میثم شفیعی اردستانی؛ محمد وحیدی نیا؛ عباس صادقی
چکیده
در این پژوهش، گذر زمانی سانتونین-کامپانین بر اساس روزنبران شناور در 5 برش چینهشناسی الگو، روستای پادها٬ شوراب، روستای آبدراز و برش قرهسو در خاور حوضه رسوبی کپهداغ مورد بررسی قرار گرفت. در تمامی برشهای مورد مطالعه گونه جهانی Marsupites testudinarius Schlotheim که انقراض آن به طور گسترده در تعیین قاعده زمانی کامپانین به کار میرود یافت نگردید. ...
بیشتر
در این پژوهش، گذر زمانی سانتونین-کامپانین بر اساس روزنبران شناور در 5 برش چینهشناسی الگو، روستای پادها٬ شوراب، روستای آبدراز و برش قرهسو در خاور حوضه رسوبی کپهداغ مورد بررسی قرار گرفت. در تمامی برشهای مورد مطالعه گونه جهانی Marsupites testudinarius Schlotheim که انقراض آن به طور گسترده در تعیین قاعده زمانی کامپانین به کار میرود یافت نگردید. چندین افق زیستی همزمان از روزنبران شناور نزدیک به گذر زمانی سانتونین-کامپانین شامل LODs گونههای Ventilabrella austiniana Cushman, Dicarinella concavata (Brotzen) , Dicarinella asymetrica (Sigal) و FOD گونه Contusotruncana patelliformis (Gandolfi) ثبت گردیدند. مرز زمانی سانتونین- کامپانین در بالاترین قسمت زیست زون Dicarinella asymetrica Total Range Zoneو در قسمت بالایی سازند آبدراز در برشهای الگو، شوراب، روستای آبدراز و روستای پادها و در قاعده سازند آب تلخ در برش قرهسو قرار دارد. مدل زیستی به دست آمده برای برشهای مورد مطالعه قابل مقایسه با مدلGale et al. (2008) در برش WDS (Waxahachie Dam Spill way Section) ، شمال تگزاس است. مطالعه آماری تجمعات روزنبران شناور و کفزی مشخص نمود که فراوانی پایین روزنبران شناور کیلدار و همچنین درصد پایین روزنبران شناور (%P) نشاندهنده شرایط محیطی کمژرفا در برشهای الگو، شوراب، روستای آبدراز و روستای پادها و فراوانی بالای روزنبران شناورکیلدار و نیز درصد بالای روزنبران شناور(%P) نشان دهنده شرایط ژرف در برش قرهسو در بالای مرز سانتونین-کامپانین میباشد. همچنین نسبت روزنبران شناور به کفزیهای سطح زی تعیین و با استفاده از معادلهواندرزوان مشخص شد که ژرفای آب در قاعده زمانی کامپانین به حدود 160 متر در برش قرهسو رسیده است.
فریبا فروغی؛ انوشیروان لطفعلی کنی؛ سیلویا گاردین؛ محمد وحیدی نیا
چکیده
حوضه رسوبی کپهداغ در شمالخاوری ایران، در ناحیهای بین مرز ایران با ترکمنستان و افغانستان واقع شده و شامل توالیهای دریایی ژوراسیک تا نئوژن میباشد. سازند آبتلخ یکی از واحدهای سنگی کرتاسه بالایی حوضه رسوبی کپهداغ است که بیشترین ضخامت را در خاور این حوضه به خود اختصاص داده است. سازند آبتلخ از لحاظ نانوفسیلهای آهکی، دارای ...
