چینه شناسی و فسیل شناسی
زهرا حسینی عسگرآبادی؛ نصرالله عباسی؛ حسن محسنی؛ سعید خدابخش
چکیده
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ...
بیشتر
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ساختاری این گروه امکان گروهبندی آنها را در پنج دسته ریختساختاری (morphotype) فراهم مینماید که شامل اثرهای شبه ریزوکورالیومی، زئوفیکوس شاخهای، اسپیروفیتونی، زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و زئوفیکوس با نرمههای بلند است. گسترش این دسته ریختها در توالیهای پیمایش شده، تغییرات تکاملی معینی را نشان میدهد، به گونهای که در آغاز ساختار شبه ریزوکورالیومی و زئوفیکوس شاخهای، شروع این نوع فعالیت زیستی میباشد. در ادامه، ساختارهای اسپیروفیتونی در بخشهای میانی سازند پابده یافت شدند. در پایان، اثرهای گروه زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و سپس با نرمههای بلند گسترش دارند. به نظر میرسد جایگیری چنین روند ساختاری همراستا با تغییر شرایط از یک محیط آرام به محیطی پرانرژی همخوان بوده است که تا حدودی با تغییرات سنگ شناسی همراه است.
حسن محسنی؛ سعید خدابخش؛ امیر حسین صدر؛ فرهاد آلیانی
چکیده
سنگ نوشته بیستون در کناره شمالی جاده کرمانشاه به همدان و در فاصله 40 کیلومتری شهرکرمانشاه بر روی صخرههای آهکی کنار جاده نقش بسته است. انحلال سطح سنگنوشته سبب تخریب بخشی از این میراث بینظیرشده است. سن سنگهای مورد مطالعه در محدوده کتیبه یاد شده کرتاسه زیرین است و در پیرامون شبکه گستردهای از راندگیها بویژه در ...
بیشتر
سنگ نوشته بیستون در کناره شمالی جاده کرمانشاه به همدان و در فاصله 40 کیلومتری شهرکرمانشاه بر روی صخرههای آهکی کنار جاده نقش بسته است. انحلال سطح سنگنوشته سبب تخریب بخشی از این میراث بینظیرشده است. سن سنگهای مورد مطالعه در محدوده کتیبه یاد شده کرتاسه زیرین است و در پیرامون شبکه گستردهای از راندگیها بویژه در شمال- شمال باختری قرار گرفتهاند که از جمله آنها میتوان به راندگی پراوکه از روستای نژیواران تا حوالی کرمانشاه ادامه دارد و شبکه راندگیهای بین روستای نادرآباد تا اشرف آباد اشاره کرد. بدین خاطر، آهکهای منطقه به شدت تکتونیزه هستند. شبکه درزهها در این منطقه به شعاع یک کیلومتر به مرکزیت سنگنوشته اندازهگیری و تحلیل شدند. دو دسته درزه اصلی در این منطقه توسعه یافته و باعث تشدید انحلال آهکها در ناحیه بیستون شده است. لایه در بردارنده سنگنوشته متشکل از میکرایت فسیلدار (مادستون تا وکستون) با قطعات زیستآواری از جنس جلبکهای آهکی با ترکیب اولیه آراگونیتی بوده است و مقداری روزنداران و پلت نیز در بین آنها دیده میشود. به علت توسعه درزهها و وجود اجزای ناپایدار آراگونیتی، این آهکها در محیط دیاژنزی جوی متحمل انحلال شده و تشدید روند انحلال منجر به کارستی شدن آهکها شده است. تخلخل قالبی، حفرهای، کانالی، و غاری ازجمله شواهد تأیید کننده روند گسترش انحلال در منطقه است. مشاهده حفرههای انحلالی به ابعاد چند میلیمتر تا دهها سانتیمتردرسطح زمین گویای این موضوع است. توسعه درزهها به همراه شیب لایهبندی سبب هدایت سیالهای جوی به سوی سطح (دیواره) سنگ نوشته شده است. در نتیجه در محلهای ریزش آب، چندین حفره در سطح سنگنوشته ایجاد شده و باعث آسیب فراوان آن میشود. با توجه به جهت شیب لایهبندی و گسترش شبکه کارستی در آهکهای ناپایدار از لحاظ سنگشناسی، تنها راه حل ممکن دور نمودن سیالهای نفوذی خورنده از سطح سنگنوشته و انحراف مسیر تخلیه طبیعی آنهاست.