زمین شناسی نفت
مجید صفائی فاروجی؛ حسین رحیم پور بناب؛ محمدرضا کمالی؛ بیوک قربانی
چکیده
بررسی ژئوشیمیایی سازندهای کژدمی و پابده حاکی از سنگ شناسی شیلی و کربناته و محیط رسوبی دریایی احیایی – نیمه اکسیدی برای هر دو سازند میباشد. در طرف مقابل، بلوغ حرارتی سازند کژدمی معادل با اواسط پنجره نفتی است در حالیکه پارامترهای شاخص بلوغ، حاکی از نابالغ بودن سازند پابده از لحاظ حرارتی و به عبارتی عدم ورود این سازند به پنجره نفت ...
بیشتر
بررسی ژئوشیمیایی سازندهای کژدمی و پابده حاکی از سنگ شناسی شیلی و کربناته و محیط رسوبی دریایی احیایی – نیمه اکسیدی برای هر دو سازند میباشد. در طرف مقابل، بلوغ حرارتی سازند کژدمی معادل با اواسط پنجره نفتی است در حالیکه پارامترهای شاخص بلوغ، حاکی از نابالغ بودن سازند پابده از لحاظ حرارتی و به عبارتی عدم ورود این سازند به پنجره نفت زایی میباشند. نشانههای زیستی موجود در هر چهار نمونه نفتی مورد مطالعه همگی حاکی از مشتق شدن نمونههای نفتی از سنگ مادر کربناته- شیلی یا مارنی میباشند. بیومارکرهای شاخص بلوغ حرارتی حاکی از بلوغی معادل با اواسط پنجره نفت زایی برای هر چهار نمونه نفتی می باشند. مقادیر متفاوت شاخص الئنان در نمونههای نفتی حاکی از نقش پر رنگتر سازند پابده در تولید نفت چاه های 36، 56، و 55 نسبت به نفت موجود در مخزن آسماری چاه 22 میباشد. در مجموع، تطابق نفت – سنگ منشأ انجام گرفته هر دو سازند کژدمی و پابده را به عنوان سنگ مادر مولد نفت ها معرفی میکند.
رسوب شناسی
زینب عالیشوندی؛ حسین رحیم پور بناب؛ علی کدخدایی؛ مهران آرین
چکیده
سازند سروک، واحدکربناته ضخیمی است که معرف سنگ نهشتههای کرتاسه میانی در کمربند چین خورده- رانده زاگرس است. پتروگرافی مقاطع نازک این سازند در چاههای 4، 20 و 48، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در 3 زیرمحیط تالاب محدود، تالاب- دریای باز و پشته زیرآبی، در بخشهای داخلی یک پلاتفرم کربناته روقارهای نهشته شدهاند. با توجه به موقعیت ...
بیشتر
سازند سروک، واحدکربناته ضخیمی است که معرف سنگ نهشتههای کرتاسه میانی در کمربند چین خورده- رانده زاگرس است. پتروگرافی مقاطع نازک این سازند در چاههای 4، 20 و 48، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در 3 زیرمحیط تالاب محدود، تالاب- دریای باز و پشته زیرآبی، در بخشهای داخلی یک پلاتفرم کربناته روقارهای نهشته شدهاند. با توجه به موقعیت چاههای مورد مطالعه، از سمت شرق به غرب، حوضه عمیقتر شده است. توالی دیاژنزی این سازند مربوط به دو بخش بالا و پایین مرز سنومانین- تورونین می باشد. نفوذ آبهای جوی در زیر این مرز و تاثیر فرآیند انحلال باعث گسترش تخلخل حفرهای و قالبی و در نتیجه بالا رفتن پتانسیل مخزنی این بخش شده است. در این مطالعه برای تعیین واحدهای جریان هیدرولیکی مخزن بنگستان میدان کوپال، از دادههای تخلخل و تراوایی حاصل از آنالیز مغزههای حفاری و روش نشانگر زون جریانی و همچنین متد چینه ای تغییر یافته لورنز استفاده شده است. بر اساس نتایج این مطالعه شش واحد جریان هیدرولیکی تعیین شده که واحدهای جریانی 1 و 2 بهترین کیفیت مخزنی و به سمت واحد جریانی 6 پتانسیل مخزنی کاهش می یابد. همچنین برای تعیین توزیع واحدهای مختلف مخزنی و غیرمخزنی از متد چینه ای تغییر یافته لورنز استفاده شده است. با استفاده از این روش سه بخش مخزنی و غیرمخزنی شناسایی و تفکیک شده اند. فرآیندهای دیاژنزی (انحلال های گسترده جوی، شکستگی و دولومیتی شدن های مرتبط با استیلولیت) نقش مهمی در توزیع نهایی پارامترهای مخزنی در مخزن سروک میدان کوپال دارند.
