگر محیطهای فرورانشی است. مقایسه فراوانی عناصر ناسازگار سنگهای منطقه مورد مطالعه با تغییرات این عناصر در گرانیتوییدهای محیطهای مختلف زمینساختی، بیانگر تشابه آنها با گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی آند است. همچنین، نمودارهای تفکیک محیطهای زمینساختی گرانیتوییدها، بیانگر ارتباط گرانیتوییدهای کمتال با کمان آتشفشانی (VAG) بوده که در نتیجه فرورانش صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر سکوی قارهای قفقاز بهوجود آمدهاند.