آیدا محبی؛ اردشیر هزارخانی؛ مهرداد بهزادی؛ حسن میرنژاد؛ حسین تقیزاده
چکیده
کانسار مس پورفیری بندر هنزا در 150 کیلومتری جنوب خاور کرمان، در بخش جنوبی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر و در پهنه ماگمایی دهج- ساردوییه قرار گرفته است. این کانسار در سنگهایی با ترکیب دیوریت تا گرانودیوریت با سن الیگوسن تشکیل شده است. در پژوهش حاضر مطالعات میانبارهای سیال روی نمونههای کوارتز و هورنبلند و همچنین اندازهگیری نسبتهای ...
بیشتر
کانسار مس پورفیری بندر هنزا در 150 کیلومتری جنوب خاور کرمان، در بخش جنوبی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر و در پهنه ماگمایی دهج- ساردوییه قرار گرفته است. این کانسار در سنگهایی با ترکیب دیوریت تا گرانودیوریت با سن الیگوسن تشکیل شده است. در پژوهش حاضر مطالعات میانبارهای سیال روی نمونههای کوارتز و هورنبلند و همچنین اندازهگیری نسبتهای ایزوتوپی اکسیژن و هیدروژن با هدف شناسایی ویژگی سیالهای گرمابی مؤثر در کانهزایی به انجام رسیده است. رگچههای مورد مطالعه به پنج گروه (V, IV, III, II, I) تقسیم شدهاند؛ رگچه I: سیال با فشار بالا (>300 مگاپاسکال)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر، دمای متوسط تا بالا (250 تا 300 درجه سانتیگراد) و شوری 38 تا 45 درصدوزنی NaCl که دارای کانهزایی مولیبدن است. این رگچه دارای هالیت و انیدریت بوده و سبب دگرسانی پتاسیک و سدیک- کلسیک در ژرفای بیشتر شده است. رگچهII : سیال دارای فشار بالا (>300 مگاپاسکال)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر، دمای بالا (250 تا 420 درجه سانتیگراد)، شوری بالا (33 تا 47 درصدوزنی NaCl)، کانهزایی مس و مولیبدن و دگرسانی پتاسیک است. رگچه III: سیال با شوری بالا (40 تا 56 درصدوزنی NaCl) در فشار بالا (>300 مگاپاسکال)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر و دمای بالا (200 تا 500 درجه سانتیگراد) که دارای کانهزایی مس است. رگچهIV: سیال با دمای بالا(277 تا 500 درجه سانتیگراد)، فشار بالا (با میانگین 8/2 کیلوبار)، ژرفای بیشتر از 5/8 کیلومتر و شوری بالا (25 تا 53 درصدوزنی NaCl) که عامل کانهزایی مس همراه با کانی مگنتیت است. سیالV: سیال با شوری متوسط تا پایین (6 تا 7 درصدوزنی NaCl) و فشار کم (7/0 تا 8/0 مگاپاسکال)، ژرفای 177 متر و دمای متوسط (حدود 170 درجه سانتیگراد) که بدون کانهزایی است. مطالعات انجام شده نشان میدهد که جوشش صورت گرفته در سیال ماگمایی اولیه، در نتیجه تغییرات دما و فشار و در اثر اختلاط با آبهای جوی سبب کانهزایی مس و مولیبدن شده است. نتایج تجزیه ایزوتوپی اکسیژن و هیدروژن در کانی کوارتز مقادیر δ18O از 9/3 تا 3/6 پرمیل را نشان میدهد و با توجه به دمای تشکیل آن بر پایه مطالعات دماسنجی (130 تا 400 درجه سانتیگراد) مقادیر δ18O در سیال کانهساز برابر 26/5 تا 19/6 پرمیل است که نشاندهنده منشأ ماگمایی سیالهای کانهساز است. مقادیر δD در میانبارهای سیال موجود در کانی کوارتز محدودهای میان 88- تا90- پرمیل را نشان میدهد که نشاندهنده کاهش در میزان دوتریم سیال کانهساز است. این مقادیر با توجه به دگرسانی پروپلیتیک و سدیک همراه با دگرسانی پتاسیک در رگچه یادشده، میتواند ناشی از تأثیر آبهای جوی باشد.
سارا لعلیفاز؛ بهنام شفیعی؛ غلامحسین شمعانیان؛ حسین تقیزاده
چکیده
پژوهش حاضر اولین گزارش از دادههای ایزوتوپی رنیم و اُسمیم در سولفیدهای مس- آهن ژرفزاد (کلکوپیریت و پیریت) کانسارهای مس پورفیری کرمان است. هر چند که در این مطالعه مجموعه داده محدود بود، ولی تفسیر آنها به شناخت منبع احتمالی فلز برای کانیسازی در سامانه پورفیری کمک کرده است. بر پایه این پژوهش، مقدار 188Os/187Os آغازین در این کانسارها از ...