زمین شناسی نفت
عایشه سلمانی؛ حسین رحیم پور بناب؛ محسن رنجبران؛ سید محسن آل علی
چکیده
سازند آسماری، به سن اولیگومیوسن اصلیترین سنگ مخزن هیدروکربوری در ایران است که عمدهی تولید نفت در فروافتادگی دزفول از این سازند صورت می گیرد. در این مطالعه به منظور درک عوامل کنترل کننده کیفیت مخزنی بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در یک رمپ کربناتی هموکلینال نهشته ...
بیشتر
سازند آسماری، به سن اولیگومیوسن اصلیترین سنگ مخزن هیدروکربوری در ایران است که عمدهی تولید نفت در فروافتادگی دزفول از این سازند صورت می گیرد. در این مطالعه به منظور درک عوامل کنترل کننده کیفیت مخزنی بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در یک رمپ کربناتی هموکلینال نهشته شدهاند. مهمترین فرآیندهای دیاژنزی شامل میکریتی شدن، تجدیدتبلور، ، دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن، تراکم مکانیکی و شیمیایی و شکستگی در مراحل دیاژنزی ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز رسوبات سازند آسماری در میدان نفت سفید را تحت تأثیر قرار دادهاند. بررسیهای چینهنگاری سکانسی منجر به شناسایی 3 سکانس رسوبی رده سوم شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد سه فرایند دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن مهم ترین فاکتورهای موثر بر کیفیت مخزن هستند. سیمانی شدن با تشکیل سیمان کلسیتی و انیدریتی با فابریکهای مختلف موجب کاهش انواع حفرات در رخسارهها و در نتیجه کاهش کیفیت مخزن شده است. دولومیتی شدن از طریق تخریب فابریکهای اولیه و ایجاد حفرههای بین بلوری در رخسارههای مادستونی و انحلال از طریق ایجاد حفرات ثانویه در اکثر رخساره ها موجب افزایش کیفیت مخزنی شده است. به دلیل گسترش و تاثیر بیشتر انحلال در ایجاد تخلخل نسبت به سایر فرایندها، این فرایند اصلی ترین عامل افزایش دهنده کیفیت مخزنی در میدان مورد مطالعه است. برخلاف دیگر میادین هیدرکربوری حوضه زاگرس، که در آنها شکستگیها عامل اصلی بهبود خواص مخزنی اند، در میدان نفت سفید بیشتر شکستگیها توسط سیمان کلسیتی پرشده و نقش چندانی در این مورد ندارند.
چینه شناسی و فسیل شناسی
سمیه بهارلوئی یانچشمه؛ ابراهیم قاسمی نژاد؛ حسین رحیم پور بناب؛ سید علی آقانباتی
چکیده
برش تحت الارضی پرمو تریاس در چاه لاوان 3 از میدان گازی لاوان با 85 متر ضخامت شامل توالی هایی از سنگ آهک دولومیتی و دولواستون آهکی همراه با انیدریت برای بخش بالایی سازند دالان و 154 متر ضخامت شامل دولواستون و دولواستون آهکی با میان لایه هایی از انیدریت برای سازند کنگان می باشد. در این مطالعه 116 گونه متعلق به 55 جنس از روزنداران شناسایی شد ...
بیشتر
برش تحت الارضی پرمو تریاس در چاه لاوان 3 از میدان گازی لاوان با 85 متر ضخامت شامل توالی هایی از سنگ آهک دولومیتی و دولواستون آهکی همراه با انیدریت برای بخش بالایی سازند دالان و 154 متر ضخامت شامل دولواستون و دولواستون آهکی با میان لایه هایی از انیدریت برای سازند کنگان می باشد. در این مطالعه 116 گونه متعلق به 55 جنس از روزنداران شناسایی شد که به زیست زون های Charliella altineri- Paraglobivalvulina mira- Dagmarita chanackchiensis Assemblage zone به سن جلفین (Dzhulfian) و Claraia aurita- Spirorbis phlyctaena Assemblage zone به سن آنیزین (Anisian) تقسیم شدند. در این مطالعه 9 میکروفاسیس اصلی برای بخش بالایی سازند دالان و 13 میکروفاسیس اصلی برای سازند کنگان با زیر محیط های سابخا، پهنه کشندی، لاگون، پشته های زیر دریایی و دریای باز که در یک پلاتفرم کربناته دریایی کم عمق بصورت رمپ هموکلینال نهشته شده اند، شناسایی گردید که بر پایه تغییرات رخساره ها و الگوی برانباشت عمودی، پیش نشینی و پس نشینی رسوبات و همچنین هم ارزی با پرتو گاما به دو سکانس رسوبی رده سوم برای بخش بالایی سازند دالان و دو سکانس رسوبی رده سوم برای سازند کنگان شامل بردو دسته رسوبی TST و HST قابل تقسیم است و میتوان آن را در مقیاس جهانی با بخش بالایی سوپرسکانس آبساروکا قابل قیاس دانست.