بیشتر
حوضه رسوبی کپهداغ در شمالخاوری ایران، در ناحیهای بین مرز ایران با ترکمنستان و افغانستان واقع شده و شامل توالیهای دریایی ژوراسیک تا نئوژن میباشد. سازند آبتلخ یکی از واحدهای سنگی کرتاسه بالایی حوضه رسوبی کپهداغ است که بیشترین ضخامت را در خاور این حوضه به خود اختصاص داده است. سازند آبتلخ از لحاظ نانوفسیلهای آهکی، دارای فراوانی و غنای بسیار زیاد و دارای حفظشدگی خوب تا متوسط بوده و حاوی جامعه فسیلی متعلق به قلمرو تتیس است. برای مطالعه نانوفسیلهای این سازند، 220 نمونه از برش جلیلآباد و 467 نمونه از برش روستای آبتلخ از قدیم به جدید رسوبات رأس سازند آبدراز، سازند آبتلخ و قاعده سازند نیزار برداشت و برای مطالعات نانوفسیلی آمادهسازی شده است. ضخامت سازند آبتلخ در برش جلیلآباد 8/1325 متر و در برش روستای آبتلخ 1765متر اندازهگیری شدهاست. در این مطالعات، 116 گونه نانوفسیلی از 43 جنس و 15 خانواده شناسایی شده است. برای طبقهبندی زیستچینهنگاری برشهای جلیلآباد و روستای آبتلخ از الگوی تصحیح شده Sissingh (1977)توسط Perch-Nielsen (1985) و الگوی Burnett (1998)استفاده شده است. زیستزونهای نانوفسیلی سازند آبتلخ در برش جلیلآباد، به ترتیب از قاعده تا رأس شامل CC19, CC20, CC21, CC22, و CC23a از الگوی تصحیح شده Sissingh (1977) توسط Perch-Nielsen (1985) و زیرزونهای UC14dTP، UC15bTP، UC15cTP،UC15dTP،UC15eTP و زون UC16 از الگوی Burnett (1998) است. در برش روستای آبتلخ این سازند از زیستزون CC19 (UC14dTP)شروع و تا زون CC23a (UC16) ادامه مییابد. بدین ترتیب سن بخش پسین کامپانین پیشین (Late Early Campanian) تا انتهاییترین بخش کامپانین پسین (latest Campanian) برای سازند آبتلخ در برشهای جلیلآباد و روستای آبتلخ پیشنهاد میشود.
علیرضا عاشوری؛ محمود رضا مجیدی فرد؛ محمد وحیدی نیا؛ احمد رئوفیان
چکیده
ردیفهای رسوبی با ستبرای زیاد از نهشتههای ژوراسیک میانی تا پسین در باختر رشته کوههای بینالود وجود دارد. این ردیفهای رسوبی بیشتر شامل سنگآهک، سنگآهک مارنی و مارن است. ستبرای توالی بررسی شده در برش بقیع 706 متر اندازهگیری و با توجه به ویژگیهای سنگشناسی به چهار بخش تقسیم شده است. توالی مورد بررسی به صورت هم شیب بر ...
بیشتر
ردیفهای رسوبی با ستبرای زیاد از نهشتههای ژوراسیک میانی تا پسین در باختر رشته کوههای بینالود وجود دارد. این ردیفهای رسوبی بیشتر شامل سنگآهک، سنگآهک مارنی و مارن است. ستبرای توالی بررسی شده در برش بقیع 706 متر اندازهگیری و با توجه به ویژگیهای سنگشناسی به چهار بخش تقسیم شده است. توالی مورد بررسی به صورت هم شیب بر روی شیلهای تیره رنگ معادل سازند کشفرود قرار گرفته و در بخش بالایی با سنگآهکهای ستبر لایه و نخودی رنگ معادل سازند مزدوران به صورت همشیب پایان میپذیرد. فراوانترین و مهمترین ماکروفسیلهای موجود در این سنگها، آمونیتها هستند. بررسی زیای آمونیتی موجود، منجر به شناسایی 43 جنس و 76 گونه آمونیتی شده است که از این تعداد، 8 گونه برای نخستین بار از ایران گزارش میشوند. با توجه به مجموعه فسیلی شناسایی شده، سن باتونین پیشین – کیمریجین را برای این توالی میتوان در نظر گرفت. زیای آمونیتی موجود، شباهتهای فراوانی را با زیای آمونیتی سازند چمن بید در کپه داغ و دلیچای در البرز دارد و ارتباط نزدیکی را با زیای آمونیتی مناطق حاشیهای مدیترانه نشان میدهد.
