سمیه پرهام؛ محمدرضا کمالی؛ فرج الله فیاضی
چکیده
سازند دالان به سن پرمین بالایی دارای رخسارههای کربناتی با میان لایههای تبخیری، یکی از مهمترین سازندهای مخزنی گازدار در نواحی زاگرس چینخورده و بخشهای وسیعی از خلیجفارس به شمار میآید. رخسارههای مخزنی به ویژه سنگآهکهای اُاُلیتی این سازند به طور عمده مربوط به واحد دالان بالایی است. بر اساس مطالعات رسوبشناسی در واحد ...
بیشتر
سازند دالان به سن پرمین بالایی دارای رخسارههای کربناتی با میان لایههای تبخیری، یکی از مهمترین سازندهای مخزنی گازدار در نواحی زاگرس چینخورده و بخشهای وسیعی از خلیجفارس به شمار میآید. رخسارههای مخزنی به ویژه سنگآهکهای اُاُلیتی این سازند به طور عمده مربوط به واحد دالان بالایی است. بر اساس مطالعات رسوبشناسی در واحد دالان بالایی در چاه مورد مطالعه هفت رخساره تشخیص داده شده است که در کمربندهای رخسارهای پهنه کشندی، لاگون و سدهای زیر آبی ماسهای نهشته شدهاند. رسوبات این بخش در یک سکوی کربناتی از نوع رمپ کمشیب مشابه امروزی خلیج فارس تشکیل شده است. فرایندهای دیاژنزی گوناگونی بر این واحد تأثیر گذاشته است. مهمترین فرایندهای دیاژنزی شامل آشفتگی زیستی، میکریتیشدن توسط موجودات میکروسکوپی، نوشکلی، جانشینی، دولومیتیشدن، انیدریتیشدن، فشردگی و انحلال فشاری، سیمانیشدن، انحلال و شکستگی است. با توجه به شواهدی چون انحلال گسترده و تشکیل تخلخلهای قالبی و حفرهای و تشکیل انواع سیمانهای مربوط به محیط جوی (متئوریک) (تیغهای، همبعد و ...) و ترتیب تقدم و تأخر فرایندها میتوان نتیجه گرفت که رسوبات مورد مطالعه، پس از طی محیط دیاژنز دریایی مستقیماً وارد محیط دفنی نشدهاند، بلکه دستکم بخشهایی مانند سد اُاُلیتی (Shoal)، فرایندهای دیاژنزی محیط فراتیک آب شیرین را تحمل کرده و پس از آن دیاژنز محیط دفنی را پشت سر گذاشتهاند.
بهروز مهری؛ ابراهیم راستاد؛ فرج الله فیاضی
چکیده
کانسار سرب- نقره (روی ) خانجار (رشم) در جنوب دامغان، یکی از کانسارهای لایهکران (استراتاباند) توالی کربناتی کرتاسه بالایی در ایران مرکزی است. ماده معدنی در این کانسار با دو ژئومتری رخنمون دارد : 1- عدسیهایی از ماده معدنی که همخوان با لایهبندی است و ماده معدنی در آن با بافت لامینه و بهصورت دانه پراکنده در متن میکریت مشاهده میشود. ...
بیشتر
کانسار سرب- نقره (روی ) خانجار (رشم) در جنوب دامغان، یکی از کانسارهای لایهکران (استراتاباند) توالی کربناتی کرتاسه بالایی در ایران مرکزی است. ماده معدنی در این کانسار با دو ژئومتری رخنمون دارد : 1- عدسیهایی از ماده معدنی که همخوان با لایهبندی است و ماده معدنی در آن با بافت لامینه و بهصورت دانه پراکنده در متن میکریت مشاهده میشود. ماده معدنی با این ژئومتری در سه افق در رخسارههای کانهدار سنگآهک ریفی قرار دارد. بیشترین فعالیتهای معدنی در افق I که در قاعده واحد K2b قرار دارد، صورت گرفته است. 2- انباشتی از مواد معدنی که فضای خالی و شکستگیها و گسلها را پر کرده است. شکستگیها در طول روند خود در بخشهایی غنی از ماده معدنی هستند که رخسارههای کانهدار را قطع کردهانــد. در کانسار خانجار، سه رخساره کانهدار تشخیص داده شده است : 1) رخساره آهک سیلیسی که کانههای اصلی آن گالن، اسفالریت و پیریت است. کالکوپیریت به مقدار جزئی در این رخساره مشــاهده میشود. 2) رخساره مولوسکا، اکینودرم وکستون با مقدار کم کانــههای گالن و اسفالریت. 3) رخساره سنگآهک رودیستدار با مقدار زیاد کانه گالن. بهطور عمده پرکننــده فضای خالــی بوده و اندازه بلورها از متوسط تا درشت تغییر میکند. کانیشنـاسـی و همبود(پاراژنز) کانـهای در هر دو نوع عدسی شکل و پرکننده فضای خالی مشابه هم بوده و شامل گالن، اسفالریت، پیریت،کالکوپیریت، تترائدریت و باریت است. مقدار نقره در کانسار خانجار بالا (یک کیلو گرم در تن در کنسانتره ماده معدنی) است و کانی حامل آن تترائدریت است. مطالعه میکروترمومتری و تعیین درجه شوری سیالهای کانهساز در ادخالهای دو فازه مایع وگاز موجود در دولومیت زین اسبی و اسفالریت نشانگر آن است که میانگین درجه حرارت 5 ± 195 و شوری سیالها از 18 تا 23 درصد معادل درصد وزنی کلرید سدیم (NaCl) تغییر میکند. مشاهدات صحرایی، ژئومتری، بافت ماده معدنی، ژئوشیمی، مطالعه میانبارهای سیال و همبود کانهها، حاکی از آن است که کانسار خانجار یک ذخیره MVT است که تشکیل و تمرکز آن از مرحله دیاژنتیک تا اپی ژنتیک صورت گرفته است.