شیرین چیذری؛ حمید نظری؛ علیرضا کریمی باوندپور؛ مسعود فتوت؛ مهتاب ملک محمودی
چکیده
دشت صحنه- بیستون با روند عمومی شمال باختری- جنوب خاوری، در شمال خاوری استان کرمانشاه جای دارد و کموبیش با روند اصلی پهنه ساختاری زاگرس همراستاست. همجواری این گستره با گسل اصلی جوان زاگرس (Main Recent Fault) اهمیت مطالعه آن را افزایش میدهد. در این پژوهش، ضمن بازخوانی و شناساندن گسلهای تأثیرگذار در دشت صحنه-بیستون، چگونگی شکلگیری ساختار ...
بیشتر
دشت صحنه- بیستون با روند عمومی شمال باختری- جنوب خاوری، در شمال خاوری استان کرمانشاه جای دارد و کموبیش با روند اصلی پهنه ساختاری زاگرس همراستاست. همجواری این گستره با گسل اصلی جوان زاگرس (Main Recent Fault) اهمیت مطالعه آن را افزایش میدهد. در این پژوهش، ضمن بازخوانی و شناساندن گسلهای تأثیرگذار در دشت صحنه-بیستون، چگونگی شکلگیری ساختار دشت با توجه به عملکرد گسلهای جنبای پیرامونی بررسی شده است. نتایج کلی نشان میدهد که ریختشناسی این دشت، بر آمده از کارکرد دو گسل نهان و جنبای بدربان (Badrban) و برناج (Barnaj) بوده است؛ بدین گونه که به سبب حرکت عادی گسل برناج در خاور کوهستان بیستون- تاق بستان و سازوکار راندگی گسل بدربان، حوضه صحنه- بیستون تشکیل شده است. الگوی ساختاری آبخوان دشت هرسین- بیستون، با توجه به آهنگ و همسنجی ساختار گسلهای جنبای پیرامونی به عنوان گسلهای کنترل کننده حوضه کواترنری با استفاده از دادههای کمی ژئوالکتریکی و تحلیل کیفی رفتار آبخوان تعیین شد. ستبرای آبخوان دشت، در بخشهای گوناگون آن مشخص شد؛ به گونهای که ستبرترین بخش آبرفت آبخوان در بخش مرکزی دشت قرار دارد و به سوی شمال باختری یا جنوب خاوری و با نزدیک شدن به واحدهای سنگی پیرامونی، از ستبرای آن کاسته میشود.
سمیه سلیمانی؛ بهاءالدین حمدی؛ علیرضا کریمی باوندپور
چکیده
برش مطالعه شده، در دامنه جنوبی البرز مرکزی، در 5 کیلومتری شمال شهمیرزاد در استان سمنان قرار دارد. محل این برش در مختصات˝40 ʹ 48˚ 35 عرض شمالی و ˝59 ʹ 16˚ 53 طول خاوری میباشد. سازند میلا تنها در برش الگو (میلاکوه دامغان) و در این برش دارای 5 پارهسازند قابل اندازهگیری است. این سازند بر روی سازند ماسهسنگی لالون به سن کامبرین پیشین ...
بیشتر
برش مطالعه شده، در دامنه جنوبی البرز مرکزی، در 5 کیلومتری شمال شهمیرزاد در استان سمنان قرار دارد. محل این برش در مختصات˝40 ʹ 48˚ 35 عرض شمالی و ˝59 ʹ 16˚ 53 طول خاوری میباشد. سازند میلا تنها در برش الگو (میلاکوه دامغان) و در این برش دارای 5 پارهسازند قابل اندازهگیری است. این سازند بر روی سازند ماسهسنگی لالون به سن کامبرین پیشین با همبری عادی و همشیب قرار دارد و با کنگلومراهای سرخ رنگ دونین پیشین با ناپیوستگی فرسایشی پوشیده میشود. کنودونتهای مطالعه شده در این برش از نوع پروکنودونت و از گروه مخروطی هستند. 14 جنس و 6 گونه از این کنودونتها به دست آمده که فاصله زمانی کامبرین میانی ـ پسین و اردویسین پیشین را تأیید میکنند. این کنودونتها به شرح ذیل هستند: Proconodontus serratus, Proconodontus muelleri, Proconodontus rotundatus, Prooneotodus sp?, Prooneotudus tenuis, Furnishina furnishi,Furnishina asymmetrica,Furnishina sp.,Furnishina obliqus-Hirsutodontus?, Westergardodina cf. mossebergensis, Westergardodina fossa, Cordylodus sp., Cordylodus intermedius, Cordylodus lindstromi, Cordylodus proavus, Oneotodus nakamurai و Problematoconites sp. نکته قابل توجه، وجود جنس و گونه tenuis Prooneotudus از پارهسازند دوم این برش است؛ زیرا تا کنون از این پاره سازند کنودونتی گزارش نشده است. همراه با این عناصر کنودونتی، گروههای دیگر فسیلی نیز به دست آمده که وابسته به تریلوبیتها، براکیوپوداها، هیولیتس، ائوکرینوییدا، رزوفیکوس، کروزیانا، پالئواسکولهییدا واسفنجها و نشاندهنده رسوبگذاری سازند میلا در دریایی کم ژرفا هستند. این مجموعه فسیلی با مناطق دیگر ایران و کشورهای همجوار قابل مقایسه است.