سید محسن آل علی؛ حسین رحیم پور بناب؛ سید رضا موسوی حرمی؛ داود جهانی؛ اشکان اسدی اسکندر
چکیده
سازند کنگان با سن تریاس پیشین از مهمترین سنگهای مخزن کربناتی در جنوب باختر ایران و شمال خلیج فارس است. تحلیل رخسارههای سازند کنگان به شناسایی 13 ریزرخساره مربوط به محیط پهنه کشندی، لاگون، پشتههای سدی(شول) و دریای باز انجامیده است. بررسی تغییرات افقی و عمودی رخسارهها و مقایسه آنها با محیطهای عهد حاضر و دیرینه نشاندهنده ...
بیشتر
سازند کنگان با سن تریاس پیشین از مهمترین سنگهای مخزن کربناتی در جنوب باختر ایران و شمال خلیج فارس است. تحلیل رخسارههای سازند کنگان به شناسایی 13 ریزرخساره مربوط به محیط پهنه کشندی، لاگون، پشتههای سدی(شول) و دریای باز انجامیده است. بررسی تغییرات افقی و عمودی رخسارهها و مقایسه آنها با محیطهای عهد حاضر و دیرینه نشاندهنده آن است که سازند کنگان در سکویی (پلت فرم)از نوع رمپ کربناتی کمژرفا همانند خلیج فارس امروزی، نهشته شده است. مطالعات چینه نگاری سکانسی نشان می دهد که سازند کنگان از دو سکانس رسوبی دسته سوم (در چاههای Aو B) و دستههای رسوبی TSTوHST تشکیل شده است. مرز زیرین سکانس نخست، ناپیوستگی نوع 1(SB1) و دیگر مرزها ناپیوستگی نوع 2 (SB2) است. تخلخل در سازند کنگان به طور عمده در دسته رسوبی HST Early و گرینستونهای شول تمرکز یافته است. افزون بر آن در این نوشتار افقهای اصلی همچون مرز ناپیوستگی، بیشینه طغیان سطح آب دریا، الگوهای بر انبارش و دستههای رسوبی مورد بررسی قرار گرفته است.
داریوش اسماعیلی؛ امیر اثنی عشری؛ حسین رحیم پور بناب
چکیده
کانسار بوکسیت جاجرم (شمال خاور ایران) از پایین به بالا از چهار بخش لایه رسی زیرین، بوکسیت شیلی، بوکسیت سخت و کائولینیت بالایی تشکیل شده است. بررسی ضرایب همبستگی و نمودارهای پراکندگی عناصر کم تحرک در چهار افق این کانسار نشان دهنده یک منشأ همگن اولیه در ابتدای تشکیل نهشته بوکسیتی است که به تدریج و به دلیل شرایط متفاوت حاکم ...
بیشتر
کانسار بوکسیت جاجرم (شمال خاور ایران) از پایین به بالا از چهار بخش لایه رسی زیرین، بوکسیت شیلی، بوکسیت سخت و کائولینیت بالایی تشکیل شده است. بررسی ضرایب همبستگی و نمودارهای پراکندگی عناصر کم تحرک در چهار افق این کانسار نشان دهنده یک منشأ همگن اولیه در ابتدای تشکیل نهشته بوکسیتی است که به تدریج و به دلیل شرایط متفاوت حاکم بر بخشهای مختلف نهشته، مواد اولیه تفکیک یافتهاند. میزان زهکشی متفاوت و شستشوی برخی از عناصر از بخشهای بالایی نهشته و تهنشینی آن در بخشهای زیرین، باعث تفکیک بوکسیت شیلی از بوکسیت سخت و تماس بخش زیرین بوکسیتهای شیلی با سنگ بستر کربناتی و تفاوت در میزان زهکشی در محل تماس این دولایه، باعث تشکیل لایه رسی زیرین در حدفاصل بوکسیت شیلی و سنگ بستر کربناتی شده است. همچنین شواهد زمینشیمیایی نشان میدهند که لایه کائولینیت بالایی احتمالا در اثر شستشوی سیلیس از افقهای بالایی و تهنشینی آن در لایه بوکسیت سخت تشکیل شده است. مقایسه نمونههای مورد مطالعه با کندریت و ترکیب متوسط پوسته قارهای بالایی، نشان میدهد که هر دو گروه از سنگهای بازی و سنگهای رسوبی در فرایند تکامل بوکسیت جاجرم نقش داشته است به گونهای که این نهشته بوکسیتی میتواند حاصل دگرسانی یک لایه لاتریتی اولیه در نزدیکی محل فعلی آن در نظر گرفته شود که در اثر عملکرد فرایندهای هوازدگی به درون یک محیط کارستی انتقال یافته و در حین انتقال، مواد با منشأ قارهای نیز به آنها اضافه شده است.