رضوانه جمالی آشتیانی؛ جمشید حسنزاده؛ محمد رهگشای
چکیده
دگرگونههای زایندهرود در نقشه زمینشناسی یکصد هزارم نجفآباد به پرکامبرین و در نقشه چادگان به ژوراسیک نسبت داده شدهاند. این تفسیرهای بسیار متفاوت سبب شده که این دو نقشه از ناسازگارترین نقشههای زمینشناسی همسایه باشند. طبق نقشه نجفآباد دگرگونههای زایندهرود بهطور ناهمشیب با سنگآهکهای پرمین پوشیده شدهاند و در ...
بیشتر
دگرگونههای زایندهرود در نقشه زمینشناسی یکصد هزارم نجفآباد به پرکامبرین و در نقشه چادگان به ژوراسیک نسبت داده شدهاند. این تفسیرهای بسیار متفاوت سبب شده که این دو نقشه از ناسازگارترین نقشههای زمینشناسی همسایه باشند. طبق نقشه نجفآباد دگرگونههای زایندهرود بهطور ناهمشیب با سنگآهکهای پرمین پوشیده شدهاند و در نتیجه سن نسبی آنها پیش از پرمین است. از سوی دیگر این دگرگونهها با تودههای گرانیتوییدی قطع شدهاند که سن تبلور آنها به روش U-Pb روی زیرکن نئوپروتروزوییک پایانی است؛ بنابراین سن پروتولیت دگرگونهها پرکامبرین است. در برابر آن، در نقشه چادگان سن پروتولیت دگرگونهها و تودههای گرانیتوییدی قطعکننده آنها ژوراسیک منظور شده است. در این مقاله دلایل قایل شدن سن ژوراسیک برای پروتولیت دگرگونهها و ارتوگنیسهای میلونیتی در نقشه چادگان در قالب خطا در مشاهده میدانی تحلیل شده است. همچنین بحث شده است که سنهای ژوراسیک به دست آمده به روش 040Ar/39Ar نشاندهنده زمان دگرگونی است و تأییدی بر سن خطاآمیز ژوراسیک برای پروتولیت آنها شمرده نمیشود.
رضوانه جمالی آشتیانی؛ جمشید حسن زاده؛ محمد رهگشای؛ آرش شریفی
چکیده
پهنه سنندج- سیرجان با روند شمال باختر- جنوب خاور، کمربندی کوهزایی در مجاورت بلافصل و شمال زمیندرز زاگرس یعنی مکان پیشین اقیانوس نوتتیس جای دارد. این پهنه شامل پیسنگ پانآفریکن شبیه سرزمینهای مختلف ایران مرکزی است. پیسنگ بلورین بهصورت ناهمشیب زیر رسوبات سکوی پالئوزوییک- تریاس قرار دارد که خود بهصورت دگرشیب بهوسیله چینههای ...
بیشتر
پهنه سنندج- سیرجان با روند شمال باختر- جنوب خاور، کمربندی کوهزایی در مجاورت بلافصل و شمال زمیندرز زاگرس یعنی مکان پیشین اقیانوس نوتتیس جای دارد. این پهنه شامل پیسنگ پانآفریکن شبیه سرزمینهای مختلف ایران مرکزی است. پیسنگ بلورین بهصورت ناهمشیب زیر رسوبات سکوی پالئوزوییک- تریاس قرار دارد که خود بهصورت دگرشیب بهوسیله چینههای رسوبی و آتشفشانی کمان ماگمایی ژوراسیک پوشانده شدهاند. کربناتهای کرتاسه با دگرشیبی زاویهدار ناحیهای روی سنگهای کهنتر قرار میگیرند. مجموعه دگرگونی فشار بالای زایندهرود شامل کوارتزشیستها، آمفیبولیتها، گنیسها و اکلوژیتها در مسیر زایندهرود رخنمون دارند و بهصورت ناهمشیب در زیر کربناتهای فسیلدار پرمین قرار میگیرند که نشاندهنده سن پیش از پرمین است. در مطالعه حاضر دادههای جدیدی شامل ترکیبات عناصر اصلی و کمیاب سنگ کل و دادههای ایزوتوپی برای متابازیتهای انتخاب شده ارائه شده است. فراوانی عناصر با میدان الکترواستاتیکی قوی و نسبتهای ایزوتوپی رادیوژنیک Sr-Nd-Hf، نشاندهنده ترکیب تولهایتی با تمایل به سوی بازالتهای درون صفحهای هستند و نه بازالتهای پشته میان اقیانوسی. در این مطالعه همچنین تعیین سن به روش اورانیم- سرب روی زیرکن در ارتوگنیس نفوذ یافته در مجموعه شیست- متابازیت انجام شده و سن 3/5 ± 568 میلیون سال را بهدست داده است که سن نئوپروتروزوییک پسین را برای پروتولیت گرانیتی تأیید میکند. این مقاله سنهای Ar-Ar ژوراسیک در مطالعات پیشین را روی میکای سفید از اکلوژیتها و گنیسها مورد بحث قرار داده و آنها را به تبلور دگرگونی مرتبط با فعالیت نفوذی ناحیهای نسبت داده است. مقایسه با مجموعه گنیسی- اکلوژیتی ماسیف مندرس در ترکیه که بسیار مفصلتر مورد مطالعه قرار گرفته است، شباهتهای سنی و ژئوشیمیایی قابل ملاحظهای را با مجموعه حاضر نشان میدهند. در این مقاله به گسترش ناحیهای این مجموعه سنگی از زایندهرود تا خوی و فراتر از آن تا ماسیف مندرس اشاره و رابطه آنها با فرایند زمینساختی یکپارچگی پایانی گندوانا در نزدیکی آغاز دوره کامبرین بحث شده است.