زمین شناسی محیط زیست و مهندسی
الهام قدیری صوفی؛ سعید سلطانی محمدی؛ مهیار یوسفی؛ علی عالی انوری
چکیده
از آنجا که فعالیتهای معدنی بر روی کانسارهای فلزی بهعنوان یکی از راههای رهاسازی و ورود عناصر خطرناکی همچون آرسنیک به محیط زیست شناخته میشوند؛ پرداختن به مسائل آلودگی در خاک و رسوبات آبراهه ای در پیرامون کارگاههای معدنی حائز اهمیت است. برای درک توزیع فضایی آلودگی آرسنیک در منطقه ساردوییه و بافت در استان کرمان، به مساحت تقریباً ...
بیشتر
از آنجا که فعالیتهای معدنی بر روی کانسارهای فلزی بهعنوان یکی از راههای رهاسازی و ورود عناصر خطرناکی همچون آرسنیک به محیط زیست شناخته میشوند؛ پرداختن به مسائل آلودگی در خاک و رسوبات آبراهه ای در پیرامون کارگاههای معدنی حائز اهمیت است. برای درک توزیع فضایی آلودگی آرسنیک در منطقه ساردوییه و بافت در استان کرمان، به مساحت تقریباً 5000 کیلومترمربع، 1804 نمونه رسوبات آبراهه ای برداشت شد و آنالیز ژئوشیمیایی برای این نمونهها انجام گرفت و در نهایت غلظت عناصر مختلف از جمله آرسنیک در این نمونهها به دست آمد. حد مجاز توصیه شده توسط استانداردها در خاک برای آرسنیک ppm 20 میباشد. در نتیجه نمونههایی که مقدار آرسنیک در آنها از این مقدار بیشتر است؛ مناطق آلوده هستند که نیاز به بهسازی زمین دارند. اما از آنجا که تعداد نمونههای برداشت شده محدود است، برای تشخیص ریسک آلوده بودن مناطق از روش کریجینگ شاخص استفاده شد. در منطقه مورد مطالعه 32 اندیس شناخته شده مس وجود دارد؛ از این رو به منظور بررسی پتانسیل آلودگی آرسنیک حاصل از فعالیت های معدنی، با توجه به نقشه نهایی حاصل از به کارگیری روش کریجینگ شاخص بر روی غلظت آرسنیک موجود در دادههای رسوبات آبراهه ای، مشخص شد که در بخش شمال و شمال باختری منطقه آلودگی آرسنیک ممکن است در نتیجه فعالیت های معدنی مس پورفیری باشد اما در بخش خاوری منطقه اگر چه تراکم این اندیس ها بالاست؛ اما آلودگی خاصی دیده نشده است.
الهام قدیری صوفی؛ مهیار یوسفی
چکیده
تلفیق دادهها یکی از روشهایی است که با استفاده از آن میتوان مطالعات اکتشافی را بهصورت یکجا و همزمان روی همه دادههای در دسترس از یک منطقه مورد مطالعه انجام داد. بدیهی است نتایجی که با در نظر گرفتن همه دادهها و ارتباط میان آنها به دست میآید، دارای دقت و اطمینان بیشتری است. در چنین شرایطی عموماً از مدلسازی پتانسیل معدنی برای ...
