زمین ساخت
روژان همتی؛ منوچهر قرشی؛ علی سلگی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در پهنه برخورد قاره ای عربی و ایران جای دارد. این پهنه شامل زاگرس مرتفع وچین خورده در سوی باختر به عنوان حاشیه غیرپویای زاگرس و یک پهنه خردشده و پهنه زمین درز شامل نهشته های بستر اقیانوس، سنگ آهک های محیط سکوی قاره حاشیه پویا و باقیمانده پوسته اقیانوسی تتیس جوان و سنگ های آذرین ناشی از فرورانش پوسته اقیانوسی و نفوذ ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در پهنه برخورد قاره ای عربی و ایران جای دارد. این پهنه شامل زاگرس مرتفع وچین خورده در سوی باختر به عنوان حاشیه غیرپویای زاگرس و یک پهنه خردشده و پهنه زمین درز شامل نهشته های بستر اقیانوس، سنگ آهک های محیط سکوی قاره حاشیه پویا و باقیمانده پوسته اقیانوسی تتیس جوان و سنگ های آذرین ناشی از فرورانش پوسته اقیانوسی و نفوذ آن ها در حاشیه پویا می باشند که به وسیله ی گسل موچی– ملاعلی کرم بر روی پهنه ی چین خورده رانده می شود. تمامی سنگ های پهنه برخورد بارها به روی هم رانده شده اند و در حقیقت همبری بیشتر واحدهای سنگی در پهنه خرد شده گسله می باشد. برپایه ی موازنه ی برش عرضی در دو پهنه نرخ کوتاه شدگی در پهنه چین خورده و(252/6)کیلومتر و در پهنه خرد شده و(040/2)کیلومتر برآورد شده است. باتوجه به تفاوت ساختاری، سنگ شناختی و سیستم دگرشکلی در هردو پهنه، الگو سازی ساختارهای دو پهنه به ویژه در بخش زمین درز به دشوار امکان پذیرگردید. در این پژوهش کوشش شده است که در سه برش ساختاری تعیین شده نرخ کوتاه شدگی پوسته قاره ای برآورد گردد. بسیار روشن است که نرخ کوتاه شدگی در پهنه زمین درز خیلی بیشتر از زاگرس چین خورده است. بر پایه موازنه برش های عرضی نرخ کوتاه شدگی در برش های 2 و 3 به ترتیب (040/2)و (531/6)کیلومتر است. در برش (1) که در گستره اسلام آباد غرب برداشت شده است نرخ کوتاه شدگی (252/6)کیلومتر به دست آمده است .
یعقوب جلیلی شاهمنصوری؛ محمدمهدی خطیب؛ ابراهیم غلامی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
در منطقه چلونک در شمال باختری بیرجند در منتهیالیه ایالت ساختاری سیستان، واحدهای رسوبی- آذرآواری چینخورده به سن ائوسن میانی تا بالایی با اثرهای محوری متفاوت در بین گسلهای چاهک- موسویه و محمدیه- حصارسنگی قرار دارند. این چینها دارای ویژگی آشکاری چون پراکندگی اثر محوری با روندهای چیره NE-SW ، NW-SE و N-S هستند. تحلیل هندسی- جنبشی چینهای ...
بیشتر
در منطقه چلونک در شمال باختری بیرجند در منتهیالیه ایالت ساختاری سیستان، واحدهای رسوبی- آذرآواری چینخورده به سن ائوسن میانی تا بالایی با اثرهای محوری متفاوت در بین گسلهای چاهک- موسویه و محمدیه- حصارسنگی قرار دارند. این چینها دارای ویژگی آشکاری چون پراکندگی اثر محوری با روندهای چیره NE-SW ، NW-SE و N-S هستند. تحلیل هندسی- جنبشی چینهای منطقه بر پایه برداشتهای ساختاری، تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی، برشهای ساختاری عرضی و توابع ریاضی صورت گرفته است. با استفاده از رخداد گسلش- چینخوردگی، چرخش محور چینها، درصد کوتاهشدگی و نسبت ابعاد چینهای منطقه بررسی و با هم مقایسه شد. مقادیر نسبت ابعاد، درصد کوتاهشدگی و میزان چرخش اثر محوری برای چینهای با روند NE-SW به ترتیب 6/1-356/0، 20-77 درصد و 28-40 درجه؛ برای چینهای با روند NW-SE 620/0 - 352/0، 41-25 درصد و 40-25 درجه؛ برای چینهای با روند N-S 3520/0، 25 درصد و 24 درجه بهدست آمد. در این تحلیل ناودیس چاهک، ناودیس چلونک و تاقدیس چاهک با محور NE-SW بیشترین و ناودیس شونگان با محور NW-SE کمترین میزان کوتاهشدگی و نسبت ابعاد را نشان دادهاند. بررسیهای صورت گرفته نشان داد با افزایش درصد کوتاهشدگی، مقدار نسبت ابعاد نیز بیشتر میشود. تحلیل عناصر ساختاری نشان داد تغییر اثر محوری ناودیسهای چلونک، چاهک و حج نج و تاقدیس چلونک و چاهک با راستای چیره NE-SW متأثر از گسل راستالغز راستبر چاهک- موسویه با روند تقریبی N-S است. همچنین تغییر اثر محوری ناودیسهای تاجکوه، شونگان و حصارسنگی و تاقدیس شونگان با راستای چیره NW-SE متأثر از گسل راستالغز چببر محمدآباد- حصارسنگی با روندتقریبی N-S هستند. توزیع اثر محوری چینها با نسبت ابعاد و کوتاهشدگی متفاوت و روندهای مختلف میتواند معلول چرخش عناصر چینخورده نسبت به موقعیت مؤلفههای فشاری باشد.