محمد وحیدی نیا؛ عباس صادقی؛ احمد شمیرانی؛ علی اصغر آریایی؛ محمد حسین آدابی
چکیده
حوضه کپه داغ همزمان و پس از برخورد صفحه توران به صفحه ایران پیش از کارنین پسین (در حدود 225 میلیون سال پیش) تشکیل شده است. این حوضه در شمال خاور ایران و در راستای WNW تا ESE قرار گرفته است. سازند نیزار در خاور و شمال خاور این حوضه گسترش یافته و از مجموعهای از سنگهای سیلیسی- آواری، شیلهای ماسهای همراه با لایههایی از ...
بیشتر
حوضه کپه داغ همزمان و پس از برخورد صفحه توران به صفحه ایران پیش از کارنین پسین (در حدود 225 میلیون سال پیش) تشکیل شده است. این حوضه در شمال خاور ایران و در راستای WNW تا ESE قرار گرفته است. سازند نیزار در خاور و شمال خاور این حوضه گسترش یافته و از مجموعهای از سنگهای سیلیسی- آواری، شیلهای ماسهای همراه با لایههایی از سنگ آهکهای ماسهای تشکیل شده است.
به منظور شناخت دقیق چینهشناسی، میکروفسیلها، ریز رخسارهها و محیط رسوبی سازند نیزار، سه برش چینهشناسی انتخاب، اندازهگیری و به دقت از آنها نمونهبرداری شده است. این برشهای چینهشناسی از خاور به باختر عبارتند از 1) برش تنگ نیزار 2) برش تنگ چهچهه 3) برش جلیل آباد- کلات نادری.
در مطالعات پیشین، مرز زیرین و بالایی سازند نیزار با سازندهای آب تلخ و کلات به ترتیب به صورت همشیب و انتقالی گزارش شده است (افشار حرب،1373). اما بر اساس تحقیقات جدید، مرز زیرین سازند نیزار با سازند آبتلخ در برشهای 1 و2 به صورت ناپیوستگی فرسایشی و در برش شماره 3 به صورت همشیب و انتقالی است. مرز بالایی سازند نیزار با سازند کلات در هر سه برش مذکور به صورت یک ناپیوستگی فرسایشی همراه با یک لایه دیرینهخاک Paleosoil)) در بین آن دو است.
بر اساس مطالعات سنگشناسی و ریز دیرینهشناسی، دو نوع رخساره سیلیسی- آواری و کربناتی تعیین شده است. با بررسی این ریز رخسارهها به نظر میرسد که بخشهای سیلیسی- آواری (ماسهسنگ و شیل) سازند نیزار در یک محیط جزایر سدی- لاگونی و قسمتهای آهکی آن در یک سکوی کربناتی کمژرفا (از نوع رمپ) بر جای گذاشته شدهاند.
در بیشتر گزارشها و مقالات منتشر شده، سازند نیزار به عنوان یک سازند کم فسیل گزارش شده که هیچگونه فسیل شاخصی نداشته و تنها بر اساس جایگاه چینهشناسی سن آن را تعیین میکردند، اما با بررسیهای به عمل آمده در این تحقیق، برای نخستین بار علاوه بر شناسایی41 جنس و30 گونه، فسیلهای شاخصی مانند: Orbitoides tissoti, Siderolites calcitrapoides,Abathomphalus mayaroensis,Pseudosiderolites vidali,Lepidorbitoides sp., Orbitoides apiculataشناسایی شده که همگی گویای سن ماستریشتین و بویژه ماستریشتین پسین هستند.