بیشتر
تلفیق دادهها یکی از روشهایی است که با استفاده از آن میتوان مطالعات اکتشافی را بهصورت یکجا و همزمان روی همه دادههای در دسترس از یک منطقه مورد مطالعه انجام داد. بدیهی است نتایجی که با در نظر گرفتن همه دادهها و ارتباط میان آنها به دست میآید، دارای دقت و اطمینان بیشتری است. در چنین شرایطی عموماً از مدلسازی پتانسیل معدنی برای تلفیق و ترکیب نتایج روشهای اکتشافی مختلف بهمنظور تولید نواحی اهداف اکتشاف و تعیین نواحی امیدبخش استفاده میشود. در این پژوهش، اطلاعات اکتشافی سطحی در منطقه 1:100000 ماهنشان در استان زنجان به منظور تعیین مناطق با پتانسیل بالای کانیسازی با استفاده از یک روش جدید ترکیبی فازی دادهمحور و دانشمحور تلفیق شدند. لایههای اطلاعاتی مورد استفاده در مطالعه حاضر شامل نقشه زمینشناسی توزیع واحد سنگی، دادههای ژئوشیمیایی و نقشه پراکندگی گسلهاست. در روش جدید معرفی شده در مقاله حاضر، نقشههای شاهد ژئوشیمیایی و چگالی گسلها بدون قضاوت کارشناس و همچنین بدون استفاده از موقعیت اندیسهای شناختهشده وزندهی و تولید شدند ولی نقشه شاهد وزندار زمینشناسی با استفاده از قضاوت کارشناسی تولید شد. در مرحله بعد لایههای وزندار اطلاعاتی که بهصورت فازی تولید شدهاند با استفاده از عملگرهای OR و Gamma فازی بهطور جداگانه با یکدیگر تلفیق شدند. در پایان از رخدادهای معدنی شناخته شده کانیسازی اسکارن سرب و روی منطقه، بهمنظور ارزیابی مدلهای تولید شده استفاده شد که نتایج نشان میدهد مناطق اهداف مشخص شده برای اکتشاف بیشتر، انطباق خوبی با رخدادهای معدنی موجود دارند.
مهیار یوسفی؛ ابوالقاسم کامکار روحانی؛ مسعود علیپور
چکیده
ژئوشیمی رسوبات آبراههای یکی از روشهای مؤثر برای شناسایی ذخایر معدنی بهویژه در مراحل اولیه اکتشاف است. در مواردی که بر روی یک کانیسازی مشخص پیجویی صورت میگیرد، بیشتر از تجزیه و تحلیلهای چندمتغیره مانند تحلیل عاملی برای استنتاج بهترین عوامل (فاکتورهای) پیشگو، از میان عناصر ردیاب و معرف کانیسازی مورد جستجو، استفاده ...
بیشتر
ژئوشیمی رسوبات آبراههای یکی از روشهای مؤثر برای شناسایی ذخایر معدنی بهویژه در مراحل اولیه اکتشاف است. در مواردی که بر روی یک کانیسازی مشخص پیجویی صورت میگیرد، بیشتر از تجزیه و تحلیلهای چندمتغیره مانند تحلیل عاملی برای استنتاج بهترین عوامل (فاکتورهای) پیشگو، از میان عناصر ردیاب و معرف کانیسازی مورد جستجو، استفاده میشود. چگونگی استنتاج و انتخاب بهترین عامل معرف کانیسازی مورد جستجو هنوز مسئلهای بحثبرانگیز است که موجب انتشار مقالات زیادی در این زمینه شده است. در مقاله حاضر روشی جدید با عنوان تجزیه و تحلیل عاملی مرحلهای که در واقع روش بهبودیـافته تحلیل عاملی معمولی برای تولید نقشههای پراکندگی ژئوشیمیـایی میباشد، ارائه شده است. در روش تحلیل عاملی مرحلهای ابتدا عناصر غیر معرف شناسایی و حذف شده، سپس مهمترین و مؤثرترین عوامل پیشگو شنـاسایی میشوند. کاربرد این روش سبب شدت بخشی به هالههای ژئوشیمیایی شده و واریانس تشریح شده توسط هر عامل نیز افزایش یافته است. همچنین کاربرد تجزیه و تحلیل عاملی مرحلهای موجب بهبود نرخ پیشبینی ذخایر معدنی و در نتیجه افزایش موفقیت اکتشاف شده است. در مطالعه حاضر کارایی بهتر روش بهبودیافته تحلیل عاملی مرحلهای نسبت به تحلیل عاملی معمولی، با اجرای آن بر روی دادههای ژئوشیمیایی 2 منطقه متفاوت و برای 2 کانیسازی نوع مختلف، به اثبات رسیده است. در این مناطق کاربرد روش تحلیل عاملی مرحلهای موجب افزایش مجموع واریانس تحت پوشش عامل پیشگوی کانیسازی و همچنین افزایش نرخ پیشبینی اندیسهای معدنی شده است. بنابراین موفقیت اکتشاف افزایش یافته است. همچنین با کاربرد تحلیل عاملی مرحلهای، انطباق بیشتری میان بیهنجاریهای ژئوشیمیایی و سنگ میزبان کانیسازی بهدست آمده است.