معصومه کشاورز هدایتی؛ محمدهاشم امامی؛ علیرضا کریمی باوندپور؛ خلیل بهارفیروزی
چکیده
سیلها و دایکهای تزریق شده به درون سنگهای آهکی کرتاسه پسین، در امتداد شفارود، بر پایه ویژگیهای بافتی و کانیشناسی به چهار گروه میکرو الیوین گابرو، میکروگابرو، میکروگابرو - دیوریت و دیاباز تقسیم شدهاند. کانیهای اصلی این سنگها الیوین، کلینوپیروکسن، آمفیبول و پلاژیوکلاز است. بررسی نمودارهای عنکبوتی نشان میدهد که احتمالا ...
بیشتر
سیلها و دایکهای تزریق شده به درون سنگهای آهکی کرتاسه پسین، در امتداد شفارود، بر پایه ویژگیهای بافتی و کانیشناسی به چهار گروه میکرو الیوین گابرو، میکروگابرو، میکروگابرو - دیوریت و دیاباز تقسیم شدهاند. کانیهای اصلی این سنگها الیوین، کلینوپیروکسن، آمفیبول و پلاژیوکلاز است. بررسی نمودارهای عنکبوتی نشان میدهد که احتمالا منشأ ماگمای مافیک اولیه میکروگابروها از بخش گوشتهای با منشأ سستکرهای (استنوسفری) و ویژگی OIB بوده است، اما پس از صعود و عبور از پوسته قارهای بالایی دچار آلودگی و تغییر شده است. در نتیجه، کاهیدگی Nb و غنیشدگی عنصرهای Pb،Th ,Cs ,Rb, U دیده میشود. بررسی نمودارهای جدا کننده محیط زمینساختی نشان میدهد که نمونههای میکروگابرو منشأ سستکرهای و درون صفحهای با ماهیت آلکالن دارند که در اثر کشش به پوسته قارهای بالایی رسیدهاند و در اثر پدیده AFC، به صورت کنونی کالکو آلکالن تغییر یافتهاند. وجود آنکلاو با ترکیب هیالو آندزیت بازالتی در نمونه دیاباز به سن کرتاسه پسین و مشابهت سنگنگاری با آذرآواریهای (پیروکلاست) منطقه مورد مطالعه (توفهایی با ترکیب آندزیتی تا آندزیتی بازالتی)، به سن پالئوسن نشان میدهد که این دیابازها از سنگهای آتشفشانی منطقه جوانتر هستند.
سجاد افضلی؛ نیما نظافتی؛ مجید قادری؛ جلیل قلمقاش؛ محمدرض قاسمی؛ علیرضا کریمی باوندپور
چکیده
کانسار مگنتیت- آپاتیت گزستان در 78 کیلومتری خاور بافق قرار دارد. از دید ساختاری، این کانسار متعلق به پهنه ایران مرکزی و زیرپهنه بافق- پشتبادام است. واحدهای سنگی منطقه به سری ریزو تعلق دارند و از سنگهای کربناتی، شیل، توف، ماسهسنگ و سنگهای آتشفشانی تشکیل شدهاند. افزون بر سنگهای رسوبی و آتشفشانی، سنگهای نفوذی به شکل استوک ...
بیشتر
کانسار مگنتیت- آپاتیت گزستان در 78 کیلومتری خاور بافق قرار دارد. از دید ساختاری، این کانسار متعلق به پهنه ایران مرکزی و زیرپهنه بافق- پشتبادام است. واحدهای سنگی منطقه به سری ریزو تعلق دارند و از سنگهای کربناتی، شیل، توف، ماسهسنگ و سنگهای آتشفشانی تشکیل شدهاند. افزون بر سنگهای رسوبی و آتشفشانی، سنگهای نفوذی به شکل استوک و دایک و با ترکیب گرانودیوریت و گرانیت در بخشهای مختلف رخنمون دارند. سنگهای سبز با ترکیب اسیدی تا حدواسط (تراکیت و داسیت در اثر دگرسانی کلریتی، به رنگ سبز دیده میشوند)، میزبان کانیسازی آهن و فسفات هستند که در برخی بخشها، رخسارههای نیمهژرف نشان میدهند. دگرسانی در سنگهای آتشفشانی آشکارتر و انواع شدیدتر آن شامل دگرسانیهای کلریتی، آرژیلی و سیلیسی است. سنگهای میزبان کانیسازی، بهشدت دگرسانی نشان میدهند. کانیسازی در کانسار گزستان شامل ترکیبی از اکسیدهای آهن و آپاتیت به نسبتهای مختلف است که با کمی کوارتز و کلسیت همراهی میشود و به شکلهای متفاوت درون سنگهای تراکیتی- داسیتی و کمی در ریولیتها دیده میشود. پنج شکل کانیسازی در این منطقه قابل تفکیک است که شامل کانسنگ آهن تودهای با کمی آپاتیت، کانسنگ آپاتیت- مگنتیت، رگه- رگچههای نامنظم (استوکورک) در سنگ سبز برشیشده، نوع پراکنده و رگههای تودهای خالص آپاتیتی هستند. سنگ میزبان در محدوده کالکوآلکالن قرار دارد. محیط زمینساختی، سنگ میزبان، کانیشناسی، دگرسانی و ساخت و بافت در کانسار گزستان، بیشترین شباهت را با کانسارهای اکسید آهن آپاتیتدار نشان میدهد.