بیشتر
پژوهش حاضر اولین گزارش از دادههای ایزوتوپی رنیم و اُسمیم در سولفیدهای مس- آهن ژرفزاد (کلکوپیریت و پیریت) کانسارهای مس پورفیری کرمان است. هر چند که در این مطالعه مجموعه داده محدود بود، ولی تفسیر آنها به شناخت منبع احتمالی فلز برای کانیسازی در سامانه پورفیری کمک کرده است. بر پایه این پژوهش، مقدار 188Os/187Os آغازین در این کانسارها از کمینه 1/0تا بیشینه 10 ثبت شد که این دامنه تغییرات برای نسبت یادشده بسیار بزرگتر از دامنه آشکارشده در کانسار مس پورفیری شیلی (15/0 تا 2/5) است. ثبت مقادیر غیررادیوژن تا بسیار رادیوژن از اُسمیم آغازین در سولفیدهای اولیه کانسارهای مس پورفیری کرمان ناهمگنی ایزوتوپی و گوناگونی در منبع فلز برای کانیسازی در این کانسارها را آشکار ساخته است. ثبت مقادیر غیررادیوژن از 188Os/187Os آغازین (15/0-10/0) در سولفیدهای کانسارهای میدوک و نوچون، در محدوده مقادیر جبهای (15/0-13/0)، نشاندهنده نقش بنیادین سیالهای گرمابی کانهساز مشتقشده از ماگمای جبهای (توده نفوذی) در تأمین فلز مورد نیاز برای کانیسازی در این کانسارهاست. در مقایسه، انحراف بسیار بزرگ دیدهشده در مقادیر 188Os/187Os آغازین سولفیدهای کانسارهای کرور (10) و آبدر (1) از مقادیر جبهای سهم بیشتر منابع پوستهای (قارهای) نسبت به منابع جبهای را در تأمین فلز برای کانیسازی مس پورفیری در این کانسارها نشان میدهد. کانسار سرچشمه با آشکار کردن مقادیر کم رادیوژن از نسبت اُسمیم آغازین در سولفیدهای پتاسیک (22/0) نسبت به سولفیدهای فیلیک (79/0) دخالت هر دو منبع جبهای و پوستهای را در تأمین فلز برای کانیسازی نشان میدهد. هر چند که نقش پوسته در طی مراحل پایانی کانیسازی پراهمیتتر بوده است. روند کلی دیدهشده در رادیوژنترشدن مقادیر 187Os/188Os از کانسارهای پُرعیار میوسن میانی به کانسارهای کمعیار جوانتر (میوسن بالایی- پلیوسن) در کمربند مس پورفیری کرمان به دخالت فزاینده منابع پوستهای در زایش ماگماهای نیمهبارور تا نابارور جوان و همچنین در تأمین فلز برای کانهزاییهای ضعیف همراه نسبت دادهشده است. این ارتباط میتواند به عنوان کلیدی برای شناسایی و اکتشاف کانسارهای مس پورفیری با عیارهای اقتصادی پیشنهاد شود؛ کانسارهایی که سهم بیشتری از منبع جبهای را در تشکیل ماگمای مولد و همچنین فلز مورد نیاز برای کانیسازی در سامانه پورفیری به ارث بردهاند.
بهنام شفیعی؛ سارا لعلی فاز؛ غلامحسین شمعانیان؛ حسین تقیزاده؛ مرضیه حسینی؛ ریان مَسور
چکیده
در پژوهش حاضر، غلظت رنیوم در 30 نمونه مولیبدنیت هگزاگونال (2H) و تریگونال (3R) متعلق به رگچههای مراحل مختلف کانیسازی ژرفزاد از 7 کانسار پورفیری مس و مولیبدن کرمان تعیین شد. غلظت رنیوم در مولیبدنیتهای این کانسارها از 49 تا 1449 گرم در تن متغیر بود که در محدوده غلظت رنیوم در کانسارهای پورفیری مس و مولیبدن دیگر مناطق جهان است. مولیبدنیت ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، غلظت رنیوم در 30 نمونه مولیبدنیت هگزاگونال (2H) و تریگونال (3R) متعلق به رگچههای مراحل مختلف کانیسازی ژرفزاد از 7 کانسار پورفیری مس و مولیبدن کرمان تعیین شد. غلظت رنیوم در مولیبدنیتهای این کانسارها از 49 تا 1449 گرم در تن متغیر بود که در محدوده غلظت رنیوم در کانسارهای پورفیری مس و مولیبدن دیگر مناطق جهان است. مولیبدنیت نوع 3R (میانگین حدود 563 گرم در تن) عموماً غلظت بالاتری از رنیوم را نسبت به مولیبدنیتهای 2H (میانگین 479 گرم در تن) نشان داده است. تغییرات غلظت رنیوم در انواع مولیبدنیتهای نهشته شده در طی مراحل مختلف کانیسازی ژرفزاد، غلظت بیشتر رنیوم در مولیبدنیت نهشته شده با رگچههای مراحل انتقالی و پایانی کانیسازی (نوع B و نوع D) نسبت به مولیبدنیت رگچههای مراحل اولیه (نوع A) را نشان میدهد. این پراکندگی پیشنهاد میکند که رنیوم با سیالهای گرمابی اسیدیتر و سردتر در مراحل میانی تا پایانی تکامل سامانه پورفیری در دگرسانی سیلیسی، سریسیتی و رسی بیشتر تمرکز یافته است. مطالعه حاضر نشان داد که مولیبدنیتهای با مقدار زیاد رنیوم با کانسارهای مس پورفیریی همراه هستند که با عیار میانگین کم از مولیبدن، مقادیر محدود مولیبدنیت و توده نفوذی مولد، حاصل دخالت بیشتر ماگماهای مشتق از جبه نسبت به مواد پوستهای مشخص میشوند. افزون بر ویژگیهای یادشده، فراوانی پلیمورف 3R مولیبدنیت در کانسارها، ترکیب کمتر تفریق یافته و کلسیمیتر تودههای نفوذی مولد کانسارها با مقادیر کمتر رادیوژنی نسبتهای ایزوتوپی استرانسیم و سرب آنها و همچنین رخداد فرایندهای تأخیری دگرسانی و کانیسازی گرمابی کمدما و اسیدی در تاریخچه شکلگیری و تکامل کانسارها از ویژگیهای کانسارهای پورفیری مس و مولیبدن با محتوای زیاد از رنیوم هستند.